مترجم گردشگران، کلاهبردار حرفهای از آب درآمد. او که در یکی از هتلهای لوکس و معروف پایتخت با شناسایی گردشگران عرب، بهعنوان مترجم برای آنها کار میکرد، بعد از آشنایی با دختری جوان در لابی هتل، تصمیم به کلاهبرداری گرفت.
به گزارش شهروند، این پسر تحصیلکرده پس از چند ساعت آشنایی با این دختر و فریب او، کارت عابربانکش همراه با رمز آن را دزدید و توانست با آن کارت ۵۰ میلیون تومان سکه خریداری کند.
«حمید» که پدرش تاجری ایرانی است، قصد داشت از چند دختر دیگر هم به همین شیوه سرقت کند، اما به دلایل مختلف موفق به انجام این کار نشد.
چندسال داری؟
۳۰ سال
تحصیلات دانشگاهی داری؟
بله، فوق لیسانس هتلداری از کشور امارات.
چه شد که به فکر سرقت افتادی؟
من اصلا سارق و خلافکار نیستم. اهل این کارها نبودم. کار و شغلم مشخص بود، اما رفتار دختری باعث شد این کار را انجام دهم.
ماجرا چه بود؟
کارم در هتل بود، برای همین هر روز به آنجا رفتوآمد داشتم. لباس شیخهای عرب را میپوشیدم و زبان عربی بلد بودم. روزی در لابی هتل نشسته بودم. دیدم دختری آمد، کنارم نشست و شروع کرد به صحبت کردن. نمیدانم چرا، اما به او گفتم فارسی بلد نیستم و عرب هستم. آن دختر هم دست و پا شکسته متوجه شد چه میگویم. با این تصور که من اصلا فارسی بلد نیستم، پشت تلفن شروع کرد با یکی از دوستانش صحبت کردن. نمیدانست حرفهایش را میفهمم. به دوستش گفت: با یک پسر عرب آشنا شدهام که خیلی پولدار است. وقتی این حرفها را میزد، احساس کردم میخواهد مرا تلکه کند. آنجا بود که تصمیم گرفتم من او را تلکه کنم.
چطور پولهایش را سرقت کردی؟
همان روز با هم در هتل ناهار خوردیم. دختر جوان از طریق گوگل و اینترنت با من دست و پا شکسته ارتباط برقرار میکرد و حرف میزد. او گفت: پول ناهار را حساب میکند. وقتی میخواست کارت بکشد، رمزش را متوجه شدم. بعد از چند دقیقه، کارتش یک لحظه روی زمین افتاد. من هم آن را برداشتم و پیش خودم نگه داشتم. بعد از آن به یک مغازه طلافروشی رفتم و ۵۰ میلیون تومان سکه خریدم.
مالباخته میگوید کیفش را سرقت کردهای، حتی یک دستبند طلا هم در کیفش بوده است.
نه، فقط کارتش را برداشتم.
زبان عربی را چطور یاد گرفتی؟
مادرم اهل عربستان است و پدرم ایرانی. به واسطه مادرم به کشورهای عربی سفر کردهام، حتی مدرک فوق لیسانس را از کشور امارات گرفتهام، برای همین زبان عربی را کاملا بلدم. البته مدرک زبان انگلیسی هم دارم و به این زبان مسلطم.
در آن هتل چه کار میکردی؟
آنجا گردشگران عرب را شناسایی میکردم و با آنها قرارداد میبستم. بهعنوان مترجم تا زمانی که در ایران بودند، برایشان کار میکردم.
دخترهای دیگر را هم فریب دادی؟
وقتی از آن دختر سرقت کردم، تصمیم گرفتم دخترهای دیگری را هم از این طریق فریب بدهم. با دو سه دختر دیگر همینطور ارتباط برقرار کردم، اما نتوانستم کارتشان را بردارم یا مثلا نتوانستم رمزشان را حفظ کنم. خلاصه نشد که از آنها پول سرقت کنم. فقط از یک دختر سرقت کردم.