bato-adv
کد خبر: ۶۹۳۷۰

نقدی به کتاب روان‌شناسی ازدواج و شکوه همسری

تاریخ انتشار: ۱۶:۲۶ - ۰۷ اسفند ۱۳۸۹
"روان‌شناسی ازدواج و شکوه همسری"، کتابی است که به سفارش مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری منتشر شده است و مسئولان این مرکز می گویند که قرار است به زودی جایگزین درس"جمعیت و تنظیم خانواده" شود و در دانشگاه‌ها تدریس شود.

به گزارش ایلنا، مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری اعلام کرده است وجود برخي نقايص در سرفصل‌هاي درس تنظيم خانواده عامل جايگزيني آن با كتاب شكوه همسری است اما بررسی کتاب" روان شناسی ازدواج و شکوه همسری" نشان می دهد که این کتاب نیز بی‌نقص نیست.

این کتاب در واقع به نوعی تبلیغ ازدواج نیمه مستقل است و در این کتاب بدون توجه به وظایف دولت در قبال ازدواج جوانان و واگذاری مسئولیت ازدواج جوانان بر گردن پدر و مادرها، از دانشجویان خواسته شده که اگر زوج مورد نظر خود را یافتند، نگران مسائل اقتصادی نباشند و ازدواج کنند. همچنین در این کتاب هیچ نشانی از بهداشت جنسی و راههای جلوگیری از بارداری وجود ندارد و نويسنده (غلامعلي افروز) به این مساله توجه نکرده است که جوانانی که به صورت نیمه مستقل ازدواج می کنند باید راه‌های جلوگیری از بارداری را بدانند زیرا درغیر این صورت پدر و مادرهای این جوانان مجبور هستند بار نوه های خود را هم به دوش بکشند!

 مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري چندي پيش اعلام كرد كه كتابي به نام "روان شناسي ازدواج و شكوه همسري" قرار است به جاي كتاب جمعيت و تنظيم خانواده در دانشگاه‌هاي كشور تدريس شود اما بعد از اعلام اين مطلب از سوي مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري‏‌، واكنش‌هاي گوناگوني نسبت به تغيير اين واحد درسي مطرح شد.

وقتی زهرا سجادي‏‌، معاون آموزش و پژوهش مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري گفت كه كنترل جمعيت و راه‌هاي پيشگيري از بارداري ديگر به دانشجويان آموزش داده نمي‌شود و از ترم بهمن كتاب "روان شناسي و شكوه همسر داري" در دانشگاه‌هاي كشور تدريس مي‌شود، سعيد قديمي‏، مدير كل امور آموزشي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري حذف درس تنظيم خانواده از دروس دانشگاه را تكذيب كرد و گفت:‌ «وزارت علوم در حال حاضر بازنگري بيش از 260 هزار سرفصل را در دستور كار دارد و سرفصل‌هايي كه بيش از پنج بار بازنگري نشده باشند را بازنگري مي‌كند و ممكن است يكي از سر فصل‌هايي كه در جريان بازنگري قرار گيرد درس تنظيم خانواده باشد اما به هيچ عنوان بحث حذف تنظيم خانوده مطرح نيست و کتاب «روان شناسي ازدواج و شكوه همسری» نيز تا كنون براي بررسي و تصويب به شوراي برنامه‌ريزي پيشنهاد نشده و ارائه آن در دانشگاه‌ها در دستور كار نيست اما باز هم معاون آموزش و پژوهش مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري بر جايگزيني اين كتاب تاكيد و اعلام كرد پيگيري‌هاي لازم براي جايگزيني اين كتاب انجام‌شده و به طور قطع اين كتاب در دانشگاه‌ها جايگزين "تنظيم خانواده" مي‌شود.»

زهره لاجوردي، مدير آموزش مركز امور زنان و خانواده در رابطه با علت جایگزینی "روان شناسي و شكوه همسري" به جای "جمعیت و تنظیم خانواده" گفته است: «وجود برخي نقايص در سرفصل‌هاي درس تنظيم خانواده عامل جايگزيني آن با كتاب شكوه همسری است و هدف مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، آموزش راه‌هاي حفظ ازدواج جوانان است و شعار «فرزند كمتر، زندگي بهتر» مورد تاييد ما نيست و در اين كتاب هم بحث تعداد فرزندان مطرح نمي‌شود بلكه اصل روابط دوستانه بين زن و شوهر است.»

عليرضا مصداقي‌نيا، معاون بهداشت وزارت بهداشت و درمان نیز نسبت به حذف درس "جمعیت و تنظیم خانواده" در دانشگاه‌ها سکوت نکرد و گفت، حذف این درس مخل سلامت خانواده‌ها است. او وجود اين واحد درسي را نه تنها در كاهش ابعاد خانواده كه در بهبود وضعيت سلامت مادر و خانواده، مفید دانست بلکه اعلام کرد که وزارت بهداشت با هر تصميمي كه مخل اين ديد باشد، مخالف است.

معاون بهداشت وزارت بهداشت و درمان توضیح داد، ممكن است گفته شود كه آنچه به عنوان "تنظيم خانواده" در دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود جامعه را به هدف مورد نظر نمي‌رساند كه در آن صورت بايد در چگونگي اجرا و آموزش آن تجديدنظر شود، نه اين كه آن را حذف كرد.

حتی مجلس شورای اسلامی هم نسبت به حذف درس"جمعیت و تنظیم خانواده " ساکت نماند و اعلام کرد که حذف این درس خلاف قانون است و نیاز به ارائه لایحه به مجلس دارد.

كتاب "روان‌شناسی ازدواج و شکوه همسری" چه مي‌گويد؟
با وجود تمام این سر و صداها و اعتراضات، کتاب «روان‌شناسی ازدواج و شکوه همسری» نوشته غلامعلي افروز‏‌استاد ممتاز دانشگاه تهران توسط انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسيده است. اين كتاب در 230 صفحه منتشر شده و سه‌هزار نسخه تيراژ دارد و قرار است به قيمت 4500 تومان فروخته شود.

«نگاهي به فلسفه»‏‌، «‏‌هدف اصلي ازدواج و غايت زوجيت‏‌هنگام ازدواج»‏‌، «مباني روان‌شناختي‏‌اصول و معيارهاي هم‌ساني و كفويت در زوجيت»‏‌، «مساله عشق و دلباختگي در انتخاب همسر»‏‌، «ويژگي‌هاي شخصيتي و مهارت‌هاي رفتاري مورد انتظار از داوطلبان ازدواج و همسران آرامشگر»‏‌، «دخترخانم‌ها و حق تقدم در انتخاب همسر مطلوب»، «ازدواج در گستره پيوندهاي خويشاوندي»، «رسالت فرهيختگان رابط در فرايند آشنايي اوليه داوطلبان ازدواج»،«رابطه همسران آرامشگر، پرشكوه‌ترين رابطه در گستره حيات»، «همسران آرامشگر و انديشه فرزند‌آوري و فرزند پروري»، ‏‌ده فصل اين كتاب را تشكيل مي‌دهد.

مقدمه‌ای در ابتدای این کتاب توسط مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، نوشته شده است و در این مقدمه به صراحت اعلام شده است که کاستی‌ها و محدودیت‌های درس جمعیت و تنظیم خانواده و ارزیابی‌های حاصل از چگونگی نگرش دانشجویان به محتوای این درس، مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری را به فکر واداشت که به استناد مصوبه سیصد و بیست و ششمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر تدریس دو واحد درسی اختیاری با موضوع دانش خانواده به تدوین و تالیف کتابی جامع و غنی با عنوان روانشناسی ازدواج و شکوه همسری بپردازد. همچنین در این مقدمه آمده است که "این کتاب با رویکرد علمی - فرهنگی و اجتماعی ، ضمن تاکید بر آموزش‌های مهارت‌های ازدواج، سعی در انتقال مفاهیم اخلاقی در قالب دو واحد درسی کرده است".

نويسنده كتاب نيز در مقدمه خود بر كتاب «روانشناسي ازدواج و شكوه همسري»‏، اعلام کرده است که در این کتاب سعی شده است برای جوانان داوطلب ازدواج، به ویژه دانشجویان هوشمند و متعهد، خانواده‌های فهیم و بصیر، مبانی روان‌شناختی زوجیت به زبان ساده و در عین حال مستدل، مورد بحث قرار گیرد"و همچنین غلامعلی افروز در پایان مقدمه کتاب از «اندیشه والا و نگرش ارزشمند و همت ستودنی خواهران مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به ویژه سرکار خانم مریم مجتهد زاده ، رئیس این مرکز، به خاطر فراهم شدن فرصت تهیه و آماده‌سازی این کتاب به عنوان یک منبع درسی و آموزشی برای همه دانشجویان ایران اسلامی صمیمیانه سپاسگزاری کرده است».

بررسی این دو مقدمه نشان از آن دارد که این کتاب بدون هماهنگی وزارت علوم به عنوان یک منبع درسی منتشر شده و گویا مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری فراموش کرده است که این مرکز تنها در مقام مشورت قرار دارد و فقط حق دارد که پیشنهاد جایگزینی این درس را به جای جمعیت و تنظیم خانواده مطرح کند نه اینکه کتاب را منتشر و بعد به وزارت علوم اعلام کند که مرکز امور زنان و خانواده کتابی منتشر کرده است و می‌خواهد که این کتاب جایگزين درس جمعیت و تنظیم خانواده شود.

فراهم نبودن شرايط اقتصادي نبايد باعث تاخير در ازدواج شود
اما توجه به این نکته ضروری است که چرا مرکز امور زنان و خانواده چنین کتابی را منتشر کرده و خواهان جایگزینی این کتاب به جای "جمعیت و تنظیم خانواده" شده است؟ رویکرد کتاب چیست و چه چیزی را دنبال می کند و قرار است به دانشجویان چه چیزی آموزش داده شود که از بهداشت باروری و تنظیم خانواده با اهمیت‌تر است؟

با بررسی کتاب "روان‌شناسی ازدواج و شکوه همسری" می‌توان این گونه نتیجه‌گیری کرد که دغدغه اصلی مطرح شده در این کتاب بحث "ازدواج جوانان" است. با توجه به اینکه در حال حاضر بالا رفتن سن ازدواج و عدم تمایل جوانان به ازدواج به یکی از معضلات مسئولان تبدیل شده و دولت تلاش می کند با انواع تبلیغات گوناگون جوانان را به ازدواج ترغیب کند، این چنین به نظر می‌رسد که مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیز با انتشار این کتاب قصد در ترغیب دانشجویان به ازدواج دارد .

در مقدمه این کتاب آمده است:"‏‌هرگونه تعویق عمدی و تاخیر ناصواب در زوجیت به هنگام جوانان لایق می‌تواند عواقب ناخوشایندی را به همراه داشته باشد. متاسفانه در جامعه امروز ما، علت اصلی تعویق و تاخیر در زوجیت به هنگام جوانان بیش از آن که بعد اقتصادی داشته باشد،ریشه در باورهای فرهنگی دارد، به سخن دیگر اصلی‌ترین مانع زوجیت مطلوب و به هنگام جوانان را می‌توان در نظام باورها، بازخوردهای خانواده‌ها و مسئولان جامعه به ویژه دست‌اندرکاران و کارگزاران فرهنگی نظام نسبت به این مهم جست‌و‌جو کرد".

افروز در ادامه آورده است:"برای زوجیت دو جوان سالم، صالح، پویا و با کفایت، متعهد و مسئولیت‌پذیر به رغم کمی بضاعت آن‌ها در امکانات مادی، از هیچ کوششی نباید فرو گذار بودبنابراین بدیهی است که اصل زوجیت را نباید با تشکیل خانواده زودهنگام و بلافاصله زندگی مشترک به صورت مستقل و مجزا که متضمن تعهدات مالی است مترادف دانست".

افروز در مقدمه کتاب خود، دانشجویان را ترغیب به ازدواج می‌کند و مشکلات اقتصادی را به عنوان مانعی بر سر راه ازدواج نمی‌داند.
در فصل اول این کتاب نیز آمده است: "هنگاهی که بحث زوجیت جوانان به عنوان یک نیاز فطری و روانی- اجتماعی مطرح می‌شود، منظور اصلی لزوما تشکیل فوری خانواده مستقل و زندگی مشترک جداگانه و مشترک نیست...برای مثال دو جوان باکفایت می‌توانند با مطالعه و دقت فراوان به زوجیت یکدیگر درآیند و آرامشگر وجود هم شوند، در حالی که هنوز از نظر اقتصادی آمادگی لازم را برای تشکیل خانواده مستقل و مجزا و اداره و ادامه زندگی مشترک زیر یک سقف را به صورت خودکفا ندارند.

در این شرایط ضمن آن که نباید عقد زوجیت ایشان، صرفا به دلیل کمبود امکانات اقتصادی به تعویق افتد، شایسته است چنانچه برای خانواده‌ها مقدور و میسر است، به تنهایی یا به طور مشترک ایشان را در حد تحصیلات زندگی زوج جوان را فراهم کرده و در حمایت و پشتیبانی مستمر ایشان در حد ضرورت و تا نیل به خوکفایی مقبول بذل محبت کنند یا این که با مشورت و هماهنگی لازم، ترتیبی اتخاذ کنند به راحتی و سهولت و بدون تکلف و تکلیف چندانی با تعهد احساس مسئولیت‌پذیری با خانواده‌های ذی‌ربط معاشرت کرده و ارتباط مستمر و نسبتا محدودی با هم داشته باشند.

در هر حال اگر بعد از عقد زوجیت بین دو جوان واجد شرایط کفویت، امکان فوری و بلافاصله زندگی مشترک در منزل مستقلی مقدور نباشد، در نظر گرفتن فرصت زمان معقول ،هر چند این که بعضا 2 تا 3 سال نیز لازم باشد، امری است کاملا طبیعی و موجه و مقبول . بدیهی است زوج جوان نیز تا آغاز زندگی مشترک به طور رسمی زیر سقف واحد و اطمینان از احراز قابلیت های پدری و مادری، در اندیشه فرزند‌آوری نخواهند بود.

بنابراین در چنین شرایطی طرح مسائلی از قبیل این که دختر نباید بیش از چند ماه بعد از عقد در منزل پدری بماند و بر محور همین باور و تفکر، تحمیل اجباری تعهدات دشوار و غیر عقلانی بر پسر مبنی بر تدارک امکانات لازم برای شروع زندگی مشترک در خانه مجزا، نمی‌تواند امری مقبول، اخلاقی و منطقی باشد. این کار با فلسفه ازدواج که همانا رسیدن به آرامش و چشیدن احساس دل آرامی است، می‌تواند منافات داشته باشد باید بیاموزیم که در برخی شرایط مانعی ندارد که بعد از عقد زوجیت دو سه سالی (کمی بیشتر یا کمتر) دختر اغلب در منزل پدر باشد و پسر نیز بتواند به سادگی در رفت و آمد باشد ، و گاه نیز هر دو نفر(زوج شرعی و قانونی) در خانواده پسر یا دختر باشند".

آنگونه که به نظر می‌رسد، افروز در این کتاب در واقع به نوعی طرح «ازدواج نیمه مستقل» را که در سال 1387 توسط سازمان ملی جوانان مطرح شده بود، تبلیغ می‌کند.

كتاب در واقع ترويج ازدواج نيمه مستقل است
بر اساس طرح ازدواج نیمه مستقل، دختران و پسرانى كه در سن ازدواج هستند، پس از جارى شدن خطبه عقد تا زمانى كه از نظر اقتصادى به وضعيت مطلوبى نرسيده‌اند در خانه پدرى خود می‌مانند و پس از آن كه با كمك خانواده‌ها و تلاش خودشان توانستند به حداقل‌هاى يك زندگى مشترك دست يابند، زندگى‌شان را آغاز می كنند. این طرح توسط سازمان ملی جوانان مطرح شد اما با موفقیت روبرو نشد. پرویز کرمی، معاون برنامه‌ريزي و نظارت بر امور فرهنگي و آموزشي جوانان چندی پیش به ایلنا گفت: طرح ازدواج نیمه مستقل با موفقیت روبرو نشد، متاسفانه رسانه‌ها به دليل عدم شناخت، تبليغات لازم در زمينه ازدواج نيمه مستقل انجام نداند.

حال به نظر می‌رسد، این بار مرکز امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری به دنبال ان است که بار دیگر ازدواج‌های نیمه مستقل را در جامعه تبلیغ کند و در واقع قصد دارد دانشجویان را جمعیت هدف تبلیغات خود قرار دهد و با جایگزینی کتاب روان شناسی ازدواج و شکوه همسری به جای جمعیت و تنظیم خانواده، جوانان دانشجو را ترغیب به ازدواج کند.

زمانی که مساله ازدواج‌های نیمه مستقل در جامعه مطرح شد، انتقادات زیادی نسبت به این طرح به وجود آمد که همان انتقادات به خاطر مشابهت دیدگاه کتاب "روان‌شناسی ازدواج و شکوه همسری" به ازدواج نیمه‌مستقل می‌تواند به این کتاب هم وارد باشد.

منتقدان معتقدند ازدواج نيمه‌مستقل از هم گسيختگي رابطه جوانان را به دنبال دارد
یکی از عمده‌ترین انتقاداتی که به ازدواج‌های نیمه مستقل وارد می‌شد ،این بود که نمی‌توان دو نفر را که برای طولانی مدت هر یک در خانه پدری‌شان زندگی می‌کنند، زن و شوهر محسوب کرد، اگر دوران عقد بیش از زمان لازم برای مراسم عروسی، طولانی شود، موجب بی‌حرمتی به زوجین و شأن خانواده‌ها می‌شود. اگر دوران عقد به درازا بکشد، دیگر از آن قالب مورد تأیید خارج می‌شود. علاوه بر این ، به خاطر حضور دیگران و سایه انداختن برنامه‌های آنها بر رابطه دو شخصی که در یک خانه زندگی نمی‌کنند و مدیریت خانه را خود بر عهده ندارند، این وضعیت را دیگر به معنای واقعی کلمه نمی‌توان زندگی مشترک نامید. مسئله بسیار بااهمیت‌تر این است که تلاش مشترک برای ساختن زندگی از خود زندگی آغاز می‌شود. اگر شخص همچنان نان‌خور خانواده پدر باشد، اصلاً در گفتن این که این رابطه ازدواج هست یا نه، باید تردید کرد.

عده‌ای از کارشناسان هم می‌گفتند تجربه در کلینیک‌های مشاوره نشان داده است، هر وقت طول دوره عقد زیاد شده، برخوردها و مشکلات زوجین نیز افزایش یافته است. اگر کسی این توانایی را در خود نمی بیند که در یک دوره زمانی مشخص، ملزومات اولیه زندگی مشترک را به کمک همسرش فراهم آورد، نباید ازدواج کند زیرا در آن صورت دچار یک اشتباه تاکتیکی در شیوه زندگی شده است، یعنی پیش از احراز حداقل شرایط لازم، وارد موقعیتی می شود که نیاز به استفاده از برخی توانایی‌های مهم دارد، که او فاقد آن است.

نکته دیگری که باید در رابطه با ازدواج‌های نیمه مستقل به آن توجه شود این است که وقتی کسی موقعیتی را بدون تلاش به دست آورد و شرایط لازم برای احراز و حفظ آن را نداشته باشد، نه تنها معمولاً از لحاظ روانی برای حفظ آن موقعیت کوشش نمی‌کند، بلکه به راحتی نیز می‌تواند از آن بگذرد و یکی از اشتباهات اساسی در سبک زندگی این است که شخص بگوید اول عقد می‌کنم، بعد می‌روم سربازی و بعد از آن فکر کار و تأمین معاش را خواهم کرد. در خانواده مستقل افراد مسئوليت‌پذيري بيشتري در قبال خانواده كوچكي كه به طور طبيعي تشكيل مي‌شود خواهند داشت و اين خودش پايبندي به زندگي را خود به خود بيشتر مي‌كند ولي در خانواده‌هاي نيمه مستقل بيشتر يك نوع ارضاء‌جنسي مطرح است و وقتي افراد با هم زندگي نمي كنند و آشيانه مشتركي ندارند خيلي به هم وابسته نبوده و امكان گسست زندگي‌شان زياد است.

از طرف دیگر ازدواج نیمه مستقل ممكن است در قديم رايج بوده باشد اما هم اكنون و با شرايط امروز سازگار نيست و اين نوع ازدواج ناقص است و به نظر می‌رسد اگر جوانان ازدواج نكنند بهتر از آن است كه ازدواج اين‌چنينى داشته باشند.

افروز در کتاب "روان‌شناسی ازدواج و شکوه همسری" به مساله‌ای که اصلا نپرداخته است وظایف دولت در قبال ازدواج جوانان است و در واقع بار ازدواج دختران و پسران را به دوش خانواده‌ها گذاشته است و از پدران و مادرانی که فرزند خود را از کودکی به جوانی رسانده‌اند خواسته است که باز هم بعد از ازدواج فرزندانشان ، وسیله تامین معاش آنها را فراهم کنند تا این که شاید روزی فرزندان آنها مستقل شوند.

عامل اقتصادی نمی‌تواند و نباید بازدارنده ازدواج باشد
افروز در این کتاب آورده است:"عامل اقتصادی نمی‌تواند و نباید بازدارنده در انتخاب زوج و برقراری زوجیت که یک نیاز فطری و روانی و حق طبیعی انسان‌هاست، باشد. همانگونه که جوانان آماده ازدواج در یک جامعه سالم، صرف‌نظر از این که شاغل باشند یا بیکار، تحصیل کرده باشند یا کم سواد، از وضع مالی خوبی برخوردار باشند و یا کم‌بضاعت و تهیدست، شهری باشند یا روستایی و... حق دارند به طور بایسته و شایسته از خدمات بهداشتی و درمانی جامعه برای پیشگیری از ابتلا به بیماری‌ها یا درمان بیماری‌های جسمانی بهره‌مند شوند، مسلما باید بتوانند برای جلوگیری از ابتلا به مشکلات فکری و ناراحتی‌های عاطفی و روانی و حفظ سلامت و بهداشت روان و در مسیر پایبندی به ارزش‌های دینی و رفتارهای متعالی مذهبی و مصونیت در برابر آسیب‌های اجتماعی و کژروی های فرهنگی، زوج و تن‌پوش روانی – فطری و لباس مصونگر و آرامش بخش خود را انتخاب کنند و با او پیوند زناشویی ببندند. نداشتن پول کافی، مسکن مستقل، اتومبیل شخصی نمی‌تواند و نباید مانعی برای زوجیت باشد، خانواده‌های فهیم، پدران و مادران و اولیای جوانان باکفایت، متعهد و مسئولیت‌پذیر و آماده ازدواج نیک می‌دانند که اصل زوجیت مستقل از فرایند ازدواج است و آنچه یک جوان سالم، پویا، و متعهد در جامعه اسلامی به آن نیاز دارد، شناخت و انتخاب زوج و همسری صالح، با کفایت و آرامش‌بخش است.

زمانی که چنین انتخاب و ازدواج مقدسی انجام شد ، چندان تعجیلی برای تشکیل خانواده مجزا و مستقل و فرزند‌آوری وجود ندارد".
نویسنده در این کتاب در رابطه با وظایف دولتها در قبال جوانان سکوت کرده است و این در حالی است که دولت وظيفه دارد با ارائه خدمات رفاهي مانند مسكن ارزان و كمك به اشتغال جوانان در تسهيل ازدواج آنها كمك كند تا جوانان آمادگي لازم را براي زندگي مستقل داشته باشند و زير يك سقف آشيانه مشتركشان را ايجاد كنند و بتوانند فرزنداني را به جامعه تحويل دهند و فرزندان خود را در محيط متعادل از نظر رواني تربيت كنند نه اينكه به خاطر اينكه زير ساخت‌هاي ازدواج براي جوانان وجود ندارد اصلا تعريف ازدواج را از بين ببرند.‏

منتقدان طرح ازدواج نیمه مستقل معتقدند دولتها نبايد روي ازدواج نيمه مستقل تاكيد كنند و براي آن برنامه‌ريزي كنند وآن را ترويج كنند چون در اين صورت باعث مي‌شود كه فرهنگ‌سازي غلطي صورت گيرد بلكه دولتها بايد سعي كنند زيرساختهاي مناسب ازدواج را فراهم كنند زیرا وقتی زندگي نيمه مستقل در جامعه فرهنگ‌سازي شود، مسئوليت‌پذيري جوانان در برابر ازدواج كاهش خواهد يافت و جوانان بدون اينكه خانه و شغلي داشته باشند به ازدواج روي خواهند آورد.

شاید بهتر بود مرکز امور زنان و خانواده به جای پیشنهاد جایگزینی کتاب" روان‌شناسی ازدواج و شکوه همسری" به جای جمعیت و تنظیم خانواده طرحی برای فراهم کردن شرایط مناسب برای ازدواج جوانان به دولت ارائه می‌کرد.

نکته دیگری که در رابطه با این کتاب باید مورد توجه قرار گیرد این است که اگر قرار باشد کتاب "روان شناسی ازدواج و شکوه همسری"، جایگزین درس "جمعیت و تنظیم خانواده" شود، این انتظار وجود دارد که حداقل فصلی در این کتاب به «بهداشت جنسی و راههای جلوگیری از بارداری» اختصاص داده شود، چون اگر فرض بگیریم که دانشجویان جوانان با خواندن این کتاب ترغیب به ازدواج شدند و بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی، زوج مورد نظر خود را انتخاب کردند و خانواده نیمه مستقل تشکیل دادند، باید حداقل روش‌های جلوگیری از بارداری و بهداشت جنسی را هم بیاموزند که دیگر پدر و مادرهای این جوانان مجبور نباشند بار نوه‌های خود را هم به دوش بکشند!

كتاب در راستاي سياست‌هاي رييس‌جمهور تدوين شده است

سرعت تدوين و انتشار این کتاب نشان مي‌دهد كه اين كتاب،‌در راستای سیاست‌های رئیس جمهوری، در رابطه با سیاست "دو بچه کافی نیست"، منتشر شده است و در واقع شايد بتوان گفت،‌ عدم وجود فصلي كه به بهداشت جنسي و راههاي مقابله با بارداري پرداخته باشد ،‌مي تواند اين ادعا را ثابت كند البته در اين كتاب تاکید مستقيمي بر تعداد فرزندان نشده است اما در عين حال تشويق بر فرزندآوری در اين كتاب به وضوح به چشم مي خورد اما زمان آن را بعد از اينكه جوانان توانستند زندگي مستقل تشكيل دهند، موكول كرده است.

همچنین در این کتاب سنت‌شکنی‌هایی هم صورت گرفته است، نويسنده بر خلاف بسیاری از توصیه‌هایی که در رابطه با سن دختر و پسر وجود دارد و همواره گفته شده كه سن پسر بايد در ازدواج از سن دختر بيشتر باشد،‌اين مساله را رد كرده است. افروز در اين كتاب گفته است:" اين باور كلي و كليشه‌اي هرگز نمي تواند به عنوان يك انديشه علمي و جهان شمول در گستره جهان قابل تعميم باشد ،‌يعني نمي توان به طور مشخص بر كوچك‌تر بودن سن دخترها به هنگام ازدواج توصيه و تاكيد كرد.

او ‌معتقد است که سن شناسنامه‌اي ملاك مناسبي براي تشخيص تفاوت سني دختر و پسر نيست و دختراني كه ظاهر آنها كمتر از سن‌شان نشان مي‌دهد و از شرايط روحي مناسبي هم برخوردار هستند،‌ ‏‌مي‌توانند با پسراني كوچك‌تر از خود ازدواج كنند.

همينطور در اين كتاب،‌ عنوان شده است كه دختران تحت شرايط خاص و با استفاده از واسطه‌هاي مورد اعتماد مي تواند علاقه خود را به صورت غير مستقيم به پسران ابراز كنند تا در صورت وجود شرايط لازم ازدواج بين دو جوان شكل بگيرد. افروز در اين كتاب به دختران توصيه كرده است كه هرگز به صورت مستقيم از پسري خواستگاري نكند چون با توجه به شرايط روحي و رواني و آنچه در سرشت دختر و پسر وجود دارد،‌ خواستگاري مستقيم دختران از پسران صحيح نيست.

البته ذكر اين نكته هم ضروري است كه افروز در اين كتاب،‌ فصل هايي را به مباني روان‌شناسي ،‌اصول و معيارهاي همساني و كفويت در زوجيت و ويژگي هاي جوانان داوطلبان ازدواج پرداخته است.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو