صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۷۰۳۲
جمیل میلانی
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۷ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۳
یادداشت دریافتی- جمیل میلانی*؛ امروزه انتخابات و رجوع به رای و نظر مردم اساس و بنیان مملکت داری شده و تحت عنوان دموکراسی و مردمسالاری تقریبا در جهان مدرن فراگیر شده است.

ایرانیان از دوران قاجاریه و بعد از ارتباطاتی که با دنیای غرب گرفتند دریافتند که حکومت شاهی و تبعیت از سایه خدا در زمین و قبله عالم تنها راه حکومت داری نیست بلکه می‌توان با اندیشه قانون خواهی و برابری و مشارکت مردم دنیای دیگری ساخت.

در ادامه جنبش مشروطه صحنه قانون خواهی و آزادی طلبی ایرانیان بود جنبشی که هر چند در ادامه متوقف شد اما تجربه موفقی بود که هر از چند گاهی با الهام از آن حرکت برابری طلبی ایرانیان وزیدن می‌گرفت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی، ایرانیان صفحه جدیدی از دموکراسی خواهی را ورق زدند و جمهوریت از ارکان نظام تازه تأسیس شد و این اندیشه که «میزان رأی ملت است» و انتخابات و گزینش نمایندگان براساس خواسته مردم در دستور کار قرار گرفت.

مجلس به عنوان یکی از ارکان حکومتی و از قوه‌های مهم و تأثیرگذار که وظیفه مهم قانونگذاری و نظارت را برعهده دارد نقشی تأثیرگذار در پیشبرد اهداف کشور و حرکت کشور به سمت توسعه پایدار دارد.

از آنجایی که هر شهر و منطقه‌ای یک حوزه انتخابیه مشخص دارد و نماینده‌ای مخصوص به خود را دارد معمولا آن نماینده بهترین شخص برای ارتباط بین مردم و مسئولان رده بالای کشوری می‌باشد و چون نمایندگان در بیشتر شهر‌ها بومی آنجا محسوب می‌شوند بهتر از دیگران با مصائب و مشکلات مردم حوزه انتخابیه آشنایی دارند و تلاش می‌کنند تا در رفع مشکلات بکوشند.

در مرحله بعد اما نماینده هر شهر نماینده تمام ملت ایران نیز می‌باشد و در قبال همه مردم کشور مسئولیت دارد. اینچنین سیستمی برای انتخاب نمایندگان مجلس در واقع گستراندن ایده دموکراسی و احترام به نظر مردم تا دورافتاده‌ترین مناطق است و موثر‌ترین شیوه برای انتخاب نمایندگان و تشکیل قوه مقننه می‌باشد.

بحث استانی شدن انتخابات مجلس که اخیرا مطرح شده است اما می‌تواند منشأ مصائب و مشکلاتی هم برای مردم و رأی دهندگان و هم برای قانونگذاران باشد.

در واقع این طرح و اجرای احتمالی آن هم از نظر سیاسی- اجتماعی و هم از نظر اقتصادی و امکانات و زیرساخت‌ها با مشکلات عدیده‌ای روبه روست و هزینه‌های هنگفت و مشکلات متعددی را ایجاد خواهد کرد که به نمونه‌ای از آن‌ها اشاره می‌شود:

۱- از نظر سیاسی و از آنجایی که در کشور ما سیستم و تشکیلات حزبی قوی و کارآمد وجود ندارد انتخاب چندین نماینده برای یک استان و معرفی کاندیدا‌ها به مردم با مشکل مواجه می‌شود.

به شکل‌گیری ائتلاف‌های زودگذر و ناپایدار و منافع محور منجر می‌شود که عمر آن‌ها بعد از انتخابات به سر می‌آید و مروج نوعی از دموکراسی می‌شود که نه یک دموکراسی واقعی بلکه نوعی شبه دموکراسی است.

۲- استانی شدن انتخابات مجلس می‌تواند شکاف‌های قومی، مذهبی و طایفه‌ای را در بعضی از استان‌ها و شهرستان‌ها فعال نماید. در واقع تلاش برای پیروزی کاندیدای «شهر ما» نه «شهر دیگری» در استان که ممکن است تفاوت‌های فرهنگی با هم داشته باشند، استعداد بروز مشکلاتی امنیتی را دارد این باعث ‌می‌شود که خرده فرهنگ‌هایی که در بعضی از شهرستان‌‎های استان‌ها وجود دارند نتوانند در این رقابت نماینده‌ای در مجلس داشته باشند در حالی که اگر انتخابات منطقه‌ای و شهرستانی باشد آن‌ها می‌توانند نماینده خود را داشته باشند.

۳- از نظر اقتصادی این طرح هزینه‌های هنگفتی را در بردارد برای مثال اگر در شرایط فعلی فردی در شهرستانی کاندیدا می‌شود و در ایام تبلیغات فقط در آن شهرستان و حومه جهت تبلیغات انتخاباتی هزینه‌ای را صرف می‌کند.

در صورت استانی شدن انتخابات همین فرد باید در سطح استان اقدام به تبلیغات نماید که این باعث می‌شود هزینه‌ها چندین برابر شود و این می‌تواند به معنی نقش تعیین کننده پول در انتخابات تلقی شود و توانایی مالی و تبلیغات جایگزین لیاقت و کارآمدی در انتخابات می‌شود.

۴- این طرح باعث تشدید تمرکزگرایی می‌شود و بیشتر توجهات و اقدامات بر شهرهای بزرگ و مراکز استان‌ها متمرکز می‌گردد و از پرداختن به حومه و مناطق محروم و روستایی غفلت می‌شود.

در واقع یک کاندیدا اگر بتواند مردم شهرهای بزرگ استان و به ویژه مرکز استان را با خود همراه سازد دیگر توجه چندانی به مناطق محروم نخواهد داشت و از آنجایی که مراکز استان‌ها از بیشترین جمعیت و امکانات بهتری بررخوردارند استعداد این تمرکزگرایی بیش از پیش موجود است.

برای نمونه در استان تهران کسی که نفر سی و یکم شهر تهران می‌شود و در شرایط فعلی جزو منتخبین نمی‌باشد در صورت استانی شدن انتخابات نفر سی و یکم شهر تهران براساس شمارش آرا می‌تواند جایگزین نفر اول شهرهای حومه مثل ورامین و... شود. در دیگر استان‌ها نیز این اتفاق بسیار محتمل است و این به معنی این است که شهرستانهای کوچک نماینده‌ای نداشته و افراد مرکز نشینی که ممکن است هیچ‌گاه حتی به آن شهر‌ها هم نرفته باشند وکیل آن‌ها گردند.

علاوه‌بر موارد فوق می‌توان موارد دیگری را برشمرد که در هر استان بسته به شرایط خاصی ممکن است مشکلات متعدد دیگری را به همراه داشته باشد.

در ‌‌نهایت اینکه عدالت سیاسی زمانی محقق می‌شود که امکان مشارکت سیاسی و گزینش سیاسی برای همه شهروندان فراهم باشد و این مهم در حالی محقق می‌-شود که قانون انتخابات شرایط حضور و مشارکت گسترده همه سلایق را فراهم نماید و عدم توجه یا کم توجهی به مناطق محروم و حومه دست‌یابی به این مهم را با مشکل مواجه می‌سازد.


*محقق و پژوهشگر مسائل سیاسی

ارسال نظرات