bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۰۷۱۴۸

تنهایی تو شکل تنهایی من نیست

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۹ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۵
فرارو- حمید حیدرپناه1؛ از بارزترین ابزارهای مدرنیته در جامعه ی امروز، امکانات ارتباطی جدید وخصوصاً فضای مجازی است، پدیده ای که آن چنان بر زندگی انسانها سایه افکنده که دوران فعلی را «عصر فضای مجازی» نامیده اند.

به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، جامعه ی ما در شرایطی وارد این عصر شده که آمادگی کافی برای آن نداشته و به نوعی با تاخر فرهنگی مواجه هستیم که ابزاری وارد شده امابرای استفاده ی درست از آن، فرهنگ سازی لازم انجام نشده و همین امر موجب گردیده که با وجود همه ی فرصت ها و مزایایی که این فضا دارد، آسیب هایش بیشتر نمود داشته باشد و بی شک یکی از مهم ترین آسیب هایش افزایش فردمحوری و حرکت انسان به سوی پرتگاهی از انزوا و تنهایی است.

روزگاری که  مهمانی های دسته جمعی و شب نشینی های فامیلی جای خود را به دید و بازدیدهای مجازی داده و آلبوم عکس های دسته جمعی جای خود رابه عکس های تکی و سلفی،  انسانها عمده ی تفریحات، خرید، گردش و حتی غذا خوردنشان در تنهایی صورت می گیرد و لذت با هم بودن و پر کردن خلاء دیگران را با اشتراک عکس هایشان در صفحات مجازی پُر می کنند، همه ی این هابیانگر تنهایی بی انتهای انسانهاست.

تلاش برای خودنمایی و دیده شدن از فضای واقعی به فضای مجازی سرایت کرده، تا جایی که آدم ها نادیده گرفته شدن و  بی توجهی ها را در فضای  مجازی و صفحات اینستاگرام شان فریاد می زنند و به هر شکلی تلاش می کنند تا دیده شوند و لایک بخورند.

حالا دیگر تنهایی، خاص افراد مجرد نیست و گردبادش زندگی بسیاری از افراد متاهل را هم درنوردیده، انسان ها حتی در میان جمع هم به شدت احساس تنهایی می کنند، افراد در کنار همسر و خانواده حضور فیزیکی دارند، اما روحشان تنهاست و تلخ تر این که فرار از تنهایی را در جایی جستجو می کنند که شاید خودش یکی از عوامل مهم تنهایی شان شده است، فضای مجازی!

گروه های مجازی با انبوهی از افراد آشنا و ناشناس،که می توانند با یک کلیک وارد حریم خصوصی همدیگر شوند و این آغاز راهی است که پایانش از همان ابتدا معلوم است، چت های به ظاهر ساده و بحث های معمولی که تداومش تبدیل به عادتی روزمره می گردد، ذره ذره همراه با استیکرها و نوشته ها، ذهن ها هم درگیر می شود و در یک چشم به هم زدن،به وابستگی عاطفی ختم می شود که جداشدنی بی نظر نمی رسد. همین ارتباطات به ظاهر ساده زنگ خطری برای زندگی است و سرآغاز فاصله های بیشتر و شکل گیری شکافی که هرروز عمیق تر می شود که گاهی ابتدایش به شکاف عاطفی و انتهایش به خیانت و از هم پاشیدن زندگی می رسد.

این تنهایی و انزوا از جنبه های دیگر هم می تواند بر سایر آسیب های های اجتماعی اثرگذار باشد، وقتی بخشی از افراد جامعه دچار بحران ها و مشکلاتی مانند فقر و بیکاری، اعتیاد، اختلالات روانی و افسردگی، بحران های مالی و اقتصادی و... باشند، افزایش احساس تنهایی و نداشتن حامی می تواند ضربه ی نهایی را بر پیکر نحیف و آسیب دیده شانوارد کند که بسیاری از آنها را به سوی یکی از مهلک ترین آسیب اجتماعی یعنی «خودکشی» سوق دهد، آنجا که فرد خود را در باتلاقی از مشکلات و معضلات گرفتار می بیند و در جستجوی دستی نجات بخش برمی آید، اما کسی نیست که به فریادش برسد و در اوج ناامیدی و یاس، پایان زندگی را بر فریادهای بی حاصل ترجیح می دهد.

افزایش خودکشی در مکان های عمومی پرتردد مانند پل های عابر پیاده و رواج خودکشی هایی به سبک نویسنده های معروف جهان از سوی برخی شاعران و نویسندگان جوان - که پس از مرگ شان صفحه ی شخصی شان با بازدیدهای میلیونی مواجه می شود - بیانگر نوعی انتقام و فریاد تلخ بر سر جامعه است،فریادی از سر انزوا،نادیده شدن و از همه مهم تر تنهایی است.

و تازه این شروع ماجراست و بی شک اگر در شرایط فعلی به فکر چاره ای نباشیم، رو به پایانی تلخ می رود. پس ضروری است در شرایط پیچیده ی فعلی در راستای فرهنگ سازی، آموزش و آگاه سازی جامعه و خانواده ها تلاش کنیم، تلاش هایی که با بخشنامه و اجرای برنامه های فرهنگی کلیشه ای کم محتوا محقق نمی شود، بلکه طرح و برنامه های عمیق، واقع نگر، کاربردی و منطبق با همین فضا  را لازم دارد و از همه مهم تر تلاش و همت خود افراد جامعه را هم می طلبد.

به هر حال متاسفانه نسل فعلی با گذشته ای سرشار از محدودیت ها به یکباره، بدون بسترسازی فرهنگی وارد فضای مجازی شدو دچار بحران ها و آسیب های زیادی گردید، اما لازم است در شرایط فعلی به سرعت فکری برای آموزش و فرهنگ سازی نسل جدید نمود که نقش خانواده ها، آموزش و پرورش و رسانه ها در این خصوص بسیار مهم و سازنده است.

ضمن اینکه لازم است در راستای تقویت سرمایه ی اجتماعی تلاش بیشتری کنیم و باایجاد راهکارهای اجرایی مناسب، فضای لازمی برای گذاراندن اوقات فراغت جایگزین فضای مجازی فراهم کنیم، شادی و امید را در جامعه افزایش دهیم، افراد آسیب پذیر را بیشتر دریابیم، چتر مهربانی هایمان را گسترده تر،فاصله ها را با اطرافیان و نزدیکان مان کمتر و برای استحکام بیشتر روابط خانواده تلاش کنیم، استفاده ی درست از فضای مجازی را بیاموزیم و مدیریت کنیم تا حداقل نسل بعدی از این دوران سخت به سلامت عبور کند.


*عنوان یادداشت، مصرعی از ترانه ی «فلورا تاجیکی» است.
1. جامعه شناس و مدرس دانشگاه

bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو