صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۳۹۸۳۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۶ - ۰۹ بهمن ۱۳۹۱
همزمان با 17 ربيع الاول و ميلاد پيامبر اكرم (ص) در بهمن سال 1361 دانشگاه امام صادق (ع) رسما كار خود را آغاز كرد. نخستین کلاس اين دانشگاه درس اخلاق آیت ا... مهدوی‏کنی بود. آيت ا... مهدوي كني از آن‌روز تاكنون توانسته است دانشگاه امام صادق (ع) را به يكي از مراكز اصلي تربيت مدير در جمهوري اسلامي ايران تبديل كند. يكي از افرادي كه از ابتداي تاسيس اين دانشگاه در اين مركز علمي حضور داشته، حجت الاسلام سیدمصطفی میرلوحی است .

وي كه اكنون مديركل روابط عمومي و بين‌الملل دانشگاه است در گفت‌وگويي كوتاه با "قانون" تحولات چندين ساله اين دانشگاه را واكاوي مي كند.

ايده راه اندازي دانشگاه امام صادق (ع) نخستين بار از كجا و توسط چه كساني جرقه زده شد؟
قبل از انقلاب جمعی از خیران، نیکوکاران و مبارزان با نیت خالص خود تصمیم گرفتند قدمی به اندازه وسعشان بردارند و نخستین گامی که به ذهنشان رسید تاسیس دانشگاه امام صادق(ع) بود. البته پیش از آن نهادی به نام جامعة الصادق تاسیس کردند که نخستین قدم کاری آن، تاسیس دانشگاه بود. البته علاوه بر تاسیس دانشگاه مطابق اساسنامه، تاسیس مدارس اسلامی در تمام مقاطع، انجام فعالیت‏های فرهنگی، تبلیغی و دینی که به نفع نظام اسلامی باشد و حتی تاسیس ایستگاه‌های رادیو و تلویزیونی از اهداف دیگر آن بود تا بدین طریق گسترش معارف نه فقط از طریق مسجد و منبر و دانشگاه بلکه از طریق مدرسه، دانشگاه و رادیو و تلویزیون انجام شود.

دانشگاه امام صادق (ع) در ابتداي شروع به‌كار خود با چه موانعي مواجه بود؟
در آن زمان حتي دانشگاه‏های معتبر کشور هم خیلی از اشاعه و گسترش فعالیت‏های دانشگاه امام صادق(ع) راضی نبودند. جرم دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) این بود که علاوه بر مباحث علمی و دانشگاهی به مباحث حوزوی و فقهی هم تسلط داشتند که این نکته چندان باب میل برخی از اساتید دانشگاه‏های دیگر نبود. در واقع وجه تمایز دانشجویان این دانشگاه این بود که به دلیل نوع تحصیلاتشان به راحتی می‌توانستند یک نسخه اسلامی برای مشکلات دستگاه‏های اجرایی بنویسند. مثلا در اقتصاد اسلامی، در زمینه مشکلات بانکی باتوجه به تسلطی که دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) بر قرآن داشتند، می‌توانستند کمک بزرگی باشند.

از طرفی به دلیل اینکه بسیاری از اساتید درس‌های عربی و انگلیسی این دانشگاه اصلا تسلط به زبان فارسی نداشتند، از این‌رو دانشجویان باید به این دو زبان تسلط پیدا می‏کردند تا بتواند درس‏های استاد را درک کنند و مجبور بودند خودشان را به حدی برسانند تا با آن‏ها به انگلیسی و عربی صحبت کنند. البته در حال حاضر هم آن قدرت و استحکام و تمرکزی که در یادگیری زبان وجود داشت به همان شدت در میان دانشجویان حاضر موجود نیست. چراکه نسبت به 30 سال پیش آن سختگیری که مسئولان داشتند، وجود ندارد.

اما در مقایسه با دیگر دانشگاه‏ها در حد قابل قبولی است. دانشجوی حال حاضر بیشتر می‏خواهد در فضای سیاسی واجتماعی فعالیت کند و فضای خشک درس و کلاس چندان باب میلش نیست. متاسفانه جریان دوم خرداد نیز باعث شد از سختگیری‏های آموزشی و علمی دانشگاه‏ها کاسته شود. مثلا 18 هفته درسی به 16 هفته درسی تبدیل شد و عملا در یک ترم 12 هفته درسی در دانشگاه‏ها ارائه می‏شود. اما 30 سال قبل در فضای جنگ و مسایل این‌چنینی که فضای فوق العاده‏ای بود، برعکس الان از زیر بار درس فرار کردن از نظر دانشجو خیانت بود چراکه احساس می‏کرد به خون شهدا خیانت کرده است.

البته همان‌طور که افراط زیاد بود، باید جوری شود که این تفریط هم از بین برود و دانشگاه‌های ما به نقطه اعتدال از این بابت برسند. مهم‏تر اینکه این دانشگاه از آنجا که به دنبال جریان اصیل روحانیت شیعه است لذا نمی‌خواهد وابسته به حکومت و نهاد خاصی باشد. چراکه گاهی در این نظام، علمای شیعه لازم می‌دانند که مقابل فعالیت‌های دولت بایستند که این مسئله با آن وابستگی منافات دارد.

بنابراين شما معتقديد كه اولا دانشگاه امام صادق (ع) سياسي نبوده و دوم اينكه رمز موفقيت دانشگاه را همين غير سياسي بودن مي دانيد؟
آیت‌ا... مهدوی کنی هیچگاه نخواسته است، دانشگاه محل تبلیغات باشد. با وجود اینکه خود ایشان گرایش سیاسی دارد اما هیچگاه نخواستند از فضای دانشگاه برای این مسئله استفاده کنند. ایشان در این سال‌ها هیچگاه دانشگاه را پایگاه حزبی نکردند و واقعا دانشگاه امام صادق(ع)، دانشگاهی بوده که از هر گروه در آن تحصیل کرده‏اند. برای تصدیق این نکته باید اشاره کرد که بسیاری از دولتمردان و صاحبان رسانه و نمایندگان مجلس از دانشجویان این دانشگاه بودند که گرایش‌های سیاسی متفاوتی دارند و اینگونه نیست که کسی را ملزم به تبعیت از یک حزب یا گرایش کنیم. هیچ‌وقت اجازه ندادیم این دانشگاه پایگاه اینگونه کارها باشد و به همین دلیل است که در این دانشگاه هیچ نهادی مانند انجمن اسلامی وجود ندارد. این درحالیست که دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) افراد سیاسی بودند و هستند اما دسته‏بندی در اینجا وجود ندارد.

همانطور که می‏دانید يكي از دغدغه‌هاي مقام معظم رهبري، راه‏اندازی کرسی‏های آزاد اندیشی بود. دانشگاه امام صادق(ع) برای راه اندازی کرسی‏های جامع آزاداندیشی چه اقداماتی داشته یا قرار است داشته باشد؟
واقعيت اين است كه ما کار سازمان یافته‏ای در اين زمينه انجام نداده‏ایم اما باید عنوان کنم که اساتید دانشگاه از نظر عقیده و ابراز اندیشه آزادي داشتند. این آزادی در شکلی بود که حتی در دهه 60 تعدادی از اساتید دانشگاه با کراوات سر کلاس درس حاضر می‏شدند. بنابراین آزادی عقاید در دانشگاه امام صادق (ع)وجود دارد.

از طرفی باید اذعان داشت که این دانشگاه عملا کرسی آزاداندیشی را اجرا کرد. جلسات مناظره اوایل انقلاب در این دانشگاه با نظرات متضاد دعوت می‌شد. علاوه بر درنظرگرفتن این موارد در دانشگاه امام صادق (ع) چهره هايي مانند سعید حجاریان جنگ روانی تدریس کرده است. چراکه به هر حال می‌دانستیم ايشان حرف‌های جالبی برای گفتن دارد و حتی کسانی‌که مخالف امام(ع) بودند، می‌آمدند و حرف‌هایشان را می‌زدند. چرا که اعتقاد داشتیم منطق ما آنقدر قوی است که دانشجو می‌تواند قدرت تمییز حق از باطل را داشته باشد. الان هم دعوت می‌شوند و چنین جلساتی برگزار می‌شود حتی اساتید خارجی که هیچ زمینه اسلامی ندارند هم در این دانشگاه برای تدریس دعوت می‌شوند.

حتی چندی پیش اساتیدی از تکریت عراق در این دانشگاه حضور پیدا کردند که از طرفداران صد در صد صدام حسین بودند. چند ساعت نشستیم و صحبت کردیم تاجایی که یکی از آن‌ها شعری سرود و گفت ، وقت آمدن با کینه و دشمنی آمدیم اما با مهربانی داریم از شما خداحافظی می‌کنیم. قصد ما همین است که با منطق عمل کنیم. رعایت این موارد درحالیست که مناظره در مباحث روز اقتصادی، سیاسی و حتی مسائل سینما با در نظر گرفتن نظرات مخالف در حال حاضر در دانشگاه برگزار می‌شود.

فکر می‏کنید مهم‌ترین و بهترین ثمره دانشگاه امام صادق در این سه دهه چه چیز بوده است؟
وحدت حوزه و دانشگاه ثمره اصلی این دانشگاه است که از قرن‌های گذشته این دو با هم بودند که در دهه‌های اخیر از هم جدا شدند و کار ما بازگشت به خویشتن خویش بوده است. درواقع علم باید برای جامعه بشری منفعت داشته باشد که اگر غیر از این باشد علم نیست توحش است. به عبارت دیگر همه علوم باید در خدمت عبودیت و بندگی باشد که نقصان علم غربی هم همین است که نگاه توحیدی به علوم ندارد و علم آن‌ها در خدمت سلطه است.
ارسال نظرات