محسن نوری*؛ احساس حقارت و یا به تعبیر فارسی «احساس کهتری» از جمله عواطف و احساسهایی است که هر فرد در زندگی روزمره خود به شکلی آن را تجربه میکند و تقریباً تمامی افراد بشر بیش و کم با این احساس درگیرند. بنابر اصول و قواعد روانشناسی فردی «آدلر»، هر گونه برخورد و اقدامی که غرور ذاتی و اعتماد به نفس یک فرد را از او سلب کند میتواند عامل رشد احساس حقارت باشد.
این احساس از طرفی آدمی را برمیانگیزد تا به تکامل خویش و راه کارهای رسیدن به آن، بیندیشند. اما اگر انسان در زندگی روزمره خود با شکست مواجه شود و خواستههای او برآورده نشود و با حوادث ناگوار برخورد کند، آنگاه این حس حقارت به عقده حقارت تبدیل میشود.
در این صورت تبعات و آثار نامطلوبی در فرد و جامعه از خود به جای خواهد گذشت. پیاژه معتقد است اشخاصی که از عقده حقارت رنج میبرند، ممکن است کوشش کنند جنبههایی را که موجب ایجاد احساس حقارت در آنها میشود، از دیگران پنهان دارند و این احساس را از ذهن خود محو کنند و اصولا سعی داشته باشند وانمود کنند که بالاتر از هر کس دیگر قرار دارند و بسیار متکی به خود و متعهد به نفس میباشند.
در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ همانند دیگر رقابتها برخی از نامزدها برای سنگینتر کردن سبد رای خود و یا تخریب آرای سایر رقبا از هر دست آویزی بهره جستند. نمونهٔ بسیار جالب و تعجب برانگیز دیدار امیر مقصود لو (تتلو) خوانندهٔ پرحاشیهٔ رپ با ابراهیم رئیسی بود که جنجان آفرینی زیادی در رسانهها ایجاد کرد و انتقادهای بسیار زیادی را از این دیدار در طیف اصولگرا برانگیخت.
ماجرا به اینجا ختم نشد و در روزهای گذشته در مراسم جشن یک سالگی فارس پلاس تتلو با دعوت شدن به این برنامه که چهرههایی نظیر حمید رسایی و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس نقوی حسینی حضور داشتهاند بار دیگر در صدر اخبار قرار گرفت و در جناح مقابل اصلاح طلبان نیز به شدت از استفادهٔ جناح مقابل از تتلو در جهت اهداف سیاسی انتقاد کرده و این قبیل تحرکات اصولگرایان را پیش زمینهٔ اضمحلال این جناح دانستهاند.
با تمام این تفاسیر استفادهٔ گروهها و جناحهای سیاسی از چهرههای مشهور به نفع اهداف خود امری رایج و معمول در عالم سیاست است اما با کدام منطق میتوان این مساله را توجیه کرد که جناحی که با موسیقی مخالف است و بارها و بارها زمینهٔ لغو کنسرتهای مجوزدار را فراهم کرده این بار از یک خوانندهٔ رپ تقدیر به عمل آورده و مهمترین چهرهٔ انتخابات این جناح برای جلب طرفداردان او دست نیاز به سویش دراز میکند ما به دنبال منطق این نوع رفتارها نیستیم چراکه منطق قدرت توجیه گر بسیاری از مسایل در حوزهٔ سیاست است اما نکتهای که در این نگاشته به دنبال آن هستیم در پدیدهٔ است به نام تتلو خوانندهای که با استانداردهای رایج هم هنرش ضاله و مبتذل است و هم شخصیتش.
او سه میلیون دنبال کننده و به اصطلاح فالوئر در اینستاگرام دارد. و به شدت در فضای مجازی فعال است برخلاف تصور رایج او یک فرد با استعداد در زمینهٔ موسیقی و سبک مخصوص خود است بارها نشان داده در زمینهٔ فوتبال مستعد است و پرورش اندام برنامهٔ روزانهٔ اوست.
تنها یک آرزو دارد آن هم اجرای کنسرت در ایران برای احصای آن دست به هر کاری میزند. او یک کاراکتر مبذل نیست او نمود یک شخصیت تحقیر شده در جامعهٔ است که صرفا اجازهٔ پرورش استعدادهایی را میدهد که با استانداردهای خود مطابق باشد و هرچه در این دایره گنجد میتواند شکوفا شد و سایرین با انواع اقسام برچسبها رانده شده و زمینهٔ انحراف آن در جامعه نمایان میگردد. پدیدهٔ تتلو برآمده از چیره گی چنین تفکری بر جامعه است و نتیجهٔ سرکوب خواستهها عقدهٔ حقارتی است که عدهای با خود یدک میکشند و تاثیرات منفیای را در جامعه بازتولید میکنند.
وقتی شرایط و عرصه را به اندازهای تنگ کردیم که فعالیتها زیرزمینی شد باید منتظر رفتارهای زیرزمینی نیز باشیم. حال اصولگرایانی که از چنین پدیدههایی استفادهٔ ابزاری میکنند و آن را مستمسک تمایلات و اهداف خود قرار میدهند و چه اصلاح طلبانی که این قیبل افراد را مبتذل میخواند و در تخطئهٔ آن از تندترین تعابیر استفاده میکنند هر دو به یک اندازه از اصول و مرام خود عدول کردهاند.
تتلوهای امروزه نمود بازر سیاست ها و تصمیمات نادرست و قشری نگر و برخورد ناصواب با سلایق گوناگون در جامعه است انچه زمینهٔ فروپاشی یک جامعه را محیا میسازد انباشت عقدههای سرکوب شده و عدم توانایی در شکوفایی آن است حال امروز چنین معضلاتی به جای انکه ذهنها را مشغول بهبود این وضعیت رو به وخامت کند از آن به عنوان ملعبهای برای تضعف دیگری استفاده میکنند.
*کارشناسی ارشد علوم سیاسی