محمد ماکویی؛ دورهمی هم به فرموده جناب مهران خان مدیری تمام شد و روسیاهی به آنهایی ماند که بر خلاف ایشان به نیمه بالای مسائل کاری نداشتند!
به این بهانه بر آن شدیم که با پیش کشیدن برخی مسایل (که نمی دانیم در زمره نیمه بالا قرار دارند یا به بخشهای پایینی مربوط میباشند) از عناصر اساسی دورهمی که کمتر مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرند ذکر خیری به میان آورده باشیم.
کف و خنده از عناصر اصلی برنامه دورهمی به شمار رفته و بدون آنها برنامه به سبک و سیاق مورد علاقه برنامهریزان مجموعه و دوستداران مهران مدیری پیش نمیرفت.
کف معمولا به قصد تشویق و ترغیب مهران مدیری, بازیگران و میهمانان برنامه مورد استفاده تماشاگران حاضر در صحنه قرار میگرفت. به عنوان مثال وقتی عادل فردوسیپور عنوان مینمود که بزودی پی اچ دی خود را خواهد گرفت صدای کف زدن حضار صحنه را پر کرده و به عادل پیغام "دمت گرم" را میرساند.
خندههای حضار هم بیش از هرچیز از نوع برنامه دورهمی، که جنبه طنز داشت، نشات میگرفت. خوبی این خندهها این بود که کمک حال کارهای مهران مدیری، دوستان و میهمانان گرانقدر برنامه شده و با انتقال ویروس شادی به تماشاگرانی که از طریق گیرندههای تلویزیونی پای دورهمی مینشستند، آنهایی که تماشای برنامه را جذاب و مفرح نمیدیدند را هم متبسم و لبخند به لب مینمود.
اگر برنامهریزان و دست اندرکاران دورهمی به تماشاگران حاضر در صحنه اجازه میدادند که کار خودشان را بکنند هیچ مشکلی پیش نمیآمد و کارها به نحو احسن جلو میرفت. به عبارت دیگر اگر مردم با شنیدن خبر موفقیت یک میهمان کف مرتب و درست و حسابی میزدند و یا با مشاهده حرکات شادی آور یک کمدین، قهقهه خنده سر میدادند دورهمی به بهترین شکل ممکن حرکت مینمود.
متاسفانه به نظر میرسد که نگرانی مسئولین و دست اندرکاران برنامه از اینکه مردم در مواردی که باید یک کف مرتب بزنند سکوت اختیار نمایند و در مواردی که باید با خنده سالن را بترکانند اخم بر چهره جاری سازند کار دست برنامه داده و مردم را نه به میل خود که به تاسی از دو سه نفری که استارت خنده و کف را میزدند وادار به ارائه عکس العمل مناسب مینمود.
اگر بخواهیم با دید منطقی به ماجرا نگاه کنیم متوجه می شویم که گاه این واکنش مناسب، آنقدر نامناسب و نابجا میشد که میهمان برنامه نه متوجه "برای چه کف می زنند؟" میگشت و نه پاسخ درستی برای "چرا خندیدند؟" پیدا میکرد.
واقعا اینکه میهمان برنامه وقتی از حماقتهایی که کرده و دسته گلهایی که آب داده حرف زده و با تشویق گرم و صمیمی حضار مواجه میشد را چگونه باید ارزیابی نمود؟
آیا معنای کف زدن حضار این بود که دوست داشتند این حماقتها ادامهدار و مستدام باشد و یا حضار میخواستند بگویند که چون زیاد به شنیدن سخن دروغ عادت کردهاند، راستگویی میهمان را شایان تعریف و تمجید و یک کف مرتب دیدهاند؟
اگر اولین گزینه، پاسخ صحیح باشد آیا میهمان حق نداشت شاکی و ناراضی از استودیو خارج شود؟ در صورت درست بودن گزینه دوم هم این سوال پیش نمیآمد که دورهمی بیشتر جای آدمهای موفق بود یا صحنه حضور انسانهایی میگشت که هر چند زیاد اشتباه میکردند، در عوض وقتی پای دورهمی و مهران مدیری پیش می آمد راستش را میگفتند؟
از کف نابجا بدتر خندههای بیجا بود که بسیاری از میهمانان گرامی را گیج اینکه واقعا چه اتفاقی افتاده بود مینمود. برای مثال وقتی عادل فردوسیپور در برابر سوال مهران مدیری جملهای که "دختر خاله" داشت را برزبان آورد، حضار خنده درست و حسابی نموده و عادل را گیج اینکه کدام حرف مگو را بر زبان رانده است نمودند. بدتر از این وقتی بود که خنده بیجای حضار حوصله فردوسیپور پر حوصله را سر برده و او را به بیان "چی شد؟" کشاند و جالب این بود که پاسخ این سوال نه در دستان مهران مدیری بود و نه در اختیار حاضرین صحنه و آنهایی که از پای گیرندههای تلویزیونی برنامه را تعقیب می کردند قرار داشت (احتمالا کسی به جوک بغل دستی با صدای بلند خندیده بود و بخوبی به حاضرین در صحنه پیغام "بخندید" را مخابره نموده بود)
درست است که به قول مهران مدیری "هر آمدنی رفتنی دارد" و "برخی از اتمام برنامه ناراحت شدند و بعضی در دل کاش زودتر میرفتید" گفتند. با این حال کاش در برنامهای که حضار با هم و نه به هم می خندیدند، مهران مدیری کمی تلاش میکرد که حاضرین در صحنه را ترغیب نماید که وقتی خندهشان گرفت خندیده و چندان کاری به خنده بغل دستی و یا خدای ناکرده فرمان لیدرهایی که از اتاق فرمان برنامه میگرفتند نداشته باشند!؟