اردوغان، رییس جهمور ترکیه، مدعی
است که با داعش میجنگد، اما در حقیقت عمدۀ جنگ او با شبهنظامیان کرد
پ.ک.ک است. او با این روش نشان داده است که حاضر است روند صلح در کشورش را
در تلاش برای چنبره زدن بر قدرت به خطر بیاندازد.
به گزارش فرادید به نقل از اشپیگل،
نیوال (اسم زنانه است) بلوت در جنگ بزرگ شده است و میترسد که جنگ دوباره
بازگردد. او یک طراح گرافیک 27 سالۀ، اهل شهر عمدتاً کردنشین در شرق ترکیه
است. گاهی اوقات از خودش میپرسد که آیا آن شب در ماه ژوئن، وقتی که حزب
دموکراتیک خلقها توانست به مدد رای بعضی از رای دهندگان ترک به پارلمان
راه یابد، تنها یک خواب شیرین بوده است؟
بلوت چندین ماه پراضطراب را در کنار صلاح الدین دمیرتاش، معاون
حزب دموکراتیک خلقها گذراند. او در سخنرانیهای او شرکت میکرد و تشویقش
میکرد و دوستان و خویشاوندانش را قانع کرد که از رهبر جوان حزب که نه تنها
تغییر در سیاستهای ترکیه را وعده کرده بود بلکه تجلی آن هم بود، حمایت
کنند. در زمان مدرسه و بعد در دانشگاه، بلوت شاهد بود که چگونه دوستانش که
خواهان حقوق بیشتری برای کردها بودند، به عنوان مظنون به تروریسم دستگیر
میشدند. او امیدوار بود که موفقیت حزب دموکراتیک خلقها در انتخابات 7 ژوئن
بتواند ترکیه را به کشوری آرام و جمعگرا بدل کند.
تنها دو ماه بعد، بلوت در مرکز شهر دیاربکر قدم میزند. لاک سیاه
زده است و پیرسینگ دارد. او از کنار خودرهای رزمی پلیس میگذرد و همزمان
غرش جتهای جنگی در آسمان بالای سرش به گوش میرسد. معترضان ضد دولت
جبههبندی کردهاند و دیشب خودروها را به آتش کشیدهاند. شعار "همه جا
کوبانی است" و "اوجالان را آزاد کنید"، با اسپری روی دیوارها نوشته شده
است. بلوت میگوید: "خوش خیال بودم!"
"این تازه اولش است"
برنامۀ هر شب این است: حوالی ساعت نه شب، جتهای جنگی از پایگاه
نظامی خارج از شهر بلند میشوند تا حملات هوایی علیه مواضعی که تحت کنترل
حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) است را در شمال عراق و شعب آن در سوریه را
بمباران کنند. تنها حملات هوایی معدودی مواضع داعش را هدف قرار میدهند.
همزمان، جوانان کرد مرکز شهر دیاربکر را به آتش میکشند. جایی که موانع
جادهای ایجاد شده، و نیروهای پلیس با آبپاش و گاز اشک آور پاسخ معترضان
را میدهند. اما معترضان به این راحتی پراکنده نمیشوند. آنها فریاد
میزنند: "این تازه اولش است". در استانبول و شهرهای دیگر، درگیریهای خشنی
میان پلیس و معترضان روی داده است که منجر به جراحت و مرگ شده است.
بهار کردی بدل به یک تابستان پر از نفرت و خشونت شده است. بسیاری از مردم در دیاربکر باور دارند که جنگ داخلی حتمی خواهد بود.
روند
صلح میان دولت و کردها به پایان خط رسیده است. بیانیههایی که این هفته از
سوی رجب طیب اردوغان و رهبران پ.ک.ک صادر شد، این موضوع را نشان میدهد.
مبارزان پ.ک.ک و سربازان ترک به صورت روزانه در درگیریها، حملات هوایی و
یورشها کشته میشوند.
هفتۀ گذشته به نظر میرسید که اردوغان بالاخره تصمیم گرفته تا
کاری که غرب مدتها انتظارش را داشت انجام دهد و علیه داعشی که سالها در
برابرش سکوت کرده بود، دست به اقدام بزند.
پس از حملۀ انتحاریای که در تجمع جوانان کرد در روز 20 جولای روی
داد و 32 کشته بر جای گذاشت، باراک اوباما تلفنی با همتای ترکیهایش صحبت
کرد. هر دو طرف پذیرفتند که مشترکاً علیه داعش وارد عمل شوند. امری که دولت
ترکیه سرسختانه تا آن زمان در برابرش مقاومت کرده بود.
نیروی هوایی آمریکا اجازه یافته است که از چند پایگاه نظامی
ترکیه، از جمله پایگاه هوایی ناتو در اینجرلیک برای حمله علیه داعش استفاده
کند. این امر میزان فواصلی که جتهای ایالات متحده برای رسیدن به اهدافشان
باید پرواز کنند را کاهش میدهد. اکنون به جای آنکه هواپیماهای آمریکایی از
پایگاههای واقع در خلیج فارس بلند شوند و در آسمان سوختگیری کنند تا به
اهداف برسند، تنها کافی است که 150 کیلومتر پرواز کنند تا به قلمرو تحت
اختیار داعش برسند.
صبح جمعۀ گذشته، چهار روز پس از عملیات انتحاری که جالب است هنوز
کسی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته، نیروی هوایی ترکیه اقدام به حمله به
مواضع داعش کرد. دفتر نخست وزیری چند ساعت پس از حمله اعلام کرد: "سه
جنگندۀ اف 16 در ساعت 3:12 صبح از پایگاه هوایی دیاربکر برخاستند و سه هدف
داعش را بین ساعت 3:40 تا 3:53 بمباران کردند."
بهانهای برای جنگ؟
اما قصد واقعی اردوغان به سرعت معین شد. او میخواست از این
فرصت بهره بگیرید تا با آنچه که او و سایر تندروهای حزبش احساس میکردند
خطر بزرگتری است بجنگد: پ.ک.ک. این اتفاق به موقعیتی مضحک دامن زده که در
آن ترکیه همزمان با داعش و موثرترین و سرسختترین رقیب آن گروه میجنگد.
اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنید، متوجه خواهید شد که ترکیه ظاهراً از
حملۀ انتحاری به تجمع جوانان کرد تنها به عنوان بهانهای برای جنگ، نه با
داعش، بلکه با قربانیان گروه استفاده میکند.
جنگندههای ترکیه، روز و شب به هوا بلند میشوند تا به مقرهای
داعش در کوهستانهای صعب العبور قندیل در شمال عراق و همچنین مواضع این
سازمان در ترکیه حمله کنند. تانکهای ترکیه همچنین به سوی جنگجویان پ.ک.ک که
در سوریه مشغول به جنگ با داعش بودند، آتش گشودهاند.
آنچه که در هفتۀ گذشته در شمال عراق و ترکیه روی داده است، مخرب
به نظر میآید. در حالی که کشورهای بیشتر و بیشتری در خاورمیانه در دام
خشونت گرفته شدهاند، روند صلح میان ترکیه و پ.ک.ک که پس از سالها مذاکرات
سخت محقق شده بود، بارقهای از امید را پدید آورده بود. به نظر میرسید که
اردوغان مصمم است به جنگ داخلیای که دو دهه است که ادامه داشته و 40000
کشته بر جای گذاشته را پایان دهد. او در سال 2009 در یک سخنرانی تاثیرگذار
گفته بود: "ما دیگر نمیتوانیم منتظر یک راه حل سیاسی بمانیم. اشکهای
مادران داغدیده در هر دو جبهه این اجازه را به ما نمیدهد."
اما اگرچه استراتژی نظامی فعلی اردوغان با آنچه که در سال 2009 گفت، متناقض به نظر میرسد، نباید از آن غافگیر شد.
اردوغان همواره با سیاست برخوردی همچون جنگ داشته است. هیچ
سیاستمدار مطرح ترکی بیرحمتر از او نیست. او با حمله به پ.ک.ک دست به
ایجاد هرجومرجی زده که به احتمال زیاد راه را برای انتخابات جدید در پاییز
هموار خواهد کرد.
غفلت از واقعیات
در ماه ژوئن، پس از 13 سال در قدرت، حزب عدالت و توسعۀ اردوغان
اکثریت مطلق خود را در پارلمان از دست داد و اکنون برای اولین بار در
تاریخش نیازمند به ائتلاف است. نتیجۀ انتخابات برای اردوغان نوعی شکست است.
او امیدوار بود که حزبش دو سوم کرسیها را به دست بیاورد، تا بتواند با
ترمیم قانون اساسی، سیستم ریاستی را حاکم کند و موقعیت مسلط خود را برای
سالهای آینده مستحکم کند. اما حزب کردی دموکراتیک خلقها با ورودش به
پارلمان نقشههای او را نقش بر آب کرد.
احمد داوود اوغلو، 45 روز زمان داشت تا یک ائتلاف تشکیل دهد. ضرب
الاجل این موعد 23 آگوست (یک شهریور) است. اردوغان ظاهراً به دنبال آن است
تا مردم ترکیه به این تصمیم برسند که تنها یک دولت تک حزبی از سوی عدالت و
توسعه است که میتواند هرج و مرج در کشور را کنترل کند. او میخواهد که حزب
دموکراتیک خلقها به عنوان حزب تروریستها شناخته شود و بدین ترتیب در
انتخابات آتی نتواند 10 درصد رای لازم برای ورود به پارلمان را به دست
بیاورد. این فرضیه با توجه به این که دادستانی ترکیه روز پنج شنبه اعلام
کرد که از دمیرتاش به اتهام "تهییج و تسلیح" معترضان تحقیق به عمل خواهد
آورد، تقویت شده است.
سوال اینجاست که آیا این استراتژی متقاعدکننده خواهد بود؟ ناظران
بر این فرضند که اردوغان میتواند با شعارهای ملیگرایانهاش رایدهندگان
راست افراطی را به سوی حزب خود بکشاند. به نظر میرسد که وفاداری
رایدهندگان حزب دموکراتیک خلقها حتی با وجود اتفاقات اخیر، سر جای خود
مانده است. نظرسنجیها نشان میدهد که تنها 6 درصد آنها در صورت برگزاری
انتخابات جدید، به حزبی دیگر رای خواهند داد.
این بن بست ممکن ماهها به طول بیانجامد، اما این دلیل برای
اردوغان برای آنکه بازی بدبینانهاش را کنار بگذارد کافی نیست. کاملاً
محتمل است که رییس جمهور از عمق خطری که بازیش به همراه دارد آگاه نباشد.
پس از سالهای بسیار در قدرت، به نظر میرسد که شدیداً از واقعیت غافل شده
بوده باشد. یک پیکار نظامی را نمیتوان در روز انتخابات با فشار یک دکمه
متوقف کرد.
به نظر میرسد که نقطۀ شروع این جنگ، یعنی مرز سوریه، این روزها اتفاق خاصی نمیافتد.
در بخش شرقی مرز، شهر کارکامیس در ترکیه روبه روی شهر جارابولوس
در سوریه واقع شده است. در بخش سوری، پرچم سیاه و سفید داعش قابل مشاهده
است که در هوای گرم تابستان تکان میخورد. دقیقاً در کنار آن، کمتر از
صدمتر آنسوتر در طرف ترکیه، دفتر حزب عدالت و توسعۀ اردوغان واقع شده است.
عبور و مرور از مرز بسته است، اما خبری از تانک، نیروهای مسلح و حتی
ایستگاه گشت مرزی نیست. هیچ نشانهای از این که قرار است ترکیه علیه گروه
تروریستی اقدامی کند وجود ندارد.
کمک به داعش برای رسیدن به قدرت
تا به حال دولت ترکیه همواره حمایت از داعش را انکار کرده است.
اما در ناحیۀ خاکستری میان حمایت فعالانه و چشم پوشی کردن آگاهانه، دولت
اردوغان در به قدرت رسیدن داعش نقش داشته است.
از تابستان سال 2012 که شمار زیادی از جهادیهای خارجی از طریق
ترکیه خود را به سوریه میرساندند، مسئولان ترک به آنها اجازه میدادند که
از طریق فرودگاههای محلی در جنوب ترکیه به این کشور وارد و از آن خارج
شوند. ترکیه مدتهاست که عضوگیری داعش در خاکش را تحمل میکند و حتی به
اعضای داعش اجازۀ عبور از مرزش را میدهد. بعدها بود که آنکارا به تدریج
موضعش را تغییر داد.
دولت ترکیه در قبال حمایت از ائتلاف بینالمللی علیه داعش،
مدتهاست که خواستار ایجاد "منطقۀ حفاظتی" در شمال سوریه بوده است، و حالا
آمریکاییها با این امر موافقت کردهاند. این منطقه از شامل بخشهای تحت
اختیار داعش هم میشود. این موضوع که چگونه میتوان بدون افزایش حملات
هوایی گروه داعش را از این مناطق بیرون راند مبهم است، مگر اینکه شورشیان
تحت حمایت آمریکا و ترکیه بتوانند به این منطقه پیشروی کنند. اما کدام
شورشیان و چگونه قرار است این امر را محقق سازند؟
بر اساس اهداف ائتلاف ضد داعش، منطقۀ حفاظتی بناست خطوط تامین و
مسیرهای قاچاق داعش را قطع کند. اما دولت ترکیه ظاهراً هدف دیگری در سر
دارد: اینکه مانع از اشغال و کنترل منطقهای یکپارچه به دست کردها در طول
مرز خود شود.
یگانهای مدافع خلق (نامی که به شعب پ.ک.ک در سوریه داده شده)
سرزمینهای بزرگی را در هفتههای اخیر از چنگ داعش درآوردهاند که آنکارا
را هراسان و واشنگتن را شادمان کرده است. در اواسط ماه ژوئن، کردها موفق
شدند که شهر مرزی تل-ابید در سوریه را تصرف کنند و چیزی نگذشت که خود را به
30 کیلومتری رقه، پایتخت غیررسمی داعش، رساندند.
اردوغان از کشور کردی میترسد
بدین ترتیب، یگانهای مدافع خلق توانستند مسیری میان دو عدد از
سه "کانتون" کردیای که پیشتر ایزوله شده بودند باز کنند. اگر شبهنظامیان،
به همراه سایر شورشیان، میتوانستند به طور کامل داعش را از مرز برانند،
هر سه کانتون به هم متصل میشدند. اردوغان حتی پس از تصرف تل ابید هم دست
به تهدید جنگ میزد. او با اشاره به یک کشور کردی گفته بود: "تحت هیچ
شرایطی اجازۀ تاسیس یک کشور جدید در شمال سوریه را نخواهیم داد."
سازمانهای رسانهای نزدیک به دولت گزارش کردند که 18000 نیروی
ترکیه برای ورود به منطقهای که "منطقۀ حفاظتی" را شامل میشود، بسیج
شدهاند. در روز 29 ژوئن، روزنامۀ عربی "العربی الجدید" چاپ لندن، پیش بینی
کرد که اردوغان و نخست وزیرش به دنبال "دخالت نظامی ترکیه به خصوص در
ناحیۀ جارابولوس، خواهند رفت تا تحت لوای مبارزه با داعش، از پیشروی بیشتر
نیروهای کرد جلوگیری کنند." حال، تنها با گذشت یک ماه، حداقل بخشی از این
پیشبینی درست از آب درآمده است. با وجود این که نیروهای زمینی ترکیه هنوز
وارد کارزار نشدهاند، بعید نیست که این اتفاق هم به زودی روی دهد.
صالح مسلم، رهبر شاخۀ سیاسی یگانهای مدافع خلق، در گفتگویی با
اشپیگل هشدار میدهد که چنانچه نیروهای ارتش ترکیه وارد سوریه شوند، "آن را
تجاوز تلقی و از خود دفاع خواهیم کرد." اما در غیر این صورت به دنبال کاهش
تنش هستیم. او میگوید: "ما به دنبال درگیری با ترکیه نیستیم. اگر آنکار
میخواهد که داعش از منطقه بیرون انداخته شود، ما خودمان میتوانیم با
همکاری گروههای محلی این کار را انجام دهیم، عربها، ترکمنها، کردها. در
عوض، عدالت و تسه در را بسته و سعی میکند که کردها را که با داعش
میجنگند، تضعیف کند."
با این وجود در حال حاضر نشانهای از این که ترکیه از نیروهای
زمینی استفاده خواهد کرد، وجود ندارد. حتی در یک جلسۀ محرمانه که با حضور
چندین فرمانده شورشیان سوری در آنکارا برگزار شده نیز، خبری از یک تجاوز
قریب الوقوع نبود، تنها در مورد حمایت بیشتر صحبت شد. ظاهراً صحبتی از
درگیری مستقیم با یگانهای مدافع خلق نیز در میان نبوده است. با این وجود جو
بدبینی میان حاضرین وجود داشت. از جملۀ آنها رهبر گروه اسلامی احرار الشام
بود که میگوید: "ترکها تا به حال دو بار به ما قول دادهاند که در شمال
یک منطقۀ حفاظتی ایجاد کنند، اما خبری نشده است. اگر آنها علیه بشار اسد یا
داعش کمک کنند خوب است، اما اگر نه هم خودمان به تنهایی میجنگیم."
تشدید همکاری آمریکا با ترکیه
در حالی که متحدان اروپایی ترکیه در ناتو، به خصوص آلمان، از
حملات ترکها به پ.ک.ک انتقاد میکنند، آمریکاییها ظاهراً دیدی متفاوت به
شرایط دارند. برای آنها مهم این است که ترکیه پس از سالهای مقاومت،
نهایتاً حاضر شده که در جنگ با داعش به آنها کمک کند.
برت مک گورک، فرستادۀ ویژۀ اوباما برای ائتلاف جهانی در مقابله
داعش در توییتر خود نوشته است: "ما مشتاق تشدید همکاریها با ترکیه و همۀ
شرکایمان در مبارزۀ جهانی علیه داعش هستیم." او از این موضوع غافل است که
دو تا از این شرکا در حال حاضر به یکدیگر اعلان جنگ کردهاند. او به سرعت
افزود که احتمال بالاگرفتن تنش میان این دو تقصیر ایالات متحده نیست:
"رابطهای میان حملات هوایی علیه پ.ک.ک و تفاهم فعلی برای تشدید همکاری
میان آمریکا و ترکیه وجود ندارد."
وزارت خارجۀ آمریکا اعلام کرده است که با وجود اینکه پ.ک.ک
سازمانی تروریستی است، بهبود همکاریها با ترکیه این امکان را فراهم آورده
تا حمایت هوایی بهتری از یگانهای مدافع خلق صورت بگیرد. بدین ترتیب، تمایزی
میان دو سازمان که همکاری نزدیکی با هم صورت گرفته است. تمایزی که ظاهراً
تنها در ذهن سیاستمداران واشنگتن وجود دارد.
کنایۀ تلخ تاریخ اینجاست که، اردوغانی که اکنون علیه پ.ک.ک دست به
جنگ میزند، در جایگاه نخست وزیر بیش از هر سیاستمدار ترک پیش از خود به
کردها خدمت کرده است. در سال 2005، او اولین کسی بود که علناً از "مشکل
کردی" صحبت کرد که میبایست به صورت دموکراتیک حل و فصل شود. پیش از آن،
دولت ترکیه مدتها بود که حتی وجود کردها را به رسمیت نمیشناخت. اردوغان به
بزرگترین اقلیت ترکیه خودمختاری بیشتری اعطا کرد و میلیاردها یورو در
زیرساختهای جنوب شرق ترکیه سرمایهگذاری کرد. او ممنوعیت استفاده از زبان
کردی را برداشت و اجازۀ تاسیس رادیو و تلویزیونهای کردی را صادر کرد. در
سال 2012، اطلاعات ترکیه مذاکرات صلح را با رهبر پ.ک.ک، عبدالله اوجالان،
آغاز کرد. او از زمان بازداشتش در سال 1999، در جزیرۀ ایمرلی در دریای
مرمره زندانی است.
اما دقیقاً به خاطر همین سیاست تفاهم، که اردوغان به خاطرش مورد
ستایش فراوان قرار گرفت، بود که او چیزی را که برای حفظ قدرت شدیداً به کار
رهبران ترک میآید را از دست داد: دشمن خارجی؛ چیزی که سیاستمداران ترک،
دههها با استفاده از آن رایدهندگان را بسیج و منضبط کردهاند. جوی از
تفاهم شکل گرفت و جنبشهای سیاسی جدید، نظیر جنبش اعتراضی علیه تخریب پارک
قزی در استانبول شکل گرفت.
اردوغان مرتباً سعی کرد تا با هجمههایش نسبت به توطئهگران
خارجی، دشمنانی جدید بسازید. او از توطئههای هواداران فتحالله گولن،
روحانی تبعیدی، "مافیای نرخ بهره" و لوفتانزا (شرکت هواپیمایی آلمانی) گفت.
اچه تملکوران، خبرنگار ترک، در مورد بازی حاکم مستبد با کینههای مردم
اینگونه مینویسد: "اردوغان نفرت یا ترس طبقۀ پایین را در دست دارد." اما
تلاشهای جدید برای ساختن لولو موفق ار آب در نیامد. هر چه باشد، خشمی که
"مافیای نرخ بهره" میتواند به پا کند با خشمی که سازمانی شبهنظامی
میتواند ایجاد کند قابل مقایسه نیست.
نقش پ.ک.ک
پ.ک.ک نیز در بالاگرفتن درگیریها نقش داشته است. مبارزان این
گروه در روزهای اخیر دست به رشته حمله زدهاند. یکشنبۀ گذشته، شبهنظامیان
پ.ک.ک دو افسر پلیس را در شهر لایس کشتند و چهار سرباز دیگر را در حمله به
یک خودروی نظامی زخمی کردند. شبهنظامیان در دیاربکر به سمت یک چایخانه آتش
گشودند و یک افسر پلیس و یک غیرنظامی را کشتند.
مورات بکتاش تهدید میکند که این تازه آغاز کار است و میگوید که
او سازمانش در صورتی که دولت ترکیه حملاتش را متوقف نکند، حملات بیشتری را
برنامهریزی خواهند کرد. بکتاش ریاست یک سازمان جوانان همراستا با پ.ک.ک را
در دیاربکر بر عهده دارد. و این مردان جوان عصبانیای همچون او هستند که
به بالاگرفتن درگیریها دامن میزنند.
بکتاش سنگر بستن و استفاده از سلاح را آموخته است. او میگوید:
"من برای نبرد آمادهام." او نقشی اثرگذار در جنبش ایفا میکند، چرا که
پ.ک.ک به اعضای جوان و سرسخت گروه او متکی است. بکتاش لاغر است و شلوار جین
و تیشرت گشاد بر تن دارد. او پنج سال است که زندگی زیرزمینی داد و به
همراه فعالان دیگر در یک ساختمان بتونی در حاشیۀ شهر دیاربکر پنهان
شدهاند. او حاضر به افشای نام واقعی خود نیست.
شلوغی خیابان از راه پنجره به گوش میرسد و تصویری از اوجالان روی
دیوار اتاق نصب شده است. یک روزنامۀ کردی روی میز پیش روی اوست. تیتر
روزنامه این است: "خون بچههای ما روی دستان عدالت و توسعه".
"ما برای بدترین آمادهایم"
بکتاش میگوید که بسیاری از اعضا و هواداران پ.ک.ک هرگز به
فرآیند صلح باور نداشتند. او توضیح میدهد که از آنجا که اوجالان صلح را
تشویق کرد، هوادارنش از دستوراتش برای حمایت از صلح تبعیت کردند. بکتاش
میافزاید که اما پیشرویهای نظامی علیه پ.ک.ک که نشان میدهند، دولت
علاقمند به صلح با کردها نبوده است و از این رو گروه پ.ک.ک مصمم است تا
وارد جنگی تازه شود.
بکتاش میگوید که بسیاری از شهروندان دیاربکر و سایر شهرهای این
ناحیه هم اکنون خود را با چاقو، کلت و رگبار مسلح کردهاند. او میگوید:
"ما خود را برای بدترین آماده کردهایم."
صدای نیروهای معتدل در میانۀ صدای تندروهای پ.ک.ک و دولت ترکیه
مجال ابراز نمییابد. دمیرتاش، رهبر حزب دموکراتیک خلقها، در روزهای اخیر
سعی داشته تا از شدت درگیری بکاهد اما پیغامهایش تاثیر چندانی بر جوانان
رادیکال شده ندارد.
مهمت اوجالان، برادر رهبر پ.ک.ک، در گفتگویی تلفنی با اشپیگل گفت:
"حتی بیش از این خون ریخته خواهد شد. عبدالله (اوجالان) تنها کسی است که
در حال حاضر میتواند مانع فاجعه شود." اما اوجالان در زندانش در جزیرۀ
ایمرلی نسبت به رویدادهای حاضر ایزوله شده است. دولت از ماه آوریل اجازۀ
ملاقات با او را به کسی نداده است.
گفتگوها میان دولت ترکیه و پ.ک.ک بارها در سالهای اخیر تا آستانۀ
شکست پیش رفته است. با این وجود، اوجالان در ماه فوریه از هوادارانش خواست
تا از خشونت دست بکشند. رهبر شورشیان این موضوع را "تصمیمی تاریخی" نامیده
بود.
کمتر از یک سال از آن زمان گذشته و حرفهای او دیگر محلی از اعراب ندارند.
نتیجه ظلم و ستم به دیگران گریبان خودتونو گرفت