bato-adv
ترامپ و نظم نوین جهانی

آقای بنگاهدار نظم جهان را به هم می ریزد؟

کمپین مبارزه با بروکسل به رهبری رئیس‌جمهور جدید، فقط بر مسائل سیاسی متمرکز نیست. هدف اصلیِ ترامپ اقتصاد اروپا است. ترامپ بیست‌وپنج سال پیش در مصاحبه‌ای در مجله پلیبوی گفته بود: "مالیات سنگینی برای هر مرسدس بنزی که وارد کشور می‌شود و تمام محصولات ژاپنی تعیین می‌کنم. بدین ترتیب دوباره متحدان فوق‌العاده‌ای خواهیم داشت."
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۶ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۵
ترامپ و نظم نوین جهانی

فرارو- پایانِ مراسم تحلیف و آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ، جریان و نظم جدیدی در جهان را نوید می‌دهد. غرب بیش از هرزمانی درگذشته ضعیف است و افزایش گرایشات ناسیونالیسم در آمریکا، هم اقتصاد آلمان و هم اتحادیه اروپا را تهدید می‌کند.

به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل،
پاسخ به این سؤال که چه کسی در اتحادیه اروپا حرف آخر را می‌زند، بسیار گمراه‌کننده است. شورای اروپا، کمیسیون اروپا، کشورهای عضو: حتی افرادی که اتحادیه اروپا و پیچیدگی‌هایش را خیلی خوب می‌شناسند نیز نمی‌دانند کدام فرد، هیئت یا کشور حرف آخر را در بروکسل می‌زند. این سردرگمی جدید نیست. "هنری کی سینجر" وزیر امور خارجه سابق آمریکا دراین‌باره جمله معروفی دارد: "اگر بخواهم با اتحادیه اروپا تماس بگیریم، باید به چه شخصی زنگ بزنم؟"

امروز رئیس‌جمهور جدیدی وارد کاخ سفید شده و یک‌چیز کاملاً واضح است: تماس‌های تلفنی میان بروکسل و واشنگتن از گذشته سخت‌تر خواهند شد. هفته گذشته دونالد ترامپ در مصاحبه‌ای مشترک با "تبلورید بیلد" آلمان و "تایمز" لندن گفت: "با رئیس اتحادیه اروپا صحبت کردم. مرد بسیار خوبی بود." زمانی که از ترامپ پرسیده شد آیا "ژان- کلود یانکر" رئیس کمیسیون اروپا با او تماس گرفته، پاسخ داد: "آره، تماس گرفت و پیروزی در انتخابات را تبریک گفت."

اما، این جنتلمن آقای یونکر نبود. کسی که با ترامپ تماس گرفت آقای "دونالد تاسک" رئیس شورای اروپا بود. تاسک نخست‌وزیر سابق لهستان است که با رئیس‌جمهور آمریکا به مدت 10 دقیقه حرف زد، اما ظاهراً ترامپ نام و حرف‌هایش را به خاطر نداشت.

برای بیش از شصت سال، آمریکا پایه‌ی اتحاد اروپا بود. اما اکنون، مردی وارد کاخ سفید شده که بر روی فروپاشی اتحادیه اروپا حساب می‌کند. او ترجیح می‌دهد با هر کشوری به‌صورت جداگانه مذاکره کند و عقیده دارد با این روش آمریکا به منافع بیشتری خواهد رسید.


اکنون یک غول املاک و مستغلات به قدرتمندترین مرد جهان تبدیل‌شده و به نظر می‌رسد می‌خواهد آمریکا را شبیه به یک بنگاه املاک عظیم اداره کند. ترامپ به دنبال معاملات پر سود است و افرادی که نتوانند در این رقابت پابه‌پای او برسند، از قافله جا خواهند ماند. مفاهیمی چون حقوق بشر و حمایت از اقلیت‌ها در حیطه‌ی فکری او جایی ندارند. تنها هدفش سودآوری آمریکا به‌خصوص در تجارت جهانی است.

شرایط هرگز تا به این حد برای صدراعظم آلمان "آنگلا مرکل" وخیم نبوده است. به‌زودی، اتحادیه اروپا مجبور خواهد بود بدون انگلستان امورات بگذراند که دومین اقتصاد بزرگ این بلوک بود. پوپولیست های جناح راست در اروپا در حال پیشروی و قدرت گرفتن هستند؛ و اکنون یکی از آن‌ها در رأس ایالات‌متحده قرارگرفته است. مردی که هفته گذشته در مصاحبه‌ای گفت صدراعظم آلمان "اشتباه فاجعه باری" مرتکب شده است.

آیا اروپای مرکل می‌تواند در چنین بحبوحه‌ای دوام بیاورد؟ آیا مرکل می‌تواند در درگیری‌های مرتبط با قوانین تجارت، توافقات بین‌المللی، روند اقتصادی و قانونیِ لیبرال با ترامپ مقابله کند و به دشمن شایسته‌ای برای او تبدیل شود؟

آنچه اندکی پیش غیرقابل‌تصور به نظر می‌رسید، اکنون یک نتیجه‌گیری زودهنگام است: دوره‌ی جدیدی در حال آغاز است. دوره‌ای که در آن حقایق و واقعیت‌هایی که سالیانِ سال بدون تردید به آن‌ها استناد می‌شد، دیگر ارزشی نخواهند داشت. این تنها به این دلیل است که چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا به نظم جهانی که از سال 1945 برای برقراری آن تلاش شده، علاقه‌ای ندارد.

تغییر مهم و تاریخی
برای ترامپ، دوستی و اتحاد معنایی ندارد. او به اخلاقیات اهمیتی نمی‌دهد و نگران تقسیم‌بندی جهان به خوب و شر نیست. او عقیده‌ای به حمایت بدون چشم‌داشت از متحدان ندارد.

"اول آمریکا" شعارش است که باعث شد در انتخابات پیروز شود. این همان وعده‌ای است که "ترزا می" نخست‌وزیر بریتانیا به رأی‌دهندگان داد. ترزا می به مردم گفت: "اول بریتانیا". "مارین لو پن" رئیس جناح راست و حزب پوپولیستی جبهه ملی در فرانسه نیز در رقابت‌های انتخاباتی این کشور از همین شعار استفاده می‌کند: "اول فرانسه". در دنیایی که هیچ ارزش و هدف مشترکی وجود ندارد، چه اتفاقی می‌افتد؟ دنیایی که در آن تمام کشور تنها به فکر منافع خود هستند؟

از همه خطرناک‌تر، بی‌توجهی عمیق دونالد ترامپ به ارزش‌های جوامع غربی است که از زمان جنگ جهانی دوم برای برقراری و گسترش آن‌ها تلاش شده است. تاریخ در ذهن ترامپ جایی ندارد، گویی هیچ نیازی به آن نیست. ناتو؟ "منسوخ‌شده است". سازمان تجارت جهانی؟ "یک فاجعه".

ترامپ و نظم نوین جهانی
رئیس‌جمهور جدید آمریکا احترامی برای اتحادهایی که از زیر آوار جنگ جهانی دوم به دست آمد، قائل نیست. برخلاف تمام روسای جمهور پیشین، ترامپ حاضر است تمام آن‌ها را زیر سؤال برده و یا حتی به آن‌ها پایان دهد.

نتیجه این خواهد شد: اروپا در آستانه یک تغییر تاریخی همانند سقوط دیوار برلین یا فروپاشی بلوک شرق خواهد بود. "آنه اپلبوم" تاریخدان آمریکایی در مصاحبه با اشپیگل گفت: "نظم جهانی‌ای که از دوران پس از جنگ سرد ایجادشده بود، اساساً تغییر خواهد کرد."

الحاق کریمه به روسیه اولین نشانه‌ی به خطر افتادن نظم بیست‌وپنج‌ساله جهان بود. اما جهان فقط ایستاد و تماشا کرد. باراک اوباما چند تحریم علیه روسیه وضع کرد و سپس همه‌چیز را به اتحادیه اروپا سپرد. آمریکا حتی در دوران اوباما هم دیگر علاقه‌ای به مقابله با خودکامان خارج از مرزهای خود نداشت.

به ضرر اروپا، به نفع روسیه و چین
احتمالاً رئیس‌جمهور جدید فرآیندی که اوباما آغاز کرد را ادامه می‌دهد: کناره‌گیری آمریکا از سیاست‌های جهانی. تنها تفاوت این است که به‌احتمال‌زیاد رئیس‌جمهور جدید این کناره‌گیری را با وضوح بیشتری انجام می‌دهد. ترامپ وعده داده مبارزه بی‌امانی با داعش خواهد داشت؛ اما به جز این یک مورد، او یک انزواطلب سرسخت است که قصد دارد در درگیری‌های جهانی مداخله‌ای نداشته باشد.

به نظر می‌رسد در مبارزه با تروریسم، ترامپ به ایجاد اتحاد نزدیکی با روسیه تکیه کرده است. اروپایی ضعیف و ازهم‌پاشیده میانِ دو قدرت بزرگ (روسیه و آمریکا) که رهبرانشان رابطه خوبی با هم دارند: این سناریو برای اروپا بزرگ‌ترین چالش سیاسی خارجی از زمان جنگ جهانی دوم خواهد بود. در هفتادسال گذشته، اروپا به حضور آمریکا در جوارش دلگرم بود. اما اکنون دیگر این دلگرمی وجود ندارد.

ترامپ و نظم نوین جهانی
خلاء قدرت ایجادشده در پیِ کناره‌گیری آمریکا به نفع دو کشور خواهد بود: چین و روسیه. از بین رفتن روند قدیمیِ جهان برای پکن، مانند یک معجزه الهی است: آمریکا آخرین رقیب چین در مسیرِ تبدیل شدن به یک ابرقدرت جهانی است. به قول شی جین پینگ، هرگز شرایط تا این حد برای تحقق "رویای چینی" محیا نبوده است.

شی جین در اجلاس سالانه سران اقتصادی و مالی جهان گفت که قوانین همکاری‌های بین‌المللی باید عوض شوند. پکن از تسلط غربی‌ها بر سازمان‌های جهانی مانند سازمان ملل متحد، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی راضی نیست. شی جین گفت که پکن آمادگی تقبل مسئولیت‌های بیشتری را دارد.

قدرت مشروعیت می‌آورد
در حال حاضر این جمله بعید به نظر می‌رسد. اما از دیدگاه مسکو، آینده سرشار از نقاط اشتراک جدید با آمریکا است. ترامپ حتی قبل از مراسم تحلیف نیز هدیه‌ای کوچکی به روسیه داد: ترامپ ناتو را سازمانی منسوخ خواند و اصولِ دفاع جمعی را زیر سؤال برد. پوتین بالاخره در واشنگتن متحد پیدا کرد. پوتین هم مانند ترامپ، دنیایی عاری از اصول اخلاقی غرب می‌خواهد.

این دو رهبر در مخالفت با اتحادیه اروپا هم‌نظر هستند. اما یک تفاوت اصلی وجود دارد: برخلاف ترامپ، مسکو می‌خواهد اتحادیه اروپا را به‌عنوان اساس و پایه‌ی نظمِ جهانی نگه دارد. مقر سازمان ملل در نیویورک از معدود جاهایی است که روسیه می‌تواند درباره تصمیم‌گیری‌های مهم مذاکره کند. روسیه می‌تواند تقریباً هر چیز دیگری را با خودِ دونالد ترامپ مذاکره کند؛ از منافع روسیه در کریمه گرفته تا منافع آمریکا در سوریه.

بااین‌حال، روسیه متوهم و احمق نیست: روسیه می‌داند ترامپ به‌تنهایی جهت سیاست خارجه آمریکا را تعیین نمی‌کند. او به تصویب کنگره نیاز دارد. و تجربه پوتین با دو رئیس‌جمهور قبلی نشان داده که محبوبیت اولیه، می‌تواند خیلی زود سرد و کمرنگ شود.

به‌این‌ترتیب، دنیا منتظر است ببیند قدرت در دولت ترامپ چگونه تقسیم خواهد شد. آیا او سیاست‌های خارجی را به حزب جمهوری‌خواه می‌سپارد؟ آیا ترامپ از حمایت کنگره برخوردار می‌شود؟

بزرگ‌ترین دشمنان آمریکا: ژاپن و آلمان غربی
این موضوع به‌خصوص درزمینهٔ سیاست‌های تجاری حاکم است که ترامپ آن‌ها را دهه‌ها توطئه علیه آمریکا می‌داند. ترامپ در مصاحبه‌ای طولانی درباره خطرناک‌ترین دشمنان آمریکا صحبت کرد. او روسیه و یا چین را دشمن نمی‌دانست؛ بلکه از ژاپن و آلمان غربی به‌عنوان کشورهایی یاد کرد که سال‌ها عزت‌نفس آمریکا را ربوده‌اند. ترامپ گفت: "محصولات آن‌ها بهتر است زیرا یارانه دارند و آمریکا دائماً مراقب است در عرض 15 دقیقه از صفحه روزگار محو نشوند." او در نتیجه‌گیری گفت: "متحدان ما دارند با از بین بردن ما میلیاردر می‌شوند."

کارکنان مرکل متقاعد شدند که دیدگاه‌های ترامپ تغییر نکرده‌اند. "کوشنر" داماد و مشاور ترامپ نیز همانند او روی مسئله واردات به مشاغل آمریکا بسیار حساس است. کوشنر در دیداری با فرستاده آلمان گفت که تیم ترامپ کشورهایی که صادرات زیاد و واردات کمی از آمریکا دارند را بررسی کرده و اولین کشور در این لیست چین است. ژاپن و آلمان در رده دوم و سوم قرار دارند. پیام کوشنر واضح بود: اوضاع باید تغییر کند.

تیم مرکل می‌دانند که جدال با دولت ایالات‌متحده در درجه اول بر دو حوزه سیاسی متمرکز خواهد بود: تجارت خارجی و روابط با روسیه. سؤال اصلی این است: آیا مرکل می‌تواند روی حمایت اروپا حساب کند؟

خطری بزرگ برای اروپا
به گفته صدراعظم آلمان اگر مواضع ترامپ تغییر نکنند، اروپا با تهدید و خطر بزرگی روبرو خواهد بود. ممکن است پوتین آن‌قدر قدرتمند شود که جسارتِ ایجاد بی‌ثباتی در کشورهای حوزه بالتیک را پیدا کند؛ بدون اینکه از مقاومت امریکا بترسد. پیام ترامپ درباره ناتو ممکن است به شرایطی منجر شود که در آن ترامپ به‌راحتی به خود بگوید: "بگذار یک امتحانی بکنیم".

مسکو یکی از اولین کارت‌های ترامپ خواهد بود که بروکسل را تحت‌فشار قرار خواهد داد. بعدی لندن است. باراک اوباما سعی کرد برای انگلیسی‌ها روشن کند که اگر به برکسیت رأی دهند، در زمینهٔ توافقات تجارت آزاد به انتهای لیست خواهند رفت. اما ترامپ گفته می‌خواهد مذاکرات تجاری با بریتانیا را سرعت دهد.

ترامپ و نظم نوین جهانی
این سخنان اعتمادبه‌نفس لندن در آستانه تثبیت موقعیتش در برکسیت را افزایش داده است. ترزا می در یکی از سخنرانی‌هایش گفت بریتانیا حتی برای ماندن در بخشی از بازار اتحادیه اروپا نیز تلاش نمی‌کند.

تاکنون، بیست‌وهفت عضو اتحادیه اروپا توانسته‌اند در پی جدا شدن بریتانیا، جایگاه متحد و باثباتی ایجاد کنند. یکی از دیپلمات‌های وزارت امور خارجه بریتانیا می‌گوید سیاست‌های ترزا می درواقع واکنشی سخت به موضع‌گیری‌های اتحادیه اروپا است. همزمان، بدین معناست که بریتانیا فاصله بیشتری از اروپا خواهد گرفت.

بدون شک برخی از سیاستمداران اروپا از ریاست جمهوری ترامپ برای ایجاد اختلاف بیشتر در اتحادیه اروپا استفاده خواهند کرد. آیا این گروه باید به دنبال ایجاد اتحادهای نزدیک‌تر باشد؟ کدام سیاست‌های مالی درست هستند؟ در حال حاضر اروپا تقریباً بر سر همه سیاست‌ها اختلاف دارد. این اختلاف‌ها در حال ایجاد یک بی‌اعتمادی اساسی در اروپا و به‌خصوص میان شمال و جنوب است.

هدف قرار دادن اقتصاد اروپا
کمپین مبارزه با بروکسل به رهبری رئیس‌جمهور جدید، فقط بر مسائل سیاسی متمرکز نیست. هدف اصلیِ ترامپ اقتصاد اروپا است. ترامپ بیست‌وپنج سال پیش در مصاحبه‌ای در مجله پلیبوی گفته بود: "مالیات سنگینی برای هر مرسدس بنزی که وارد کشور می‌شود و تمام محصولات ژاپنی تعیین می‌کنم. بدین ترتیب دوباره متحدان فوق‌العاده‌ای خواهیم داشت."

"مارکوس کربر" مدیرکل فدراسیون صنایع آلمانی طی یک سخنرانی درباره "تغییر در سیاست‌های بین‌المللی اقتصادی" هشدار داد. کربر از کسی اسم نبرد. اما همه می‌دانستند به چه کسی اشاره دارد: ترامپ و تمام سیاستمداران مخالفِ جهانی‌سازی که ممکن است سبب ایجاد جنگ تجاری میان آمریکا و چین شوند. اگر این اتفاق بیفتد، می‌توانیم انتظار "کاهش قابل‌توجه ارزش‌های اقتصادی و اشتغال در آینده بسیار نزدیک باشیم." این اتفاق کشورهای صادرات- محور مانند آلمان را بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد داد. کربر هشدار داد: "ترقی و کامیابی ما بیش از هرزمانی در شصت سال گذشته، درخطر است."

ترامپ و نظم نوین جهانی
شرکت‌های آلمانی با آمریکا بیش از هر کشور دیگری تجارت می‌کنند. در سال 2015، آمریکا از فرانسه پیشی گرفت و تبدیل به بزرگ‌ترین بازار صادراتی آلمان شد. این اتفاق به دلیل اقتصاد قویِ آمریکا و ضعف یورو در برابر دلار رخ داد که سبب شد کالاهای آلمانی ارزان‌تر باشند.

بازتاب تجارت آزاد
اروپا باید امیدوار باشد نفوذ ستاد جمهوری‌خواه بر رئیس‌جمهور جدید از بین نرفته باشد. مرکل به تردید و بدبینیِ بسیاری از جمهوری‌خواهان کنگره نسبت به روسیه و بارتابِ تجارت آزاد حزب، امید بسته است.

اولین فرصت برای ملاقات با نمایندگان دولت جدید آمریکا در ماه فوریه و در کنفرانس امنیتی مونیخ خواهد بود. قرار است بیست نفر از اعضای کابینه ترامپ، از جمله "جیمز ماتیس" وزیر دفاع، در این کنفرانس حضور داشته باشند. "رکس تیلرسون" وزیر امور خارجه و "مایک پنس" معاون ترامپ نیز احتمالاً حضور دارند. اما آنگلا مرکل هنوز خبری از شرکت در این کنفرانس نداده است.

در اروپا، دوران صحبت درباره جامعه به سر آمده است: وقت اجرای برنامه‌ای است که عمیق‌تر شدن اجتناب‌ناپذیر سیاست‌های امنیتی و خارجی را با استقلال ملی بیشتر در سایر مناطق سیاسی ترکیب کند. منطقه یورو به یک سیاست اقتصادی مشترک نیاز دارد؛ مثلاً با حضور یک وزیر بودجه و امور مالیِ مختص به خود. و مرکل باید به موقعیت و نقش طولانی‌مدت خود در مازاد تراز تجاری بیندیشد. قدرت صادرات آلمان، علامتِ تجاریِ این کشور است. اما مزاحم بزرگی برای شرکای اروپایی این کشور و هدفِ لفاظی های تیم دونالد ترامپ است.

بیش از هر چیز، آلمان باید سعی کند برای حفظ ارزش‌هایی که ترامپ در حال نابود کردن آن‌هاست، مبارزه کند. اگر مرکل بر حفظ این ارزش‌ها پافشاری کند، برای قدرتمندِ جدیدِ کاخ سفید دشوارتر خواهد بود تا به نظم لیبرال حمله کند.


منبع: Spiegel
ترجمه: وب‌سایت فرارو

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۴
بلایی که با تحریم ها سر ما اومد سر آلمان می یاد به زودی. فساد گسترده، عدم توازن در سیاست های اقتصادی، نا توانی در تحقیق و توسعه برای صنایع، مدیریت نا صحیح و...با این تفاوت که ایران منابع بسیار زیادی داره. از بین رفتن نظم سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم و شکستن معاهدات تجارت آزاد بزرگترین صدمه به کشورهایی ست که اقتصادشون بر پایه ی صادرات کالاست(مطابق بحث متن). فراموش نکنیم ایران چیزی برای از دست دادن نداشت، مشکلات ایران بسیار گسترده تر هم بودن منتهی این کشورهای توسعه یافته به این نوع زندگی ایرانیها عادت ندارن پس واکنش هاشون غیر قابل پیش بینیه. اما به نظر من اتفاقی شبیه به نا آرامی های سیاسی فی ما بین 2 جنگ جهانی تکرار می شه(بین دهه ی 20 تا اواخر دهه ی 30). اما امیدوارم این بار این ها به یک جنگ جهانی منجر نشن.
ناشناس
United States of America
۰۴:۳۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۴
ضمن تشکر از فرارو بابت ترجمه و انتشارش، باید بگم سیاست ترامپ کپی احمدی نژاد خودمونه خدا به ملت آمریکا صبر بده...
ناشناس
Germany
۱۷:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۳
مگه نظم جهان هم به برجام بنده . بس کنین حال همه داره به هم میخوره دیگه
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۴
منفی اشتباه بود
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین