bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۳۵۶۹۳

مثلث واشنگتن، تل‌آویو و ریاض

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۶ - ۱۶ آبان ۱۳۹۶
علاءالدین غروی، استاد دانشکده روابط بین‌الملل در روزنامه شرق نوشت:

قرار بود نوشتار حاضر بر بحران در روابط قطر و عربستان سعودی و تلاش میانجیگرانه شیخ کویت برای حل این بحران متمرکز شود، ولی مسئله غیرمنتظره استعفای سعد الحریری، نخست‌وزیر لبنان و ایجاد یک بحران جدید در خاورمیانه بسیار حساس، باعث شد تا ضمن بررسی وضعیت روابط ریاض و دوحه و مسئله میانجیگری کویت، نگاهی هرچند کوتاه به مسئله لبنان افکنده شود. بدون شک، در هر دو مسئله آفریننده بحران عربستان است که تلاش می‌کند با ایجاد جبهه‌ای در برابر ایران به اهداف توسعه‌طلبانه خود دست یابد. بحران روابط میان دولت‌های سعودی و قطر به‌عنوان دو کشور کلیدی شورای همکاری خلیج‌فارس با وجود تلاش‌های میانجیگران منطقه‌ای (عمدتا کویت) و بین‌المللی (آمریکا) هنوز راه به‌جایی نبرده و همچنان جنگ سرد سیاسی در پایتخت‌های این دو کشور ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج‌فارس ادامه دارد.

با عنایت به پیش‌آگاهی خوانندگان فرهیخته روزنامه «شرق» درباره پیشینه این اختلاف، در این نوشتار صرفا به ذکر چند نکته درباره علل پایداری بحران و تلاش‌های میانجیگرانه دوستان طرفین دعوا اشاره‌هایی می‌شود.
 
١- باید این نکته مهم را در نظر داشت که بدون شک، علت اصلی بروز این بحران کم‌سابقه در میان اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس، برتری‌طلبی حکام عربستان سعودی (به تعبیر نگارنده مرد بیمار خاورمیانه) است که سرمست از درآمدهای کلان نفتی، تاب تحمل بازی‌های سیاسی بسیار ظریف قطر و ایفای نقش مستقلانه این کشور در امور منطقه را ندارند. حکام سعودی با بازیگری محمد‌ بن‌سلمان، ولیعهد جوان و جویای نام این کشور که بنا بر شواهد و قرائن، با استفاده از بیماری و کهولت سن پدر کنترل کار‌ها را به دست گرفته است، انتظار نداشته و ندارند اطاعت بی‌چون‌وچرا از برادر بزرگ‌تر خدشه‌دار شده و قطر، ضمن بهره‌وری از شبکه تلویزیونی الجزیره و نیز ثروت کلان ناشی از فروش گاز، بازی مستقلانه‌ای در امور منطقه داشته باشد.
 
٢- پس از مقاومت قطر در برابر تحریم‌های همه‌جانبه عربستان، امارات متحده عربی، مصر و بحرین که بدون شک در صورت همکاری‌نکردن جمهوری اسلامی ایران می‌توانستند این کشور را فلج کرده و درنهایت تسلیم ریاض کنند، دولت ترکیه موقعیت را مناسب دانسته و به‌اصطلاح از آب‌های گل‌آلود ماهی‌گرفتن آغازید و نیروی نظامی به قطر اعزام و تلویحا اعلام کرد از حاکمیت قطر دفاع خواهد کرد. یقینا خوانندگان، دعوای معروف مربوط به روابط خاص اخوان‌المسلمین با دولت ترکیه و حوادث مصر را به یاد دارند (پیوستن مصر و ژنرال السیسی به این ماجرا نیز به این دلیل است) و نیک می‌دانند فلاکت سیاسی- اقتصادی مصر و وعده کمک مالی ریاض باعث شد تا مصر خود را وارد دعوای خانگی شیوخ منطقه کند.

وزیر خارجه قطر به‌تازگی در مراکش اظهار کرد: ترکیه به‌عنوان یک بازیگر مهم منطقه‌ای و نیز متحد و شریکی قوی برای قطر باقی خواهد ماند.
 
٣- دولت کویت که از آغاز بحران، خود را از اعلان جنگ سیاسی علیه قطر دور نگاه داشته، اکنون به‌‌عنوان میانجی وارد صحنه شده تا به قول خودش اعضای خانواده شورای همکاری را دوباره به هم نزدیک کند. با وجود موضع شدید و خصمانه امارات متحده عربی علیه قطر که اخیرا با شرکتی (در ارتباط نزدیک با استیو بنون، مشاور استراتژیک پیشین ترامپ) قراردادی منعقد کرده تا جنگ رسانه‌ای با استفاده از رسانه‌های اجتماعی، علیه دولت قطر راه‌ اندازد و این کشور را در چشم دولت‌های غربی بی‌اعتبار کند شیخ کویت جانب احتیاط در پیش گرفته تا بتواند از فروپاشی شورای همکاری جلوگیری کند. بحرین کوچک نیز برای عقب‌نماندن از قافله، گاهی سنگی پرتاب می‌کند! و پادشاهش که از ریاض دستور می‌گیرد، اعلام می‌کند در همایش‌هایی که حکام قطر حضور داشته باشند، شرکت نخواهد کرد. ‌ولی شیخ‌صباح‌الاحمد الصباح، امیر کویت، نگران ازهم‌پاشیدگی شورای همکاری است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و برای مقابله با امواج انقلاب و جلوگیری از تأثیر آن در شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس با تلاش سعودی‌ها تأسیس شد. شیخ‌صباح اعلام خطر کرده که ازهم‌پاشیدگی شورا، آخرین پایگاه همکاری عربی را از میان خواهد برد. او در پارلمان کویت گفت: ما باید از خطرات بالاگرفتن بحران آگاه باشیم چراکه ممکن است بحران گسترش یابد.
 
٤- با استعفای سعد حریری، نخست‌وزیر جوان لبنان، که در سال ٢٠١٦ با توافق نهایی ایران و عربستان پست نخست‌وزیری را برای بار دوم بر عهده گرفته بود، به‌نظر می‌رسد مهندسی ایجاد بحران دائم در خاورمیانه که از بحران سوریه کلید زده شد، وارد فرایند جدیدی شده است؛ فرایندی که آمریکای ترامپ، اسرائیل و عربستان سعودی شرکای اصلی این برنامه شوم و ویرانگر برای خاورمیانه‌ای هستند که در ماه‌های اخیر با شکست‌های فاحش داعش و سایر گروه‌های‌های تروریستی تکفیری- وهابی در سوریه و عراق به ثبات و آرامش نزدیک می‌شد.
سعد حریری که متولد ریاض است و گذرنامه سعودی در جیب دارد، با تشویق‌ها و فشارهای محمدبن‌سلمان، دوست جوان سعودی خود استعفای خود را در ریاض اعلام می‌کند تا گشوده‌شدن یک فصل دیگر از بحران و درگیری و نیز درافتادن با ایران در این مقطع تاریخی کلید بخورد.
 
٥- بدون شک، تقابل با ایران قدرتمندشده از شکست پروژه تقسیم سوریه و عراق به دست داعش و نیز قدرت‌یافتن حزب‌الله در منطقه و نقش مهمی که در شکست گروه‌های تروریستی ایفا کرد، از علل اصلی استعفای سعد حریری است. روزنامه گاردین خبری را که از حلقه افراد نزدیک به اوباما به بیرون درز کرده، منتشر کرده است. براساس این خبر، «پیش از استعفای حریری، برخی از مقامات سابق دولت اوباما گفته بودند که یک‌سری پیام‌هایی برای هماهنگی میان ریاض و واشنگتن برای مقابله نظامی با ایران دریافت کرده‌اند و اعلام استعفای حریری به این نگرانی‌ها افزوده و خطر مقابله نظامی اسرائیل با حزب‌الله را افزایش داده است».

طبعا دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید با دقت و حساسیت این وضعیت را مورد توجه قرار دهد و ضمن رایزنی با کشورهای همسو در حل‌وفصل مسائل سوریه، عراق و اقلیم کردستان، مانند روسیه و ترکیه و نیز گرفتن هرگونه بهانه از دشمنان قسم‌خورده کشور عزیزمان با اقتدار کامل نقشه‌های شوم ضدایرانی و ضدمنطقه‌ای را خنثی کند.

قرار بود نوشتار حاضر بر بحران در روابط قطر و عربستان سعودی و تلاش میانجیگرانه شیخ کویت برای حل این بحران متمرکز شود، ولی مسئله غیرمنتظره استعفای سعد الحریری، نخست‌وزیر لبنان و ایجاد یک بحران جدید در خاورمیانه بسیار حساس، باعث شد تا ضمن بررسی وضعیت روابط ریاض و دوحه و مسئله میانجیگری کویت، نگاهی هرچند کوتاه به مسئله لبنان افکنده شود. بدون شک، در هر دو مسئله آفریننده بحران عربستان است که تلاش می‌کند با ایجاد جبهه‌ای در برابر ایران به اهداف توسعه‌طلبانه خود دست یابد. بحران روابط میان دولت‌های سعودی و قطر به‌عنوان دو کشور کلیدی شورای همکاری خلیج‌فارس با وجود تلاش‌های میانجیگران منطقه‌ای (عمدتا کویت) و بین‌المللی (آمریکا) هنوز راه به‌جایی نبرده و همچنان جنگ سرد سیاسی در پایتخت‌های این دو کشور ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج‌فارس ادامه دارد.

با عنایت به پیش‌آگاهی خوانندگان فرهیخته روزنامه «شرق» درباره پیشینه این اختلاف، در این نوشتار صرفا به ذکر چند نکته درباره علل پایداری بحران و تلاش‌های میانجیگرانه دوستان طرفین دعوا اشاره‌هایی می‌شود.
 
١- باید این نکته مهم را در نظر داشت که بدون شک، علت اصلی بروز این بحران کم‌سابقه در میان اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس، برتری‌طلبی حکام عربستان سعودی (به تعبیر نگارنده مرد بیمار خاورمیانه) است که سرمست از درآمدهای کلان نفتی، تاب تحمل بازی‌های سیاسی بسیار ظریف قطر و ایفای نقش مستقلانه این کشور در امور منطقه را ندارند. حکام سعودی با بازیگری محمد‌ بن‌سلمان، ولیعهد جوان و جویای نام این کشور که بنا بر شواهد و قرائن، با استفاده از بیماری و کهولت سن پدر کنترل کار‌ها را به دست گرفته است، انتظار نداشته و ندارند اطاعت بی‌چون‌وچرا از برادر بزرگ‌تر خدشه‌دار شده و قطر، ضمن بهره‌وری از شبکه تلویزیونی الجزیره و نیز ثروت کلان ناشی از فروش گاز، بازی مستقلانه‌ای در امور منطقه داشته باشد.
 
٢- پس از مقاومت قطر در برابر تحریم‌های همه‌جانبه عربستان، امارات متحده عربی، مصر و بحرین که بدون شک در صورت همکاری‌نکردن جمهوری اسلامی ایران می‌توانستند این کشور را فلج کرده و درنهایت تسلیم ریاض کنند، دولت ترکیه موقعیت را مناسب دانسته و به‌اصطلاح از آب‌های گل‌آلود ماهی‌گرفتن آغازید و نیروی نظامی به قطر اعزام و تلویحا اعلام کرد از حاکمیت قطر دفاع خواهد کرد. یقینا خوانندگان، دعوای معروف مربوط به روابط خاص اخوان‌المسلمین با دولت ترکیه و حوادث مصر را به یاد دارند (پیوستن مصر و ژنرال السیسی به این ماجرا نیز به این دلیل است) و نیک می‌دانند فلاکت سیاسی- اقتصادی مصر و وعده کمک مالی ریاض باعث شد تا مصر خود را وارد دعوای خانگی شیوخ منطقه کند.

bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو