صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

جلال آل‌احمد روشنفکر نیست و به نظر من نویسنده بسیار عقب‌افتاده‌ای است... بعد از انقلاب زندان بودم... آخر سال ۱۳۶۰. به اوین رفتیم... بازجویم که حکم تعزیر مرا داشت، اشک هم از گوشه چشمش افتاد... مرا تغییر داد... نشستم و مثل خر خواندم. ۴۰۰ جلد کتاب (در زندان) خواندم... نقدم را درباره فیلم «محمد (ص)» مجید مجیدی، آقای خامنه‌ای خوانده و گفته است «دقت کنید؛ این نقد جدی است.»
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۱ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۵
جلال آل‌احمد روشنفکر نیست و به نظر من نویسنده بسیار عقب‌افتاده‌ای است... بعد از انقلاب زندان بودم... آخر سال ۱۳۶۰. به اوین رفتیم... بازجویم که حکم تعزیر مرا داشت، اشک هم از گوشه چشمش افتاد... مرا تغییر داد... نشستم و مثل خر خواندم. ۴۰۰ جلد کتاب (در زندان) خواندم... نقدم را درباره فیلم «محمد (ص)» مجید مجیدی، آقای خامنه‌ای خوانده و گفته است «دقت کنید؛ این نقد جدی است.»

مسعود فراستی به برخی از ابهامات درباره سوابقش، نوع عملکردش و همچنین برخی وقایع رخ داده، پاسخ گفته و از مواضعش در سال‌های اخیر با استدلال‌های شخصی‌اش دفاع کرده است؛ مواضعی که دامنه‌اش از سخنگویی‌اش حزب چپ رنجبران ایران (مائوئیست‌ها) تا نقد شدیدش به جلال آل‌احمد، اصغر فرهادی و مجید مجیدی گسترانیده شده و حتی ناخواسته اظهارات افخمی درباره فیلم «روباه» را نیز تکذیب کرده است.

او در گفت‌وگویی با نشریه رمز عبور برخی مسائل را پاسخ داده که «تابناک» بخش‌هایی از آن را دستچین کرده است:

- همه دنیا هم علیه من جمع شوند، باز حرف خودم را می‌زنم چون حرفم درست است و حرف را هم نمی‌زنم که طرفی از آن ببندم، نانی و آبی برسد. احتیاج به این نان و آب ندارم. نان و آب را جور دیگری درمی‌آورم. با همین کافه کوچولو یک فنجان چای و یک دانه قهوه درمی‌آورم. به جایی وابسته نیستم. مال هیچ جناحی نیستم. سینما برایم جدی است. مردم برایم جدی‌‌ترند.

- من از «هفت» جیرانی منفور این دوستان بودم... تاریخ را نگاه کن و مجله‌ها را ورق بزن. در «هفت» جیرانی راجع به فیلم «جرم» کیمیایی لغتی را گفتم که همه اینها مرا خلع لباس کردند. هنوز هم فکر می‌کنم آن لغت درست بود. اولین بارم نیست. در «هفت» جیرانی از فیلم‌هایی دفاع نکردم و به فیلم‌هایی حمله کردم که همه دنیا از آن دفاع کرده بودند. «جدایی نادر از سیمین» یکی از آنها بود. همانجا هم برای این آقایان منفور بودم. از این منفور بودن نه‌ تنها ناراحت نیستم که بسیار هم خوشحالم چون نشان می‌دهد دارم درست می‌گویم اما آن طرف قضیه هم هست. آدم‌های واقعی، نه مریض، نه بهنجار، نه روشنفکر.

متاسفانه روشنفکرنماهای ما مریض هستند. روشنفکر نیستند. ادایش را درمی‌آورند. نه سوادش را دارند؛ نه به خاطر دانش در روشنفکری حاضرند چیزی بپردازند. وقتی بهایی برای چیزی نمی‌دهی، به آن نمی‌رسی. آقایان بدون بها معلوم است نمی‌شوند. نه باسواد می‌شوند، نه مستقل و خودرأی و نه صاحب‌نظر. رسیدن به صاحب‌نظر شدن خسارت دارد. خیلی باید بدهی، خیلی باید زمین بخوری، به خیلی چیزها باید «نه» بگویی. این دوستان ما از آن جنس آدم‌هایی هستند که باید به همه چیز «بله» بگویند. به متضادها هم باید «بله» بگویند؛ برای اینکه اصلاً آدمِ «بله» هستند، آدمِ «نه» نیستند. به ظلم «نه»، ضدهنر و وطن‌فروشی «نه» نمی‌گویند. به چه «نه» می‌گویند.

- باید از واقعیت‌ها حرکت کنی. از آنچه نادرست است. از این واقعیت که باید حرکتی کنی و تغییرش بدهی، نه این که از آسمان حرکت کنی. این آدم‌ها اهل تغییر نیستند. آدم‌های روابط عمومی‌چی اهل تغییر نیستند. اهل این هستند که استخوانی جلوی‌شان بیندازید. بس‌شان است. ناچیزند. صاحب نگاه و اندیشه نیستند. صاحب این که وقتی حرف درستی می‌زنند، پای آن بایستند و خسارتش را هم بپردازند، نیستند. همه چیز عالم را بدون خسارت می‌خواهند. نمی‌شود. خسارت را پرداخته‌ام، باز هم می‌پردازم. روی پای حرف اصولی‌ام هم می‌ایستم.

- (درباره فیلم «فروشنده» فرهادی) قطر که طرف و پدر طرف داعشی است. معلوم است. نیت او یک طرف است. باز هم این خیلی مسئله‌ام نیست، چون او نیت را دارد، بگویم، پس من باخته‌ام. نه، این‌طور نیست. ماکیاول یک جمله دارد که در ایران خیلی بد فهمیده شده است. می‌گوید هدف وسیله را توجیه می‌کند. ما این را خیلی بد فهمیده‌ایم. یعنی چه که هدف وسیله را توجیه می‌کند؟ یعنی آیا می‌شود هدف خوب داشت و وسیله بد؟ وسیله رنگش را به هدف می‌زند. وسیله نامقدس هدفت را نامقدس می‌کند. بحث ماکیاول همین است. اگر می‌خواهی شهریاری کنی، این مسیر توست، وگرنه خودش طرفدار شهریاری کردن نیست. گفتارهای‌اش را بخوان، حتی در کتاب «شهریار»اش. خیلی متفکر علوم سیاسی فلسفه‌شناسی درجه یکی است. حرفش بد فهمیده شده است. بله، هدف مقدس وسیله مقدس می‌خواهد. هدف نامقدس هم وسیله نامقدس می‌خواهد. با وسیله نامقدس نمی‌شود به هدف مقدس رسید. این تفسیر درستی از آن جمله است، نه تفاسیر فرصت‌طلبانه دیگر. این که تو پول از آنها گرفتی و با پول آنها فیلم خودت را ساخته‌ای، دمت گرم. این که پول از آنها گرفتی، اما روی اصولت سازش کردی، وای به حالت.

- (درباره جایزه اسکار اصغر فرهادی برای «جدایی نادر از سیمین») همان موقع هم گفتم این جایزه اساساً سیاسی است. وقتی فیلم می‌گوید همه مردم ایران دروغگو هستند و می‌خواهم از اینجا مهاجرت کنم، خارجی می‌گوید: زنده باد! داری تبلیغ رفتن و مهاجرت را می‌کنی. در فیلم «گذشته» این کار را نمی‌کنی. در «گذشته» این حرف را پس می‌گیری ولی در «جدایی نادر از سیمین» این کار را می‌کنی. در «گذشته» پس می‌گیری اما آدمت منفعل است. معلوم نیست در این چهار سال چه بوده است. بگذریم.

- اولین کسی هستم که در ایران از فیلم «بچه‌های آسمان» دفاع کرد و گفت فیلم خوبی است و با فیلمسازش یک کتاب درآورد. این فیلم به خارج رفت و جایزه کانادا را درو کرد. به جشنواره مونترال رفت. من هم گفتم زنده باد! به اسکار هم رفت و اولین فیلمی بود که کاندیدای اسکار شد. گفتم بارک‌الله ولی می‌بازد. به چه می‌بازد؟ به فیلم مزخرف روبرتو بنینی: «زندگی زیباست». چرا؟ چون انتهای فیلم بنینی یک تانک آمریکایی منجی بود. معلوم بود جایزه را به او می‌دهند و به «بچه‌های آسمان» نمی‌دهند. این سیاسی هست یا نیست؟ قطعاً سیاسی است. این را که جشنواره‌ها سیاسی هستند و انگیزه‌های سیاسی دارند، باید بدانیم. ما هم در جوایزمان این را لحاظ می‌کنیم.

- این جشنواره‌ها استحاله پیدا می‌کنند. داورهایشان را هم نگاه کنید. میلر است. میلر کیست؟ Mad Max، فیلم دیوانه سوپرآمریکایی که هیچ جایی غیر از آمریکا نمی‌شود آن را ساخت. این رئیس هیات داوران است. دوره قبل را بگویم تارانتینوی دیوانه است و خیلی‌های دیگر. هم داورها تغییر می‌کنند، هم مسیر تغییر می‌کند و عقده حقارت راجع به آمریکا بیشتر می‌شود. این جشنواره‌ها با این انگیزه‌ها به دنبال چه می‌گردند؟ قبلاً اگر از جهان سوم از فیلم‌های ما، چینی‌ها، تایلندی‌ها، هنگ‌کنگی‌ها و آسیایی‌ها دفاع می‌کردند، برای این بود که در برابر تهاجم آمریکا سپری داشته باشند. آنچه عرض می‌کنم مربوط به دهه‌های ۶۰، ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ میلادی است. اینها برایشان یک سپر بودند. الان اصلاً این‌طور نیست. الان exotic دیگر برای آنها سپر در مقابل تعرض است. عنان‌گسیخته سینمای آمریکا نیست. الان دنبال چیزهای دیگری می‌گردند. الان هم exoticشان مدرن شده است، هم دارند چیزهایی را که کشف می‌کنند، آسیبی به این استحاله نمی‌رساند. آن گوشه ادامه دارد و پز روشنفکری‌شان سر جای خودش هست.

- (درباره روشنفکران ایران) به عنوان باسوادی که سوادش را ندارند. نه هیچکدامشان یک زبان درست و حسابی بلدند، نه واقعاً به معنی جدی کلمه کتاب خوانده‌اند. یعنی به آنها بگویم آقاجان! یکی از آدم‌های آن طرفی را که برایش سینه می‌زنید، می‌شناسید؟ چه کسی را دوست داری؟ نولان؟ بنشینیم راجع به نولان حرف بزنیم. غیر از چیزهایی که خوانده و ترجمه کرده‌اید یا برایتان ترجمه کرده‌اند، چیزی را بلد نیستید. روشنفکری خالی قلابی تهی از تفکر، تهی از رأی. بهترین روشنفکری ما مجله «ارغنون» است. مجله خیلی خوبی است. تمام شماره‌هایش را خریده و خوانده‌ام و دارم. این جدی‌ترین ارگان روشنفکری در ۳۰ سال اخیر است. باسوادترین‌هایش هم آنجا هستند. دو خط از خودتان حرف بزنید. از ترجمه‌هایتان هم استفاده کرده‌ام. بعضی‌هایش بد هستند، خیلی‌هایشان هم خوبند. دو خط از خودتان بگویید. مگر قطب روشنفکری ایران نیستید؟ نمی‌توانید حرف بزنید. در اینجا روشنفکر کسی است که در کنار مردمش حداکثر نیم قدم جلوتر از مردمش مسئله جامعه خودش را حل می‌کند و احیاناً سپس مسئله جهان را.

- بین Mass و people فرق است. توده و مردم. هیچ روشنفکر درست و حسابی که اول ملی باشد و بعدش احیاناً مسئله بیشتر داشته باشد، ضد مردم نیست. می‌تواند ضد Mass باشد، چون Mass در واقع بی‌شکلی دارد. یک توده بی‌شکل است اما مردم نه… حرکت تاریخی مردم، حتی در جایی که اشتباه هم می‌کنند، این اشتباه را رد می‌کنند و دوباره به یک حرکت درست می‌رسند. دشمن این تفکر هستم که مردم از چیزی خوششان بیاید و من بدم بیاید. می‌گویم آنچه مردم خوششان آمده است، بروم ببینم. اگر خوشم آمد چه خوب، اگر خوشم نیامده است بگردم ببینم آیا اشکال از من است؟ اگر از من نیست، حالا اشتباه مردم چیست؟ چرا دفاع کردند؟ هر دفاعی را که مخاطب عام یا مردم می‌کنند، الزاماً معنی‌اش نه دفاع است نه درست بودن. اگر مردم در ایام عید رفته‌اند و یک فیلم آشغال ۱۲ میلیارد و ۱۵ میلیارد فروخته، یعنی سطح مردم این است؟ نه، به نظرم باید آن را تحلیل کرد.

- جلال آل‌احمد روشنفکر نیست و به نظر من نویسنده بسیار عقب‌افتاده‌ای است... غرب‌زدگی اصلا علیه غرب نیست. درک ابتدایی جلال از غرب‌زدگی اتفاقاً اشکال اوست. کاش علیه غرب‌زدگی بود؛ در حالی که رو به عقب و علیه ماشین، تکنولوژی و هر چیز مدرنی است. عقب است. به‌جای این که مماس با زمان و حریف زمان باشد، به عقب برمی‌گردد.

- اگر حکومتی بودن یعنی جیره‌خوار دولتی بودن و انتقاد نکردن است، آنها حکومتی هستند و من نیستم. من که به هر دولتی انتقاد دارم. به تمام دولت‌های بعد از انقلاب سر مسئله سینما انتقاد می‌کنم و کارهایشان را قبول ندارم. شما که با این نگاه دولتی سازگارید. نانتان در آن است. کدام بیشتر حکومتی هستیم؟ هر دو. شما بیشترید.

- (بعد از انقلاب مشکلی برایتان پیش نیامد؟) بعضی اوقات زندان بودم.

- (شنیده‌ام حکم سنگین هم به شما دادند.) اعدام. برای این که جزو یکی از گروه‌های چپ بودم. چپ به قول آن موقع خودمان غیروابسته. فکر می‌کردیم تفکری همچنان وابسته است. چپ غیرتوده‌ای، چون توده‌ای‌ها غیر از این که وابستگی جبهه‌ای داشتند، وابستگی جیبی هم داشتند. به ایران آمدیم و از انقلاب دفاع کردیم. در جایی هم نکشیدیم. من هم شل شدم. نه فقط من عده‌ای از بچه‌ها این‌طوری شدند. در ما انشعاب شد، عده‌ای مسلحانه علیه حکومت شدند. طیف من منفعل شدند. گفتند این راه غلط است ولی منفعل شدند. راهی هم جز این نداشتیم چون مردم آن طرف بودند. ما هم علیه مردم نبودیم. نمی‌دانستیم چه کار کنیم. در یک سال و خرده‌ای آخر کاملاً به بن‌بست رسیدیم و همه را در یک شب گرفتند.

- آخر سال ۱۳۶۰ به اوین رفتیم. یک بازجو داشتم که از زیر چشم‌بند او را می‌دیدم. لبه کتش پاره بود. دانشجوی فوق‌لیسانس علوم سیاسی بود. ماه بود. این باید مرا تعزیر می‌کرد. همان موقع که حکم تعزیر مرا داشت، اشک هم از گوشه چشمش افتاد. این را دیدم. اینها را به یک آدم امروزی بگویی نمی‌فهمد. با این دعوا دارم؟ مرا تغییر داد بلکه نشستم و مثل خر خواندم. ۴۰۰ جلد کتاب (در زندان) خواندم.

- چپ مائوئیست بودم. شروع به خواندن کردم. از فلسفه هم شروع کردم. بعد تاریخ و سپس همه چیز. هر آن چه را جدی بود، خواندم. المیزان خواندم. چهار جلد اساسی علامه طباطبایی را به دقت می‌خواندم و خط می‌کشیدم. از نظر فکری هم در بیرون تیر خلاص را خورده بودم، یعنی انفعال داشتم. مذهبی که نبودم، همچنان هم چپ می‌زدم. آرام‌آرام به چیزهایی رسیدم. پیش حاکم شرع که رفتم، پرسید: «تو جمهوری اسلامی را قبول داری؟» جواب دادم: «نه.» سئوال کرد: «اسلام را قبول داری؟» پاسخ دادم: «نه.» گفت: «برو.»

- سه سال و نیم زیر حکم اعدام بودم. بازجو مرا می‌شناخت. یعنی در این مدت آن‌ قدر با من سر و کله زده بود، مرا می‌شناخت. یک شب به سلولم آمد. پشتم را به دیوار کردم و نشست. گفت: «الاغ! خواسته‌ام دوباره از اول محاکمه شوی. خودت را لوس نکن. می‌دانم دیگر مارکسیست نیستی. این را هم می‌دانم که طرفدار انقلاب اسلامی هستی. مسلمان هستی یا نیستی، به من مربوط نیست. از تو سئوال می‌کنم مثل آدم جواب بده. خودت را لوس نکن. قبول است؟» گفتم: «قبول است.» گفت: «به من مدیونی.» بچه خیلی خوبی بود.

- کاش چیزی با آنها مانده بود. دیالوگ می‌کردیم و می‌گفتیم حرف حسابتان چیست؟ من که چپ را صد برابری بلدم. من مارکس و لنین را حفظ بودم یعنی جزو معدود آدم‌های اروپا بودم که کسی نمی‌توانست نفس بکشد. بیایید حرف بزنید ببینیم چه کاره‌اید.

- «هفت» افخمی (از «هفت» جیرانی) بهتر است. مستقل از این که خیلی چیزهایش را دوست ندارم، اضافه دارد، مصاحبه‌ها و بقیه چیزها اضافه دارد. موضع افخمی درست‌تر است. موضع وسط دو صندلی نیست. موضع جیرانی وسط دو صندلی بود. مرا می‌خواست که شلوغ کند. موضع خودش آن طرف بود و سعی کرد هر جا که این تضاد هست، علیه من تمام شود. رسماً خیلی جاها نمی‌گذاشت حرف بزنم ولی می‌دانست برنامه‌اش با نقد من گرفت. فراستی نباشد نمی‌گیرد ولی بهروز بازی درنمی‌آورد. خودش است. خل‌بازی‌ها، غلط‌ها، ضدنقدها و همه چیزهایش خودش است و می‌ارزد به این طیف آدم‌ها.

- (یعنی بهروز افخمی، روباه را اعتقاد داشت و ساخت؟) بله، به او گفتم: «این فیلم مزخرف چیست که ساختی؟» گفت: «راستش را بخواهی پولم را از وزارت اطلاعات گرفته‌ام. بلند هم می‌گویم و هیچ ابایی ندارم ولی یک‌صدم این روشنفکرها هم نگرفته‌ام، چون فیلم دخل و خرج دارد.» گفتم: «نمی‌گویم چرا گرفتی؟ حرفم این است که چرا بد ساختی؟ می‌خواستی علیه اطلاعات بسازی؟» گفت: «نه.» گفتم: «خب فیلمت علیه اطلاعات است.» گفت: «برای چه می‌گویی؟» گفتم: «روشنفکرها که شعور ندارند و می‌گویند فیلمت اطلاعاتی است ولی یک آدم باهوش ببیند می‌فهمد فیلمت علیه اطلاعات است.»

- (بعضی‌ها می‌گویند برای این که متهم به حکومتی بودن نشوید، بعضی وقت‌ها مواضع آن طرفی هم می‌گیرید. فیلم محمد(ص) را مثال می‌زنند.) برای اولین بار به شما می‌گویم که نقدم را آقای خامنه‌ای خوانده و گفته است «دقت کنید! این نقد جدی است.» نقدم میلی‌متر به میلی‌مترش درست است. به‌ شدت هم مسعود فراستی‌ای است. هم دفاع ملی‌اش، هم سواد سینمایی‌اش، هم حرمتی که برای موضوع قایل است. همه در این نقد هست. یک آدم تیپ تو نقد را به دقت بخواند، همه رگه‌های فراستی را در آن پیدا می‌کند. این را زده‌اند که بگویند غیر حکومتی است؟ ضد حکومتی‌ها که جرات نکردند بزنند. فقط نزدند.

من هم عنوان نقدم «مرگ بر داعش، مرگ بر شارلی ابدو» است. در نقد هم همین است. هم داعش را می‌زند، هم شارلی ابدو را. هم می‌گوید مرگ بر دیاثت فرهنگی هنری. چرا باید (Vittorio Storaro) را به عنوان عوامل فنی بیاوری؟ همه نورهایش مسیحی است. تو داری فیلم مسلمانی می‌سازی با نورهای مسیحی؟ اگر الان می‌خواستم راجع به دیاثت فرهنگی هنری بنویسم، در آن حرف می‌زدم. وقتی آقای جوادی آملی می‌گوید شناخت غیر، می‌گفتم چرا این شناخت در این فیلم نیست. چرا به غیر باج دادی؟ این همه پول هم دادی؟ که چه در بیاید؟ مگر از آن طرف چیزی غیر از تکنیک درمی‌آید؟ این میزان تکنیک را که ما بلد بودیم.»
ارسال نظرات
احسان
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
از یک نویسنده ای که عقب افتاده نیست این انتظار می ره که این اجازه رو به خوانندگانش بده که آنها بگویند نقد ایشان میلی متر به میلی متر درست است، خودش که نمی تواند معیار خودش باشد، در این صورت ما همه درست هستیم.
احسان
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
نقد جا از برچسب زدنه، اینکه یه دسته برچسب برداری روش هرچی دلت خواست بنویسی بزنی رو آدمها، اسمش نقد نیست، نویسنده ی عقب افتاده یعنی چی؟ از چی عقب افتاده، مطابق مدل پیشنهادی خود آقای فراستی می شه پرسید چرا خیلی ها از داستانهای این نویسنده ی به زعم ایشون عقب افتاده خوششون میاد؟
احسان
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
نقد جا از برچسب زدنه، اینکه یه دسته برچسب برداری روش هرچی دلت خواست بنویسی بزنی رو آدمها، اسمش نقد نیست، نویسنده ی عقب افتاده یعنی چی؟ از چی عقب افتاده، مطابق مدل پیشنهادی خود آقای فراستی می شه پرسید چرا خیلی ها از داستانهای این نویسنده ی به زعم ایشون عقب افتاده خوششون میاد؟
حمید
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
چرا انقدر حسادت ؟ با ده نمکی که تو هفت جیرانی دعوا کرد فیلمشم هست کجا دفاع کرد ؟ از اخراجی 1 از 1 پلان بشین پاشو دفاع کرد اونم برای اینکه بگه کل ما مقصر وضع موجودیم .100 بار اینارو گفت بقیه فیلماش آشغال ... باز هی میگید
ناشناس
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
ادبیات سیاسی داشتن ربطی به حکومتداری و اسیب شناسی اجتماعی ندارد دنیای دوران جلال و شریعتی با وضعیت فعلی جامعه ما و در واقع دنیای امروزی بسیار متفاوت است چرا که چپ در حال حاضر هویت خود را از دست داده است و لیبرالیسم کل دنیا را تسلیم خود کرده است در حالی که چپ جلوه انسانی تری دارد من فکر میکنم که در دوران جلال و شریعتی قالب مخالفت همین ادبیات سیاسی بوده است چرا که یا باید فتوا میدادند که این کاره نبودند و یا بایدمخالفت خود را با نوشتار ادبی نشان میدادند
ناشناس
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
این جمله عالی بود
آدم های روابط عمومی اهل تغییر نیستند

مثلا همین رفسنجانی مجسمه روابط عمومیه اصلا تغییر نمی کنه

اما آل احمد نویسنده خوبی بوده زبونش دراز بوده کسی خوشش نمیومده ازش
ناشناس
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
کاسه داغتر از آش شدن حکایت این نوع از تائبین، اونم از نوع چپی دو آتیشه است.
ناشناس
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
این آقا که از روشن فکر نماها ایراد میگیره،خودش که از اونا بدتره، چهار تا اصطلاح انگلیسی میاره تو حرفاش و جملات بی سرو ته که فعل و فاعلش معلوم نیس. با این بیانات فکر میکنه روشن فکر شده! در ضمن کسی که اصرار داره که فقط حرف خودش درسته معلومه آدم بی مایه ای هست مخصوصا اگه چپی هم باشه!
امیر
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
میگویند منتقد موفق فیلمساز ورشکسته است یک فیلم حتی کوتاه بساز تا ببینیم فیلم درست جیست
امیر
۰۹:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
بیچاره بد جوری زده به جاده خاکی ، یک سه تار جلال به کل آثار تو می ارزد
ناشناس
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
با نظرش در مورد جلال بسیار موافقم و خوشحالم کسی پیدا شد که اولین قدم در قداست زدایی از انسانها برای به نقد کشیدنشان را برداشت.
علي
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
خداييش يه كم با خودت و خداي خودت خلوت كن ببين اين حرفها كه ميزني چند تاش درسته
منصف
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
از این منفور بودن نه‌ تنها ناراحت نیستم که بسیار هم خوشحالم چون نشان می‌دهد دارم درست می‌گویم
چه استدلال منطقي دارد اين مرد!
ناشناس
۰۱:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
بسمه تعالی
با سلام نظر ایشان در مورد مرحوم جلال آل احمد واقعا بلاهت امیز است اینجانب حاضرم در مناظره ای علمی نشان دهم که دیدگاه ایشان در مورد غربزدگی ودیدگاه های جلال تا چه حد نا درست می باشد .
امیر
۰۱:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
باسوادترین فردی که توی ایران سینما رو میشناسه مسعود فراستی
و خیلی هم صریح حرفشو میزنه
من هم صریح میگم هر کس با مسعود فراستی مشکل داره یا بی سواد یا از آدم ها چاپلوس خوشش میاد
فریدون
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
کاملا موافقم. بدجوری تو ایران دوست داریم بیخودی از دیگران یا تعریف کنیم یا الکی ازشون بد بگیم. بیشتر کسایی هم که میان در مورد فراستی نظر میدن میگن آدم بدی هست اصلا تو عمرشون یه کتاب سینما نه خوندن و نه به معنی جدی سینما رو دنبال میکنن.
ناشناس
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
ما کلا در ایران روشنفکر نداریم . نگاهی به اطراف بندازید متوجه بدبختی هامون میشید . تمام
ناشناس
۱۹:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
آقای فراستی آیا فکر نمیکنید اگر هم نقدی در مورد مرحوم جلال آل احمد دارید بجای توهین و هتاکی بهتر است با ادب و دلیل و منطق نقد خود را بیان کنید...؟؟؟

آیا اینگونه سخن گفتن شایسته است ؟؟؟

تصور کنید شخص دیگری نسبت به شما نقدی داشته باشد و با همین ادبیات شما سخن بگوید ...!!!!

مهمتر از هنر و شهرت ، رعایت اخلاق است...!!!
ناشناس
۱۹:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
مشکل جدی راستی سیاه و سفید دیدن هر موضوع و پدیده ای است.
دانشجو
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
کسی که فکر کنه همه نظرات و مطالبش درست هستن و همه اشتباه می کنن جز اون، باید به عقلش شک کرد.
ناشناس
۱۷:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
در مورد جلال آل احمد با فراستی موافقم کتاب غرب زدگیش اصلا معلوم نیست چی نوشته , یه سری حرفهای گنگ و نامربوط , اما آقای فراستی کاملا مشخصه که شما به سمت یه طیف خاص گرایش پیدا کردی و داری طبق خواسته های اونا رفتار میکنی
كمال
۱۷:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
اين اقا كلن با فيلمايي كه موفق ميشن مخالفه إز روي حسادت كسي كه در مورد جلال اين جوري بگه معلومه دردش چيه،أصلن جلال كجاو تو كجا!!!!!
ناشناس
۱۷:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
من بسياري از نقدهاي منتقدان خارجي را در مورد جدايي نادر از سيمين خواندم براي نمونه جتي يك نفر نگفته "از اين مي فهميم ايراني ها دروغگو هستند" بلكه برعكس اكثرا به ديالوگ "من كه مي دونم اون پدرمه " اشاره مي كنند و ايراني ها را ادم هاي خانواده دوست خطاب مي كنند
ناشناس
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
مثل قالی میمونه نمیشه یه گوشش رو گرفت بلندش کرد
آل احمد رو میگه عقب مونده از ده نمکی تعریف میکنه
ناشناس
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
من اصلا فكرنمي كردم كه زندگي اينقدر سخت وداراي دنگ وفنگ باشه!؟خدايا،فقط خودت.
ناشناس
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
شما چپی ها ایران را فروختید ، خوب میدانید به چه کسانی ،هنوز هم می فروشید منتها با رنگ و لباس و شعاری دیگر !
جوزف
۰۳:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
بهترین نظری که دیدم
ناشناس
۱۶:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
حالا چرا این مجله؟
نشریه رمز عبور وابسته به جریان افراطی است
ناشناس
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
فرارو متن زیبائی از صحبتهای آقای فراستی منتشر کردند که کار بسیار خوبی بود ولی اگر کامنتهای خوانندگان فرارو را منتشر نکنید بهتر است چون سطح پائین و خجالت آور این ادمها رو نمایش میدید و در واقع سطح خودتون رو نشون می دید با نمایش طرفدارانتون
م س
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
استاد معلق بازی است وبه ان افتخار هم میکند.تشنگان قدرت همیشه اینطور بوده ا ند. بخصوص نوع چپیش.جدا مرحبا.کاش استعدادت را جای دیگری به کار میگرفتی.
ناشناس
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
ز تائبین از اونور بام افتاده !
ناشناس
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
با خیلی از نظرات فراستی مخالفم
(مانند اینکه میتونه برای اثربخشی چیزی که میگه مودب تر و با اخلاق تر باشه وقتی تو طرف روبروت رو ناراحت میکنی دیگه محاله حتی اگه نظرت درست باشه رو اون فرد اثر بذاره و ...)
اما معتقدم بخش عمده ای از مخالفت همگانی با فراستی به این دلیل است که ما عاشق چاپلوسی هستیم و نقد درست نقطه ی مقابل چاپلوسیست.

به کلی ما (اول خودم رو میگم کسی ناراحت نشه) هزاران هزار اشکال در هزار عرصه داریم و راهی برای بهبود این اشکال ها به جز پرسشگری و انتقاد نیست.

اما چون هر ایرانی (باز هم اول خودم رو میگم) خودش رو مرکز جهان هستی میدونه و درست و نادرست رو کاملا با امیال خودش تعریف میکنه پس پرسشگری و نقد را دشمنی طرف مغرض تعریف می کند و از اصلاح کاستی هایش فرار می کند.
ناشناس
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
بیان اینکه جلال ال احمد هر چی بود چه کمکی به شرایط امروز و شما می کند . نوشته هاش باید با ان روز سنحید
بیانش جاش نبود و نبش قبری واهی
نیکان
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
قبول دارم که آل احمد نویسنده مناسبی در زمینه مسائل اجتماعی نیست نه تحلیلگر خوبی است و نه اهل استدلال های قوی و مستند . بیشتر با خشم و هیجان مینویسد و چیزی بر معرفت و فهم خواننده اش نمیافزاید .
علیپور
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
در دوران معاصر هر چی میکشیم از این چپ ها،توده ای ها و تازه مسلمان هاست
ناشناس
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
"از این منفور بودن نه‌ تنها ناراحت نیستم که بسیار هم خوشحالم چون نشان می‌دهد دارم درست می‌گویم"
این استدلال رو از کجا آوردی؟ احتمالا مموتی هم همین طرز فکر رو داره...
ناشناس
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
دیگه کسی نمانده که ازدورخارجش کنی به آل احمد خدابیامرزگیردادی هرکه بود ازتوباسوادتر واصیل تر بودوبرای اعتقاداش ایستادگی کردومرد وشاید کشتنش .
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
فراستی روشنفكران رو با خاک یکی می کنه.
ناشناس
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
1- یعنی اگه الان کسی به احمدی نژاد "حمله" کنه معروف میشه؟
2- آیا کسی نباید احمدی نژاد رو که معروفه نقد کنه و نظراتش رو رد کنه؟
3- آیا امکان نداره که از کسی انتظار داشت که یه نظر درست ( حتی اگه از منظر درستی بیان نشده باشه) شنید؟
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
ميخواي معروف بشي به آدم هاي معروف حمله كن-اين يه قانونه
ناشناس
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
از معدود حرفای درستی که زده یکیش همینه.
ناشناس
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
من زیاد اهل سینما و نقد فیلم و این داستانها نیستم اما یه چیزی رو خوب می فهمم و اون اینه که به قول بزرگان« رطب خورده کی کند منع رطب » آخه کسی که اول و آخر کلامش توهین و بی ادبی است چطور میتونه داعیه دار فرهنگ و سینما باشه .عقل میگه اگر شخصی درباره موضوعی نظر بدهد و انتقاد کند به این معنی است که آن شخص در زمینه مذکور صاحب نظر است حال اینکه جناب فراستی با این نحوه گفتگو روشنفکران را زیر سؤال می برد . یه گله هم از فرارو : واقعاً درسته که شما هر حرف و گفته ای رو تو سایتت منتشر کنی . حرفهای این آقا هیچ شباهتی به نقد حتی از نوع تند و تیزش نداره فقط داره توهین میکنه و ناسزا میگه....
محمد
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
هر آنچه از دل بر آید نهایتا بر دل نشیند ..ایشون بسیار درست میگن به نظر من این جوایز سیاسی هستند .
ناشناس
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
حرفهایش در مورد روشنفکران ما کاملا درست است
ناشناس
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
یکی به این آقا توجه کنه...
مهدی
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
احمدی نژاد سینمایی
رضا
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
به روحانی رای داده.... خودش گفت.
کوروش زند
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
یک ضربالمثل امریکائی میگه : اگر می خواهی در جامعه مطرح شی بزن زیر گوش آدم بزرگ .
فراستی تلاش داره در پوشش نقد ، در دامنه ی کوه آدمای بزرگ ، فریاد بزنه تا انعکاس صدا بزرگ نشونش
بده .
ناشناس
۱۹:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
ایکاش بجای ادای آلفرد هیچکاک یه فیلم آلفردی ازش میدیدیم..
ناشناس
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
زن و بچه اش چی میکشن! فکر کنم به همه چی گیر میده. اینقده گیر میده که آخر معلوم نمیشه چی میخواد.
علی
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
همه نورهایش مسیحی است؟تو داری فیلم مسلمانی میسازی با نورهای مسیحی؟
بدجور گاف دادی آقای فراستی.با این همه دعوی دانایی، هنوز نمیدانی نور الاهی است، خدا که مسیحی و مسلمانی نمیشناسد، عینکت شکسته ، خط و خش دارد، خودت را خسته نکن ، همان قهوه ات را بخور و کمتر خودنمایی کن.
امیر
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
آخه پسر خوب ایشون داره سینمایی صحبت مینه نه دینی.چرا هرچی تو ذهنتئن میاد رو بلافاصله تایپ میکنین.یکم مطالعه بیشتر بهتر از......
ناشناس
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
خخخخ
خدایا، واقعا اونایی که مثبت دادند به این کامنت چی پیش خودشون فکر کردند
مجید
۰۹:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
ناشناس 15:28.....من مثبت دادم چون کامنت رو خوندم شما چطور؟نور یعنی روشنایی،نور یعنی بینش، نور یعنی شناخت ،نور یعنی رهایی از تاریکی .غیر از اینه؟روشنایی و بینش و شناخت با دین منافات داره؟چه فرقی داره کدوم دین باشه؟سعی نکنید جواب بدهید سعی کنید کمی فکر کنید.مشکل کشور ما اینه که همه مون مثل آقای فراستی فکر میکنیم ما میفهمیم و هیچ کس نمیفهمه.ولی سخت در اشتباهیم ....
ناصر
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
اين اقاي فرلستي خيلي ميخواهد متفاوت از ديكران باشد ولي به جه قيمتي به قيمن توهين به ال احمد وفرعادي كه دنيا تاييدشان كرده وحمايت از ده نمكي جماقدار كه دنيا لعنتش كرده.? اين فيكور ها فقط وفقط واس مال دنياست وبس
آرش
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
چماق دار اون های هستند که صدای دکتر حسن عباسی را قطع کردند.اون های که هفته نامه 9دی را بستند.اون های که سایت جهان را تعطیل کردند.اگر از انحصارطلبی اصحاب غوغاسالار اصلاحات بخوام بگم سر به اسمان میزاره و فرارو هم مثل همیشه سانسور میکنه
ناشناس
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
حسن عباسی همون نبود که در قضیه طبس حرف از نان خشک و پنچر بودن تایرهای هواپیمای آمریکایی سخن میگفت؟
ناشناس
۱۵:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
آرش
چماق دار ها رو همه میشناسن و کاملا مشخص اند.نیازی به مصداق های شما نیست
هفته نامه نه دی و حسن عباسی و جهان نیوز که هرچی دلشون میخواد میگن
حسن عباسی که بقول خودش سالی 500تا سخنرانی میکنه!
سایت جهان رو هم بخاطر لودادن مگوهای امنیتی بستن،وگرنه خودی ها رو کسی نمیبنده
دستگیری و بگیر و ببند مال دگراندیش هاست
آرش
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
ناشناس 9دی و دکتر حسن عباسی هرچی دلشون میخواد میگند خداوکیلی یا این سایت های امثال فرارو و روزنامه های شرق و افراد معلوم الحالی مثل اقای زیباکلام؟؟؟؟؟؟؟اقای دکتر عباسی بیشتر دادگاه رفته یا جناب زیباکلام؟؟؟؟؟؟؟شما برید ببینید جریان غوغاسالار در سخنرانی های دکتر عباسی چه کردند.کلا جریان اصلاحات چون از رویاروی مستقیم ناتوان است کاری جز تخیریب و ترور شخصیت ازش ساخته نیس.مثال ان هم همین کامنت ناشناس 14:49 که حماقت از ان میبارد
ناشناس
۱۸:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
آرش جون چرا میگی حماقت؟خداییش حسن تئوریسین نگفت آمریکا هلیکوپترها و هواپیماهای خرابش فرستاده؟ من چه کنم حتما یا روغنگیری نکردن یا پنچرگیری نکرده بودن وگرنه مگه دیونن که سربازاشون و عملیاتشون رو به سخره بگیرن؟اینکه دیگه فیلم و اسنادش موجوده توی تی وی میلیتون گفت
آرش
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
ناشناس 18:56 اول شما کل اون سخنرانی را ببین بعد نمکپراکنی کن.البته شما را درک میکنم چون بزرگترهاتون از مناظره با دکتر درمیمانند دست به این تخریب ها میزنید
بهنام
۱۵:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
جناب ناشناس،عباسی گفت توی قضیه طبس چون بنا بر این بود که تا طبس بصورت هوایی بیان و تمام ادواتشونو بزارن همونجا تصمیم گرفتن از هلیکوپترای قدیمی تر استفاده کنن و این فرسوده بودن کار دستشون داد.نگفت پنچر شدن عزیزم
ناشناس
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
بابا یه بند داری مزخرف میگی تو اگر بهتر بلدی بساز اگر بلد نیستی بشین بقل
آخه تو کی هستی که بگی روشنفکر ها بیشعورن
بیشعور اون کسیه که تریبون رو میده دست تو که هرجور دوست داری فحش بدی و به نفر روبرو اجازه حرف زدن نمیده
مرتضی
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
وقتی زندانیت کردن هم اینطوری فکر میکردی
(همه دنیا هم علیه من جمع شوند، باز حرف خودم را می‌زنم چون حرفم درست است)
ولی دیدی که اشتباه میکردی
الان هم داری اشتباه میکنی
ناشناس
۱۷:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
از «توابین» غیر از این انتظار نیست!!!
شمس
۲۲:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
عجب نکته ای درآوردی از توو مصاحبه!
دمت گرم
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
نیمی از بدبختی هایی که ما امروز می کشیم بخاطر افکار امثال جلال آل احمد است
ناشناس
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
واقعا جلال کی بوده؟ هیچی.واقعا با کمی عقل میفهمی هیچ نبوده
آرش
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
تمام بدبختی ما از افکار انسان های واداده ای مثل فروغی است که میگه ایران مثل لباسی میماند که تا کسی ان را تن نکنه نمیتونه حرکت کنه و اون شخص هم انگلستان است.این وادادگی های امثال شما که متاسفانه هیچکدام سواد سیاسی هم ندارید علت بدبختی است
ناشناس
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
از آقای ارش که قطعا دانشمند علم سیاست و طبعا از مریدان جلال آل احمد هستند خواهش می کنم یک دوره آموزشی برای بیسوادانی امثال بنده بگذارند تا بفهمیم در کتاب بی سروته و سطحی مثل غربزدگی حضرتشان چه می خواهند بفرمایند؟
ناشناس
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
جلال آل احمد و میشناسی؟
آرش
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
ناشناس عزیز14:42باور کن اصلا از طرفدارن اصلاحات و فرارو انتظار ندارم کسی مثل جلال یا شریعتی و مطهری و...بفهمند.شما افرادی هستید که از جریان غربزده اصلاحات از روی تعصب پیروی میکنید.خداوکیلی کدوم شما میتونه دو خط در مورد ارزش های اصلاحات مثل جامعه مدنی.اومانیسم.دموکراسی و...بنویسه؟؟؟؟؟کدوم شما دوتا کتاب از پدران فکری اصلاحات مثل سروش و بشیریه و...خوانده؟؟؟؟
عباس
۲۳:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
کی گفته پدراصلاحات سروش و...اینهاهستند.اصلاحات یک جریان روبه رشداست که درمقابل جریانهایی که دربرابرپیشرفت ورشدجامعه انسانی مقاومت میکنندبوجودمیاید.میتوان گفت ازتشکیل اولین جوامع انسانی بوجودامده است.
ناشناس
۰۹:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
خداوکیلی شریعتی و جلال آل احمد این مملکت به این روز انداختن . طرف فقط موقعه افطار مسلمون می شه یا موقع سینه زی و زنجیر زنی مسلمون می شه اینا همه اش دست پخت افرادی نظیر شریعتمداری و جلال آل احمد که خودشونم نمی دونستند چی می گن .
آرش
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
اقای عباس اشکال شما این است که اصلا نمیدونی این جریان اصلاحات چه تارخچه ای دارد و همینجوری پیروی میکنید.کمی تاریخ معاصر و فلسفه غرب و کتاب های بزرگان اصلاحات را بخوان همه چیز دستت میاد.ناشناس9:34 از اون جای که شریعتی را شریعتمداری نوشتی پیداست چقدر این افراد را میشناسی و سوادت در چه سطحی است.وای به روز اصلاحات که شما پیروانش هستید
ناشناس
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
متاسفانه ایشون از اوون ور بوم افتادن پایین !
محمد
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
کسی که به فیلم ده نمکی میگه فیلم خوب و به فیلم فرهادی میگه فیلم بد رو اساسا نباید حرفاش و جدی گرفت، این آدم از فرهنگ و هنر و سیاست یه نردبان درست کرده واسه معروف شدن، خودشم نمی دونه با خودش چند چنده!
ناشناس
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
اتفاقا خوب میدونه چند چنده.. سوراخ دعا رو پیدا کرده.
آرش
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
کسی از هنر نردبان ساخته که برای گرفتن جایزه از غرب حاضره کشورش را لجن مال کند.الان مثلا شما از هنر چیزی میدونی یا این کارگردان های که فکر کردند هرچی افسرده تر و مالیخولیایی تر فیلم بسازند هنرمندتر بنظر میرسند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۲۲:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
نظراتش راجع به هر دو فیلم ،با مصادیق روشن .
میتونی پاسخ بده!؟
یکی
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
هر سال یک علم میشه و از توهمات خودش سخن میرانه امسال نوبت اینیکیه
آرش
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
چون مطابق میل عالیجنابان حرف نزده دیگه ادم بدی شد؟؟؟؟؟اره؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۲۱:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
با اینکه با خیلی از مواضع ایشان مخالفم اینجایی که میگویند روشنفکرها از خودشان فکر ندارند ، صد در صد درست است . بیشتر روشنفکرهای ما دلال اندیشه اند و متفکر نیستند مثل استاد هایی که به زور میخوان به دانشجویشان مطلبی را بفهمانند ، چون خودشان هنوز نفهمیده اند ، مفهوم مدرنیته را.
تا حالا شده یک فیلم راجع به حقوق مالکیت، آزادی فردی ساخته باشند؟ (به جز معدود کارگردان هایمان) . اتفاقا فراستی درست میگوید روشنفکران ما مدل های به روز شده جلال آل احمد هستند . چطور وقتی سانسور میشوند حالشان بد میشود و از اساسی ترین حق انسان که مالکیت است فیلم نمیسازند ؟ اینکه طرف مقابل روشنفکری ایران کیست کاری ندارم نقد من نه انتقادی است نه موافق.
ناشناس
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
"وسیله رنگش را به هدف می‌زند. وسیله نامقدس هدفت را نامقدس می‌کند."
فراستی لحن رو یه خورده ملایم تر کنه حرف های قابل تاملی داره.
ناشناس
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۰
یکی از معدود کسایی هست که خودشه و نظرش قابل تامل هست. خودم خیلی از حرفهاش رو نمیپسندم ولی قابل احترامه
مجید
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
...فیلم می‌گوید همه مردم ایران دروغگو هستند و می‌خواهم از اینجا مهاجرت کنم، خارجی می‌گوید: زنده باد! داری تبلیغ رفتن و مهاجرت را می‌کنی......فیلم رو دیدی آقای فراستی؟؟تبلیغ مهاجرت میکنه؟؟؟مرد خانواده از پدر خودش نگهداری میکنه و به بقیه میگه بخاطرش مهاجرت نمیکنم شد تبلیغ؟؟؟واقعا شما توی این مملکت دروغگو نمیبینی؟؟؟همه شون دروغ میگن.مگه غیر از اینه؟مگه خود شما دروغ نمیگید؟مگه خانوادتون دروغ نمیگن حتی مصلحتی؟؟؟کمی از حال و هوای به اصطلاح سینمایی بیرون بیایید و بعد نقد کنید.
ناشناس
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۳۱
ابتذال در نقد به معنی واقعی یعنی حرف ها و به اصطلاح نقد های این اقا.