صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۵۲۸۹۹
اعضای یک باند آدم‌ربا با شکنجه کردن طعمه‌هایشان سریال اخاذی‌های خود را اجرایی می‌کردند. این باند که قربانیان خود را به خانه‌ای در شادآباد می‌کشاندند، از سوی پلیس بازداشت شدند. اعضای این گروه مجرم یک زن و دو مرد جوان بودند که پس از شکنجه از گروگان‌ها فیلم‌ تهیه می‌کردند و با تهدید آنها به آبروریزی، می‌خواستند نزد پلیس نروند.
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۱ - ۲۵ آبان ۱۳۹۴
اعضای یک باند آدم‌ربا با شکنجه کردن طعمه‌هایشان سریال اخاذی‌های خود را اجرایی می‌کردند. این باند که قربانیان خود را به خانه‌ای در شادآباد می‌کشاندند، از سوی پلیس بازداشت شدند. اعضای این گروه مجرم یک زن و دو مرد جوان بودند که پس از شکنجه از گروگان‌ها فیلم‌ تهیه می‌کردند و با تهدید آنها به آبروریزی، می‌خواستند نزد پلیس نروند.

ردیابی‌های پلیسی برای دستگیری مجرمان به دنبال شکایت یکی از طعمه‌های آدم‌ربایان در دستور کار قرار گرفت. رازگشایی از اقدامات سیاه این باند تبهکار از چهارم آبان ماه کلید خورد. زمانی که یکی از قربانیان با مراجعه به پلیس درحالی‌که وحشت‌زده و به سختی قادر به حرف زدن بود، ادعا کرد:  ساعت ١٤ بود که مریم همسر دوستم  عباس با من تماس گرفت؛ ادعا می‌کرد شوهرش حالش خوب نیست و من باید به کمکش بروم؛ به همین خاطر به خانه عباس در منطقه شادآباد رفتم. به محض ورود به خانه، ناگهان دو مرد به من حمله کردند و با قمه و چاقو تهدیدم کردند. مشخص بود که از قبل همه برنامه‌هایشان هماهنگ شده است؛ یکی از افرادی که قمه دستش بود و مشخص بود که رئیس آنهاست، به زور لباس‌هایم را از تنم بیرون آورد و از من فیلمبرداری کرد. آنها علاوه بر گرفتن تمامی پول‌های همراهم، کارت عابربانک مرا نیز گرفتند؛ مریم به همراه یکی از آنها از خانه بیرون رفت؛ وقتی به خانه بازگشتند متوجه شدم که به یک طلافروشی رفته و با پول داخل حساب طلا خریده‌اند. ساعت      ٣٠: ٢١ بود که آدم‌ربایان مرا رها کردند اما تهدید کردند که تنها ٢٤ ساعت فرصت دارم تا پول بیشتری برایشان تهیه کنم و در غیراین صورت فیلم مرا در بین اقوام و دوستانم پخش خواهند کرد. 

کارآگاهان به محل سکونت عباس و مریم رفتند اما در تحقیقات نامحسوس اطلاع پیدا کردند که چندی پیش عباس از مریم جدا شده است و درحال حاضر مریم به تنهایی زندگی می‌کند؛ همسایه‌ها ادعا می‌کردند که افراد مختلفی به خانه مریم رفت‌وآمد دارند که همین موضوع باعث اعتراض و ناراحتی آنها شده است.

با توجه به اطلاعات به دست آمده از وضع محل زندگی مریم و شناسایی محل توسط شاکی پرونده به‌عنوان محل نگهداری وی، تیم تحقیق مریم ٣٢ساله و یکی دیگر از متهمان به نام سامان ٢٢ساله را  دستگیر کردند.

سامان و مریم، در تأیید اظهارات شاکی عنوان داشتند که طراحی تمامی اقدامات آنها توسط یکی از مجرمان سابقه‌دار به نام اکبر ٢٨ساله انجام شده و تهیه فیلم از شاکی پرونده نیز توسط اکبر صورت گرفته است.

مریم در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «به درخواست اکبر معروف به سعید با شاکی تماس گرفتم و از او خواستم تا به بهانه ملاقات با عباس (همسرسابق متهم) به خانه ما بیاید. در زمان ورود شاکی به خانه، اکبر و سامان با قمه و چاقو به سمت او حمله‌ور شدند و...».

سامان با اعتراف به این موضوع که در طول سه ماه گذشته علاوه بر شاکی پرونده از دونفر دیگر به همین شیوه و شگرد زورگیری و اخاذی داشته‌اند، در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «ابتدا مریم با آنها تماس می‌گرفت؛ زمانی که آنها به خانه می‌آمدند، من و اکبر که داخل خانه حضور داشتیم، با قمه آنها را تهدید کرده و اکبر از آنها فیلم می‌گرفت. پس از ضرب و شتم و گرفتن اموال، اکبر ادعا می‌کرد که باید پول بیشتری تهیه کنند تا او فیلمشان را پخش نکند؛ از آنجایی‌که آن دونفر اکبر را کاملا می‌شناختند- حتی یکی از آنها از بستگان اکبر محسوب می‌شد- از ترس اکبر پول درخواستی وی را تهیه کردند».

کارآگاهان محل تردد سرکرده گروه را در بوستان الهام در منطقه بلوار فردوس شناسایی کرده و او را دستگیر کردند؛ در زمان دستگیری، اکبر قصد داشت تا با تهدید سلاح سرد و درگیری با کارآگاهان از محل متواری شود که در دام ماموران گرفتار شد. درهمان بررسی اولیه سوابق متهم مشخص شد که اکبر از مجرمان سابقه‌داری که بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف سرقت، کلاهبرداری، نزاع و درگیری بارها دستگیر و روانه زندان شده است.

با اعتراف هر سه متهم به اخاذی و تهیه فیلم از شاکی پرونده و همچنین اعتراف به اخاذی درطول سه‌ماه گذشته، این باند با قرار قانونی راهی زندان شد تا زوایای پنهان پرونده فاش شود.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
باز بگین چرا ازدواج نمیکنین ؟

توی تمام اخبار سردسته همه جنایتها شدن دختران و زنان

همش بخاطر پول پرستی و بی اعتقادی تو این نسل جدیده
ناشناس
۱۶:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
چه جور دوستي بودي كه خبر نداشتي زنش طلاق داده وبا تماس خانمش رفتي ...!
ناشناس
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف سرقت، کلاهبرداری، نزاع و درگیری بارها دستگیر و روانه زندان شده است.
با مرام
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
اینا با هدف دیگری به ان خانه رفته اند
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
نگویید بارها روانه زندان شده است، بفرمایید بارها از زندان آزاد شده است
سامان
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
درهمان بررسی اولیه سوابق متهم مشخص شد که اکبر از مجرمان سابقه‌داری که بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف سرقت، کلاهبرداری، نزاع و درگیری بارها دستگیر و روانه زندان شده است!!!!!!
ناشناس
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
درهمان بررسی اولیه سوابق متهم مشخص شد که اکبر از مجرمان سابقه‌داری که بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف سرقت، کلاهبرداری، نزاع و درگیری بارها دستگیر و روانه زندان شده است ...... و هر بار دوباره آزاد شده است تا به جنایت های بدتر و بیشتری اقدام نماید!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
خدا رو شکر ایرانی اند...
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
اکبر، انتقامو ازت میگیرم
ناشناس
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
"از مجرمان سابقه‌داری که بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف سرقت، کلاهبرداری، نزاع و درگیری بارها دستگیر و روانه زندان شده است."

]جقدر این جمله آشناست!!!
ناشناس
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
مجرم سابقه دار کلاً باید حذف بشه ، کسی دو بار یه جرم رو انجام داد خیلی راحت اعدامش کنن مخصوصاً در این موارد که همراه با ارعاب هست میتونن مفسد فی الارض شناخته بشن
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
خیلی دنیای بدی شده
ناشناس
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
دوروزديگه آزادميشن ودوباره كارشونوازسرميگيرن .شهربي قانون
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
تازه کارای جدیدتر هم تو زندان یاد میگیرن حرفه ای تر میشن و تازه تازه یه گروه هم درست می کنن
ناشناس
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
الان ما با درد عدم اجراي قانون طرفيم اين يك حقيقته،فقط بلديم شعار بديم و عمل نكنيم
ناشناس
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
اردوگاه کار اجباری تنها راه برای تادیب این مجرمان است
ناشناس
۰۷:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
این مردهایی که با تلفن یک زن میرن خونه زنه تازه با "عباس" هم هماهنگی نمی کنند اینها باید بدتر از این سرشون بیاد
ناشناس
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
زنه گفته شوهرم حالش خوب نیست. وقتی باور میکنه باید به شوهره زنگ یزنه؟!