صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۲۲۴۳۹
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۴ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۱
در نزد اهل رسانه، خبرنگاران و روزنامه نگاران و نیز از دید صاحب نظران و اساتید علم روزنامه نگاری اخباری حوادث غیرمترقبه مانند زلزله، هواپیما ربایی، سیل، سوانح هوایی، ریلی و تصادفات جاده به ویژه در ابعاد ملی و بین المللی همواره مورد توجه مردم و رسانه ها بوده و به لحاظ جایگاه و ارزش خبری بالای ان، هر رسانه به فراخور ظرفیت های سازمانی و حرفه ای نسبت به پوشش رویدادهایی از این دست و با اولویت خبری اقدام می کند.

درجهان امروز ارتباطات و دنیای مجازی کمتر رسانه ای را می توان یافت که نسبت به موضوعات و اخبار حوادث غیر مترقبه پیرامونی خود آن هم درسطح ملی بی تفاوت باشد و یا ازکنار آن به سادگی بگذرد و در مظان اتهام و انتقاد و اعتراض مخاطبان نباشد.

اخبار و رویدادهای حادثه‌ای مانند زلزله به لحاظ ماهیت و بار اجتماعی و عاطفی آن که عموماً با خسارت جانی و بعضاً خرابی های گسترده همراه هستند، همواره دراولویت برنامه های خبری رسانه های جمعی اعم از مکتوب و شنیداری قرار دارند و هر رسانه به فرا خور ظرفیت های سازمانی و حرفه ی به این نوع اخبار واکنش سریع نشان می دهد و تلاش می کند تا نخستین رسانه ای باشد که از متن و حاشیه های آن خبر و گزارش تهیه می کند. 

به همین دلیل رسانه های گروهی از جمله رادیو و تلویزیون در برخورد با چنین اخباری بلافاصله برنامه های عادی خود را قطع کرده و پوشش فراگیر، جامع و لحظه به لحظه رویداد را در دستور کار خبری خود قرار می دهند.

مثال های زیادی در این ارتباط وجود دارد که رسانه های حرفه ای غربی در مواجه با اخبار و گزارش هایی ازجنس زلزله بدون توجه به ابعاد جغرافیایی و سرزمینی آن برنامه های عادی خود را کنار گذاشته و مبادرت به گزارش لحظه به لحظه و ارسال گزارش های زنده از رویداد کرده اند.

درحالی که اولویت بندی خبر و اختصاص ویژه برنامه های خاص برای پوشش اخبار و گزارش بحران هایی مانند زلزله از سوی رسانه های گروهی به صورت قاعده ثابت و ضرورت اجتناب ناپذیر در آمده، صدا و سیمای ما  - بخوانید رسانه ملی - در برخورد با فاجعه بزرگ زلزله شهرهای آذربایجان شرقی آن چنان ضعیف و منفعلانه عمل کرد که فریاد همه از آسیب دیدگان رنح کشیده گرفته تا مسوولان و نمایندگان محلی و تا رییس مجلس در آمد و سیل انتقادها به عملکرد آن را به راه انداخت.
 
سکوت معنی دار صدا وسیما در سطح ملی به ویزه در نخستین ساعات وقوع زلزله اهر، ورزقان درحالی تا ساعات پایانی دومین روز زلزله ادامه داشت که بسیاری از رسانه و شبکه های خبری خارجی بلافاصله با قطع برنامه های عادی خود اقدام به انعکاس خبری و ارسال گزارش های تصویری از متن و حاشیه های زلزله کردند. 

علت کارکرد نامناسب صدا و سیما دربرخورد با فاجعه زلزله شهرهای استان آذربایجان شرقی مشخص نیست و هنوز هیج یک ازمسوولان این رسانه درباره چرایی آن توضیحی به افکار عمومی ارائه نداده اند، اما ضعف پوشش خبری و تصویری این بحران در صدا و سیما چیزی نیست که از دید مردم نوع دوست میهن اسلامی و مسوولان هوشمند خطه آذربایجان پوشیده بماند. 

درحالی که عمق فاجعه زلزله اهر و ورزقان و جان باختن کودکان معصوم فراتر از مرزهای کشور، دل انسان های آزاده را به درد آورده و سیل مشارکت و ابراز همدردی با آسیب دیدگان از جای جای کشور به ویژه استان های همجوار به حرکت درآمده، صدا و سیمای ما به جای تهییج حس مشارکتی و همدردی، برنامه خنده بازار پخش می کند و در صدد تجزیه و تحلیل ناکامی های کاروان ورزشی المپیک بر می آید.

جای تعجب آنکه رییس جمهور به جای سفر به مناطق زلزله زده و ابراز همدردی با آسیب دیدگان، دو روز زودتر از موعد اجلاس ریاض به مدینه می رود. در حالی که زلزله بزرگی در بخش های وسیع یکی از استان مهم و تاثیر گذار کشور روی داده و در آن دست کم 350 تن ازجمله ده ها کودک معصوم و بسیاری زن و مرد و جوان و سالمند به گونه دلخراش جان باخته و بیش از پنج هزار نفر زخمی شده و انبوهی از مردم بی خانمان شدند. 

چگونه می توان باور کرد صدا و سیمای که از پول بیت المال و مردم، آن هم در سطح کلان و هنگفت ارتزاق می کند در یک حادثه غیر مترقبه که در آن بسیاری از مردم نجیب جان باخته و صد ها روستا با خاک یکسان شده است، این چنین دهن کجی کند و مردم مجبور باشند اخبار و گزارش های آن را از رسانه و تلویزیون های بیگانه که ضمن آن اهداف و آمال خاص خود را دنبال می کنند، بشنوند. به گونه‌ای که شائیه برخورد دوگانه و تبعیض آمیز و مسائل قومیت گرایی در فضای غبارآلوده منطقه زده دامن زده شود و دشمن به زعم خود به نیت پلید خود برسد.

صدا و سیما درحالی نتوانست به توقعات مخاطبان در ارائه تازه ترین اخبار زلزله اخیر پاسخ منطقی دهد که خبر این رخداد به فوریت به مهمترین و خبر نخست تلویزیون های جهان تبدیل شد و بسیاری از این رسانه ها با قطع برنامه های عادی خود به مخابره گزارش لحظه به لحظه زلزله شهرهای آذربایجان شرقی پرداختند.

فارغ از تلاش قابل تقدیر همکاران صدا و سیمای محلی که از بدو حادثه کوشیدند تا در حد امکانات و ظرفیت های محلی ابعاد این فاجعه را اطلاع رسانی کنند، اما متاسفانه درسطح ملی این رویداد بزرگ از سوی صدا و سیمای مرکز و برخی روزنامه ها مورد غلفت قرار گرفت و پوشش مناسب خبری به آن داده نشد. 

همکاران و اساتید فن به خوبی می دانند بر اساس یک قاعده نانوشته اما حرفه ای، رسانه های جمعی در برخورد با اخبار و رویدادهای حادثه ای از جنس زلزله بلافاصله برنامه های عادی خود را قطع کرده و با اعزام خبرنگاران و تیم های زبده خبری و ارسال گزارش های زنده تصویری ضمن کاهش آلام آسیب دیدگان به تلطیف فضای دردآلود و برانگیختن حس مشارکت جمعی و نوع دوستی می پردازد.

مردم ما که امروز به واسطه ماهواره و اینترنت، کارکردهای رسانه های غربی را بدون توجه به ماهیت و اهداف آن ها و صرفاً از دریچه کارکردهای حرفه ای و فنی رصد می کنند، به ویژه در پوشش خبرهای حادثه ای از جمله زلزله و بحران های بزرگ ملی درمقایسه با عملکرد تلویزیون خودمان به مقایسه های معنی دار می رسند و نسبت به صرف و حیف و میل این همه بودحه افسوس می خورند.

آنها مشاهده می کنند که رسانه های غربی درمواجه با بحران های حتی کوچکتر ازابعاد زلزله، ولو برای نجات جان یک حیوان گرفتار در حادثه چگونه تقلا می کند و برنامه می ربزند مبادرت به اعزام تیم های خبری به محل حادثه می کنند و همزمان با ارسال گزارش های زنده، ساعات ها پیرامون جزئیات حادثه مانور خبری می دهند، بماند اقدام حرفه ای آنان برای پوشش اخبار و گزارش بحران های ملی و زلزله های شدید که جای خود دارد.

عملکرد نامناسب صدا وسیمای ملی در ارتباط با زلزله شهرهای استان، علاوه بر نارضایتی عمومی در سطح محلی و ملی، موجب سوء استفاده دشمنان و برداشت های منفعت طلبانه بیگانگان هم شده است، ابن گونه که آن ها درسایت ها، اینترنت و رسانه های خود، ضمن ابراز همدردی با زلزله زدگان و مردم آذربایجان از غفلت رسانه ملی به عنوان دست آویزی برای دست یابی به اهداف شوم قومیت گرانه خود استفاده کرده و تلاش نمودند چنین القا کنند که خدای نکرده نظام با مردم آذربایجان و مناطق آذری نشین برخورد دوگانه و تبعیض آمیز دارد. 

مردم مسلمان خطه آذربایجان که با فداکاری و تقدیم هزاران شهید و جانباز در راه انقلاب و کشور و نظام جمهوری اسلامی دین خود را به خوبی به اسلام و انقلاب ایفا کرده و با هوشمندی و درایت در همه حال ثابت کرده اند که پای ثابت و همیشگی ولایت و رهبر هستند، انتظار دارند مسوولان دولتی و صدا وسیما به تبعت از رهبر معظم انقلاب اسلامی که پیوسته مردم این خطه را مورد لطف و تفقد قرار داده اند به مانند ایشان به ویژه در روزهای سخت و دردناک مانند زلزله اخیر همراه و درکنار آنان باشند.

آنان هم در گذشته و هم در دوران معاصر به خوبی نشان دادند که در پاسداری از دین و اسلام و  یکپارچگی ایران اسلامی با هیچ کس تعارف ندارند. آنگونه که به فرمان امام خمینی ره درسال های نخسیتن انقلاب اسلامی چنین کردند.

هم اکنون پرسش اساسی پیش روی افکارعمومی این است که آیا رواست صدا و سیما با مردمی با چنین پیشینه روشن و افتخار آفرین به جای اقدام شایسته خبری و ابراز همدردی و همراهی آنان در اقدام منفعلانه در شب حادثه گزارشی از رینگ بوکس المپیک پخش کند و یا با برنامه خنده بازار نمک بر زخم عمیق آسیب دیدگان بپاشد.

عملکرد این رسانه ملی در ساعات و روز بعدی حادثه نیز موجب بهت و حیرت مردم ایران شد. در حالی که میلیون ها نفر نگران وابستگان خود در منطقه زلزله زده هستند این رسانه تنها در بخش خبرهای عادی خود در لابلای اخبار به موضوع بحران به وجود آمده در منطقه محروم زلزله زده اشاره کرد و از اطلاع رسانی فوری و اعزام اکیپ های خبری و گزارش های زنده خبری در آن رسانه خبری نبود!

انتقاد ها به نحوه پوشش اخبار زلزله به صدا و سیما یک روز بعد از حادثه آغاز شد و طیف وسیعی از آسیب دیدگان، مردم و مسوولان محلی، رییس و نمایندگان مجلس را فرا گرفت و آنان دراین ارتباط به مسوولان صدا و سیما تذکر دادند.

نادر قاضی پور نماینده ارومیه روز دوشنبه در انتقاد تند پرسید چرا صدا و سیما و رییس جمهور اعلام عزای عمومی نکردند و گفته است آیا اگراین حادثه در شاهرود و یا سمنان رخ می داد باز آنان چنین می کردند. 

قاضی پور تصریح کرده آیا جان ما آذربایجانی ها عزیز نیست، جان ما به اندازه یک مسابقه فوتبال و حاشیه های آن مهم نبود. 

مسعود پزشکیان نماینده تبریز هم گفته است صدا وسیما اطلاع‌رسانی درستی از زلزله شهرهای آذربایجان شرقی نداشته و انگار نه انگار که فاجعه بزرگی در شمال غرب کشور رخ داده و هزاران نفر بی خانمان شدند.

اسدی نماینده مشکین شهر نیز در تذکری نسبت به اقدام صداوسیما در پخش خنده بازار تذکر داد و گفت: پخش خنده بازار در زمانی که دو روز عزای عمومی اعلام شده است چه توجیهی دارد. هیات رییسه باید شدیدا به صدا و سیما تذکر دهد.

وی تصریح کرد: مسئولان صداوسیما خجالت بکشند آنجا مردم جان خود را از دست داده اند و اینجا خنده بازار پخش می کنند، بیگانگان با ما ابراز همدردی می کنند ولی صداوسیمای ما نه. 

علی لاریجانی رییس مجلس هم از مسئولان صدا و سیما خواست دقت بیشتری در پخش برنامه‌ها کنند و شرایط آزردگی مردم را فراهم نکنند و کاری کنند مردم متوجه شوند دردمندی همگانی وجود دارد.

مردم به ویژه رنح دیدگان ناشی از زلزله شهرهای اهر، ورزقان ، هریس و کلیبر و اهالی پاک دامن ساکن روستای این مناطق که دستکم بیش از۲۰۰ تای آن، بین ۷۰  تا صد در صد به تلی از خاک تبدیل شده است با عتاب به مسوولان و دست اندرکاران صدا و سیما می گویند آیا جان بیش از ۳۰۰ انسان جان باخته دراین زلزله که درمیان آنها ده ها کودک معصوم هم پر پر شدند به اندازه یک رینگ بوکس المپیک ارزش نداشت! 

اگرچه در پی موج انتقاد های فزاینده مسوولان صداو سیما تلاش کردند در روز دوم حادثه با اعزام خبرنگاران به مناطق زلزله زده و پخش گزارش های تصویری و زنده تا حدودی جبران مافات کنند، لیکن خاطره تلخ و ضعف کارکرد روز نخست صدا وسیما در حالی که همه رسانه های جهان با شتاب بیشتر به بازتاب و اطلاع رسانی اخبار و تحوالات زلزله پرداخته بودند برای همیشه درذهن مردم غیرتمند خطه آذربایجان باقی ماند.

پایان :91/05/24
ارسال نظرات
علی
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
گذشته از اینکه انتظاری بیش از این نمی توان از صدا و سیما داشت، باید از نویسنده محترم این مطلب هم پرسید که شما چه کاری برای زلزله زده ها انجام دادی. حالا که این همه ادعای روزنامه نگاری داری، حداقل یه سری به مناطق زلزله زده می زدی بعد می اومدی اینجا موعظه می کردی. آدم یاد مثل "عالم بی عمل مثل زنبور بی عسل" می افته.
ناشناس
۱۷:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۳۱
اگر ژاپن بود رئیس صدا و سیمای آنجا خودکشی میکرد حالا خودکشی پیشکش استعفا یا حد اقل معذرت خواهی را برای این روزها گذاشتند نه اینکه در برنامه بیست و سی تازه دوقورت و نیمشان هم باقی باشد؟