bato-adv
کد خبر: ۳۵۹۹۶۹

چرا اصولگرايان روحانی را تخریب می‌کنند؟

كليد واژه‌هاي آنها پيش و پس از برجام تغييري نكرده است. «ملامت» دولت در هر كنش و واكنشي سرلوحه كار همه تريبون‌داران اين جريان است. براي اين ملامت‌گري هم از هيچ چيز دريغ نمي‌كنند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۳ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷

رسانه‌هاي اصولگرا در يك هفته گذشته بيش از ١٠٠ تيتر ضد دولت در صفحات اول خود منتشر كرده‌اند.

به گزارش اعتماد، «تعامل با جهان» وجه مميز دولت روحاني با سلف خود بود. از همين روي «مذاكرات هسته‌اي» در قالب توافقنامه «برجام» بخش اعظمي از ديپلماسي دولت يازدهم و دوازدهم را به خود اختصاص داد. موضوعي كه مخالفان داخلي‌اش تعدادي اندك با صدايي بلند بودند.

پس از خروج امريكا از برجام اما مشخص شد تنها مساله مخالفان با دولت، «برجام» نيست چه آنكه آنها با برجام يا بدون برجام قدم در راه تضعيف دولت گذاشته‌اند. اين گزاره را مي‌توان از لا‌به لاي اظهارنظر‌هاي‌شان دريافت. همان‌هايي كه پيش از امضاي توافق «برنامه اقدام جامع مشترك» هيهات سر دادند كه توافق آنقدر يكجانبه تدوين شده است كه امريكا هرگز حاضر نيست از چنين توافقي كه تنها نفع كشورهاي غربي در آن لحاظ شده و موجبات تضعيف برنامه هسته‌اي ايران را فراهم مي‌كند، ‌خارج شود و برجام را نه يك بازي برد- برد بلكه باخت مسلم ايران در عرصه بين‌المللي توصيف كردند، پس از خروج رسمي امريكا از توافق نيز اين اتفاق را قابل پيش‌بيني توصيف كردند و از مسلم بودن بدعهدي امريكا سخن گفتند. به هر روي چرخش محسوس در مواضع‌شان آنقدر بزرگ بود كه به راحتي به چشم مي‌آمد.

كليد واژه‌هاي آنها پيش و پس از برجام تغييري نكرده است. «ملامت» دولت در هر كنش و واكنشي سرلوحه كار همه تريبون‌داران اين جريان است. براي اين ملامت‌گري هم از هيچ چيز دريغ نمي‌كنند. خواه يكصد تيتر طي ٨ روز پس از خروج امريكا از برجام تنها در روزنامه‌هاي‌شان منتشر كرده باشند، خواه بيانيه‌هايي كه در آن اقدامات دولت به عبور از خطوط قرمز نظام و رهبري توصيف شده و از رييس‌جمهوري خواسته مي‌شود بابت پايان برجام كه از سوي امريكا رقم خورد، عذرخواهي كند.

اصولگرايان به لطف رسانه‌ها و خطباي‌شان هر روز در پمپاژ نااميدي و القاي شكست مطلق دولت سنگ تمام مي‌گذارند. نااميدي‌اي كه يك بار در قالب اعتراضات برنامه‌ريزي شده دي ماه در مشهد كليد خورد و يك روز در قالب برجام ظهور و بروز داد. اصولگراياني كه ٨ سال زمامداري كشور را برعهده داشتند حالا براي اينكه گرد فراموشي بر روي مديريت ٨ ساله‌شان بپاشند و فرصت پرسشگري در مورد مديريت سابق را از مردم سلب كنند تنها به دولت مستقر چشم دوخته و منتظر هر حركتي هستند تا دولتمردان را به چالش بكشند.

آنها علاوه بر تضعيف دولت و به ويژه برهم زدن تمركز روحاني با تيترها و تيرهايي كه به قلب و مغز دولت روانه مي‌كنند، تلاش دارند تا سقف مطالبات اقتصادي مردم را هر روز افزايش دهند. مطالباتي كه گرچه حق مسلم راي‌دهندگان و مردم است اما با توجه به جميع شرايط اقتصادي و سياسي داخلي و همچنين بحران‌هاي منطقه‌اي و بحران‌هاي بين‌المللي محقق شدن آنها نه تنها زمان‌بر خواهد بود كه براي حل و فصلش نياز به اجماع ملي و هم‌افزايي همه نهادهاي درون قدرت دارد. البته اين جريان با بالا نگه داشتن سطح مطالبات اقتصادي درصدد هستند تا راه و روند پشيمان‌سازي و نااميدي مردم را كه سم مهلك منافع ملي و امنيت ملي است، پيش ببرند.

آنها تصور مي‌كنند كه شايد با همين بحران‌هايي كه به قول بهزاد نبوي از هر ٩ روز در دولت خاتمي به هر ٩ ساعت در دولت روحاني رسيده است، روز به روز به از كارافتادگي دولت منجر شود و ماحصلي سياسي براي شان داشته باشد.

شايد افق آنها ١٤٠٠ است. چشم‌اندازي كه قريب به ٣ سال براي رسيدن به آن زمان دارند. پيروزي خود را در شكست دولت مي‌دانند. برخورد جرياني و جناحي با بحراني بين‌المللي نشان مي‌دهد كه آنها بيش از نگاه و رويكرد منافع‌ ملي، تنها در فكر رويارويي با روحاني هستند تا تمركز دولت را برهم زده و با به راه انداختن جنگ رواني داخلي، فرصت‌ دولت را براي رسيدگي به كار ويژه‌هاي خود محدود كنند.

حال سوال اينجا‌ست كه با وجود حمايت‌هاي رهبري نظام از دولت در عرصه سياست خارجي و با تدابير ايشان در به سرانجام رسيدن برجام و البته رهنمودهاي پس از خروج امريكا از اين توافق، چرا همچنان عده‌اي بر طبل تفرقه مي‌كوبند و تلاش دارند حيثيت دولت دوازدهم زير سوال برود، به واقع مخرج مشترك تيترهاي ضد دولت منتخب ملت چيست؟

مجله خواندنی ها
مجله فرارو