فرارو- با پایان زمان رسمی نام نویسی برای انتخابات ریاست جمهوری تا حدود زیادی مواضع و اهداف شخصیتهای سیاسی در انتخابات مشخص و یارکشیها علنی شد. گام بعدی این بود که رقبا را تک به تک از میدان به در کنند. رقبایی که بعضا برخی از آنها زمانی دوست بودند.
به گزارش فرارو، معمولا زمانی که ایام انتخابات فرا میرسد احزاب و گروههای سیاسی اقدام به یارکشیهای مشخصی می کنند. به عنوان مثال در این دوره جبهه مردمی نیروهای انقلاب تشکیل شد که تعداد زیادی از احزاب اصولگرا را زیر چتر خود آورد. اما آنها تنها گروه یا تیم در میان اصولگرایان نبود و در این زمین بازی تیمهای دیگری نیز حضور داشتند.
همین مسئله موجب شده بود به نوعی جنگ رسانهای میان آنها شکل بگیرد. از یک سو فعالان سیاسی گروهها در تخریب تیم مقابل مصاحبه می کردند و از سوی دیگر رسانههای آنها برای زیرسوال بردن وجهه آنها از هیچ تلاشی فرو گذار نبودند. اما این تنها یک سوی جنگهای داخلی بود.
طرف دیگر داستان تقریبا چند روز پیش از نام نویسی کاندیداهای ریاست جمهوری آغاز شد و در روزهای ثبتنام شدت گرفت. داستان از این قرار بود که رسانههای حامی جبهه پایداری که علاقه چندانی به جمنا نداشتند بعد از آنکه نام ابراهیم رئیسی به عنوان کاندیدای این جبهه تازه تاسیس معرفی شد، تا حدودی رفتارشان تلطیف شد. اما این روند عمر چندانی نداشت و با انتشار بیانیه تولیت آستان قدس مبنی بر حضور مستقل در انتخابات، مجددا رویکرد رسانههای جریان تندرو به همان حالت قبل برگشت و حمله به جمنا را در دستور کار خود قرار دادند.
البته تنها هدف جمنا نبود و این رسانهها برای افزایش رای رئیسی که نیازمند سبد رای اصولگرایان است، افراد دیگری را نیز مورد هدف قرار دادند تا با حذف یا تخریب آنها بتوانند به نوعی میزان آرای رئیسی یا به طور کلی کاندیدای خود را افزایش دهند. یکی از این افراد محمود احمدی نژاد بود که سالهای سال این رسانهها و جبهه پایداری از حامیان وی بودند و آرای وی از اردوگاه اصولگرایی بیرون می آید. این جریان سیاسی که تا مدتی قبل اخبار رئیس دولت را پوشش می دادند و انتقادهای او علیه دولت بسیار مورد توجه آنها بود، بعد از نام نویسی وی در انتخابات برنامه تازه ای را در دستور کار خود قرار دادند.
البته اختلاف میان احمدی نژاد و پایداری ها در زمان حال خلاصه نمی شود. ماجرا از این قرار است که، جبهه پایداری از آن دست تشکلهای سیاسی بود که حمایتشان از محمود احمدی نژاد در دوران ریاستش بر قوه مجریه زبانزد عام و خاص بود اما آرام آرام تفکراتشان نسبت به وی تغییر کرد. اما همین موضوع موجب شد به نوعی دودستگی در میان اعضای این جبهه ایجاد شود. اما نام نویسی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری با وجود منع مقام معظم رهبری، موجب شد حملات به وی آغاز شود.
به همین دلیل هم طی بیانیه ای اعلام کرد: عدم توجه به توصيه داهيانه رهبر معظم انقلاب به برخي كانديداها و تحذير آنان از ورود به فضاي انتخاباتي در همين چارچوب قابل ارزيابي است چرا كه آنها با سياسي كاري تلاش دارند افكار عمومي را دچار سردرگمي و التهاب و تفرقه نمايند. جبهه پايداري ضمن مخالفت صريح با اينگونه اقدامات، از اين افراد مي خواهد كه تا دير نشده توصيه رهبري انقلاب را نصب العين خود قرار داده و همچون ملت شريف و ولايتمدار ايران، با عمل به رهنمودهاي مقام معظم رهبري، خود را تحت خيمه ولايت قرار دهند كه در غير اين صورت دچار خسران مبين در دنيا و آخرت خواهند شد.
از سوی دیگر وحید یامین پور که تا چند روز قبل از آن، احمدی نژاد را محبوب ترین سیاستمدار ایران میدانست و حتی روی آنتن زنده برای حمایت از احمدی نژاد تا حدودی با سلیمی نمین وارد جدل و بحث شد، بعد از ثبت نام طی یک چرخش اساسی نوشت: «همانطور که حب احمدی نژاد بسیاری را کور و کر کرده، "بغض" او هم جماعتی را کور و کر کرده است. اینها سالهاست منتظر تحقق پیشگویی های تحقق یابنده ی خود هستند؛ نه برای انتقام از احمدی نژاد که برای انتقام از رهبری» او علاوه بر تکرار دیدگاههای خود در خصوص اصلاح طلبان در پایان نوشت: «آیا این مدعیان شناخت و بصیرت شان بیش از رهبر معظم انقلاب است؟! خیر. ولی مواجه ی رهبری از جنس دیگری است. حالا می ماند که احمدی نژاد در مسیر ظن ناصح دلسوزش قدم بر دارد یا آنچنان که تا به حال کرده، در زمین مین گذاری شده ی پیشگویی های تحقق یابنده!»
همچنین سردبیر سایت رجانیوز سریعا به نام نویسی احمدی نژاد واکنش نشان داد و در حساب توییتری خود نوشت: «امروز شاهد اجرای یکی از بازی های پیچیده سرویس جاسوسی انگلیس در انتخابات 96 بودیم.#نفوذ#احمدي_نژاد» این درحالی بود که در تمام دوران حضور احمدی نژاد در پاستور و حتی بعد از آن این سایت خبری از او حمایت تمام قد انجام داده بود.
با اینحال تنها فردی که این روزها مورد حمله جریان تندرو که اخیرا به حمایت از ابراهیم رئیسی مشغول هستند، احمدی نژاد نبود. آنها مصطفی میر سلیم، کاندیدای حزب موتلفه را نیز هدف قرار دادند. او یکی از کاندیداهایی است که نه تنها اعلام کرده است به نفع کسی انصراف نخواهد داد بلکه قصد دارد تا پایان انتخابات حضور داشته باشد و این از میزان رای اصولگرایان خواهد کاست. بنابراین رسانههای این جریان نوشتند: جریان راست سنتی به اصطلاح اصولگرا که در سال 92 با ولایتی به میدان انتخابات پا گذاشته بود، این بار میرسلیم را به عنوان نامزد پوششی روحانی به انتخابات فرستاده است. شخصیتی که نزدیک به سی سال بود که هیچ خبری از او در سپهر سیاسی نبود، به یک باره تصمیم گرفته است تا پا در گود انتخابات بگذارد.
این رسانه با علم بر اینکه می داند بخشی از جریان اصولگرایی دشمنی دیرینه با مرحوم آیت الله هاشمی دارند، ارتباز میان میرسلیم و آیت الله را نوعی وسیله برای زیر سوال بردن او قرار داده است: میرسلیم اگرچه سالهاست که از عرصه سیاسی فاصله داشته است و به گفته خود مشغول تحقیق برای طراحی و ساخت «موتور پایه گاز سوز ملی ایران» بوده است اما همانند ولایتی سالها همکار هاشمی رفسنجانی در دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است. همین را هم به عنوان یکی از نقاط قوت خود می داند و اگرچه مدعی است که برای رقابت با روحانی وارد انتخابات می شود، اما هنگام ثبتنام در بخشی از مصاحبه خود می گوید: «آمدهام تا تجربه همکاریام را در کنار مرحوم هاشمی رفسنجانی برای اعتلای نام میهنمان به کار بندم».
همچنین این سایت خبری تاکید کرد که میرسلیم قابلیت بازی نقش ولایتی را دارد. او می تواند این بار به کمک روحانی در 29 اردیبهشت بشتابد و فرمان مناظرات را به سمتی بچرخاند که خواسته مرحوم رفسنجانی بوده است. میرسلیم هم بیمیل به این کار نیست. او آمده است تا آنچه را که از هاشمی آموخته است به کاربندد!
اما در ادامه این رسانه وابسته به جبهه پایداری به نکتهای اشاره کرد که حاکی از آن بود که میرسلیم و احمدینژاد تنها افراد در لیست حمله و تخریب نیستند. زیرا نوشت: نکته ای که همچنان مغفول باقی مانده است، اصرار بیش از حد برخی از جریان های سیاسی برای ائتلاف و وحدت با اشخاصی است که در اندیشه و عمل هیچ انطباقی باهم ندارند، ولی تنها بر اساس«عنوان اصولگرایی» میخواهند دور هم جمع شوند.
بنابراین مشخص است که این پایان ماجرا نیست و اگر آرام آرام حمله به جمنا افزایش پیدا کند، لزومی برای غافلگیری وجود ندارد. زیرا اگر رئیسی تمایل داشته باشد جدا از جمنا حضور داشته باشد، ممکن است دو حال رخ دهد. حالت اول این است که جمنا و کاندیداهایش از انتخابات به نفع رئیسی انصراف دهند و حالت دوم که جمنا از رئیسی حمایت کند و همین مسئله موجب نارضایتی کاندیداها شود و تصمیم به ماند در انتخابات بگیرند.
از سوی دیگر کاندیداهای دیگری هم برای انتخابات از داخل جریان اصولگرایی اقدام به ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری کردهاند که هر کدام کم یا زیاد می تواند به سبد رای رئیسی آسیب برساند. افرادی مانند: مسعود زریبافان، محمدمهدی زاهدی، محمدعلی پورمختار و... نیز در این دسته قرار می گیرند.