صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

گفت و گوی تفضیلی فرارو با وحید امیرخانی کارگردان "در مدت معلوم"
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۷ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۴
فرارو- آرام امیری؛ سینمای ما با همه بضاعت خود ثابت کرده که پتانسیل های خوبی برای قد کشیدن تازه واردها به این عرصه دارد. فیلم اولی هایی که با ایده های نو و خلاقانه اشان نوید حال و روز خوشی را برای آینده سینما می دهند.

«در مدت معلوم» یک از همین فیلم های اولی ست که در مدت زمان کوتاهی که از اکرانش می گذرد با استقبال بسیار خوبی در بین مخاطبین مواجه شده و همچنان در صدر جدول فروش ایستاده است.

در مدت معلوم اولین ساخته بلند سینمایی وحید امیرخانی بدون فرو رفتن در قالب های آوانگارد ضد جامعه روی خط قرمزهای جامعه راه می رود و با صراحت درباره مسئله جنسی حرف می زند. مسئله ای که گفتمان رسمی جامعه با یک عرف زدگی ریشه دار در برابر آن سکوت کرده است. این فیلم روایت محقق جوانی است که مسئله اصلی اش مشکلات جنسی جوانان است اما در این مسیر به مسائلی برخورد می کند که ...

گفت‌وگویی با وحید امیرخانی کارگردان درمدت معلوم انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.

می خواهم اولین سوالم را در مورد اسم فیلم شما شروع کنم  و بپرسم چرا در مدت معلوم؟ چرا با توجه به مضمون متفاوت فیلم شما با موضوع ازدواج موقت اسم فی مدت المعلوم یا همان در مدت معلوم برایش انتخاب شده؟
خب در واقع اسم فیلمنامه اولیه این نبود اسم فیلم در نگارش اولیه سگ چرخ بود. اما شورای صدور پروانه ما را مشروط به تغییر اسم کرد. ما هم یک اسم موقت روی فیلم گذاشتیم تا سر فرصت به نام جدید برایش طراحی کنیم اما تقدیر باعث شد همین اسم روی فیلم بماند.

با توجه به اینکه در مدت معلوم در واقع به طرح مسئله حساس جنسی در جامعه ما می پردازد چرا در فیلم به ازدواج موقت هم گریز زده اید؟ آیا این صرفا برای فرار از تیغ سانسور بوده  یا به نوعی می خواستید ابعاد تا به حال دیده نشده موضوع ازدواج موقت را به نمایش بگذارید؟
من نمی توانم بگویم صرفا برای فرار از تیغ سانسور بوده اما همانطور که در یکی از سکانس های فیلم که در مدرسه می گذرد میثم برای بچه ها تشریح می کند که «در فرهنگ جامعه ما خارج از این سه نوع رابطه نداریم» چه بخواهیم و چه نخواهیم به یکی از این روابط نگاه و توجه بیشتری شده است. اما این به این معنی نیست که ما فقط بخواهیم در مورد ازدواج موقت یا ابعاد آن حرف بزنیم ما داریم با قصه میثم در این فیلم در مورد معضل بزرگ تر جنسی در جامعه حرف می زنیم.

اگرچه نباید کتمان کرد که ازدواج موقت مسیر مطمئنی برای ورود به بحث امر جنسی در جامعه ماست. علتش هم آن است که یک نوع مشروعیت حقوقی- فقهی پشت ماجرای ازدواج موقت وجود دارد. خوشبختانه هنوزکسی جرات انکار اصل این سنت را پیدا نکرده. هرکس مخالفتی دارد، یا  مدام در حال ارائه تصویر منفی و پیوند زدن این روش با آسیب های احتمالی آن است یا مدام در حال شرط و شروط گذاشتن و محدود کردن شرایط آن. پس از این کانال  می شود به صورت قانونی و حقوقی وارد شد و در فضای جامعه طرح کرد که نگاه کنید، حتی دین و قانون به آدم ها اجازه داده از تن و نیازهای آن به طور رسمی و جدی سخن بگویند و مطالبات جسمی خود را از روشی تعریف شده دنبال کنند.

یعنی این موضوع که صیغه همیشه کنجکاوی‌ ایجاد می کند و مردم را به سینما می کشاند مد نظرتان نبوده؟
خب در واقع این سوژه قبلا در سینما بسیار مورد توجه بوده است. اما امروزه دیگر نمی شود تماشاگر را به صرف موضوع به سینما کشاند.  فیلم هایی با مضمون مشابه که مخاطب را کنجکاو و به سینما می کشاند روی پرده رفته است اما به اندازه این کار در جذب تماشاگر موفق نبوده است. ضمن اینکه قصه ما در «در مدت معلوم» درباره ازدواج موقت نیست، ما در واقع با یک پایان بندی درست که هم مخاطب را راضی می کند و هم فضای مفرح فیلم را تلخ نکند،  مسئله بزرگ تری را برای مخاطب ایجاد کرده ایم.

با توجه به اینکه در مدت معلوم فیلم قصه گویی ست و از همان ابتدا تکلیفش را با مخاطب روشن می کند ما با صحنه های زیادی روبرو هستیم که میثم مدام در حال مانیفست دادن و بیانیه صادر کردن است! می خواهم بدانم چقدر از این نمایش بیانیه دادن میثم از دل فیلمنامه بر می آید و به کاراکتر میثم بر می گردد و چه مقدار از آن به تصمیم شما برای طرح مضمون اصلی فیلم و رساندن آن به گوش مخاطب ؟
به طور حتم همه این صحنه ها به اقتضای قصه و خصوصیت میثم که آدم اول این قصه است بر می گردد و هیچ تعمدی برای رساندن مفهوم دیگری نبوده است. واقعیت این است که جنبه قصه گویی سینما برای من اولویت دارد. من به هیچ وجه نمی خواهم از طریق محتوا به سینما برسم. تمام این ویژگی هایی که می بینید به شخصیت میثم بر می گردد.

میثم در عین حال که کاراکتر شیرین و جذابی دارد خیلی برونگرا و اهل مانیفست دادن است میثم با عمد و قصد قبلی و برای مخاطب خاصی حرف نمی زند همانطور که می بینید او در حمام و دستشویی هم توی آیینه با خودش حرف می زند با  رفیق و هم خانه اش هم به همین شکل و شمایل حرف می زند میثم توی حمام همان حرف هایی که با  ممیز کتاب می زند را با خودش واگویه می کند. من و شما حتما هم از این دسته آدم ها زیاد دیده ایم خصوصا توی این طیف سنی  آدم هایی که مدام به دنبال شنیده شدن هستند و اگر فرصت کنند در تنهایی هم برای خودشان سخنرانی می کنند. تیپ شخصیتی میثم می طلبید که اهل حرافی و برون ریزی افکارش در این فرم نمایشی باشد.

موضوع مهمی که می خواهم در مورد آن حرف بزنیم امنیت و سلامت خانواده است. شما در مصاحبه هایی که داشتین به این مسئله اشاره کردید حتی در یکی از سکانس های فیلم میثم می گوید «وقتی جامعه عطش داشته باشد ، خانواده در امان نیست» این در حالیست که در عرف حاکم بر جامعه ما با ماجرای ازدواج موقت این نهاد خانواده است که بیشترین آسیب را می بیند؟
بله همینطور است در همین جمله میثم که می گوید «وقتی جامعه عطش داشته باشد، خانواده در امان نیست ». یک استدلال مخفی نهفته است: خانواده امنیت می خواهد و می دانیم که  این امنیت در سلامت جنسی جامعه تحقق پیدا می کند. سلامت جنسی جامعه کی حاصل می شود؟ وقتی که عطش مخرب و عقده نباشد. آدم ها متعادل باشند. فقط یک مردو زن متعادل، می توانند خانواده خوبی تشکیل دهند. این تعادل کی حاصل می شود؟ وقتی که جامعه برای ارتباطات جنسی در هر شرایط، روش و تعریف داشته باشد. جوانی که ده سال در فشار یا طغیان زیسته باشد ، تعادل ندارد و اگر دست به تشکیل خانواده بزند مطمئنا به مشکل می افتد. اما اگر جامعه برای خواسته های او روش طراحی کرده باشد، تعادل  او حفظ می شود. این از جنبه درون خانوادگی. از جنبه بیرونی هم، مساله به همان نحو است.

 الان بسیاری خانم ها از مزاحمت های خیابانی گله دارند و طبق اعلام رسمی پلیس آمار مزاحمت های گزارش شده به شدت بالا رفته. به طور کلی، همه از اینکه جنسیت در همه شئون جامعه منتشر شده هراسانند. در صورتی که در بسیاری از کشورها، این همه ولع و دریدگی وجود ندارد. نیاز ها از طریق روش های معتبر، کانالیزه شده و این جزو اولین مشهودات ما از کشورهای دیگر است.  اما در ایران ما تحت تاثیر سمپاشی ها و نفرت پراکنی ها علیه یک روش سنتی و تاکید مدام بر آسیب های احتمالی آن، دست جامعه جوان ایرانی را از « روش » کوتاه کرده ایم. روش مذهبی را که از دور خارج کرده ایم. روش غربی را هم که نمی پذیریم. هیچ روش دیگری را هم جز ازدواج دائم توصیه نمی کنیم .نسخه  ازدواج دائم هم برای بسیاری از جوان ها از واقع گرایی دور است. پس عملا در قبال امر جنسی، حکم به سکوت و ابهام می کنیم و برنامه ای برایش نداریم. جوان ایرانی برای رفع این نیاز خود به صورت مقطعی و در زمانی که نه به لحاظ عقلی و نه به لحاظ اقتصادی شرایط ازدواج را ندارد به جای پاسخ مناسب با نگاه رسمی، محافظه کار و بسیار سرسخت جامعه روبرو می شود و  بدون اینکه کسی به این مسئله توجه کند بهترین سال های زندگی اش تحت فشار سپری می شود تا بتواند به شرایط ازدواج برسد. به نظر من این سنتِ به غلط ریشه دار به وقوع بحران های  زیادی در جامعه دامن می زند.

دوست دارم در همین مبحث خانواده به این سوال هم پاسخ دهید که با توجه با اشاره و رابطه مستقیم مضمون فیلم شما با نهاد خانواده. ما در واقع با قصه جوانانه ای روبروهستیم و دوران مجردی دو پسر جوان قبل از خانواده را در این فیلم دنبال می کنیم و تقریبا در هیچ کجای خط اصلی داستان خبری از خانواده به صورت عینی نیست. در این باره کمی بیشتر توضیح دهید.
همان طور که اشاره کردید قصه فیلم من در مورد قصه دوتا جوان مجرد است. من مسلما نمی توانستم در خط اصلی داستان فیلم که راجع به دوران مجردی جوان هاست خانواده را بیاورم. من در مورد مشکل جنسی خانواده ها حرف نمی زنم. راجع به بحران جنسی جوان ها صحبت می کنم و اینکه اگر با همین منوال پیش برود و گفتمان رسمی جامعه اجازه طرح مسئله و پاسخگویی به آن را ندهد اثر مستقیم و غیر مستقیم ویرانگرانه ای در امینت و سلامت خانواده دارد و خواهد داشت. همه ما هر روز شاهد آمار و اخبار نگران کننده ای در حوزه آسیب های اجتماعی؛ طلاق و ناهنجاری های اجتماعی  هستیم که بسیاری از آنها ریشه درهمین  مسئله دارد.

 آسیب هایی که هر کدام می تواند امنیت خانواده را به خطر بیاندازد. البته در فیلم هم با ورود پدر میثم به قصه ما  بحث خانواده و ازدواج هایی که از بستر خانواده شکل می گیرد را باز می کنیم اما کاملا معلوم است که نسخه پدر در عین سالم بودن، نسخه ای نیست که بتوان برای همه پیچید. نسخه ای بسیط است که برای همان فضای جامعه روستایی خودش جواب می دهد . پسرش حالا در یک فضای مدرن زده بی هویت زندگی می کند .این نسخه ای نیست که بتوان برای میثم و امثال میثم چه به لحاظ اقتصادی و چه بلوغ عقلی پیچید. در فضای مدرن یا مدرن زده ، تنها چیزی که کمک می کند عقلانیت است.

با وجود زبان طنز در مدت معلوم، این فیلم در لایه های عمیق تر پر از نماد و نشانه هایی ست که رابطه معناداری با مضمون فیلم پیدا می کند. از صحنه های مکرر دستشویی و حمام گرفته تا حضور ناپیدای  پیرزنی که مابین طبقه میثم و دختران جوان دانشجو سکونت دارد هر کدام از این نشانه ها پتانسیل زیادی دارد تا معانی متناقضی را به ذهن مخاطب متبادر کند می خواهم خودتان توضیحات بیشتری در این باره بدهید؟
اتفاقا نکته ای که من تابه حال در نقدها و مصاحبه ها با آن مواجه نشدم دوست داشتم به آن اشاره می شد همین نشانه هاست. بله این فیلم پر از نماد و نشانه است. به عنوان مثال همین نماد پیرزن که حائل شده مابین طبقه محل سکونت میثم و دختران دانشجو دقیقا نماد طبقه یا نگاه محافظه کار سنتی است که بین این دو طبقه مدرن قرار گرفته. پیرزنی که ما به صورت عینی او را نمی بینیم اما هست و در تنهایی و بیوه گی خود پیر شده و اتفاقا حضور پررنگی هم دارد. همین که این پیرزن دلش می خواهد ژامبون بخورد نشانه روشنی از دوران گذار ما از سنت به مدرنیته است طبقه سنتی ما علاقه اش را به ژامبون بازگو می کند و ما برای آن پاسخ داریم در واقع ما برای نیازهای سطحی  جامعه مدرن مثل علاقه به خوردن ژامبون پاسخ به موقع داریم اما در برابر یکی از مهم ترین مسئله های جامعه مدرن که نیاز جنسی است سکوت کرده ایم.

نشانه یا نماد مهم تری که من دوست دارم شما واضح تر به آن ورود کنید صحنه حمام و دستشویی است ارتباط مستقیمی که این صحنه ها با خط اصلی داستان و مضمون فیلم و مسئله جنسی پیدا می کند می توانست فضای ملتهبی ایجاد کند و مخاطب را پس بزند این نکته شما را دچار تردید نکرد؟
اتفاقا یکی از صریح ترین انتقادهایی که حین کار به خصوص بعد فیلم برداری و هنگام تدوین به این صحنه ها وارد بود همین نکته بود همانطور که دیده اید فیلم با صحنه دستشویی شروع می شود بعضی دوستان معتقد بودند که صحنه آغازین فیلم در موقعیت دستشویی ریسک و خطر پس زدن و دیده نشدن آن را به شدت بالا می برد و احتمال اینکه مخاطب را دچار تلخی یا واپس زدگی کند زیاد است. اما به نظر من موقعیت ها به تناسب قصه و داستان در فیلم جا می گیرند و به نوعی از دل آن بیرون می آید اگر غیر از این باشد ما دقیقا خواسته ایم شعار بدهیم و در واقع برای مخاطبمان هوش و گیرایی در نظر نگرفته ایم که طبیعی ست چنین صحنه های شعاری  بیننده را پس می زند.

موقعیت های این فیلم مثل حمام و دستشویی از دل داستان فیلم بیرون آمده و من در واقع سعی کردم با فضای کمیک زهر یا به نوعی التهاب صحنه را بگیرم طوری که هیچ حالت جدا افتاده یا شعاری پیدا نکند و فکر می کنم موفق هم شدم چون تا به حال در هیچ کدام از  نقد و نظرهایی که از مخاطبین و منتقدین گرفتم هیچ گونه اشاره ای به آن نکرده اند  این صحنه در فیلمی که شما می بینید موقعیت هایی معمولی برای بیان قصه بی سامانی های میثم است نه چیز بیشتر.

ما در فیلم در مدت معلوم با بازی های روان و یک دست و البته بسیار خوب از بازیگرانی روبرو هستیم که هیچ کدام ستاره نیستند!با اینکه بار اصلی داستان و طنز قصه را جواد عزتی پیش می برد اما بازی ویشگا آسایش و هومن سیدی هم متفاوت و هم بسیار دیدنی ست با توجه به اینکه این فیلم اولین تجربه کار بلند سینمایی شماست چطور به این سطح رسیدید؟
ما در جلسات تمرین انقدر روی جزئیات فیلم وقت گذاشتیم تا به هر حال به این شکل نمایشی که به اجرا درآمده رسیدیم. قبل از شروع فیلم برداری در مورد تک تک لحظاتی که در فیلم به وجود آمده و حتی کوچک ترین دیالوگ ها حرف زدیم، اجرا کردیم، به نتیجه رسیدیم بعد سر صحنه رفتیم خب در این حالت که وقت و انرژی زیادی برای تمرین و فکر راجع به روند فیلم نامه، شخصیت ها و... صرف شده باشد بازی های خوب و قابل قبولی را می توان انتظار داشت.
 
با توجه به اکران در مدت معلوم در فصل بد سینما که علاوه بر شرایط بد جوی مثل سرما و آلودگی های مکرر هوا، فصل امتحانات و جشنواره فیلم فجر را هم پیش رو داشتیم اما این فیلم در زمان کوتاهی پس از اکران فروش بالایی داشت و بر صدر جدول فروش ایستاد. حتی برگزاری جشنواره فیلم فجر هم باعث افت استقبال مردم نشد چنانکه فروش آن به 2 میلیارد و 800 میلیون تومان رسیده است. خود شما چنین پیش بینی را می کردید و فکر می کنید تا آخر فصل  اکران فیلم هم روند صعودی را داشته باشد؟
من در جواب سوال شما درمورد شرایط بد اکران،گزینه خیلی مهم تری را هم اضافه کنم و آن تبلیغات است. در مدت معلوم در فضای خاموش خبری بدون هیچ یک از تبلیغات معمول و اولیه فیلم های سینمایی روی پرده آمد. شما با هیچ نوع اطلاع رسانی چه در فضای رسانه ای چه تبلیغات محیطی مثل بیلبورد و... برای دیدن فیلم روبرو نبودید که خب شاید این بخش به سیاست های تهیه کننده کار بر می گردد. می خواهم بگویم همین میزان فروش بالا و استقبال مخاطب، از طریق  تبلیغات  سینه به سینه روی داده است و چه بسا اگر حمایت تبلیغاتی مناسبی هم از آن می شد به طور حتم می توانست پدیده این فصل سینما شود.

 شما علت این استقبال گسترده  مخاطب از فیلم را در چه می بینید؟ به نظر شما این به خاطر فضای طنز و اشتیاق مردم به شادی و خندیدن نیست؟
من فکر می کنم ما روی موضوع درستی دست گذاشته ایم و گفتمانی که انتخاب کرده ایم در واقع مشکل واقعی جامعه بوده است. نه برداشت ذهنی و فرضی ما. به نظرمن مخاطب صرفا برای خندیدن این فیلم را انتخاب نمی کند. مخاطب به نوعی مشکل خود یا آدم هایی که هر روز آنها را می بیند و با آنها سر و کار دارد در این فیلم لمس کرده که هم خودش با رضایت از در سینما بیرون آمده هم دیگران را دعوت به دیدن فیلم کرده است. من در برخورد با مخاطبینی که فیلم را دیده اند چه در فضای مجازی و چه فضای واقعی بیشتر از اینکه از زبان طنز و تکه های خنده دار فیلم حرف بزنند به کرات با این جمله برخوردم که : «این زندگی خود من بود »یا «حرف دل ما را زدی و...»

 شما به بازتاب های فیلم در فضای مجازی اشاره کردین من این سوال رو هم اضافه کنم که یکی از نکاتی که من در نظرات مخاطبین فیلم در این فضاها با آن مواجه شدم گنگ بودن یا ابهام برخی قسمتهای فیلم برای دسته ای از مخاطبین بود حتما خود شما هم به این نظرها  برخورده اید کمی درباره آن توضیح دهید؟
البته بخشی از این مبهم بودن که به نظر شما یا بعضی از مخاطب ها رسیده بر می گردد به جرح و تعدیلی که باید انجام می شد تا بتوانیم این فیلم را به اکران برسانیم مثل صحنه بازپرسی ماموران اطلاعات که به هر حال مجبور بودیم توی آن دست ببریم. و یا به عمد دور مساله پیرزن لیف فروش بگردیم و اشاره صریحی به خواست واقعی میثم نکنیم ... اما این جزییات ضربه ای به کلیت داستان نزده است. به زعم من آن دسته از مخاطبینی که زندگی یا طبقه اجتماعی میثم برایشان ملموس و قابل درک است مشکل یا ابهامی با قصه ندارند اما عده ای از مخاطبین که البته در جامعه آماری کم هستند و شاید با زندگی و مدل زندگی میثم تا اندازه فاصله دارند و یا به لحاظ سنی هنوز تجربه های زیستی مورد نظر را نداشته اند. بعضی صحنه ها گنگ و مبهم شده است که البته این وضعیت برای همه فیلم ها وجود دارد. در کل بقول نظامی گنجوی، ما هلال ماه را نشان دادیم تا مخاطب هوشمند خود بدرکامل را در آن بیابد.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۴
فیلم بسیار خوبی بود.
هم حرف داشت برای گفتن و هم سرگرمی ک مهمترین رکن سینما هست رو فراموش نکرده بود و ب شعارزدگی نیفتاده بود.
ناشناس
۱۷:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۳
فیلم خوبی نبود...بعد از دیدنش احساس کردم وقت خودم و خانواده ام را هدر دادم.
ناشناس
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۴
به هر حال شاید تماشای فیلم برای یک خونواده زیاد مناسب نباشه.اما واقعا یک طنز تمان عیار بود.بیان مهمترین مشکل جوونا در قالب طنز.
بی نام
۱۵:۳۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۳
من مدت ها بود که هیچ رغبتی برای تماشای فیلم تو سینما نداشتم اما این فیلم رو دیدم و واقعا لذت بردم دست مریزاد