bato-adv
کد خبر: ۳۲۸۰۳۴

انسان‌های اولیه در کرمان!

حاشیه‌نشینی پدیده‌ای اجتماعی است که این پدیده در کشور، معلول، علت‌های زیادی است و معضل حاشیه‌نشینی یا سکونتگاه‌های غیررسمی در بخش عظیمی از کشورهای جهان، به‌ویژه در کلانشهرهای قاره آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی گریبانگیر مدیریت شهری است که آمارها حکایت از این دارد که حدود 20 تا 30 درصد ساکنین کلانشهرها در سکونتگاه‌های ناهنجار زندگی می‌کنند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۲ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۶
حاشیه‌نشینی پدیده‌ای اجتماعی است که این پدیده در کشور، معلول، علت‌های زیادی است و معضل حاشیه‌نشینی یا سکونتگاه‌های غیررسمی در بخش عظیمی از کشورهای جهان، به‌ویژه در کلانشهرهای قاره آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی گریبانگیر مدیریت شهری است که آمارها حکایت از این دارد که حدود 20 تا 30 درصد ساکنین کلانشهرها در سکونتگاه‌های ناهنجار زندگی می‌کنند.
 
حاشیه‌نشینی مترادف با آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی است اگرچه حاشیه‌نشینان آسیب‌زا و منحرف نیستند، اما شرایط و موقعیت جغرافیایی ایجاب می‌کند تا برای منحرفان، منطقه اخلاقی و فرهنگی خاصی ایجاد شود.
 
به گزارش ایسنا، به همراه تیم کارشناسی طرح توسعه اجتماعی فرهنگی استان کرمان از شهرک صنعتی سه شهر کرمان بازدید کردیم، قابل ذکر است که از سال 73 نخستین سکونت‌ها در این منطقه شکل گرفت که اکنون  ۳۴۲ خانوار در شهرک صنعتی شهر کرمان  زندگی می‌کنند و ملیت افراد سکان در شهرک صنعتی ایرانی بوده و  از ۶۲۲ نفر، ۲۹۱ نفر زن و ۳۳۱ نفر مرد بوده، ضمن آن‌که اکثر آن‌ها بی‌سواد هستند.
 
حال پرسش اینجاست بیش از دو دهه این سکونتگاه غیررسمی شکل گرفته است، چرا مسئولان در مقابل شکل‌گیری این پدیده سکوت کرده‌اند؟
 
استاندار کرمان در یکی از جلسات خود در سال گذشته که با حضور وزیر راه و شهرسازی برگزار شد، خاطرنشان کرد: طبق قانون اگر با حاشیه‌نشینی مبارزه می‌کردیم، دیگر امروز معضل حاشیه‌نشینی در کشور وجود نداشت.
 
کوچه و خیابان‌های این شهرک خاکی و نامناسب بود به طوری‌که وقتی وارد این شهرک شدیم، ماشین به‌شدت می‌لرزید و ما از شدت تکان‌های ماشین، دستگیره‌های خودرو را محکم گرفته بودیم.
 
زباله‌های رها شده، کوچه‌های خاکی، خانه‌های غیرمستحکم، سگ‌ها چهره زمین و سیم‌های برق در هم تنیده شده چهره آسمان این منطقه را بسیار زشت کرده بود.
 
کودکان کار، گاری دستی پر از کارتن که توسط مردی در زیر اشعه‌های سوزنده خورشید در حال حرکت بود، کودکانی با لباس‌های کهنه در میان خاک‌ها با دستان خالی مشغول بازی بودند، حلقه‌های اشکی که در چشمان مردم این منطقه جا خوش کرده بود، لب‌های خشکیده‌ای که با یک گالن خالی به‌دنبال آب بود، آب‌های با مزه آهن که از تانکرهای زنگار بسته باید خورده می‌شد، مسجد بدون آب آرزوها و امیدهای که به آه سینه‌سوز تبدیل شده بودند و ... قلب را به درد و فکر آدمی را درگیر هزاران اگر و چرا می‌کرد.
 
مسیر خود را تا کوره‌های آهک‌پزی که در میان خانه‌های مسکونی واقع شده بودند خوراک (سنگ آهک) آن‌ها از کوهپایه تأمین می‌شد، ادامه دادیم، در آنجا دو مرد هراسان خود را به ما رساندند و علت حضورمان را جویا شدند.
 
همراه با آن دو مرد به میان مردم این شهرک رفتیم و به درد دل‌های آن‌ها گوش دادیم و از نزدیک مشکلات آن‌ها را مشاهده کردیم.
 
فریاد العطش در شهرک صنعتی به گوش می‌رسد
مردم از بی‌مهری و سوءاستفاده برخی اشخاص از رأی آن‌ها سخن‌ها گفتند، از این‌که در زمان انتخابات در میان مردم این منطقه حاضر شده‌اند و با وعده و وعیدها یا یک وعده غذا رأی برای خود جمع کرده‌اند اما پس از انتخاب شدن به وعده‌های خود عمل نکردند که هیچ، حتی یکبار در این شهرک حضور پیدا نکرده‌اند.
 
به گفته مردم این منطقه، آب آن‌ها از ماه مبارک رمضان قطع شده بود و مردم برای تأمین آب خود باید از مناطق شهری از طریق گالن تأمین می‌کردند و برای استحمام باید به خانه آشنایان خود در مناطق شهری می‌رفتند که همه از این موضوع ناراحت بودند.
 
ما نیز شاهد این امر بودیم که چند ماشین که جعبه عقب آن‌ها پر از گالن بود، در حال رفتن برای تأمین آب برای خود و همسایگان خود بودند و از مشکلات این مهم می‌گفتند.
 
یکی از ساکنین ما را به خانه خود دعوت کرد تا وضعیت اسفناک آب شرب خود را به ما نشان دهد، وقتی وارد خانه شدیم، دو کودک در گوشه‌ای با یکدیگر بازی می‌کردند، شیر آب را نشان داد و گفت چند ماه است حتی یک قطره آب از آن نیامده است، در گوشه حیاط یک تانکر آب وجود داشت و از ما خواست که از آب آن بخوریم، آبش بسیار بد طعم بود و نشان‌دهنده این بود که آب مدت‌هاست در تانکر مانده است و بیان کرد نمی‌توانیم هر روز به شهر برویم و آب بیاوریم، بنابراین آب چند روز نگهداری می‌کنیم.
 
مردم از شب‌های بسیار تاریک و وجود سگ‌های درنده شاکی بودند و می‌گفتند که شب‌ها از ترس از خانه بیرون نمی‌آیم، اما آنچه توجه من را خیلی جلب کرد این بود که مردم از وجود امنیت در این منطقه می‌گفتند، علت را جویا شدم که اذعان کردند تا 2 سال پیش ناامنی و دزدی در این منطقه زیاد بود اما از زمانی که سپاه در این منطقه پایگاه زده است هم‌چنین نزدیکی پاسگاه نیروی انتظامی به این منطقه(هر چند که در زمان وقوع حادثه نیروی انتظامی دور به محل می‌آید) باعث ایجاد امنیت در منطقه شده است، هم‌چنین شب‌ها نیروهای بسیج در شهرک گشت‌زنی می‌کنند.
 
اما مردم این منطقه ادعا داشتند که خرده‌فروشان و قاچاقچیانی که در این منطقه حضور دارند از مردم این شهرک نیستند و از مناطق دیگر هستند، آدرس آن‌ها را به نیروی انتظامی داده‌اند تا جمع‌آوری شوند که تاکنون نیروی انتظامی هیچ واکنشی نشان نداده است(تا اول شهریورماه)!!!!
 
ماهواره تنها سرگرمی برخی ساکنین این منطقه بود، با وجود این‌که مردم این شهرک از امکانات اولیه زندگی برخوردار نبودند، اما در منازل برخی از آن‌ها دیش ماهواره در کنار تانکر و گالن‌های آب خودنمایی می‌کرد و وقتی پرسیدم که آیا تلویزیون ایران را نگاه می‌کنید برخی‌ها گفتند نه به هیچ وجه، آن‌ها برنامه‌های ماهواره را شاد و مفرح می‌دانستند.
 
آب، آرزوی بزرگ مردم این منطقه
وقتی از آرزوهای مادرهای این منطقه پرسیدم نخستین آرزوی آن‌ها داشتن آب و رفتن بچه‌هایشان به مدرسه بود، داشتن رفاه و آرامش در اولویت‌های بعدی بود.
 
سطح بهداشت عمومی و سلامتی این منطقه پایین بود و از این‌که هفته‌ای یک‌بار پزشک در درمانگاه شهرک حضور دارد، گله‌مند بودند و به‌علت وجود کوچه‌های خاکی و کوره‌های آهک که این کوره‌ها درد مردم را دو چندان می‌کردند، باید روزی حداقل سه بار خانه‌های خود را جارو و گردگیری کنند.
 
هم‌چنین تنها سرگرمی برخی از مردم را کبوتربازی بیان می‌کردند و می‌گفتند برای این‌که برای فرار از فشار فقر، بیکاری و مشکلات زندگی، کبوتربازی می‌کنیم برخی دیگر نیز علت اعتیاد خود را نیز فرار از مشکلات می‌دانستند.
 
مردم این منطقه از شهرها و مناطق روستایی دیگر بودند و علت حضور خود را در این منطقه‌ای که سطح امکانات رفاهی آن بسیار پائین بود را سطح پائین درآمد خانوار و بالا بودن بهای زمین و اجاره‌بها در شهر، فقدان شغل رسمی و درآمد کافی برشمردند و آنچه که جالب بود، اذعان می‌کردند اگر آب این منطقه تأمین شود، دوست دارند که در همین‌جا بمانند.
 
اما یک موضوع که باید مسئولان توجه کنند این است برق برخی خانه‌ها غیرمجاز بود و وقتی پرسیدم که زمستان‌ها از چه وسیله گرمایشی استفاده می کنند؟ بخاری برقی پاسخ آن‌ها بود، شاید در زمستان مصرف برق این خانه‌ها چند برابر مصارف هر مشترک برق باشد که شرکت توانیر باید در این مورد تدبیری بیندیشد.
 
حمایت از افغان‌ها بیشتر از ما است
خانم«م» و چند نفر دیگر اعتراضشان به این بود که ایران از بیگانگان حمایت می‌کند و برای افاغنه اردوگاه می‌سازد و همه امکانات رفاهی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد اما ما که ایرانی هستیم حمایتی از ما صورت نمی‌گیرد و امکانات رفاهی ما در حد صفر و زندگی کردن در این منطقه بسیار دشوار است.
 
کرمان با کمک‌های ملی می‌تواند حاشیه خود را برطرف کند
دکتر «عبدالرسول دیو سالار» پژوهشگر و تحلیل‌گر مسایل توسعه، در تشریح مسایل و مشکلات این شهرک در بازدیدی که از شهرک صنعتی انجام دادند، و در خصوص وجود ماهواره در برخی از خانه‌ها می‌گوید: وقتی نیازهای اولیه زندگی افراد برآورده نشده باشد، سیستم‌های ارتباط جمعی مانند ماهواره این امکان را به آن‌ها می‌دهد که با دنیای مترقی‌تری آشنا شوند.
 
وی ادامه داد: افراد مناطق محروم تفاوتی که در سطح رفاهی زندگی خود و دنیایی که از طریق وسایل ارتباط جمعی مشاهده می‌کنند، باعث ایجاد تعارض می‌شود و سطح انتظارات افراد را بالا می‌برد، به طوری‌که امکانات و فرصت‌های فرد برای دستیابی به زندگی بهتر ثابت یا در حال کاهش است و از طرف دیگر انتظارات وی افزایش پیدا می‌کند.
 
پژوهشگر و تحلیل‌گر مسایل توسعه، رشد محرومیت نسبی که در این مناطق وجود دارد را بسیار خطرناک دانست و خاطرنشان کرد: این مهم باعث گسترش خشونت و ناامنی در خارج از آن منطقه می‌شود.
 
وی علت وجود امنیت در شهرک صنعتی را این گونه بیان کرد: مردم ساکن شهرک چیزی ندارند که بخواهند به‌علت آن اقدامات ناامنی در آنجا انجام دهند هم‌چنین جامعه کوچکی بین خودشان با آشنایی‌های خیلی نزدیک ایجاد کردند، از این‌رو کسی که قصد ناامنی در منطقه را داشته باشد، توسط خودشان کنترل و جلوگیری می‌++++شود.
 
دیوسالار تصریح کرد: این مناطق منبع ناامنی برای بطن جامعه شهری کرمان می‌باشند، قابل توجه است که رشد وضعیت محرومیت نسبی و بیرون رانده شدن امنیت از داخل جامعه کوچک به بطن جامعه کرمان اگر در بلند مدت برای آن تدبیری اندیشیده نشود، می‌تواند برای شهر کرمان یک مخاطره جدی در بر داشته باشد.
 
وی اعتیاد، فقر، بیکاری، زنان خیابانی را از جمله آسیب‌های حاشیه برشمرد و خاطرنشان کرد: نکته مهم این است که امکان خشونت حاشیه علیه متن است و اگر برای این موضوع تدبیری اندیشیده نشود، این موضوع می‌تواند شهر کرمان را دچار چالش کند.
 
پژوهشگر و تحلیل‌گر مسایل توسعه با اشاره به نسل بعدی که در این منطقه در حال رشد هستند، اظهار کرد: برای کودکانی که در این حاشیه که در وضعیت رفاهی بسیار پایینی در حال رشد هستند باید فکر جدی شود، اکنون یک نسل در آنجا با باورها و ذهنیت‌های که در حاشیه وجود دارد، در حال رشد است که باید فکر برای این نسل کرد.
 
وی از اهمیت نگاه رفاه اجتماعی به این مناطق توسط دولت سخن به میان آورد و خاطرنشان کرد: دولت و مسئولان محلی نمی‌توانند مسأله را صرفاً از بعد ابزارهای قانونی یا قهری تفسیر کنند، هرچند که قانون باید اجرا شود اما باید میان اجرای قانون و تأمین رفاه اجتماعی در آن منطقه به یک تبادل رسید.
 
دیوسالار بیکاری تنها مشکل این مناطق ندانست و ادامه داد: باید برای رفاه اجتماعی عده‌ای که در این منطقه زندگی می‌کنند، تدبیر اتخاذ شود.
 
وی به راهکارها اشاره و خاطرنشان کرد: باید دستگاه‌های استانی و خارج از استان به‌صورت هم‌افزا در جهت برطرف کردن این معضل گام بردارند، چون امکانات موجود استان از عهده حل این مشکل بر نمی‌آیند و به کمک‌های فراتر از استان نیاز است و به برنامه‌ریزی ملی و فراتر از استان نیاز داریم.
 
پژوهشگر و تحلیل‌گر مسایل توسعه خاطرنشان کرد: نباید این موضوع را کتمان کرد و با نادیده گرفتن موضوع نمی‌توانیم به راحتی از آن عبور کنیم و این موضوعی است که در سال‌های آینده دردسرهای شدیدتری را برای ما ایجاد خواهد کرد.
 
وی تصریح کرد: در مقایسه میدانی که از حاشیه‌های استان کرمان و سایر نقاط کرده‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که مردمی که در حاشیه کرمان زندگی می‌کنند بخشی از توانمندی‌ها و ظرفیت‌هایی که در گذشته داشته‌اند را از دست داده‌اند، به طورمثال در روستا فراد صنایع‌دستی انجام می‌داده است و اکنون آن را فراموش کرده، بنابراین در روستاها منابع اجتماعی و فرهنگی وجود دارد که می‌توان روی آن‌ها سرمایه‌گذار کرد که متأسفانه توجه زیادی به آن‌ها وجود دارد.
 
دیوسالار با بیان این مطلب که مردمی که در حاشیه‌ها زندگی می‌کنند از هویت اجتماعی که در گذشته برخوردار بوده‌اند، اکنون برخوردار نیستند، تصریح کرد: حاشیه‌های شهر کرمان با بحران منابع اجتماعی روبرو هستیم، به گونه‌ای که نهادهای اجتماعی که می‌توانند باعث افزایش توانمندی و رشد افراد شود، کم هستند و انتخاب‌های محدودی برای تغییر کیفیت و رشد افراد در این مناطق وجود دارد و این مهم به پیچیدگی موضوع اضافه می‌کند که باید به این مسأله جدی‌تر نگاه شود.
برچسب ها: حاشیه نشین کرمان
مجله خواندنی ها
مجله فرارو