صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۲۴۱۵
فرارو بررسی کرد
عارف بارها به گونه‌ای عمل کرد که حاکی از آن بود که او تصور می‌کند دیگر عارف سال 92 نیست و با توجه به محبوبیتی که در آن انتخابات کسب کرده بود و با بیشترین رای وارد مجلس شورای اسلامی شده‌بود، از یک جایگاه خاصی برخوردار است
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۷ - ۱۶ خرداد ۱۳۹۷

فرارو- فرهاد کیانفرید؛ با نزدیک شدن به انتخابات یازدهمین دوره مجلس محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید تصمیم به تاسیس یک حزب جدید گرفته است و حتی شنیده شده که او قصد دارد در انتخابات 1400نیز کاندیدا شود. اما تحلیل او که منجر به چنین تصمیمی شده است تا چه حد با واقعیت مطابقت دارد؟

 

 

به گزارش فرارو؛ اخیرا خبری مبنی بر تشکیل حزب توسط محمدرضا عارف در خروجی رسانه‌ها قرار گرفت که در این خبر علاوه بر این مسئله به برنامه ریزی وی برای انتخابات 1400 ریاست جمهوری اشاره شده است. این در حالی است که تا امروز در هیچ یک از محافل سیاسی اصلاح‌طلبان صحبت از کاندیداتوری او در این انتخابات مطرح نیست و بسیاری دلیل آن را عملکرد ضعیف وی در مجلس شورای اسلامی می‌دانند.

عارف که در اوج محبوبیت از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 کنار رفته بود (البته به عقیده برخی او با نارضایتی و دلچرکین کنار رفت و این تصمیم وی نبود) حالا دوسالی است که دیگر هیچ خبری از آن محبوبیتش میان مردم شنیده نمی‌شود و هرآنچه به گوش می‌رسد انتقاد از عملکرد منفعلانه وی در بهارستان است. البته همچنان اطرافیان او که عمدتا در فراکسیون امید حضور دارند از تصمیمات و رویکرد او دفاع می‌کنند و حالا هم قرار است که با حضور همین افراد حزب جدیدی تاسیس کند.

اما اینکه چه اتفاقی رخ داد که عارف محبوب سال 92 تبدیل به عارف منفعل سال 97 شد، باید کمی به عقب‌تر برگردیم. در ایام انتخابات مجلس دهم لیستی از سوی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات با ریاست عارف منتشر که با انتقادهای بسیاری مواجه شد. در ان دوره توجیه عارف و اعضای شورای عالی سیاستگذاری این بود که بعد از ردصلاحیت‌های گسترده آنها به اجبار چنین لیستی ترتیب داده‌اند. هرچند این به طور کامل نتوانست افکار عمومی را قانع کند اما با آن کنار آمدند و به تمام 30نفر حاضر در لیست رای دادند.

اما این تازه آغاز ماجرا بود. عملکرد ضعیف و غیر منسجم آنها و همچنین انشعاب در فراکسیون امید و اینکه عارف حتی بعد از شکست در رقابت با علی لاریجانی بر سر کرسی ریاست مجلس، نتوانست ریاست یکی از کمیسیون‌ها را بدست بیاورد بر میزان نارضایتی‌ها افزود. ولی اوج ماجرا به لیست انتخاباتی شورای شهر باز می‌گردد. زمانی که لیست تهیه شده نه مورد تائید سیدمحمد خاتمی بود و نه مردم رضایتی از آن داشتند و در راس این اتفاق هم محمدرضا عارف حضور داشت. حتی بنابر گفته برخی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب او زمانی که با مخالفت خاتمی از لیست مواجه شد، قهر کرده و از جلسه خارج شده بود. اما با اینحال شرایط به گونه‌ای بود (زمان کافی برای تهیه لیست دیگر وجود نداشت) که هم خاتمی و هم مردم مجبور به حمایت از لیست شدند اما مردم دیگر دلشان از عارف صاف نشد.

نکته قابل توجه این بود که عارف بارها به گونه‌ای عمل کرد که حاکی از آن بود که او تصور می‌کند دیگر عارف سال 92 نیست و با توجه به محبوبیتی که در آن انتخابات کسب کرده بود و با بیشترین رای وارد مجلس شورای اسلامی شده‌بود، از یک جایگاه خاصی برخوردار است. به عنوان نمونه زمانی که صحبت از رای اعتماد به وزرای دولت دوازدهم مطرح شد، برخی نمایندگان عنوان کردند که در جلسه‌ای با سید محمد خاتمی، این موضوع را مورد بررسی قرار دهند اما عارف در واکنش به این پیشنهاد اعلام کرد که تصمیم در داخل مجلس گرفته می‌شود اما هرکدام از نمایندگان می‌خواهند می‌توانند با خاتمی مشورت کنند.

حتی به نظر می‌رسید عدم تمایل او به ریاست کمیسیون‌ها نیز از همین مسئله نشات گرفته بود و او صرفا ریاست مجلس را در شان و جایگاه خود می‌دید. حتی زمانی که از او در خصوص اینکه چرا در قبال وزرا سکوت می‌کند عنوان کرد وقتی می‌توانم با یک تماس تلفنی با رئیس جمهور یا وزرا صحبت کنم لزوم اینکه آنها را به مجلس بکشانم چیست؟ هرچند بعدها اعلام کرد که جواب‌های تماسش را نمی‌دهند. بنابراین به نظر می‌رسد او بدون توجه به فضای افکار عمومی همچنان معتقد است که می‌تواند در انتخابات 1400 شرکت کند و پیروز میدان باشد. او قصد دارد حزب جدید تاسیس کند که هم در انتخابت سال آینده مجلس تاثیرگذار باشد و هم به عنوان یک لیدر عمل کند و هم خود را برای انتخابات 1400 آماده کند. شاید بی‌راه نباشد که بگوییم او مانند محمدباقر قالیباف به دنبال این است که خود را از زیر سایه بزرگان جریان متبوعش خارج کند و نقش رهبری را ایفا کند. زیرا خود را در این حد و اندازه می‌بیند که بتواند مستقل یک جریان جدید را هدایت کند اما این تصورات عارف می‌تواند موجب چند دستگی میان اصلاح طلبان شود و 84 دیگری را رقم بزند.

عارف و اطرافیانش متوهم هستند

در همین خصوص مهدی آیتی نماینده ادوار مجلس که مدتی با محمدرضا عارف در بنیاد امید همکاری داشته است در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «مسئله تاسیس احزاب صرفا مختص آقای عارف نیست بلکه این روز‌ها صحبت از تشکیل حزب و تاسیس روزنامه توسط افراد مختلفی از جمله خانم مولاوردی مطرح است که من شنیدم ایشان پیگیر هستند که یک حزب تاسیس کنند. البته با توجه به اینکه به ایام انتخابات مجلس نزدیک می‌شویم این یک اتفاق معمول و طبیعی است. اما اینکه چرا آقای عارف به جای اینکه عضو یک حزب شوند تصمیم گرفتند که حزب جدیدی تاسیس کنند ابتدا من اشاره می‌کنم به این آیه قرآنی که می‌گوید: «کل حزب بما لدیهم فرحون» به این معنی که هر کسی به هرآنچه خود دارد دلشاد و دلخوش است. حالا این را در عرصه سیاسی می‎بینیم. به این معنی که یک معیاری در تشکیل حزب وجود دارد که آن در کشور‌های جهان سوم با کشور‌های پیشرفته زمین تا آسمان فرق دارد.»

او در پاسخ به این سوال که چرا عارف به جای اینکه وارد یک حزب شود به دنبال تاسیس حزب جدید است، گفت: «قبل از اینکه بخواهم وارد مسئله تشکیل حزب توسط آقای عارف شوم لازم است به چند نکته اشاره کنم. اصلا تاسیس احزاب بی‌ریشه و بی‌اساس با تعداد اعضای محدود که قارچ‌گونه به وجود می‌آید و رشد می‌کند، مختص جهان سوم است. زیرا آنچه که در کشور‌های پیشرفته متعدد و متکثر می‌شود NGO‌ها است نه احزاب؛ بنابراین تکثر احزاب صرفا مختص کشور‌های جهان سوم است. مثلا شما در افغانستان می‌بینید که به ازای هر سه نفر یک حزب وجود دارد. البته حالا که قوانین جدید وضع شده است صرفا حدود ۱۰۵ تای آن‌ها مجوز رسمی دارند.»

وی ادامه داد: «نکته جالب توجه درباره چنین احزابی این است که دوران حیاتشان بسیار کوتاه است. یعنی زمان زیادی از تولد تا مرگشان فاصله نیست و برخلاف آن‌ها حالا شما احزاب بزرگ در دنیا را ببینید. مثلا حزب محافظه‌کار بریتانیا یا حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه ایالات متحده حدود ۲۰۰ سال سابقه و عمر دارند و تمام زیرمجموعه‌های خود که در غالب NGO هستند را پوشش می‌دهند. اما در ایران ما شاهد هستیم که تمام احزاب صرفا در دوره انتخابات فعالیت می‌کنند و در باقی ایام در کما هستند و اوج فعالیتشان در ایام انتخابات است که همین آقایان که با تعداد محدودی از اعضا یک حزب تشکیل داده اند به دنبال این هستند که کرسی‌های شورا‌های ائتلافی تشکیل شده را بدست بیاورند.»

این فعال سیاسی تصریح کرد: «البته این تنها مشکل احزاب نیست. من یک زمانی در حزب اعتماد ملی حضور داشتم و در آن دوره به آقای کروبی می‌گفتیم که باید کنگره سالانه در زمان مقرر برگزار شود، اما ایشان از برگزاری آن طفره می‌رفتند. همین رفتار را در حزب مردم سالاری هم شاهد بودم. من یک مدت کوتاهی در این حزب حضور داشتم و وقتی به آقای کواکبیان می‌گفتیم کنگره برگزار کنید، حاضر نبودند اینکار را انجام دهند. استدلالشان هم این بود که آن‌ها این حزب را تشکیل داده اند برایشان مانند بچه‌شان می‌ماند و اگر قرار باشد به صورت مداوم کنگره برگزار شود ممکن است با یک لابی، حزب در اختیار مخالفان داخلی آن‌ها قرار گیرد؛ بنابراین به نظر می‌رسد فعالان سیاسی حزب را برای خودشان و دار و دسته خودشان می‌خواهند.»

آیتی گفت: «بنابراین من به طور واضح و قطعی می‌گویم که اگر آقای عارف حزب جدیدی تشکیل دهند، صرفا برای همین مسائل است و مطمئن باشید نه تنها همه‌گیر و فراگیر نخواهد بود بلکه موفق هم عمل نخواهد کرد. مشکل ایشان این است که به شدت در خصوص رای ریاست جمهوری متوهم هستند. واقعیت این است که اگر نگاهی به سابقه مدیریتی ایشان در سه دهه اخیر بی‌اندازید می‌بینید ایشان در دولت اصلاحات چهار پست حساس نظیر معاون اول رئیس جمهور، رئیس دانشگاه تهران، وزیر مخابرات و رئیس سازمان برنامه بودجه داشتند که در هیچکدام هم خوب عمل نکردند و یک مدیریت ضعیف داشتند. بعد از آن بنیاد امید را تاسی کردند که در آن هم موفق نبودند.»

وی ادامه داد: «شاید جالب باشد که به این نکته اشاره کنم. مدتی (حدود یک سال) ما به عنوان نماینده ادوار در این بنیاد حضور داشتیم. جلساتی که در این بنیاد برگزار می‌شد هیچ خروجی سازنده‌ای نداشت. حتی در بسیاری از موارد افرادی که به عنوان مشاوره آقای عارف در اطرافشان حضور داشتند و برخی نزدیکان ایشان، آقای عارف را مدیریت می‌کردند و مسیر بنیاد امید را تغییر دادند. آن‌ها جوری مسیر این بنیاد را تغییر دادند که مثلا خانم دکتر داداشیان که مدیرعامل بنیاد امید بود نتوانست در لیست انتخاباتی حضور داشته باشند و توسط آقای حسن رسولی با یک کلک سیاسی از دور خارج شدند. جالب است که مشابه همین کلک‌ها را مشاوران آقای عارف به ایشان هم میزدند. این افراد همراه با آقای عارف وارد شورای عالی سیاستگذاری هم شدند و حالا وارد شورای شهر تهران شده‌اند.»

این نماینده ادورار مجلس اظهار کرد: «با اینحال آقای عارف بخاطر رای که در انتخابات مجلس کسب کردند، احساس کرده است که جایگاه و پایگاه قابل توجهی دارد و در حال برنامه‌ریزی برای انتخابات ۱۴۰۰ هستند. از سوی دیگر همین اطرافیان ایشان که آقای عارف را پلکان قرار دادند وارد مجلس و شورای شهر تهران شده‌اند به فکر تشکیل حزب افتاده‌اند که یک بازی سیاسی جدید به راه بی‌اندازند. من این را به یقین می‌گویم که آقای عارف گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری نیستند. همانطور که گزینه مناسبی برای ریاست مجلس نبودند. ایشان یک چهره آکادمیک هستند و بیشتر برای تدریس کارآمد هستند تا مدیریت. حتی به نظر من ایشان سیاستمدار نیستد. سیاستمدار واقعی افرادی مثل آقای روحانی و آقای لاریجانی هستند. حالا شما آقای عارف را با این افراد مقایسه کنید می‌بینید که هیچ شباهتی به هم ندارند و به همین دلیل است که می‌گویم ایشان سیاستمدار نیستند. منظور من تائید آقایان روحانی یا لاریجانی نیست من صرفا می‌گویم این‌ها سیاستمدار هستند.»

آیتی در پایان تاکید کرد: «به نظر من وقتی آقای عارف یک سیاستمدار نیستند بهتر است اصلا وارد چنین وادی‌هایی نشوند، زیرا هم به خودشان آسیب می‌زنند و هم اطرافیانش از او سواستفاده می‌کنند. نکته جالب توجه این است که الان با توجه به رای آقای عارف در انتخابات مجلس، ایشان و اطرافیانشان دچار این توهم شده‌اند که آقای عارف دارای پایگاه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در کشور هستند، اما واقعیت این است که این پایگاه اجتماعی فروریخته است. زیرا الان دیگر نه سال ۹۲ است و نه ۹۴ و ۹۶. دیگر حتی رویکرد مردم با سال ۸۸ هم متفاوت است. مردم از یک سری پروسه‌های اجتماعی و سیاسی عبور کرده اند و متحول شده‌اند. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که سال ۱۴۰۰ رای اولی‌ها وارد میدان می‌شوند که اصلا این‌ها را قبول ندارند.»

ارسال نظرات
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۸
از رایی که به عارف دادم......به حد اعلا پشیمان و نادم هستم.....
سعید
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
تو این چند سال دیدین یک اظهار نظر درست و حسابی تو مجلس بکنه بعد میگن گروههای فشار تندروها تمامیت خواهها... نخیر از بی عرضگی خودتونه با این روندی در پیش گرفتین خودتون رو برای شکست تو 1398 و 1400 آماده کنین فقط ایندفعه حرف از تقلب بزنین....
ناشناس
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
برخی هر چه می کشند از دست خانواده و نزدیکان است.
ناشناس
۱۴:۰۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
عارف جون دوستت داریم
بیا رای میدیم بهت
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
عارف سالهاست که تموم شده.
ناشناس
۰۶:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
عارف مرد سیاست نیست
ناشناس
۰۵:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
عارف و انتخابات مجلس هر دو بای
ناشناس
۰۴:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
ایشون نبود ژنش برتر بود؟؟
ناشناس
۰۲:۵۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
صاحب ژن خوب!
ناشناس
۰۰:۴۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
عارف با لابی های فراکسیون امید در مجلس و جنجال منفی ژن تافته جدا بافته همون یکذره جایگاهی که داشت رو هم از دست داده . Finish
رفیق
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۸
از بابت یادآوری تلخ یاده " ژن خوب" متشکرم
اصلاح طلب بيدار
۲۳:۴۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۶
به عنوان يك جوان اصلاح طلب و به عنوان كسى كه از دوم خرداد ٧٦ در همه ى انتخابات فعاليت كرده ام و به اصلاح طلبان رأى داده ام، اين بار قسم ميخورم به هيچ يك از اعضاى هر ليستى كه نام عارف در آن باشد راى نخواهم داد! رفتارهاى ايشان اصلاً با معيارهاى ما مطابقت نداشته و شائبه ى عافيت طلبى و منفعت جويى شخصى را بوجود آورده.
فرارو لطفاً نظر من را منتشر كن تا سياسيون اصلاحطلب از مردم دور افتاده از ديدگاه امثال من آگاه بشوند!
ناشناس
۰۴:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
کلا تمام شد معطل نباش
ناشناس
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
شما یه مزدوری بیش نیستید!! چند می‌گیری خودتو میفروشی
ناشناس
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۶
دقیقا توهم دترند و نمیتونن ببینن جریان از چه قراره. اصلاحات داره نفسای آخرشو میکشه.
ناشناس
۱۸:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۶
یکی از محاسن جناح چپ این است که به نسبت رقیبشان بهتر اوضاع را درک میکنند البته وقتی جناح مخالف نظارت بر انتخابات دارد اتفاق خاصی نمی افتد جز اینکه دور بعد اصلاح طلبان مجبور به ارایه لیست ضعیف میشوند و دوباره بیتفاوتی نسبت به انتخابات و مشارکت پایین و قدرت یافتن تندروهای اصولگرا و محافظه کار منتهی داستان خنده دارش این است که همه افراد جناح اصولگرا آخرش اصلاح طلب یا اپوزوسیون میشوند نمیدونم کجای کار میلنگه شما میدونید؟
ناشناس
۰۴:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
ببخشید خخخخخخخ
رام
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
فقط سکوت کن که حسابی از مرحله پرت افتادی
سلام
۱۴:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۶
جوان ناكام.
ناهید
۰۴:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۷
باید قبول کنیم عارف واقعا جریان مدعی اصلاح طلبی است که هوادارنش را هم ناامید کرده است