bato-adv
کد خبر: ۳۱۹۵۷۱

بایدها و نبایدها در چینش کابینه دوازدهم

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۶
راي اكثريت ايرانيان در ٢٩ارديبهشت ماه ٩٦ تدوام دولت روحاني و مديريت عقلاني و اعتدالي كشور بود. با اين راي سيادت روحاني در دولت براي چهار سال ديگر تمديد شد تا او زمان بيشتري براي پيشبرد اهداف و برنامه‌هاي كلان مديريتي و تحقق وعده‌هايش داشته باشد. با اين حال پيگيري شعارها و برنامه‌هاي عهد شده با مردم جز با يك تيم هم راستا و قدرتمند در دولت ممكن و ميسر نخواهد بود. 

به گزارش اعتماد، امروز شرايط و عوامل بسياري نسبت به سال ٩٢ تغيير كرده كه مهم‌ترين آنها تشكيل مجلسي معتدل است. اين مجموعه عوامل سبب مي‌شود تا اصلاح‌طلبان به عنوان مهم‌ترين حاميان روحاني انتظار تغيير در كابينه و عملكرد دولت داشته باشند. در آستانه چينش كابينه جديد روحاني بسياري از فعالان سياسي اصلاح‌طلب خواستار تغيير بخشي از كابينه هستند. 

مرتضي مبلغ، فعال سياسي اصلاح‌طلب معتقد است كه تيم اقتصادي دولت دوم روحاني از آنجا كه ماموريتي مهم دارد بايد بيش از پيش هماهنگ و منسجم باشد. او شاخصه همراهي و انسجام عملكردي وزراي اقتصادي را از مهم‌ترين معيارهاي انتخاب در كابينه دوازدهم مي‌داند.

بايدها و نبايدها در چينش كابينه دولت دوازدهم از نگاه شما چيست؟
آقاي روحاني در مبارزات انتخاباتي برنامه‌ها و وعده‌هايي را مطرح كرد و تعهد كرد كه به آنها پايبند باشد. مهم‌ترين عامل و ابزاري كه آقاي روحاني در دست دارد تا اينكه بتواند اين شعارها و برنامه‌ها را محقق كند، مديران مقتدر، شجاع و كارآمد است كه در قالب كابينه دولت تعريف مي‌شود. 

بنابراين در مرحله اول چيزي مهم‌تر از اين نيست كه آقاي روحاني بتواند مجموعه موفقي از مديران را گرد هم آورد تا هر برنامه‌اي بخواهد اجرايي شود توسط اين مديران انجام گيرد. ويژگي‌هاي مديران دولت آتي مشخص است. از يك طرف بايد مديران توانمند و كارآمدي باشند و از طرف ديگر بايد اين افراد در تراز آقاي روحاني باشند و دغدغه مشكلات مردم را داشته باشند. كساني باشند كه پا به پاي آقاي روحاني در برنامه‌ها و قول‌هايي كه رييس‌جمهور به جامعه داده، پيش بروند و به آن معتقد باشند. نه اينكه آقاي روحاني يك راهي را برود و برخي از مديران راه ديگري را در پيش بگيرند و نتوانند در آن راه به درستي گام بردارند. ويژگي سوم مساله شجاعت مديران است. 

در شرايط فعلي و با مشكلات عديده‌اي كه دولت با آن مواجه است و با توجه به اينكه تخريب و سياه‌نمايي عملكرد دولت در دستور كار مخالفين و تندروها است، مديران غيرشجاع نمي‌توانند اهداف دولت را پيش ببرند. 

بايد مديران شجاعي باشند تا در كوران‌ها و سختي‌ها بتوانند در صحنه حاضر باشند و اين حمله‌ها و هجمه‌ها را خنثي كرده و به هيچ‌وجه منفعل نشوند. به هيچ‌وجه از كوره به در نروند و بتوانند با اقتدار و شجاعت، كارها و برنامه‌ها را پيش ببرند و از سختي‌ها و مشكلات هراسي نداشته باشند. اين ٣ ويژگي بسيار براي اعضاي كابينه مهم است.

در چه حوزه‌هايي به طور مشخص نياز به تغييراتي در چينش كابينه مي‌بينيد؟
همه حوزه‌ها مهم هستند. مهم‌تر اين است كه آقاي روحاني و مشاورانش عملكرد همه اعضاي كابينه را بررسي و ارزيابي كنند. ببينند كه وزرا در ٤ سال گذشته چگونه عمل كرده‌اند و نقاط قوت و ضعف‌شان چه بوده است. پس از برآوردها در اين راستا تغييراتي در كابينه انجام شود. به هر حال كساني كه آن سه ويژگي را كمتر داشته‌اند بايد جاي خود را به كساني دهند كه داراي چنين ويژگي‌هايي هستند. 

با توجه به نيازهاي جامعه و تجربه ٤ سال گذشته، دو يا سه حوزه مهم وجود دارد كه نياز به ارتقاي مديريت در كابينه در آنها احساس مي‌شود. يكي از اين حوزه‌ها سياست داخلي و مديريت سياسي است. واقعيت اين است كه در ٤ سال گذشته دولت به دليل مشكلات حوزه بين‌الملل و اقتصادي از مسائل مربوط به سياست داخلي غفلت كرد و محصول آن را هم ديديم كه ميانگين مديران سياسي منطقه‌اي و استاني از كارآمدي لازم برخوردار نبود. بسياري از استانداران و فرمانداران در تراز برنامه‌ها و سياست‌هاي آقاي روحاني نبودند و حتي بعضا موجب نارضايتي‌هايي هم در استان‌ها و شهرستان‌ها نسبت به دولت شدند. 

بنابراين در حوزه سياست داخلي آقاي روحاني بايد گذشته را جبران كند. تغيير در حوزه اقتصادي نيز جزو امور فوري و ضربتي دولت آقاي روحاني است. مهم است كه آقاي روحاني بتواند كابينه را طوري تنظيم كند تا مجموع مديريت‌هاي اقتصادي كابينه به شكل منسجم عمل كنند. موضوع انسجام مديران اقتصادي در كنار كارآمدي و توانمندي و شجاعت موضوع بسيار مهمي است. 

متاسفانه در دولت گذشته نيز شاهد بوديم كه با اينكه مديران خيلي خوبي در بخش اقتصادي بودند اما از انسجام لازم برخوردار نبودند و اين امر سبب مشكلاتي مي‌شد. هم افزايي لازم را نداشتند. همچنين حوزه‌هاي علمي، دانشگاهي، فرهنگي و اجتماعي بسيار اهميت دارد و بايد مطابق بررسي‌هايي كه از كارنامه وزرا مي‌شود براي ارتقاي مديريتي در كابينه اقدام شود.

آيا مشكل مديريت اقتصادي كابينه دولت فقط در حوزه انسجام و هماهنگي بين وزرا بوده است؟ براي بهبود كارنامه اقتصادي دولت چه تغييراتي در سطح وزارتخانه‌ها بايد رخ دهد؟
در حوزه اقتصادي چندين وزارتخانه وظيفه و مسووليت دارند. به هر حال ويژگي‌هايي كه پيش‌تر اشاره كردم بايد مورد بررسي قرار گرفته و احصا شوند تا وزرايي كه كارنامه مثبتي دارند، حفظ شوند و وزراي ديگر حذف شده و جاي‌شان را به افراد توانمند‌تر بدهند. ليكن بايد وزرا به گونه‌اي انتخاب شوند كه حتما انسجام و هم افزايي و هماهنگي بين وزرا باشد. 

به گونه‌اي نباشد كه برخي از يك راه و برخي ديگر از راهي ديگر بروند و سياست‌ها و برنامه‌هاي‌شان خنثي‌كننده همديگر باشد. به خصوص در بخش اقتصادي تاكيد من بر هماهنگي و انسجام بين مديران اقتصادي كابينه دولت آقاي روحاني است.

اخيرا نمايندگان مجلس در مورد كاهش بودجه آموزش عالي و مشكلات اين حوزه به رييس‌جمهور نامه نوشته‌اند. به نظر شما آيا دولت روحاني در سطح كابينه براي رفع مشكلات آموزش عالي نياز به تغيير و تحول دارد؟
بخش دانشگاهي بخش مهمي است و در واقع مغز توسعه در كشور خواهد بود. جامعه ايران به‌شدت نياز به توسعه حوزه‌هاي علمي و فرهنگي دارد و بايد نظام مديريتي نيز به گونه‌اي سامان پيدا كند كه بسترهاي رشد و پيشرفت فراهم شود. 

چه براي اساتيد ودانشجويان و چه براي ساير نخبگان و فرهنگيان بايد شرايط بهتري فراهم شود تا بتوانند كار خود را به خوبي پيش ببرند و عوامل توسعه را فراهم كرده و پيشرفت كشور را ممكن كنند. اين مسائل بايد در انتخاب مديريت كارآمد در اين حوزه مورد توجه قرار بگيرد.

فكر مي‌كنيد چند درصد وزراي كنوني بايد در كابينه آتي دولت تغيير كند؟
من قضاوت نمي‌كنم كه چه تعداد يا چه كساني بايد تغيير كنند. مهم اين است كه كار كارشناسي دقيقي بايد بشود. خصوصا در برخي از حوزه اين فوريت بيشتر احساس مي‌شود. با توجه به عملكرد ٤ سال گذشته وزرا و با توجه به رويكرد جديد آقاي روحاني و برنامه‌ها و سياست‌هايش مديراني كه در تراز برنامه‌ها هستند و سابقه و پيشينه قابل قبولي داشته‌اند، بايد حفظ شوند و افرادي كه در اين تراز نباشند بايد جاي خود را به مديران جديد بدهند كه در حد توانايي و كارآمدي و شجاعت باشند. 

ليكن اينكه در مجموع لازم است كه تغييرات جدي در كابينه اتفاق بيفتد و ارتقاي قابل قبول و محسوس پيدا كند، در آن شكي نيست و آقاي روحاني نيز حتما چنين كاري را خواهد كرد.

حضور زنان در كابينه دولت دوازدهم چقدر لازم است؟ شما اصولا با روي كار آمدن وزير زن موافق هستيد؟آيا آقاي روحاني بايد در اين راستا نيز تغييراتي را ايجاد كند؟
زنان بايد در عرصه‌هاي مختلف حضور پيدا كنند تا بتوانند قابليت‌هاي خودشان را نشان دهند. البته در بحث كابينه قبل از هر موضوعي مساله توانمندي، كارآمدي و شجاعت است كه اهميت دارد. پيش از اينكه در مورد زن يا مرد بودن و جوان يا پير بودن وزرا اظهارنظر كنيم بايد مساله كارآمدي را در نظر داشته باشيم. 

سه ويژگي اشاره شده بسيار مهم است و نبايد فداي هيچ چيز ديگري بشود كه اگر هر كدام مشكلي داشته باشد، كابينه مشكل پيدا مي‌كند. لذا اصل بايد بر آن ٣ ويژگي باشد و بعد در همان راستا از بانوان نيز استفاده كرد. اگر بانواني بودند كه آن ٣ ويژگي را داشتند بايد حتما از آنها استفاده شود و حتي اولويت هم دارند. 

ليكن اگر به هر دليلي در آن حوزه مدير زني كه داراي آن ويژگي‌ها باشد، پيدا نشد نبايد كارآمدي را فداي حضور زنان بكنيم. مهم اين است كه توسعه كشور پيش برود. اگر زنان توانمندي باشند بايد حتما از آنها استفاده شود. توجه كنيم كه عرصه فعاليت اقشار مختلف و به ويژه بانوان صرفا كابينه نيست. بلكه در ساختار وزارتخانه‌ها و معاونين آنها و ادارات كل مي‌توان از زنان استفاده كرد. بايد فرصت مناسب را براي زنان فراهم كرد.

اجراي مدل دولت در سايه در ايران اخيرا از سوي اصولگرايان مطرح شده است. آنها معتقدند كه با وجود اينكه ١٦ ميليون راي آورده‌اند، اقليت قدرتمندي هستند و مي‌توانند دولت در سايه تشكيل دهند. در ساختار كنوني انتخابات و حزب در ايران به نظر شما آيا تشكيل دولت در سايه معني دارد؟
بارها گفته شده كه دولت در سايه يك ترم سياسي مربوط به احزاب است. احزابي كه در رقابت انتخاباتي در قدرت قرار نمي‌گيرند با دو هدف مشخص دولت در سايه تشكيل مي‌دهند. يكي اينكه بتوانند خود را براي رقابت در آينده آماده كنند و برنامه‌هايي متناسب با دولت آينده آماده كرده و نيروسازي و كادر‌سازي لازم را انجام دهند. 

همچنين تلاش مي‌كنند تا از اين طريق دولت مستقر را نقد كنند و نقطه ضعف‌هايش را مطرح كرده و پيشنهادهايي هم در راستاي انتقادات خود به دولت مستقر بدهند. بالاخره همه احزاب براي پيشرفت كشور تلاش مي‌كنند. قرار نيست كه احزاب كارهاي اساسي يكديگر را خنثي كنند. اين دو هدف مربوط به دولت در سايه است. چيزي كه اصولگرايان گفته‌اند اگر چنين منظوري از دولت در سايه باشد، امر مطلوبي است. 

ليكن اگر بخواهند با عنوان دولت در سايه همان برنامه‌ها و سياست‌هاي قبل را تداوم بخشند، تشكيل دولت در سايه امر غيرسازنده و مخربي خواهد بود. دولت در سايه اگر قصدش اين باشد كه هر روز براي دولت مستقر هجمه، سياه نمايي و مشكل‌سازي كند و منجر به سنگ‌اندازي در پيشرفت كشور شود، امر غيرمنطقي و نادرست و مخربي است. 

اميدواريم كه اصولگرايان از گذشته خود درس گرفته باشندو بخواهند رفتار سازنده‌اي را در پيش بگيرند و منظورشان دولت در سايه واقعي‌اي باشد كه در نرم سياسي با وجود احزاب معني دارد.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو