bato-adv
کد خبر: ۳۲۱۷۰۷

نبود تناسب موضوع و محتوا در «کاربرد منطق در علم حقوق»

کتاب «کاربرد منطق در علم حقوق» به جای پرداختن به موضوع کتاب تنها خلاصه‌ای از منطق ارائه داده است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۷ - ۱۸ تير ۱۳۹۶
ایکنا نوشت:

 کتاب «کاربرد منطق در علم حقوق» نوشته صادق مرادی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز به همت انتشارات خرسندی منتشر شده است. نگاهی به مضمون کتاب نشان می‌دهد این کتاب هیچ اشاره‌ای به کاربرد منطق در علم حقوق ندارد و معلوم نیست از چه جهت قرار است موضوع کتاب را مطرح کند.

ساختار کتاب

این کتاب دوازده فصل دارد که بر اساس فصل‌بندی کتب مرسوم در منطق قدیم صورت‌بندی شده است. بر این اساس ما با «درآمدی بر منطق»، «علم»، «بحث الفاظ»، «مفهوم و مصداق»، «تعریف»، «معقولات عشر»، «قضیه»، «حجت»، «صناعات خمس»، «صناعت جدل»،‌ »صناعت مغالطه»، «خطابه و شعر» در دوازده فصل مواجه می‌شویم.

در ادامه کتاب ذیل ضمائمی مانند «آشنایی با فلاسفه  و منطق‌دانان»، «منطق فلسفی و فلسفه منطق» و «منطق تکلیف» به کتاب افزوده شده است که حجمی حدود ربع کتاب را تشکیل می‌دهد. در بخش آشنایی با فلاسفه و منطق‌دانان ضمائم، عناوینی چون «سقراط»، «ژان ژاک روسو» «ماکس وبر»،‌«ملاصدرا» و «غلامرضا اعوانی» را ملاحظه می‌کنیم.

بحث منطق فلسفی و فلسفه منطق نیز به مباحثی در این حوزه از جمله «منطق سنتی یا قدیم»، «تفکیک منطق قدیم و جدید»، «منطق ریاضی»،‌«منطق کلاسیک»، و «منطق پیشرفته یا توسعه‌یافته» پرداخته است. ضمیمه سوم نیز به «تعریف منطق تکلیف» و «تاریخچه منطق تکلیف» پرداخته است.

کتابی بدون مقدمه و پیشگفتار

کتاب بدون مقدمه آغاز می‌شود، از این رو هیچ توضیحی در خصوص نیت نگارنده، پیشینه بحث، مسئله اصلی، موضوع کتاب و ... نیامده است. کتاب با فصل اول آغاز می‌شود. معلوم نیست چرا این عنوان برای کتاب مشخص شده است، اگر باید این مسئله در مقدمه کتاب توضیح داده می‌شد نیز فراموش شده است.

عدم نظام ارجاع و منابع نامربوط

این کتاب نظام ارجاع‌دهی منسجمی ندارد. بخش زیادی از کتاب هیچ ارجاعی ندارد. ارجاعات داخل متنی است اما برخلاف این الگو در اولین ارجاع مشخصات اثر نیامده است. همچنین بر خلاف الگوی درون متن به جای نام خانوادگی نویسنده، نام کتاب درون پرانتز آمده است.

در بخش‌هایی از کتاب مانند بخش نظر مخالفان منطق، علی‌رغم نقل قول های بسیاری از فلاسفه‌ مانند کانت، هگل، بیکن و ... هیچ ارجاعی وجود ندارد. برخی از ارجاعات مانند ارجاعت به کتاب منطق سوم دبیرستان نیز به نظر چندان دارای وجاهت علمی به نظر نمی‌رسد.

در بخش منابع، وجود برخی منابع نامربوط به نظر می‌رسد. منابعی مانند مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تفسیر نور، اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، مقدمات نوروسایکولوژی و ... در کنار کتاب‌های کلاسیک منطق به صورت پراکنده چندان زیبنده یک کتاب تخصصی نیست.

در ضمائم نیز ما شاهد هیچ ارجاعی نیستیم و تنها برای اولین بار شاهد زیرنویس‌هایی به زبان انگلیسی هستیم. در این بخش نقل‌قول‌های مستقیمی که مشخص شده است نیز فاقد منبع است. معلوم نیست کل برخی از مباحث از یک منبع خاص نوشته شده است و یا مورد تلخیص واقع شده است.

عدم تناسب موضوع و محتوای کتاب

عنوان این کتاب «کاربرد منطق در علم حقوق» است اما محتوای این کتاب هیچ نشانه‌ای از حضور علم حقوق ندارد. به نظر می‌رسد نگارنده گمان کرده است به خاطر حضور در هیئت علمی دانشگاه آزاد می‌تواند کتابی با چنین موضوعی بنگارد.

تنها بخش کتاب که می‌تواند به حقوق و نه علم که فلسفه آن ارتباط داشته باشد، آخرین بخش از ضمائم کتاب در حد چهار صفحه است. معلوم نیست نگارنده چه تعریفی از کاربرد علم منطق در علم حقوق دارد. او بیان نکرده است که مرادش از علم حقوق چیست و مهم‌تر اینکه او چرا چنین کتابی تالیف کرده است.

بازار کتاب پر از کتاب‌هایی در حوزه علم منطق است که علمی‌تر، مستند‌تر و حرفه‌ای‌تر به منطق پرداخته‌اند. چه نیازی دارد که یک دانشجوی علم حقوق، منطق و یا علوم انسانی این کتاب را تهیه کند. غایت کتاب چیست و اصلا عنوان کتاب چه ربطی به محتوای آن دارد.

جالب این است که مثال‌های کتاب نیز هیچ اشاره‌ای به حقوق ندارد و با ادبیات کلاسیک دوران تفتازانی نوشته شده است. معلوم نیست چرا از مثال‌های کاربردی استفاده نشده است. فکر کنید فردی برای آشنایی با کاربرد منطق در علم حقوق یعنی عنوان کتاب آن را بخرد و به فرازی چنین برسد «از نظر هگل خدا مطلق است و مطلق مجموع اشیای تکامل یافته است. خدا عقل است و عقل نسج و بنای قانونی طبیعی است که حیات و روح به موجب آن در حرکت است. خدا روح است و روح زندگانی است، تاریخ تکامل روح یعنی رشد حیات است. حیات در آغاز نیروی مبهمی بود که از خود آگاه نبود». (ص۱۸۴)

با دقت در عنوان و محتوای این کتاب معلوم می‌شود که مولف آن هیچ حرفی در این زمینه نزده است. متاسفانه علی‌رغم عنوان زیبای کتاب، محتوا تکرار مکرارتی در جایی نامربوط به موضوع کتاب یعنی علم منطق است.

نکته‌ آخری که می‌توان اشاره کرد این است که معلوم نیست مخاطب کتاب کیست. علی‌رغم عنوان این کتاب معلوم نیست که برای چه مخاطبی نوشته شده است. آیا مراد دانشجویان علم حقوق است؟ آیا برای دانشجویان فلسفه و منطق نگاشته شده است و یا این کتاب استفاده‌ای عمومی می‌تواند داشته باشد. بر اساس محتوای کتاب می‌توان گفت دانشجویان سال اول فلسفه مخاطبان اصلی این کتاب هستند و بر اساس ضمائم می‌توان مخاطبان آن را عمومی‌تر دانست.

میثم قهوه‌چیان

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین