ما دورانی را که خیلی تعجب میکردیم پشت سر گذاشتیم. الان امریکاییها با آمدن ترامپ دوران خیلی تعجب کردن را آغاز کردهاند. در تبادل تجربهها باید بگوییم که از الان تا چهار سال آینده توکل کنید به خدا و از مواضع آقای ترامپ تعجب نکنید.
در نگاه روز روزنامه «اعتماد» که روز سه شنبه به قلم محمدعلی ابطحی فعال فرهنگی – سیاسی منتشر شد؛ آمده است: تجربه نشان میدهد که باید به مواضع قدرتمندان و حاکمان عادت کرد. هرچه تعجبها از مواضع فردی مثل ترامپ کمتر شود، حس انگیزش تعجب توسط حاکمان کمتر خواهد شد. روز جمعه پیش میخکوب شده بودم پای تلویزیون. مراسم تحلیف و جابهجایی قدرت در امریکا بود. اصل این اتفاق برای همه شیرین است و برای خیلی از نقاط دنیا یک آرزوی دستنیافتنی است. با وجود همه مشکلات انتخابات این دوره، در مراسم تحلیف آقای ترامپ همهچیز خوب بود ودیدنی.
آقای اوباما خیلی شیک و مجلسی 8 سال ریاستش را انجام داده بود و شال وکلاه کرده بود که از کاخ سفید برود. دوران اوباما برای دنیا دوران تلخی نبود. نه چانهای برای بیشتر ماندن میزد و نه غصهای برای رفتن. کارنامههای آنان هست که در تاریخ و ذهن مردم امریکا میماند. بعد از پایان کار هم البته محترم میمانند و به زندگی عادیشان برمیگردند. همه رییسجمهورهای زنده امریکا با همسرانشان به مراسم تحلیف دعوت بودند و غیر از یکی که مریض بود، همه آمده بودند. حتی آقای کلینتون که همسرش رقیب انتخاباتی ترامپ بود و تعداد رای مردمیاش بیشتر از رییسجمهور منتخب، بود.
اینها جلوههای زیبایی دموکراسی است. اما در این میان نگرانی همه دنیا در این است که رییسجمهور جدید، دستاوردهای همان امریکای مهد دموکراسی را در هم بریزد. در دوران تبلیغات انتخاباتی، آقای ترامپ خیلی حرف زد که تعجب همه برانگیخته میشد. اما گمان میرفت که تب دوران انتخابات است. در دوران انتخابات در هرجای دنیا که انتخاباتی باشد، همه آزادند. در ایران خودمان هم تنها وقتی که چهرههای رنگارنگ زیبای هموطنانمان بدون وسواس در رسانه ملی دیده میشود یا حرفهای غیرقابل تعجب میشنویم ایام انتخابات است. آن ایام تنها فصلی است که رای مردم مهم است.
ما دورانی را که خیلی تعجب میکردیم پشت سر گذاشتیم. الان امریکاییها با آمدن ترامپ دوران خیلی تعجب کردن را آغاز کردهاند. در تبادل تجربهها باید بگوییم که از الان تا چهار سال آینده توکل کنید به خدا و از مواضع آقای ترامپ تعجب نکنید. تجربه نشان میدهد که باید به مواضع قدرتمندان و حاکمان عادت کرد. هرچه تعجبها از مواضع فردی مثل ترامپ کمتر شود، حس انگیزش تعجب توسط حاکمان کمتر خواهد شد. روز جمعه پیش میخکوب شده بودم پای تلویزیون. مراسم تحلیف و جابهجایی قدرت در امریکا بود.
اصل این اتفاق برای همه شیرین است و برای خیلی از نقاط دنیا یک آرزوی دستنیافتنی است. با وجود همه مشکلات انتخابات این دوره، در مراسم تحلیف آقای ترامپ همهچیز خوب بود ودیدنی. آقای اوباما خیلی شیک و مجلسی 8 سال ریاستش را انجام داده بود و شال وکلاه کرده بود که از کاخ سفید برود. اوباما نه چانهای برای بیشتر ماندن میزد و نه غصهای برای رفتن داشت. کارنامههای آنان هست که در تاریخ و ذهن مردم امریکا میماند. بعد از پایان کار هم البته محترم میمانند و به زندگی عادیشان برمیگردند. همه رییسجمهورهای زنده امریکا با همسرانشان به مراسم تحلیف دعوت بودند و غیر از یکی که مریض بود، همه آمده بودند. حتی آقای کلینتون که همسرش رقیب انتخاباتی ترامپ بود و تعداد رای مردمیاش بیشتر از رییسجمهور منتخب، بود.
اما در این میان نگرانی همه دنیا در این است که رییسجمهور جدید، دستاوردهای همان امریکای مهد دموکراسی را در هم بریزد. در دوران تبلیغات انتخاباتی، آقای ترامپ خیلی حرف زد که تعجب همه برانگیخته میشد. اما گمان میرفت که تب دوران انتخابات است. در دوران انتخابات در هرجای دنیا که انتخاباتی باشد، همه آزادند. در ایران خودمان هم تنها وقتی که چهرههای رنگارنگ زیبای هموطنانمان بدون وسواس در رسانه ملی دیده میشود یا حرفهای غیرقابل تعجب میشنویم ایام انتخابات است. آن ایام تنها فصلی است که رای مردم مهم است. در امریکا هم تا حدودی چنین است و اینبار بیشتر.
اما تصور میرفت با رای آوردن شرایط عادی پیش بیاید و حرفهای عجیب نشنوند. وقتی در نخستین سخنرانی بعد از تحلیف باز هم ترامپ همان حرفها را زد، نخستین تعجب جدی و رسمی آغاز شد. اینکه ترامپ محور دنیا را امریکا بداند یا با نگاه به داخل، بر کوره نژادپرستی بدمد، برای ایران وکشورهای جهان بد نیست. به این دلیل هم ترامپ برای دنیا بهتر بود. نگاه محور جهان بودن امریکا و دخالت در همه دنیا مشکل ایران و کشورهای دیگر بود. اما دوران دیوار کشیدن دور همه کشورها حتی امریکا گذشته است. ترامپ هم نمیداند که دور کشورش را نمیتواند دیوار بکشد و به همه دنیا دستور دهد که امریکا را بزرگتر دنیا بشناسند.
در جهان فعلی و با ادبیات موجود، سخنرانی آقای ترامپ نژادپرستانه است. همین نگاه بود که رگههای فشار بر زنان و اقلیتها را در میان سخنان ترامپ به دنیا نشان میداد. نگرانی بینالمللی و تظاهرات غیر قابل باور زنان در بیشتر نقاط دنیا علیه ترامپِ یک روزه نشانه این است که برای مردم امریکا هم پذیرش عقبگرد از مبانی دموکراسی غیرقابل قبول است. مشکل اصلی آقای ترامپ این است که اینقدر رسیدن به کرسی ریاستجمهوری برایش غیرقابل دسترس بوده که هوز هم باور نمیکند رییسجمهور شده است و نطق انتخاباتی میکند. تظاهرات وسیع و فوری زنان دنیا پدیده عجیبی بود.
در این دوسه روزی که ترامپ رییسجمهور شده است نطق و مصاحبه وتوییت و میزان پایین تحملش باعث تعجب دنیا شده است. همه اینها نشانه این است که باور نکرده رییسجمهور شده است. ترامپ هر چه زودتر بفهمد رییسجمهور است، خودش ومردم امریکا زودتر موفق میشوند. نگرانی دنیا را میتوان درک کرد. در مهد دموکراسی دنیا، طرح بحث فراوانی جمعیت از سوی عالیرتبهترین مقامش، یا نوع رابطه با مدیا البته ترسآور است. به نوعی هجوم به همه دستاوردهای بشری است. اما دموکراسی هم مثل هر پدیده خوب بشری خوبیها وبدیهای خودش را دارد. بشریت جز تن دادن به دموکراسی چارهای ندارد.
آلترناتیو دموکراسی، دیکتاتوری است. اگر بشر به این نقطه برسد که بداند درهر صورت دیکتاتوری بدترین گزینه است، به مشکلات دموکراسی هم تن میدهد. مراسم تحلیف ترامپ بیشتر از هر اتفاقی در دنیا این نکته را تاکید میکرد که حفاظت از مبانی دموکراسی مهمتر از هر اتفاقی است. مراسم تحلیف از این نظر دیدنی بود که یکی از متشخصترین رهبران امریکا، همه مراحل تشریفاتی و پروتکل را برای رقیبی انجام داد که بیشترین فاصله را با او داشت. تجربه ما میگوید دنیا باید تعجبهایش را از رفتار ترامپ به عادت به مواضعش تبدیل کند تا زودتر آقای ترامپ هم باور کند که رییسجمهور شده است و مهمتر، برای اینکه دیکتاتوری به عنوان یک واقع نیکو مورد پذیرش افکار عمومی قرار نگیرد. مشکلی که خیلی از مردم دنیا گرفتارش هستند.