صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۶۰۲۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۲۰ فروردين ۱۳۹۲
احمدي‌نژاد در اين روزها كه رقبايش براي پايان دوره او لحظه‌شماري مي‌كنند به‌گونه‌يي سخن مي‌گويد كه گويي هيچگاه از صحنه سياست بيرون نخواهد رفت. او در پيام نوروزي‌اش برخلاف تمامي رييس‌جمهورها در پايان سال رياست‌جمهوري از مردم خداحافظي نكرد. او پيام خود را با سلام به اتمام رساند. روز گذشته هم در ملاقات با استانداران آب پاكي را روي دست رقباي اصولگرايش ريخت.

وي درست زماني كه اعتبار گفتمان عدالتش در هر تريبون و منبري زير سوال مي‌رود و محافظه‌كارترين لايه‌هاي سنتي هم‌ زبان به اعتراض به او مي‌گشايند، وقتي كه رسالت اصلي رسانه‌هاي اصولگرا رديف كردن نقاط ضعف او است قاطعانه اعلام كرد: «دولت نهم و دهم دولتي با برنامه بوده و براي همه بخش‌ها برنامه جامعي در اختيار داشت و هر روز كه مي‌گذرد به درستي آن برنامه‌ها باورمندتر مي‌شويم.»

احمدي‌نژاد سه ماه مانده به پايان دوره‌اش تازه از برنامه‌هايش براي آينده سخن مي‌گويد و همچنان از عدالت در آن معناي مخصوص خودش دفاع مي‌كند؛ عدالتي كه وقتي در گفتمان احمدي‌نژادي قرار گرفت قلب ماهيت شد و شديدترين انتقادها از جانب رفيق و رقيب بر آن وارد شد. هشت سال پيش رييس دولت اصلاحات كه شعارهايش مغلوب عدالتخواهي مردي ناشناخته شده بود «عدالت بدون توليد ثروت را سرابي موهوم دانست».

زمان گذشت و اين شعار در بوته عمل آزموده شد و به نظر مي‌رسيد در پايان دوره از آن تنها پوستيني باقي مانده است اما احمدي‌نژاد باز هم مصر است تا از اين شعار استفاده كند. دو سال پيش صادق آملي‌لاريجاني خيلي پيشتر از آنكه پرده‌هاي ميان او و رييس‌جمهور پاره شود «شعار عدالت بدون عمل از سوي برخي مسوولان را موجب سستي ايمان و اعتقاد مردم» دانست (4/3/1390)، پورمحمدي وزير كشور معزول احمدي‌نژاد صراحتا اين شعار را موجب «توسعه فقر در كشور» دانست (26/8/87) و زاكاني اصولگراي منتقد دولت هم كه اين روزها انديشه هماوردي با كانديداي او را در سر مي‌پروراند معتقد است «احمدي‌نژاد هم با شعار عدالت آمد ولي پايبندي به شعار‌هايش وجود نداشت». (14/12/91)

اين انتقادات تنها مشتي از نمونه خروارها انتقادي‌ است كه به عدالت مد نظر احمدي‌نژاد شده است اما او ديروز در جلسه با استاندارانش با تاكيد بر اينكه «بايد كشور را بر اساس عدالت بسازيم»، گفت «ملت ايران داراي آرمان جهاني است و اصولا انسان بدون آرمان جهاني معنا و مفهومي ندارد، همه جمهوري اسلامي مقدمه‌چيني براي برپايي حكومت جهاني امامت (عج) است و اساسا حرف ما به دنيا برپايي حكومت جهاني است، آنان دموكراسي، حقوق بشر و آزادي را طرح مي‌كنند و حرف ما به دنيا حكومت جهاني صالحان به رهبري امام عصر (عج) است.»

ارائه بديلي در مقابل نظام جهاني حرف تازه‌يي نيست و بخشي از تفكر شيعي محسوب مي‌شود، آنچه مهم است زمان گفتن اين حرف‌هاست. يعني درست وقتي كه منتقدان و مخالفانش تصور مي‌كنند تا رها شدن از سياست‌هاي او تنها سه ماه فاصله دارند. او در اين ملاقات مانند رييس‌جمهور پيشين، دوران خود را سخت‌ترين دوران و فشارهاي وارد بر دولتش را سخت‌ترين فشارها دانست: «هيچ دولتي به اندازه دولت نهم و دهم از جهات مختلف تحت فشار نبوده است.» نكته با اهميت سخنان او اما اين جملات نبود، بلكه آن لحظه‌يي بود كه گفت: «معتقدم دولت آينده حتما در طراز بالاتري از دولت نهم و دهم قرار خواهد داشت، چراكه انقلاب و ملت رو به كمال است و نشانه آن مطالباتي است كه امروز ملت ايران آن را مطرح مي‌كند.»

اين جمله سوالات متعددي را در ذهن خواننده ايجاد مي‌كند. آيا يك درصد احتمال دارد كه منظور او از دولت آينده كه طرازش از دولت خودش بالاتر باشد، به قدرت رسيدن اصولگراياني باشد كه همه هويت خود را از مخالفت با او كسب كرده‌اند؟ آيا منظور او از دولت طراز بالاي بعدي دولتي است كه ولايتي، باهنر، قاليباف يا حداد عادل در صدر آن نشسته است؟ تا اين لحظه هيچ عقل سليمي به اين پرسش پاسخ مثبت نمي‌دهد، از طرف ديگر نمي‌توان فكر كرد كه احمدي‌نژاد مي‌خواهد دولتش را تقديم رييس‌جمهوري اصلاح‌طلب كند و از الان هم به اين باور رسيده كه طراز آن دولت اصلاح‌طلب از خودش بالاتر است.

تنها رجل سياسي كه در حال حاضر امكان كانديداتوري دارد و مي‌تواند مصداق حرف وي باشد اسفنديار رحيم‌مشايي يا كانديداي ديگري است كه از تاييد احمدي‌نژاد برخوردار است؛ سياسيوني كه تعدادشان به انگشتان يك دست هم نمي‌رسد. سه ماه مانده به انتخابات فقط نام مشايي در اين ليست معلوم است. هرچند گزينه‌هاي ديگري هم مطرح هستند؛ گزينه‌هايي كه هنوز قبول آنها به عنوان رييس‌جمهور دشوار است، كساني مانند رحيمي يا حاجي‌بابايي، وزير آموزش و پرورش كه احتمالا خودش هم به چيزي فراتر از وزارت در عمر سياسي‌اش نمي‌انديشد.

هراس از پايان نيافتن دوران احمدي‌نژاد مربوط به امروز نيست. بعد از برگزاري انتخابات سال 88، مدل چاوز و پوتين – مدودف وارد واژگان سياسي ايران شد. اصولگرايان كه در مواجهه با اصلاح‌طلبان با مشكلات جديدي مواجه بودند به وضوح از تداوم دولت احمدي‌نژاد نگران بودند، آنها در حركتي يكباره و هماهنگ تمامي حلقه اطراف احمدي‌نژاد را زير تيغ نقد خود گرفتند، براي آنها نام‌هاي جديدي پيدا كردند و براي اينكه دولت تنها برگزاركننده انتخابات نباشد تمام تلاش خود را كردند.

امير محبيان از جمله اصولگراياني بود كه نگراني‌هاي اصولگرايان را عيان كرد و بعد از خواست او براي بازديد از زندان اوين گفت: احمدي‌نژاد بازي بزرگ و ادامه‌داري را آغاز كرده است. او جلسه استيضاح شيخ‌الاسلامي را به سوزاندن رقباي اصلي دولتش در انتخابات اختصاص داد و در ماه‌هاي پاياني دوره‌اش با نامه عزل روساي دانشگاه تهران و تربيت مدرس سعي مي‌كند چهره‌يي آزاديخواه از خود به نمايش بگذارد.

عباس عبدي تحليلگر اصلاح‌طلب هم معقتد است احمدي‌نژاد حاضر نيست به راحتي كنار برود. جمله‌يي كه اصولگرايان سنتي مثل موتلفه‌يي‌ها و باهنر عميقا به آن باور دارند و سياست كج‌دار و مريز را بهترين سياست براي رفتن احمدي‌نژاد مي‌دانند. برخي ديگر از اصولگرايان مثل دبير سياسي سابق روزنامه كيهان هم معتقد است انتخابات پيش‌رو براي دولت‌ها حساسيتي آخر‌الزماني پيدا كرده است يعني يا در قدرت مي‌‌مانند يا براي هميشه صحنه قدرت را ترك مي‌كنند.با پرونده‌هايي كه براي دولتي‌ها ساخته يا فراهم شده خيلي از آنها فرداي روز شكست نمي‌توانند اميد چنداني براي يك زندگي عادي هم داشته باشند.همه اين حرف‌ها زماني درست است كه ما متاثر از اصولگرايان شكاف ميان دولت و سيستم را پذيرفته باشيم كه اگر چنين نباشد كل عرصه سياست را مي‌توان به‌گونه‌يي ديگر تفسير كرد.با اين همه اين سوال مهم هنوز باقي است كه احمدي‌نژاد براي ادامه گفتمانش چه خواهد كرد؟ 28 فروردين او در استاديوم 100 هزار نفري با هوادارانش سخن خواهد گفت و احتمالا دست ادامه‌دهنده راهش را مقابل آنها بالا مي‌برد.

منبع: روزنامه اعتماد
ارسال نظرات
ناشناس
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۰
کجا بره بهتر از اینجا!!!
او با لذت قدرت آشنا شده است.
خلیلی
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۰
اونهایی که رفتند مثل خاتمی وهاشمی تازه دارند میان پس برای چه بره.
اسدي
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۰
معلوم است كه نمي خواهد برود مگر شاه وبني صدر ميخواستند بروند ولي ملت كار خودرا خواهد كرد
ناشناس
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۰
محمود محموده ایول نحمود چه گله ایول
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۰
فقط رقبایش نیستند که لحظه شماری میکنند، خود نظام و مردم هم لحظه شماری می کنند.