bato-adv
کد خبر: ۳۲۱۵۹۲

انتخاب وزیر زن قطعی است؟

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۱۷ تير ۱۳۹۶
زهرا شجاعی از زنان حاضر در کابینه دولت اصلاحات این روزها منتقد برخی سیاست‌های فعالان حوزه زنان است. او مشاور امور زنان رئیس دولت اصلاحات بود و رئیس مرکز امور زنان ریاست‌جمهوری. سال‌ها تجربه در دولت اصلاحات و کار تشکیلاتی و حزبی و فراغت این روزها فرصت مناسبی در اختیار او قرار داده تا موضوع زنان را از دور و با تأمل بیشتر رصد کند.
 
به گزارش شرق، در مسئله مربوط به انتصاب وزیر زن تأکید دارد که با وجود اهمیت این انتصاب نباید گفتمان جنبش زنان به انتصاب وزیر یا وزرای زن تقلیل يابد و از دیگر مسائل معتنابه عام زنان غافل شود.
 
به باور او زنان در شرایط کنونی به یک رویکرد مدون در توضیح مدینه فاضله‌ای که بناست زنان ایرانی به آنجا برسند، دست نیافته و به همین خاطر گاهی اسیر سوژه‌های روز می‌شوند. از نشست‌ها با برخی مدیران خبر می‌دهد و اینکه اغلب گفته می‌شود شما فهرست زنان موفق را بدهید تا در انتصاب‌ها از آنها بهره بجوییم. نمونه‌اش دیدار اخیر زنان اصلاح‌طلب با اسحاق جهانگیری، معاون‌اول رئیس‌جمهوری.
 
اما به گفته شجاعی، ارائه این فهرست‌ها از سوی زنان، زمانی می‌تواند مؤثر افتد که اراده‌ای براي بهره‌مندی از توان زنان در سطوح بالا و میانی قدرت وجود داشته باشد. چنانچه از فهرست ٨٥ زن شاخص و مدیری که زنان اصلاح‌طلب به کابینه حسن روحانی ارائه کرده‌اند فقط دو نفر به جایگاه سیاسی رسیده‌اند. شجاعی بر این باور است؛ تا نگاه عمیقی از جانب مردان مدیر به بهره‌مندی از توان زنان نباشد، با ارائه این لیست‌ها دردی از دردها دوا نخواهد شد.

‌نقش زنان اصلاح‌طلب در انتخابات اخیر چگونه بود، چه رویکرد سازمانی و تشکیلاتی در دستور کار قرار گرفت؟
برآوردهای نخستین نشان از آن داشت که مشارکت زنان در انتخابات پیش‌رو کاهش خواهد یافت و نظرسنجی‌های نخست بر عدد ٣٦ درصد برای مشارکت زنان در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم متمرکز شده بود. شاید دلیلش این بود که زنان چندان از نگاه کابینه روحانی به مسائل زنان راضی نبودند. خوشبختانه تشکیلات زنان اصلاح‌طلب به‌موقع و ماه‌ها پیش از برگزاری انتخابات شکل گرفت. در همه استان‌ها نمایندگانی مشخص شد و این‌بار در تهران نیز زنان به جای تمرکز در یک ستاد در همه ستادها پخش شدند.
 
سخنرانی‌های زیادی شد و مشورت‌های زیادی به مردان درباره سخنرانی داده شد. نتیجه اینکه دیدیم رقم مشارکت زنان بالاتر از مردان بود و به پنجاه‌ونیم درصد رسید. البته قطعا فعالیت گروه‌های مختلف زنان در این مسیر تأثیرگذار بوده است.

‌درباره شورا گرچه سهمیه ٣٠درصدی در فهرست تهران اجرا شد اما در بسیاری از شهرستان‌ها به فراموشی سپرده شد، چه برنامه‌ای برای آسیب‌شناسی این مسئله و نهادینه‌سازی سهمیه ٣٠درصدی دارید؟
در انتخابات تهران درباره شوراها فهرست امید بر سهمیه ٣٠درصدی زنان تأکید كرد. اتفاق خوب اینکه در تهران حجم زیادی از زنان شایسته و کاندیداهای معتبر داشتیم و خوشبختانه رد صلاحیت بی‌رویه مجلس در شوراها محقق نشد. ما حتی اگر سهمیه را نمی‌گذاشتیم شاید خانم‌ها بیشتر می‌توانستند رأی بیاورند. پافشاری و جدیت خانم‌های عضو شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلب نیز در حضور موفق زنان در فهرست تهران بی‌تأثیر نبود.

در استان‌ها متأسفانه وضعیت این‌طور نبود. زدوبندهای سیاسی و تعامل‌های قومی و قبیله‌ای و مناسبات غیرمعمول سیاسی وجود داشت. همین زدوبندها مانع از آن شد تا تمامی فهرست‌های استانی به حضور ٣٠درصدی زنان در فهرست اصلاح‌طلبان توجه کنند و در نهایت هم ما با کاهش حضور زنان منتخب در شوراها مواجهیم.

‌آیا بنا دارید به آسیب‌شناسی کاهش انتخاب زنان در شوراها بپردازید؟
قطعا شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و مجمع زنان اصلاح‌طلب باید به شکل کاملی دلایل و ریشه‌های این مسئله را بررسی کند. اما تحلیل من این است که فضای انتخابات شوراها فضای سیاسی نیست. یعنی فضا اقتصادی شده و نگاه به شورا کسب شغل شده نه انجام مسئولیت. چنانچه در تبلیغات انتخاباتی و نصب بنرهای هزینه‌های زیادی صرف می‌شود. در همین حال فقدان سابقه سیاسی و گاهی زدوبند و تعامل‌ها به ورود برخی افراد بی‌تجربه به شورا منجر می‌شود.

‌از دیدگاه شما اولویت مسائل زنان در ایران چیست؟
در پاسخ به این سؤال می‌شود به نکاتی مانند بی‌کاری، اعتیاد، خشونت خانگی، کارتن‌خوابی، فقر، مسائل حقوقی و قانونی اشاره کرد. اما از نظر من تعیین اولویت مسائل زنان باید مهم‌ترین دستور کار زنان و نهادهای مرتبط باشد. شاخص‌هایی که من به ذهنم می‌رسد این است که مسائل زنان باید شمولیت داشته باشد. به این معنا که مسئله بخش عمده‌ای از زنان باشد. دیگر اینکه ضرورت داشته باشد و نکته دیگر اولویت مسائل زنان است.
 
در شرایط کنونی زنی را نمی‌بینید که از شرایط راضی باشد. اما مشکل ما این است که هنوز نمی‌دانیم می‌خواهیم به چه مدینه فاضله‌ای برای زنان برسیم. چقدر طول می‌کشد؟ چه برنامه‌ریزی‌هایی باید کرد؟ بی‌تعارف بگویم که زنان ما دچار سردرگمی و روزمرگی در فعالیت‌ها هستند. گاهی دنبال سوژه‌های روز می‌روند؛ نه اینکه براساس استراتژی دنبال پیشبرد مسائل زنان باشند.

راه‌حل و پیشنهاد شما چیست؟
برای این کار باید شاخص‌هایی داشته باشیم تا اولویت‌ها را تعیین کنیم. برای تعیین اولویت باید ببینيم چه شاخصی می‌خواهیم؛ آیا حضور زنان در ورزشگاه‌ها مهم‌تر است یا برای نمونه بحث خشونت خانگی علیه زنان. تمرکز بر این سوژه‌ها چقدر باشد؟ چه کارهایی می‌توان انجام داد؟ اگر زنان ما به خاطر نجابت و حجب و حیا درباره امر خشونت فراگیر خانگی چیزی نمی‌گویند، نباید درباره این پدیده زشت سکوت اختیار کرد.
 
خاطرم هست در پژوهشی که پیش‌تر در مرکز امور زنان ریاست‌جمهوری انجام داده بودیم، آمار نشان از آن داشت که دست‌کم ٦٠ درصد زنان ما دچار خشونت خانگی هستند و نمی‌گویند. آیا این اولویت نیست؟ حالا شاید من بگویم خشونت خانگی مغفول مانده است و کارشناس بعدی به مسئله دیگری اشاره کند. به همین خاطر تأکید دارم که باید اولویت‌ها مشخص شود.

‌این روزها بحث انتصاب وزیر زن داغ است. وزیر زن تا چه میزان در این اولویت‌ها می‌گنجد؟
به‌هرحال وزیرشدن زنان در شاخص‌های بین‌المللی تأثیرگذار است. به لحاظ فرهنگی اعتمادبه‌نفس را در نسل جوان زنان ما بالا می‌برد. همچنین به تغییر باور و نگرش در کل جامعه می‌انجامد. اما با وجود این اهمیت، نگاه من این است که ما زیاده از حد بر مطالبه وزیر زن متمرکز شده‌ایم و از دیگر مطالبات و گفتمان‌سازی پیرامون آن باز مانده‌ایم. نباید گفتمان خودمان را براي یک موضوع هزينه کنیم. گزارش‌های محرمانه‌ای از وضعیت اجتماعی در میز مسئولان ما آرشیو شده است.
 
اینها چیز کمی نیست. همه می‌گویند، هیس! خب حالا صدایش را درنیاوریم اما کمی بعدتر بوی تعفنش جامعه را برمی‌دارد. باید همه‌جانبه و سیستماتیک به مسائل زنان نگاه کرد. مسائل همه زنان را ببینیم و نه‌فقط قشر نخبه را. به فرض اینکه سه وزیر هم به زنان اختصاص داده شود. وزیر صنعت – اگر زن باشد- باید کار صنعت را پیش ببرد.
 
خانم ابتکار رئیس سازمان محیط زيست هستند. چه درصدی از مشکلات زنان را حل می‌کنند؟ من مخالفتی با حضور زنان در پست‌های کلیدی ندارم اما نکته این است که در کنار این تأکید از اصل ماجرا باز نمانیم. چقدر مدیران میانی تربیت کرده‌ایم؟ چقدر به زنان در لایه‌های مختلف سازمانی امکان رشد و ترقی داده‌ایم؟ ما هنوز بانک جامع اطلاعاتی زنان نداریم.

‌شنیده‌ها حاکی از آن است که از شما و دیگر زنان فهرست خواسته‌اند، حالا در نبود این بانک اطلاعاتی بنا دارید چه اسامی‌اي به مسئولان ارائه دهید؟
بله؛ می‌گویند به ما لیست بدهید. در دیدار اخیر با آقای اسحاق جهانگیری هم بحث همین بود. نکته اینکه ما فهرست جامعی از زنان موفق استخراج کردیم و از ٨٥ زنی که به آنها معرفی کردیم تنها دو نفر به کار گرفته شدند. در دیدار با آقای جهانگیری نیز پیشنهاد من این بود که دولت آقای روحانی باید وزرا را موظف کند تا درصدی برای انتصاب مدیران زن اختصاص دهند؛ حالا امکان دارد وزارتخانه به وزارتخانه درصد متفاوت باشد. اما نمی‌شود مدام توپ را در زمین زنان بیندازند که شما اسم بدهید. آن مدیر و وزیر و معاون خودش باید دنبال شناسایی پتانسیل زنان موفق برود. مانند تجربه‌ای که در وزارت نفت داشتیم.

‌خود آقای زنگنه در این زمینه همراهی داشتند؟
خوشبختانه نگاه آقای زنگنه در مشارکت زنان در پست‌های کلیدی بسیار مثبت است. اما باید اینجا از نقش مهم فاطمه تندگویان مشاور امور زنان وزیر نفت سخن گفت. او بود که با شناسایی مهندس مرضیه شاهدایی در صنعت پتروشیمی در انتصاب او به‌عنوان معاون وزیر نفت ایفای نقش کرد. مهندس شاهدایی در وزارت نفت تا سطح مدیرکلی رسیده بود و سال‌هاي سال در همین سطح مانده بود تا اینکه با تلاش‌های آقاي زنگنه ایشان معاون وزیر شدند و رئیس پتروشیمی. اینجاست که می‌گویم مکانیسم فشار لازم است.

خانم تندگویان در وزارتخانه‌ای که چندان حساسیت جنسیتی ندارد، توانسته در همه شرکت‌های تابعه و معاونت‌ها این حساسیت را به وجود آورد و نسبت به شناسایی زنان توانمند اقدام کند. او بنا را بر توانمندسازی زنان شاغل در صنعت نفت و حساس‌کردن آنها به مسئله جنسیتی و ارتقای سطح مدیریتی زنان گذاشته و خوشبختانه تا اینجای کار بسیار موفق بوده است.
 
اتفاقا بخش‌نامه اخیر وزارت نفت در جذب زنان به سیاست‌های ایشان بازمی‌گردد. در اداره مسئولیت‌های اجتماعی نیز سلسله کارگاه‌های آموزشی برای زنان و مردان گذاشته تا حساسیت جنسیتی ایجاد شود. این اتفاق و تأکید بر آن بسیار مهم است. یک زن در مقام مشاور وزیر توانسته تحولی در وزارت نفت به وجود آورد. امیدواریم زنان توانمند دیکر بتوانند در سایر وزارتخانه‌ها موجبات رشد زنان و ارتقای آنها را فراهم كنند.

‌برگردیم به بحث وزارت زنان و حضور زنان در لایه‌های میانی. تا چه میزان دولت روحانی در این زمینه مؤثر عمل کرده است؟
انتظار ما بیش از اینهاست. به ویژه اینکه شعار آقای روحانی مبنی بر افزایش حضور زنان در لایه‌های میانی قدرت آن‌طور که باید و شاید اجرائی نشد. اگر بخواهیم منطقی‌تر و با نگاه بلندمدت مسائل را ببینيم و نیم‌نگاهی به دوره‌های آتی داشته باشیم، باید از همین حالا تلاش کنیم تا حضور زنان در سطوح میانی توسعه یابد. اتفاقا راهش این نیست که من و شما بخواهیم زنان مؤثر را شناسایی کنیم بلکه خود وزیر باید وظیفه شناسایی را برعهده داشته باشد. وزرا نیز باید در برنامه عملیاتی خود به طور مشخص بند و بخشی را به زنان اختصاص دهند و بگویند چه برنامه‌ای برای ارتقای مشارکت زنان در سطوح وزارتخانه دارند.
 
خوشبختانه در دوره آقای خاتمی این اتفاق افتاده بود. آن موقع بررسی وضعیت کارکنان زن در دستگاه‌های دولتی در قالب پژوهش انجام شد. آنجا سهمیه مشخص شد تا وزارتخانه‌ها درصد مشخصی حضور زنان در لایه‌های مدیریتی را افزایش دهد. نتیجه اینکه در پایان دوره اصلاحات ٦٣ درصد رشد مدیریت زنان را داشتیم. وزارت کشور از جمله وزارتخانه‌ای بود که بسیار همراهی کرد. آقای تاجزاده دنبال این قضیه بود و در اغلب استان‌ها مدیران کل امور اجتماعی خانم بودند. در دوره اصلاحات چهار زن معاون وزیر داشتیم.

‌دیدارتان با آقای جهانگیری چطور بود؟ امیدی به افزایش حضور زنان در کابینه هست؟
قطعا ما در کابینه آتی آقای روحانی وزیر زن خواهیم داشت و برآوردن این خواسته تقریبا قطعی شده است. سخنان آقای جهانگیری هم بسیار مؤثر بود و همدلانه با زنان اصلاح‌طلب به گفت‌وگو نشستند. طبق معمول مانند همه از ما فهرست خواستند. فهرست ما نیز نهایی شده و در هر وزارتخانه چندنفری شناسایی شده‌اند تا در مراتب مدیریتی ارتقای بیشتری داشته باشند. اما با وجود اين تأکیدم این است که ما نیازمند تغییر رویکرد در مسائل زنان هستیم.
 
اگر مردان مدیر و وزیر و معاون ما به موضوع مشارکت زنان متوجه باشند، نیازی نیست که ما هربار دنبال تهیه فهرست زنان موفق باشیم. همین که چشمشان را باز کنند و به سازمان و وزارتخانه مربوطه نیک بنگرند، زنان بسیاری هستند که شایسته ارتقا بوده و باید به مدارج بالاتری برسند.
برچسب ها: زنان
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv