جاويد قربان اوغلی در روزنامه اعتماد نوشت:
زمان به سرعت در حال سپري شدن است. بيش از يك ماه از فرصت تمديد چهارماهه توافق شده در وين 6 را نيز پشت سر گذاشتيم. خبرهاي منتشر شده از ديدار روز گذشته دكتر ظريف با خانم اشتون بيشتر در حول و حوش مسائل منطقه بود تا مساله هستهيي. پايگاه اطلاعرساني وزارت امورخارجه در پاراگراف آخرخبر اين مذاكره كه بايد بهطور طبيعي مذاكرات هستهيي باشد، آورده است: «در اين ديدار همچنين دو طرف ضمن مرور آخرين وضعيت مذاكرات هستهيي، پيرامون جدول زماني مذاكرات در ماه جاري و هماهنگيهاي لازم براي برگزاري دور بعدي مذاكرات در حاشيه نشست مجمع عمومي سال جاري سازمان ملل متحد تبادل نظر كردند.»
رييسجمهور نيز در آخرين نشست خبري خود به نماينده خبرگزاري رسمي دولت (ايرنا) كه از قول وزير خارجه موضوعات نقطه چين يا در پرانتز در توافق نهايي با 1+5 را به «توافق سياسي» منوط كرده است، پاسخ روشني نداد و به عباراتي كلي اكتفا كرد كه بيشتر بر ابهام موضوع درباره ادامه مذاكرات نمايندگان كشورمان با 1+5 افزود و مشخص نكرد كه گير كار كجاست؟ وي در پاسخ كوتاه خود به سوال ايرنا چند بار از واژه «سخت» براي ادامه مذاكرات استفاده كرد. آقاي رييسجمهور در آن مصاحبه گفت: «ما به دنبال تفاهم نهايي هستيم، كار سخت و مشكل است...... كار كمي سخت است و پيشرفت كار سختتر اما هيچوقت نااميد نبوده، نيستيم و نخواهيم بود. مذاكرات هستهيي را ادامه ميدهيم... سخت است اما معنايش اين نيست كه به نتيجه نخواهيم رسيد... كار سخت و پيچيده است اما با اميدواري كار را ادامه ميدهيم تا به نتيجه برسيم.» (ايرنا 8/6/1392)
روشن است كه اين پاسخ براي ميليونها نفر كه به اميد برونرفت از مشكلات هشت سال گذشته، آراي خود را به نفع آقاي روحاني به صندوقها ريختند، نيازمند رفع ابهام است. اينكه گفته شود كار «سخت» است، براي همگان قابل فهم است و ميدانند كه خلاص كردن پرونده هستهيي (و كشور) از شش قطعنامهيي كه به دليل سياستهاي ماجراجويانه هشت سال گذشته به پرونده هستهيي سنجاق شد و تحريمهاي ظالمانه را برمردم تحميل كرد، كاري است نه سخت بلكه به غايت سخت ولي همين مردم شاهد بودند كه با وجود همين دشواريها انتخابات 24 خرداد و تغيير فضاي سياسي كشور با ديپلماسي كارآمد، دولت تدبير و اميد در كمتر از 100 روز در پرونده هستهيي كاري كرد كارستان.
بر همين مردم پوشيده نيست كه خروج كشور از انزواي بينالمللي، شكسته شدن قفلهايي از تحريمهاي فلجكننده، بازگشت ثبات و آرامش به عرصه اقتصاد كشور كه تحت سياستهاي دولت مهرورز به بن بست رسيده و معيشت مردم را بهشدت تحت تاثير قرار داده بود جملگي محصول رويكرد خردمندانه دولت جديد در عرصه روابط خارجي بود. امروز نيز مردم انتظار دارند رييسجمهور به صراحت و شفافيت به آنان توضيح دهد كه سختي كار براي توافق نهايي كه ايشان ميگويد كجاست. آيا واقعا «زيادهخواهي» طرف مقابل مذاكرات را با دشواري روبهرو كرده يا فشارهاي اردوگاه «دلواپسان» به ثمر نشسته است؟
انتظار رايدهندگان به شما اين است كه آنان را محرم بدانيد و با آنان از اين سختيها سخن بگوييد. در پسين روز مذاكرات وين 6 در يادداشتي تحت عنوان «تيغ دو لبه تمديد» نوشتم: «اگرچه درباره موارد اختلاف نميتوان گمانهزني كرد وهر نوع اظهارنظري درباره آن مصداق هر كسي از ظن خود شد يار من است، با اين وجود بايد توجه داشت كه فرصت چهار ماهه پيش رو نيز همچون شش ماه قبلي به سرعت سپري خواهد شد. گره خوردن پرونده هستهيي ايران با منافع برخي بازيگران جهاني كه با صريحترين زبان ممكن از توافق 1+5 با ايران انتقاد ميكنند، هشداري است كه بايد آن را جدي گرفت و با انعطاف طرفين در مواردي كه لزوما در محدوده خط قرمز ايران و نگرانيهاي جامعه جهاني در مورد نيات ايران قرار نميگيرد، جزييات برنامه اقدام مشترك ژنو را نهايي كرد. چه در غير اين صورت تمديد ميتواند در حكم تيغ دو لبهيي باشد كه مخالفان توافق از آن به بهترين وجه ممكن (سوء) استفاده ميكنند.»
بر اين باورم، همانگونه كه تغيير رويكرد در سياست خارجي، ديپلماسي هوشمندانه و بهرهگيري از زبان ديپلماتيك منطق «جادلهم بالتي هي احسن» توافق شگرف ژنو را در پي داشت، حصول توافق نهايي با قدرتهاي جهاني در پرونده هستهيي نيز در فضاي بهشدت تيره منطقه، ظرفيتهاي عظيمي را روي كشور در عرصه ديپلماسي و سخت افزاري آزاد خواهد كرد.
براي مديريت هوشمند و البته توانمند تحولاتي كه ميتواند بر امنيت ملي ما تاثير بگذارد نيازمند گذر هرچه سريع از تونل وحشت هستهيي هستيم. همچنان كه سادهسازي يا سادهانگاري مساله كمكي به حل مشكل نميكند، مشروط كردن توافق با موضوعاتي كه زمان خود آنها را حل خواهد كرد نيز تنها منجر به از دست رفتن فرصتهايي خواهد شد كه تكرار نخواهد شد.