صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۲۱۶۹۰
گفته می شود که تحریم ها، ابزاری اقتصادی برای اهداف سیاسی هستند. استفاده از تحریم از سوی آمریکا غیر معمول نیست ولی به نظر می رسد که حجم تحریم های اعمال شده علیه ایران در یک سال گذشته از سوی آمریکا بی سابقه بوده است. اهداف این تحریم ها چیست؟ آیا این تحریم ها برای اجرا شدن هستند و یا فقط اهداف داخی و کارکرد تبلیغاتی دارند؟ آیا چنین تحریم هایی به تغییر رفتار ایران می انجامد؟
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۷ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۱
گفته می شود که تحریم ها، ابزاری اقتصادی برای اهداف سیاسی هستند. استفاده از تحریم از سوی آمریکا غیر معمول نیست ولی به نظر می رسد که حجم تحریم های اعمال شده علیه ایران در یک سال گذشته از سوی آمریکا بی سابقه بوده است. اهداف این تحریم ها چیست؟ آیا این تحریم ها برای اجرا شدن هستند و یا فقط اهداف داخی و کارکرد تبلیغاتی دارند؟ آیا چنین تحریم هایی به تغییر رفتار ایران می انجامد؟

 این ها بخشی از سوالاتی است که با مهندس امیرحسین توکلی، کارشناس مسائل اقتصادی در میان گذاشته ایم:

 در روزهای گذشته کنگره آمریکا تحریم های دیگری علیه ایران تصویب کرد. این تحریم ها در صورت امضای رئیس جمهور اجرایی می شوند. مهم ترین موارد این تحریم ها چیستند و چه تفاوتی با تحریم هایی دارند که پیش از این از سوی آمریکا علیه ایران اعمال شده بود؟
 آنچه چهارشنبه شب گذشته از سوی کنگره امریکا به تصویب رسید مجموعه ای از تحریم های تکمیلی است. در این مجموعه، کنگره آمریکا جریمه معاملات مختلف با جمهوری اسلامی را افزود و برخی راه های دور زدن تحریم ها را نیز محدود ساخت. برای مثال شرکت های مادر در مورد معاملات شرکت های زیرمجموعه خود با جمهوری اسلامی مورد سوال و در نهایت تحریم واقع می شوند. محدودیت های بیشتری هم در این مجموعه جدید برای معاملات نفتی و مشتقات نفتی در نظر گرفته شده است. در واقع این مصوبه جدید در راستای مصوبه قبلی و در تکمیل آن صادر شده است تا تحریم ها به اصطلاح جدی تر به اجرا گذاشته شوند.

در این مجموعه از مصوبات بخش های بیمه و مالی به علاوه حمل و نقل دریایی هم بیش از گذشته مورد توجه تحریم کنندگان قرار گرفته و محدودیت های بیشتری بر این بخش ها اعمال خواهد شد. موضوع امضای رییس جمهوری امریکا برای اجرایی شدن هم البته به قوه مجریه این امکان را می دهد تا در مذاکرات بعدی بتواند از اجرا یا عدم اجرای مصوبه به عنوان اهرمی برای اخذ امتیازات مناسب بهره گیرد. آنچه که نباید در این رابطه از نظر دور ساخت این است که بالاخره سال انتخابات است و دو حزب عمده و حاکم بر ایالات متحده هم به دنبال کسب رای و جذب آرای رای دهندگان مختلف هستند.

ایران از معاملات پایاپای و راههای دیگر برای دور زدن تحریم ها استفاه می کند. تا چه اندازه ایران در دور زدن تحریم ها موفق بوده است؟ آیا تصویب تحریم های جدید در راستای جلوگیری از دور زدن حریم ها صورت می گیرد؟
جمهوری اسلامی روش های مختلفی را برای انجام معاملات خود در اختیار داشته و دارد که تنها یکی از آنها معاملات تهاتری است. همین که جمهوری اسلامی ایران موفق شده که بعد از اجرای تحریم های امریکا و اروپا تا حد زیادی به روال قبلی ادامه مسیر بدهد خود به این معنی است که در دور زدن تحریم ها موفقیت هایی به دست آمده است. لزوم تصویب تحریم های تکمیلی هم بیانگر آن است که طرف مقابل نیز به این پی برده که جمهوری اسلامی ایران در موارد اساسی موفق به ادامه کار می باشد.

در روزهای گذشته همچنین آمریکا اعلام کرد که تحریم های جدیدی علیه دو بانک چینی و عراقی  که به ادعای آمریکا به ایران برای دور زدن تحریم ها کمک کرده اند، وضع کرده است. آمریکا تا چه اندازه می تواند با اعمال این تحریم ها بانک ها و شرکت ها را از معامله با ایران برحذر دارد؟ آیا این بانک ها و شرکت ها اساسا تعاملاتی با آمریکا دارند که از تحریم آمریکا ضربه بخورند؟
 بحث تحریم بانک چینی و عراقی چند بعد دارد. بحث ایران و تحریم ها و بحث هسته ای خود یک بعد این موضوع است. چینی ها در رابطه با سوریه هم مواضعی را اتحاذ کرده اند و در شورای امنیت نیز به نحوی رای داده اند که به نظر می رسد ایالات متحده امریکا می خواسته تا حدودی آنها را را نیز با محدودیت ها آشنا بسازد. روابط چین و امریکا بسیار عمیق و در عین حال بسیار پیچیده تر از آن است که با این کارها آمریکا بخواهد و یا بتواند فشار جدی بر چین وارد کند. عراق نیز به این جمع اضافه شده تا کار امریکا آسان تر شود.

 اگر صرفا از یک بانک چینی نام می بردند موضوع ممکن بود ابعاد دیگری را هم پیدا کند. قرار دادن بانک چینی در کنار بانک عراقی برای نرم کردن لحن سیاسی است. البته جو روانی که برای همه کشورها ایجاد می شود را نیز نباید دست کم گرفت. بالاخره بخش عمده ای از سیاست هم همین دست اقدامات تبلیغاتی و ابزارهای روانی و جوسازی ها است. آنها امیدوارند تا با این کارها و بدین ترتیب هزینه مبادله برای جمهوری اسلامی افزایش بیشتری داشته باشد. در مورد این که این دو بانک چینی و عراقی چه سطح از معاملات با امریکا داشته و تا چه حد تحت تاثیر قرار گرفته باشند باید گفت که این بانک ها در زمره بانک های عمده و مطرح دو کشور نیستند و تاثیر کار بیشتر همان تاثیر روانی است تا تاثیر عملی و اجرایی.

در روزهای گذشته برخی از مقامات جمهوری اسلامی ایران از جنگ اقتصادی غرب علیه ایران سخن گفته اند. به نظر شما این تعبیر می تواند در شرایط کنونی در رابطه با تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران سخن گفت؟ این تحریم ها تا چه اندازه در مورد کشورهای دیگر سابقه دار هستند؟ آیا هرگز تحریم های اقتصادی به تغییر رفتار سیاسی منجر شده اند؟
بالاخره روشن است که چنین تحریم های سنگین و گسترده ای در تاریخ دیپلماسی بین الملل بی سابقه است. همراهی اروپا و امریکا که بیشتر منابع مالی و زیرساخت های مبادلات مالی و تجاری جهان را در اختیار دارند در اعمال و اجرای تحریم ها تنها در زمان بروز جنگ بین کشورها سابقه داشته است. بنابراین به کارگیری واژه نبرد اقتصادی چندان هم بی حکمت به نظر نمی رسد.

 این که تحریم ها بتوانند کارساز باشند و به خودی خود منجر به تغییر رفتار سیاسی شوند هم انتظاری بی جا است چون این هم بی سابقه است. تحریم ها برای هر دو طرف هزینه اقتصادی سنگینی دارند. این هزینه ها با توجه به حجم و گستردگی مبادلات بین المللی برای هر دو طرف غیر قابل استمرار خواهد بود. اما طرف مقابل انتظار دارد که با اعمال تحریم ها و تحکیم آنها بتواند هم خسارت بیشتری به ما وارد کند و هم فشار بیشتری به طرف مقابل اعمال نماید تا در ادامه در هنگام انجام مذاکرات جهت بحث و مذاکره را به سمت مورد نظر خود سوق دهد.
ارسال نظرات