ايران از جمله كشورهايي است كه هميشه در آن پديدههاي نادر و درعين حال متفاوت رخ ميدهد. يكي از همين پديدهها منطقه آزاد كيش است كه عدم ثبات مديريت و انحراف ازاهداف تاسيس آن، صداي همه را درآورده است.
به عبارتي ميتوان گفت كه در حال حاضر نحوه تغيير مديران در منطقه كيش به سناريويي تبديل شده است كه در اين منطقه آزاد همه از آن سخن ميگويند. در حال حاضر اين پرسش براي فعالان اقتصادي مطرح است كه چگونه در همين چند سال گذشته يا به عبارتي از زماني كه دولت نهم حضور خود را كليد زده است تا به امروز صندلي مديريت در كيش چهار مرتبه دست به دست شده است؟
شهروندان كيش چند روز پيش، پس از نه ماه مديريت جديد روي كار آمده در اين منطقه، در يك صبح بهاري مطلع شدند كه مديري ديگر، مستاجر جديد ساختمان سفيد رنگ منطقه آزاد كيش شده است، در حالي كه آنان خود را با برنامههاي مدير از كار بركنار شده عادت داده بودند.
تغييرات مداوم مديران منطقه آزاد كيش، خود به معضلي در اين منطقه تبديل شده به طوري كه جزيره مرجاني و كوچك كيش شاهد تغييرات مديريتي به صورت ساليانه و حتي در فاصلهاي كمتر ازيك سال بوده است. با اين همه مسئولان ميگويند: ”اين تغييرات در راستاي شكوفايي و توسعه منطقه صورت ميگيرد!”
تغييرات پيدرپي مديريت منطقه آزاد كيش در دو دولت نهم و دهم، به طور عيني نشان ميدهد كه شمار گردشگران داخلي و خارجي، مقدار سرمايهگذاريهاي داخلي و خارجي و حتي ورود كالاهاي خارجي به اين جزيره از روند روبه كاهشي برخوردار بوده است. آمارها به تازگي از اضافه شدن تنها دو هزار تخت در طي پنج سال گذشته به مجموع تختهاي كيش خبر ميدهند.
4 سال، 4 مدير عامل؟!
مردم كيش و مسافراني كه همواره باد شرجي اين جزيره به همراه بوي دريا صورتشان را نوازش ميداد، شايد ديگر نتوانند مانند گذشته با آن آرامشي كه صورت خود را براي نوازش به دريا ميسپردند، بسپارند.
افسون جزير كيش موضوعي است كه مردم و حتي مسافران را گرفتار مشكلات متعدد كرده است، افسوني كه ناشي از سوء مديريت و است از عدم برنامهريزي مسئولان ناشي ميشود.
معلوم نيست هدف مركز نشينان از انجام اين همه تغيير و جابجايي در مديريت كيش چيست؟ كيش كنوني به مانند يك درخت جوان، اما فرسوده و در خود فرو رفته با كيش رو به توسعه در دولت اصلاحات خيلي فرق كرده است.
حسين شيرازي منش، رييس هيات مديره سنديكاي صاحبان صنايع كيش فرياد مي زند:” واقعيت اينجاست! كيش روبه آنچه كه ما نميخواهيم پيش ميرود.” شيرازيمنش مرد سالخورده اي است، گرچه با خونسردي سخن ميگويد، اما معتقد است كه كسي جز شهروندان كيش كه كاري از دستشان بر نميآيد صداي او را نميشنوند:”در 4 سال گذشته ما شاهد حضور 4 مدير عامل بوديم.
شايسته كه كمتر از سه سال (دوره قانوني)،مددي 14 ماه، كريمي 8 ماه و اينك محبي عهده دار مسووليت سازمان بودهاند.” وي ادامه ميدهد:” بر اساس اين روند اميد ما براي حضور حداقل يك دوره 3 ساله مدير عامل جديد نيز بسيار كمرنگ است.”
طلايترين دوران كيش، در دولتهاي سازندگي و اصلاحات
نگاهي به تاريخ منطقه آزاد كيش در دوران دولتهاي سازندگي و اصلاحات، تداعي كننده ثبات مديريتي در اين دو دوران است كه به گفته شهروندان و فعالان اقتصادي كيش، طلاييترين دوران اين جزيره تاكنون بوده است.
اين گفته شيرازي منش كه ”دوره طولاني مسئوليت مديران عامل سازمان در دو دوره ياده شده، دوره درخشان تاريخ جزيره بوده است”حالا در برابر” ناكارآمدي دوران كوتاه مدت مديريتي دولتهاي نهم و دهم در اين جزيره” معنا مييابد.
كيش، كارواني كه در راه مانده است
شايد بتوان جزيره كنوني كيش را به مانند اتوبوسي تشبيه كرد كه نه داراي سيستم خنك كننده است و نه برخوردار از يك راننده شش دانگ. يعني اتوبوسي كه در راه ميماند و گرماي طاقت فرسا به همراه شرجي بسيار زياد سرنشينان آن را كلافه كرده و در چهره آنان نيز اثري از شادماني و اميد نسبت به رسيدن به مقصد ديده نميشود.
چنين اتوبوسي مملو از مشكلات ريز و درشت است. مانند جزيره كيش كه” عدم جذب سرمايههاي خارجي، ناموفق بودن در ايجاد فرصتهاي شغلي جديد، عدم كسب درآمد ارزي و افزايش واردات به جاي صادرات، نا موفق بودن در جذب نقدينگي سرگردان داخلي براي كمك به مهار تورم و كاهش توريست از عوامل اصلي ناكارآمدي مديريت بيثبات آن در طي 4 سال گذشته بوده است.” اين سطور گفتههاي منتقداني است كه نسبت به وضعيت به وجود آمده در كيش به برنامهريزان اقتصادي هشدار ميدهند.
تنزل مديريت كلان اين مناطق از شوراي عالي به " مركز امور"
با آغاز به كار دولت نهم، برخي مناطق آزاد از جمله كيش و در صدر آن، دبيرخانه شوراي عالي مناطق آزاد تجاري و ويژه اقتصادي، پذيراي مديراني برآمده از شهرداري شدند كه همچون رئيس دولت اصولگراي نهم، سابقه فعاليت با سيستم شهرداري استان تهران را داشتند.
همچنين علاوه بر نمايندگان مجلس، مديران استاني نيز با اعمال دخالت در فعاليتهاي مناطق آزاد مذكور، در بركناري و يا فعاليت مديران اين مناطق دخيل بودند.
يكي از مسائلي كه با آغاز به كار دولت دهم در حوزه كلان مناطق آزاد رخ داد و ميتواند منجر به پايين آمدن نقش و جايگاه اين مناطق شود، تنزل مديريت كلان اين مناطق از شوراي عالي به " مركز امور" است.
تا پيش از اين دبير اسبق شوراي عالي مناطق آزاد، همواره از ارتقاء جايگاه كلان اين نهاد به سازماني مستقل خبر ميداد اما امروز شاهد تنزل جايگاه اين مركز هستيم.
با آغاز به كار فعاليت دولت دهم، "حميد بقايي"، كه در دولت نهم به عنوان قائم مقام سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به دولت خدمت ميكرد، به عنوان سرپرست مركز امور مناطق آزاد انتخاب شد كه اين مسئله به نوبه خود نگراني برخي از مديران صنايع مستقر در مناطق آزاد را در خصوص جايگزيني رويكرد توريستي به جاي عملكرد صنعتي و تجاري اين مناطق، به همراه داشته است.
عدم ثبات مديريتي، خروج سرمايههاي داخلي و خارجي از كيش
شايد ضعف مديريتي يكي از مهمترين مسائل زيربنايي و چالشي مناطق آزاد كشور باشد، اما تنها مشكل اين مناطق منوط به مسئله مديريتي نيست. به اعتقاد كارشناسان عدم ثبات در مديريت موجب شده تا بسياري از مسائل جانبي ديگر در اين جزيره تحت تاثير قرار بگيرد.
” شفاف نبودن قوانين و مقررات و وجود ابهامات قانوني، وجود نهادها و ساختارهاي موازي تصميم گيري، نبود ثبات در رويهها و مشخص نبودن نهادهاي حقوقي اثر بخش از مهمترين مشكلات كاهش سرمايه گذاري خارجي در كيش است.” منتقدان روند فعاليت منطقه آزاد كيش را بسيار نامطلوب ذكر كردهاند و آن را حاصل عدم نگرش بلند مدت در توليد ملي ميدانند.
كمرنگ شدن نقش توليد و صادرات در مناطق آزاد و به خصوص كيش، موجب شده كه نه تنها سرمايهگذاران خارجي تمايلي به سرمايهگذاري در مناطق آزاد ايران و كيش نداشته باشند، بلكه سرمايهگذاران ايراني را نيز به خارج ساختن سرمايههاي خود به سمت جزاير حاشيه خليج فارس هدايت كرده است.
از دست دادان جايگاه گردشگري كيش در صورت تداوم روند فعلي
نبود يك برنامه كامل و منسجم و در عين حال جامعنگر باعث شده است كه معضلات منطقه آزاد كيش علاوه بر عدم ثبات مديريتي، در برنامههاي تدوين شده براي اين جزيره نيز ابهاماتي ايجاد شود.
در اين زمينه بايد اذعان كرد كه جزيره كيش به سبب ساختار گردشگري نتوانسته است به سوي پردازش سرمايهگذاري و صادرات برود و به گونهاي اين روند تداوم يافته كه جزيره زيباي كيش براي پردازش جهانگردي مناسب نباشد.
تبديل شدن روياهاي زيبا به خاكستر
شايد رويايي كه دولتمردان تكنوكرات در روزگار آغاز ايجاد مناطق آزاد به ويژه براي كيش، ترسيم كرده بودند، اكنون تنها خاكستري از آن بر جاي مانده است. نميتوان به طور دقيق ذهن دولتمردان آن روزگاران را خواند اما آنچه كه از اسناد به دست آمده، شايد دولت سازندگي، تاسيس مناطق آزاد را بر اساس ماكت چيني و تبديل آنها شبيه شانگهاي در شرقيترين منطقه چين و در كنار آبهاي اقيانوس آرام بوده است.
شانگهاي كه در كنار رودخانه بزرگ هوانگ يو در جنوب شرق چين واقع است در حال حاضر هشتمين شهر بزرگ جهان و يكي از مدرن ترين شهرهاي جهان به شمار مي رود. كيش حتي در برابر جبل علي منطقه اي كوچك از شيخ نشين دبي نيز زانو زد تا آخرين پرده هاي نمايش روياهاي كيش به پايان برسد.
احتمال مبتلا شدن مدير جديد به سرنوشت مديران قبلي
اصرار مديران منصوب شده به كنار رفتن از مقام خود، نكتهاي است كه در تغيير مديران كيش برجسته است و خود نمايي ميكند. ”همه مديران خودشان نيز اصرار به رفتن داشتند، زيرا معتقد بودند كه حيطه اختياراتشان با مسووليت واگذار شده تناسب ندارد.” شايد دبير كل انجمن سرمايهگذاران و كارآفرينان جزيره كيش با گفتن اين جمله، معماي حل نشده بركناري مديران عامل كيش را تا حدودي برايمان آسان كند.
بر اساس اختيارات قانوني مناطق آزاد مصوب مجلس، مديران مناطق از اختيار تام برخوردار بوده و به مثابه يك دولت كوچك، مديران آنها مسووليتهاي فراواني را بر عهده دارند. اين را حتي بقايي نيز تاييد ميكند اما در اجرا چنين نيست و اين مديران داراي محدوديتهاي بسيار زيادي بوده به گونهاي كه دبير خانه شوراي عالي مناطق آزاد و كارشناسان آن به مدير عامل سازمان دستور ميدهند!
حسين شيرازي منش ضمن انتقاد از اين گونه عملكرد اجرايي، به تغيير شوراي عالي مناطق آزاد به مركز امور مناطق آزاد اشاره ميكند و ميگويد:” اين تغيير نبايد دليل كاهش اختيارات مدير عامل سازمان منطقه آزاد باشد چرا كه اصل قانون مناطق آزاد كه در مجلس و توسط نمايندگان مصوب شده است تغييري نكرده است.”
وي ادامه مي دهد: ”با اين شرايط ما نگران هستيم كه مدير عامل جديد هم با همين مشكل مواجه شود چرا كه اختيارات مدير عامل سازمان منطقه آزاد با مسووليتهاي محوله تناسب ندارد. در صورتي كه مدير عامل بايد از اختيارات و اقتدار لازم برخوردار باشد.”
اعتراض فعالان اقتصادي نسبت به تغييرات مداوم مديريتي در كيش
طي روزهاي گذشته و به دنبال تغيير و تحولات در راس هرم مديريت سازمان منطقه آزاد كيش، تجار، بازرگانان و جوامع صنفي جزيره كيش مراتب اعتراض خود را نسبت به تغييرات مداوم و عدم ثبات مديريت در جزيره كيش اعلام كردهاند.
ركود و كاهش رشد سرمايهگذاري موجب نگراني اين گروهها شده است، به گونهاي كه اعتقاد دارند حضور چهار مدير در طي 4 سال به طور كامل با قانون مناطق آزاد تناقض دارد.
حسين شيرازي منش، فعال اقتصادي و دبير كل انجمن سرمايهگذاران و كار آفرينان جزيره كيش با انتقاد از عدم ثبات مديريت در اين جزيره، ميگويد:” ما نسبت به دو مسأله اصلي معترضيم، اول تعويض و تغيير مديراني است كه مردم از آنها راضي هستند و دوم معرفي مدير عامل سازمان منطقه آزاد آن هم در يك جلسه داخلي و دورن سازماني.!”
وي با بيان اين كه تغييرات مداوم، آثار سوء و جبران ناپذيري به دنبال داشته و سرمايهگذاران بخش خصوصي را با مشكل مواجه كرده است ادامه ميدهد:” در اين جا تعامل با بخش خصوصي يك اصل گريز ناپذير و ضروري است، زيرا بخش خصوصي فعاليتهاي چشم گيري در سطح جزيره دارد.”
يك فعال ديگر بخشخصوصي در جزيره كيش در پاسخ به اين سئوال كه واكنش شما از تغييرات پيدرپي چيست، اظهار ميدارد:” بحث اصلي بخش خصوصي، تغيير مداوم مديران است زيرا ما تبعات ناشي از آن را ملموستر از ديگران درك ميكنيم.”
اين فعال بخشخصوصي ادامه ميدهد:” تقاضاي ما اين است كه قانون مصوب مناطق آزاد اجرا شود و نگاه به همه مناطق نگاه ملي باشد، خواسته اجرايي قانوني است كه در مجلس به تصويب رسيده است. چرا كه ما معتقديم قانون مصوب مناطق آزاد تمام موارد لازم را براي ادامه كارآمدي اين گونه مناطق تعريف و اختيارات لازم را تفويض كرده است.”
روياهاي كيش در محاق
هر چند كه شايد كيش يكي از زيباترين و جذابترين جزيرههاي واقع در آسيا و حتي جهان باشد و استعداد لازم جهت مركزيت خاورميانه را دارد، اما هنوز برنامهريزان به اين اجماع نرسيدهاند كه حضور بخش خصوصي در كنار مديريت با ثبات مي تواند زمين هاي رشد و شكوفايي اين منطقه زيبا و كوچك را فراهم كند.
مناطق آزاد و به ويژه كيش از ابتداييترين موضوع كه همانا برنامهريزي و داشتن ثبات در مديريت است به دليل عدم انسجام برنامههاي ساختاري دولت در رنج هستند، حال بايد پرسيد كه چگونه بايد انتظار داشت كه كيش خود را جايگزين جبل علي در منطقه بكند؟
عدم تجمع و هماهنگي مجموعه ابزارهاي نرم افزاري(كليه قوانين ومقررات و امتيازها) و سخت افزاري( زير بناها، راه، آب، برق و ارتباطات) موجب شده تا مولفههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي و همچنين اجماع باورها و روياهاي كيش در محاق فرو رود. اين واقعيتي است كه امروز تصوير آن روي نگين خليج فارس حك شده است؛ نگيني كه ميگويند از سياستها و برنامهريزيهاي دولتي طي چند سال گذشته رنج بسيار برده است.