حواشی نشست خبری سمفونی کارون و مسائلی که حتی مجید انتظامی نیز بر آنها تاکید کرده بود در نخستین اجرای این سمفونی در تالار وحدت سایه انداخت و آن را با حاشیههایی همراه کرد.
اجرای سمفونی پرسروصدای "کارون" با تجمع جمعی از دانشجویان و فعالان محیط زیست در محل برگزاری کنسرت به حاشیه کشیده شد. برخی از ناهماهنگیها در صدور کارتهای دعوت، تاخیر در اجرای این برنامه را موجب شده بود که این نیز بر حواشی زیاد این سمفونی افزود.
جالب اینکه برخی رسانهها و خبرنگارانی که در نشست خبری این سمفونی انتظامی و مدیران شرکت آبنیرو را در مورد ساخت این سد و نیز چرایی اجرا این سمفونی و مسائل حاشیهای آن مورد انتقاد قرار داده بودند، جایی در این کنسرت نداشتند و از آنها برخلاف روال همیشگی دعوت نشده بود.
هرچند با پیگیری خبرنگار مهر مدیران تالار وحدت ادعا کردند بلیط در اختیار آنها بودهاست ولی روابط عمومی شرکت آبنیرو برای برخی رسانهها بلیطهای کنسرت را ارسال کرده بود. در همین رابطه حسین مقیمی؛ مدیر روابط عمومی شرکت آب نیرو در گفتگو با خبرنگار مهر تاکید کرد: ما فقط برای خبرنگاران اقتصادی که حوزه کایشان مرتبط با این سمفونی بودهاست بلیط کنسرت ارسال کردهام.
وی در مورد اعتراضکنندگان و کسانی که در اجرای کنسرت اختلال ایجاد کردند نیز توضیح داد: فعلا برنامهای برای شکایت از آنها نداریم.
نامه اعتراضی دانشجویان
ساخت سمفونی کارون از ابتدا با حواشی زیادی همراه بوده است. ساخت سد گتوند از ابتدا برای مردم خوزستان و مزرعهدارن از یک طرف و برای دوستداران میراث فرهنگی از سوی دیگر ایجاد مساله کرده بود و با توجه به عدم پاسخگویی مدیران شرکت آب نیرو، معترضان در نامهای خطاب به مجید انتظامی، از او خواستند این سمفونی را در سوگ کارون بسازد.
در متن کامل این نامه آمده بود:
"استاد گرامی؛ میدانیم که چه اندازه ایران را و مردم پایبند به ارزشهایش را دوست داری. هنر تو همواره گویای عشق به این مردم تاریخساز، عشق به این فرهنگ و هنر متعالی، و عشق به سرزمینت بوده و هست.
استاد عزیز!
شاید نامه قبلی دانشجویان و دانشآموختگان خوزستان را خوانده باشی. با خواندن این نامه همراه دانشآموختگان خوزستانی و همراه مردم خوزستان برای کارون گریستیم. کارونی که با تاریخ این سرزمین کهنسال گره خورده است. کارونی که به باور بسیاری تاریخشناسان بیگانه و خودی، جلگههایش گهواره تمدن جهان است چرا که کشاورزی آبی از این جلگهها آغاز شده است. برای کارونی گریستیم که آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابلای موجهای خروشانش سُر میخورد. برای اندوه مردمی که مدافعان خط نخست ایران زمین بودند و هستند، برای اندوه کسانی که خروش کارون نبض تپنده زندگیشان و غیرت بلندشان بود گریستیم.
انتظامی بزرگ!
شاید بهتر از ما بدانی که حوضه آبخیز کارون بزرگ تلاقیگاه دینهای بزرگ اسلام، زردشتی، یهودیت، مسیحیت، صابئین مندایی و زیستگاه مسالمتآمیز اقوام مهمی چون فارس، لر، بختیاری، عرب و… از نخستین خاستگاههای تمدن بشری و توسعه درونزاد بوده است. مرز تنوع گونهای در کارون به نهنگ ماهیان و کوسه میرسید و این ماهیان بزرگ تا اهواز نیز مشاهده میشدند. اما اینک نه تنها کشتیرانی در کارون ناممکن شده که پلهای آن روی رودی خاموش و خشک، تصویری غمانگیزدارند.
استاد! بهتر از ما میدانی که در دهه ۳۰، پس از چیرگی کودتای ۲۸ مرداد بر سرنوشت کشور، یک الگوی توسعه تقلیدی، ناکارآمد، و ناهماهنگ با زیست بوم برای ایران تدوین شد که یکی از نتایج آن ساخت و سازهای افراطی و سدسازی در آبخیزهای کشور بر پایه منافع شرکتهای سدساز بیگانه بود. حال آنکه ایرانیان سدسازان بسیار ماهری بودند که از سه هزار سال پیش نخستین سدها مانند بند بهمن یا سد شادروان یا نخستین فناوریهای پیچیده مانند نخستین سد قوسی جهان (سد ایزدخواست) یا بلندترین سد جهان (کریت طبس با ارتفاع ۶۰ متر – بلندترین سد جهان به مدت ۶۵۰ سال تا پیش از افتتاح سد هور امریکا) را در پرونده مدیریت آب خود داشتند. و نیز ایرانیان پیشینه پر ارزش دیگری را نیز در پرونده خود داشتند که همانا توقف هوشمندانه و از روی آگاهی سدسازی از ۷ سده پیش بود. انگیزه این گزینش، جلوگیری از تبخیر و هدررفت بسیار زیاد آب از دریاچه سدها، توجه به کارایی بسیار کوتاه مدت سدها، و توجه به اثرات درازمدت محیطی آنها بود. چیزی که امریکا تنها از دهه ۱۹۸۰ به آن پی برد و نه تنها سدسازی را متوقف کرد که به برچیدن سدها مشغول شد.
استاد گرامی!
میدانی که قدرتهای جهانی پس از ۵۷ به گناه استقلالخواهی آنقدر سنگ به پای کشور عزیزمان زدند که نرسیدیم به مساله الگوی توسعه بپردازیم. همان الگوی تقلیدی ناسازگار را در شهرسازی و راهسازی و سدسازی و… ادامه دادیم. بنابر آن الگوی تقلیدی نزدیک به ۱۰۰ سد برای کارون تعریف شد که نیمی از آنها ساخته شده و نیم دیگر در راه است. در حالیکه سدسازی، تخصیصِ هزینۀ ناموثر و ناپایداری است که اگر از اثرات بیابانزایی شدید آن مانند ریزگرد، تغییر اقلیم، نابودی زیستگاههای جانوران و گیاهان بگذریم، جوامع بومی جلگه خوزستان، بزرگترین زیانکاران این داستان غمانگیزند.
انتظامی عزیز! شرکتهای سدساز راستش را به ما نگفتند و بسیاری از ما، از سیاستمدار و مسئول و هنرمند تا دانشگاهی و مردم ، در ۶ دههی گذشته آنها را باور کردیم. سال گذشته مسئولان کشور به خاطر مصائب بیشماری که سدسازی برای کشور ایجاد کرده است دستگاه سدساز یعنی وزارت نیرو را منحل و آن را با دو وزارت کشاورزی و نفت ادغام اعلام کردند. اما شرکتهای بزرگ سدساز با پول و قدرت خود این اقدام درست و در راستای توسعه پایدار ایران را عقیم گذاشتند.
شرکت "آب و نیرو” مهمترین سدساز حوضه زاگرس است که ۲۵ سد در پرونده دارد. کارون۱، کارون ۳ و کارون ۴ ساخته شده است. و سد گتوند با فشار زیاد بر مردم روستاهایی که روستا و خانهشان زیر دریاچه سد مدفون خواهد شد دارد، آبگیری میشود. در مغایرت با اصول ۵۰ ، ۴۴ و ۴۸ قانون اساسی، کاهش شدید کمیت و کیفیت آب کارون و پیامد ناسازگار سدسازیها بر تنوع گونهای و کیفیت زیستگاهها را شاهدیم که بی توجه به حقوق مشروع و قانونی جوامع مولد و با تصرف حقابه کشاورزان، باغداران، مرتعداران، عشایر، نخلکاران و ماهیگیران خوزستان انجام میشود.
استاد گرامی! از تو میخواهیم از شرکت قدرتمند "آب و نیرو” بپرسی در مملکتی که به اعلام استادان دانشگاه علم و صنعت ایران، به اندازه نیاز همه دنیا توان تولید برق خورشیدی دارد و گران هم نیست، چرا نیروگاه برقابی میسازد؟ آن هم با اینهمه پیامدهای انسانی و محیطی؟ استاد عزیز! ساخت سد و بویژه سد برقابی در این کشور و با این اقلیم، اگر خیانت نباشد، اشتباه است.
انتظامی عزیز!
از تو میخواهیم لختی خود را به جای کشاورزان و اهالی آبادیهای واقع در محدودهی مخزن سد گتوند بگذاری که اینک با زور و فشار زیاد از سوی شرکت "آب و نیرو” دارند تخلیه میشوند. آب و برقشان قطع شده و با پولی که به ازای خانه و کاشانه و زمین پدری به آنها داده میشود، حتی یک قبر هم در شهر مجاور نمیتوانند بخرند؛ چه رسد به خانه! اما به زور باید به دنبال بیکاری و بیگاری و سرنوشت غمانگیزی بروند که اشغال سرزمینشان از سوی شرکت "آب و نیرو” با نام توسعه برایشان رقم زده است.
استاد! از تو میخواهیم قطعهای در سوگ کارون بنوازی …"
واکنش انتظامی به اعتراضات
این نامه در روز نشست خبری این سمفونی در حضور انتظامی مطرح شد که وی خود را مبری از سیاست دانست و گفت: من پول گرفتم و قرارداد بستم تا این سمفونی را بسازم. کاری هم به سیاست ندارم.
هنگام برگزاری نشست خبری این کنسرت نیز که با حضور مجید انتظامی بههمراه مدیرعامل شرکت آبنیرو به عنوان مجری سدهای ساخته شده بر روی کارون برگزار شد، حضور فعالان محیط زیستی و سؤالات انتقادی برخی از خبرنگاران، حاشیههایی ایجاد کرده بود.
مجید انتظامی خالق سمفونی کارون با بیان اینکه قرارداد من درباره موسیقی است و اطلاعی از سیاست ندارم گفت: دو هفته است که حواشی سمفونی کارون به شدت مرا درگیر کرده است. چرا که خیلی از انتقادها به بنده نیز صورت گرفته است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه چرا این سمفونی را پیش از آنکه سفارش داده شود ننوشته در حالی که در مصاحبهای که چند روز پیش انجام داده از عشق وافر خود به کارون گفته است توضیح داد: هزینه ضبط این آثار بسیار بالا است وقتی هنوز کسی نیست که برای آنها سرمایهگذاری کند، دلیلی ندارد که آنها را در منزل خودم بایگانی کنم. بنابراین باید نهادی باشد تا بر روی این آثار سرمایهگذاری کند.
انتظامی افزود: در خارج از کشور نیز دولت بر روی آثار کلاسیک سرمایه میگذارد. به هرحال یک سری موسیقیها مصرفی هستند و خودشان میتوانند درآمدزایی کنند ولی قضیه موسیقی کلاسیک فرق دارد. من دو سال روی این پروژه کار کردم و چهل میلیون تومان هم دستمزد گرفتم. البته هنوز هم در این دستمزد حرف است و به طور کامل پرداخت نشده است، این در حالی است که یک خواننده پاپ 100 میلیون تومان به راحتی درمیآورد.
درکل بایدآینده رودید.
استاد ما که در خواب غفلت فرو رفته ، حال چه خواسته و چه ناخواسته
اما سالار عزیز
من به عنوان یکی از دوستداران این موسیقی عظیم و کهن ایران زمین و همچنین دلباختگان صدای تو ، از تو می خواهم اول منافع سرزمینیت را بنگری و بعد مردمان همیشه در عذاب خطه زر خیز خوزستان را
که اگر همراهی و از خود گذشتگی آنان نبود ، نه ایرانی می ماند و نه هنر ایرانی
فرزند ایران ، از تو می خواهیم که در آینده آنچنان باشی تا آیندگان به این فرزند ایران زمین ببالند، ببالند که هنرش را به منافع اغیار ندادوبه همین مردمی تقدیم کرد که بدان ارج و بلندی داده اند
بخوان و برای سربلندی این مردمان بخوان
بخوان و برای اعتلای هنر و معرفت این مردمان بخوان
بخوان که نوای تو کارها بکند
گویند:
من آن نیم که دهم دست دل به هر شوخی.......
به خرمشهر خونین و به کارون خروشانش ...
خروشانش ... خروشانش... :((((
اون از سرچشمه های کارون که هر روز یه تصمیم تازه واسشون گرفته میشه ... اینم از خود کارون که تو دل اهواز رسمن داره با ساحل سازی و جاده سازی دهنش آسفالت میشه میره ... میره و با خودش همه ی خاطره های خوب این شهر رو هم میبره ... دیگه اینقد بی تفاوت شدیم و بی حرکت ،که حتی غبار اطرافمون رو هم جابجا نمی کنیم ... دیگه هنرمند که باید کلی نگاهش عمیق تر باشه ... دلم برای کارون از همین الان تنگ شد... دیگه وقتی تو اهواز ، از روی پل سفید رد میشی، دلت میلرزه که به جزیره های ریز و درشت کارون نگاه کنی ...
ممنون از اعلام نظرت
جز سکوت در برابر این حقایق بیان شده از زبان تو ، کاری از دستم بر نمیاد
خدا به دادمون برسه زمانی که آیندگان از بی غیرتی ما یاد می کنن.
هنرمندم آدمه دیگه.خرج زدگیشو باید در بیاره یا نه؟؟ موزارت هم که آهنگ می ساخت از دربار پول می گرفت.بازم دمش گرم که توی مملکت خودش یه کنسرت اجرا کرد.که البته اونم اینجوری شد...
کشاورزان بیچاره چه گناهی کرده اند؟
تالاب ها رو خشک می کنید بعد موج گرد وخاک راه می افته می گین از عر اق اومده
گاسه چه کنم چه کنم دست می گیرین
این موضوع سیاست نیست بلکه آینده کشور است که در حال نابودی است و برای مشروعیت بخشی به اقدامات اشتباه و ویران کننده از پوشش هنر و فرهنگ استفاده شده است جنابعالی خواسته یا ناخواسته محلل این موضوع شده اید پس انتقادها را به جان بپذیرید و متواضعانه از اشتباه خود پوزش بخواهید چون در پیشگاه ملت نمی توان از قرارداد و پول و ... دربرابر یک تخریب عظیم ملی سخن گفت