bato-adv
کد خبر: ۳۰۶۲۷۰

وزارت صنايع و معادن؛ گورخر مي‌سازد؟

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۱ - ۲۶ بهمن ۱۳۹۵
سخنان وزير صنعت در خصوص بهره‌برداري از معادن آهن و مس منطقه بهرام‌گور واكنش‌هايي از سوي فعالان و كارشناسان محيط‌زيست در پي‌داشت. محمدرضا نعمت‌زاده در جلسه‌اي با انتقاد به مجوز ندادن محيط‌زيست براي بهره‌برداري از معادن آهن و مس منطقه گفته است: يكي از مناطقي كه از نظر آهن و مس ارزشمند است منطقه بهرام گور است كه سازمان حفاظت محيط زيست روي آن دست گذاشته و اجاره معدنكاوي نمي‌دهد. من خودم رفتم و آنجا را ديدم. يك بيابان است كه حالا در گوشه‌اي چهار تا گورخر هم هست. مي‌گوييم اينجا را بدهيد به معدنكار. معدنكار، گورخرها را هم تكثير مي‌كند تا جايي كه كشور پر از گورخر شود. اما سازمان حفاظت محيط‌زيست مخالفت مي‌كند.

به گزارش اعتماد، آنچه در ادامه مي‌خوانيد، ‌يادداشت اصغر محمدي فاضل، ‌رييس سابق دانشكده محيط‌زيست است و نگاه نقادانه‌اي كه به سخنان ضدمحيط‌زيستي وزير صنعت دارد.

١- سخنان اخير وزير محترم صنعت و معدن ممكن است بعضي را شگفت‌زده كرده باشد اما براي من كه از سال دوم استقرار دولت آقاي روحاني و در نوشته‌هاي متعدد ادعاي «محيط زيستي بودن دولت» را مورد ترديد قرار دادم اصلا تازگي ندارد. 

٢- شخصا اظهارات رييس‌جمهور را كه بارها در «گفتار» گزاره محيط زيستي بودن تكرار كرده باور دارم اما ترديد جدي دارم كه اعضاي تيم او حتي به اين گفتار احترام بگذارند. اگر دولت را يك تيم بدانيم كه نقش رييس‌جمهور در آن هدايت و هماهنگي است، آيا در بدنه اين دولت مولفه‌هاي حفاظت از محيط زيست مشهود است؟ اگر پاسخ مثبت است، نگاه‌هاي توسعه به هر قيمت، رونق گردشگري به قيمت قطع چند درخت و گم و گور شدن چند شغال و روباه، كم اهميت بودن آتش گرفتن چند درخت، ادامه روند مرگبار سدسازي در مناطق پرتنش آبي، توسعه كشاورزي ناپايدار وابسته به آب و خاك رايگان، تزريق قطره‌چكاني بودجه به نهادهاي حفاظتي و ده‌ها مثال ديگر را چگونه ترجمه كنيم؟

٣- البته شخص آقاي وزير صنعت، معدن و تجارت برايم محترم است نه فقط به اعتبار سن و سابقه خدمت، بلكه بيشتر براي آنكه بدون رياكاري حرف دلش را زده است. اميدوارم براي مضامين توهين‌آميز خود هم جسارت عذرخواهي داشته باشند ولي براي اصلاح اطلاعات غلطي كه دارند مي‌توانند از يك دانشجوي محيط زيست مشورت بگيرند تا آگاه شوند كه ده‌ها سال است كه بشر متمدن، متوجه شده كه در حوزه اقتصاد توسعه، تنوع زيستي و خدمات زيست‌بومي آنچه ايشان از سر بي‌اطلاعي «٤ گورخر» قلمداد مي‌كنند، ارزشمندتر از بسياري از معادني است كه هم‌اكنون از آن بهره‌برداري مي‌شود.

٤- جهت مزيد استحضار جناب وزير كه توانايي و دانش فني آبشخور ساختن توسط وزارتخانه تحت امرشان را به رخ مي‌كشند و مي‌گويند «٤ گورخر» را مي‌گيريم و «٨ گورخر» تحويل مي‌دهيم تا جايي كه «كشور پر از گورخر شود»، عرض مي‌كنم، حدود نيم قرن است كه تعداد زيادي دانشمند و متخصص در سراسر جهان در آرزوي دستيابي به چنين كاري هستند كه متاسفانه هنوز موفق هم نشده‌اند. اما صرفنظر از اين حوزه كه در صلاحيت علمي متخصصان صنعت و معدن نيست، حتما استحضار دارند كه در تمام دنيا معدنكاران در صورتي مجوز فعاليت مي‌گيرند كه ملاحظات محيط زيستي را از قبل بررسي و بر اساس قوانين ملي و با توجه به ظرفيت‌هاي بازسازي زيستي هر منطقه و با توجه به نوع ماده معدني، نوع روش استخراج و ملاحظات تكميلي، مجوز اجراي گام به گام و با كنترل نهادهاي محيط زيستي دريافت مي‌كنند؛ لذا شايسته است در خصوص مفاهيم Remediation و Reclamation كه عمدا يا سهوا در ايران مهجور مانده است هم مطالعه مختصري بفرمايند.

٥- اين روزها در ميان منتقدان تند و تيز محيط زيست كساني از طبقه برخوردارو شايد آنها كه خودشان باعث آلودگي آب و خاك و هواي كشور هستند، از هواي كلانشهرها مي‌نالند و احتمالا به بهانه اينكه «اين كشور ديگر جاي ماندن نيست» به آينده ديگري براي خود و فرزندان‌شان در آن سوي مرزها فكر مي‌كنند. اما براي جمعي از ما شهروندان ايراني كه نه گرين كارت دارد و نه گذرنامه دوم، سوالي وجود دارد كه خودتان براي حل مصيبت‌هايي كه صنايع و معادن بر سر اين كشور آورده چه كرده‌ايد كه در وقت بحران يقه‌گيري مي‌كنيد؟ لطفا يك مثال نشان دهيد كه يك معدن بعد از كشيدن شيره طبيعت و ناامن كردن آن براي همه جانداران منطقه و جاده‌كشي‌هاي زيكزاگي و رها كردن حوضچه‌هاي باطله سمي، همه ويراني‌ها را رها نكرده و جاي ديگري چنگال در جان همين طبيعت زخمي فرو نكرده است.

٦- ترديد ندارم كه آفاي نعمت‌زاده در سپهر مديريت ارشد كشور تنها نيست وگرنه نمي‌شد در مقوله گرد و غبار و اروميه و هامون و شادگان و سونگون و عسلويه و خوريات و سواحل شمالي و فرونشست زمين و ميوه‌هاي پر از سم و كود و هواي تهران و زباله بيمارستاني و جنگل فروشي و كوه خواري و معدن حراجي و ده‌ها مثال ديگر، وقتي كار به بحران كشيده مي‌شود تمام تخم‌مرغ‌هاي گنديده را در سبد محيط زيست گذاشت و متوقعانه و طلبكار گوشه‌اي ايستاد و از يك سازمان نحيفي توقع معجزه داشت كه تمام اعتبارات يك سالش از اعتبارات رفاهي يك خودروساز هم كمتر است. سازماني كه پول لباس و كفش مامورش را ندارد و براي جبران خسارات و پرداخت ديه متخلفان بايد كاسه گدايي به دست بگيرد و صدقه جمع كند وگرنه پيكر مامور جوان تازه دامادش را با طناب‌ دار تحويل مي‌گيرد.

٧- شكي نيست كه آقاي وزير و همفكران پولدار و قدرتمندش مي‌توانند به اشاره سرانگشتي آن «٤ گورخر» را حذف كنند، معدن شان را راه بيندازند، و آب هم از آب تكان نخورد. مگر شير ايراني و ببر مازندران منقرض شد چه اتفاقي افتاد؟ اصلا مگر تعداد زيادي از گياهان دارويي منقرض شدند صنعت ضرر كرد؟ يوز را هم نابود كنيد. براي آنكه خيال‌تان كامل راحت شود همان طور كه به ما و تخصص ما و حوزه علمي ما توهين و تمسخر مي‌كنيد، همه ما دوستداران «جك و جونور» و «دار و درخت» را هم منقرض كنيد. معدن‌ها را كشف كنيد، درخت‌ها را قطع كنيد، چهارچرخ توليد كنيد و نامش را «پلت‌فرم خودرو» بگذاريد و دود و سرطان به خورد ملت بدهيد. حسن ماجرا در اين است كه وقتي همه با هم منقرض شديم، كره زمين قطعا بدون ما و شما نفس راحت‌تري خواهد كشيد.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو