bato-adv
کد خبر: ۳۰۳۰۴۶

نقش اخلاق در صنعت خودروسازی

توش و توان «اخلاق» تنها محدود به احوالات فردی و ذهن آدمیان نیست، اگر دقت کنیم می‌بینیم که امروزه اثر اخلاق در پدیده‌های عینی‌تر هم به شکل ملموس دیده می‌شود.
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۷ - ۲۸ دی ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی|احمد فرهادی*؛ توش و توان «اخلاق» تنها محدود به احوالات فردی و ذهن آدمیان نیست، اگر دقت کنیم می‌بینیم که امروزه اثر اخلاق در پدیده‌های عینی‌تر هم به شکل ملموس دیده می‌شود.

به طوری که ما می‌توانیم علاوه بر فرد اخلاقی؛ از خانواده اخلاقی، سازمان اخلاقی، صنعت اخلاقی، تولیدات اخلاقی، خدمات اخلاقی، شهر اخلاقی، کشور اخلاقی و جهانی اخلاقی سخن بگوییم. تجربه کشورهای توسعه یافته نشان‌ می‌دهد که مفهوم اخلاق در فضاهای تولیدی و صنعتی آنها غلظت بسیاری یافته و توانسته‌اند به مدد «اخلاق» بر گرد مدار توسعه یافتگی بگردند.

اخلاق از دو منظر می‌تواند با مقوله صنعت ارتباط بر قرار کند:
  • نخست از نظر هدف باید گفت که: مقصد اخلاق و صنعت یکجاست. می‌دانیم که پیدایش صنعت برای انسان همراه با یک هدف ذاتی بوده است، انسانی که از صبح زود تا پاسی از شب با مرارت و رنج بسیار کار می‌کرد به پشتوانه صنعت از آن مرارت و رنج رهایی یافت، به عبارت دیگر رفاه بزرگترین هدیه صنعت به انسان بود به نوعی که انسان با به خدمت گرفتن صنعت توانست از کمند رنج رهایی یابد. به اعتقاد پاره‌ای از فلاسفه اخلاق، یکی از ارکان اخلاق نیز رهایی انسان از رنج است. اگر نگاهی به نهاد اخلاق و اثرات این نهاد بر جامعه داشته باشیم می‌توانیم بگوییم که اخلاق نیز در بن خود معطوف به تقلیل مرارت است، بدین معنا که هر چه افراد بکوشند تا رنج انسانی را کاهش دهند امری اخلاقی انجام داده‌اند. خب با این تعریف می‌بینیم که بی‌راه نیست اگر بگوییم صنعتگران چه بخواهند و چه نخواهند در بن فعالیت خود امری اخلاقی صورت می‌دهند چرا که به سبب فعالیت و تولیدات صنعتی رنجی از رنج‌های بشری را کاهش می‌دهند 
  • دوم از نظر فرآورده‌ها و فرآیندها: در این مورد باید گفت که اگر صنعتی بخواهد اخلاق را در کنه و بن خود جاری و ساری سازد راهی ندارد مگر اینکه هم از منظر فرآیندهای خود و هم از منظر فرآوردهای خود رفتاری اخلاقی داشته باشد. صنعتگر اخلاقی کسی است که از یک سو در مقام نظر آنچه را که به ذهنش درست و صحیح می‌آید اعلام نماید و از سوی دیگر در مقام عمل همواره خود را در پوست مصرف کننده‌اش فرض کرده و از خود بپرسد که با تولید این محصول چه رفاهی به جامعه افزوده خواهد شد؟ و یا چه رنجی از افراد جامعه کاسته خواهد شد.

اما آیا بین این مفروضات فلسفی و صنعت خودرو می‌توان نسبتی برقرار کرد؟ با نگاهی به سابقه و روند رو به رشد خودروسازی متوجه می‌شویم که با پیشرفت بیشتر صنعت خودرو رفاه بیشتری هم برای مصرف‌کنندگان به وجود آمده است به نوعی که امروزه وسایل نقلیه دیگر تنها ابزاری برای حمل و نقل نیستند، بلکه آنها به سوئیت‌های متحرکی با امکاناتی باور نکردنی تبدیل شده‌اند! تمام این پیشرفت‌ها با عرصه اخلاق مرتبط است.

به عبارت دیگر سازندگان خودرو در مقام فرآوده‌های تولیدی خود چنان عمل کرده‌اند که مصرف کنندگانشان با خرید هر دستگاه خودرو، اولاً از رفاه بیشتری برخوردار شوند و در ثانی رنج کمتری ببرند. در حقیقت چنین کوششی، کوشش در مسیر اخلاق است، چرا که پاره‌ای از فلاسفه اخلاق، فایده اخلاق را محدود به در عرصه اجتماعی آن کرده‌اند و معتقدند که اخلاق در عرصه اجتماعی پنج فرآورده برای جامعه خواهد داشت: نظم، امنیت، رفاه، آزادی و عدالت. 

امروزه ما شاهد مسابقه‌ای بی‌نظیر در بین تولید کنندگان خودرو هستیم، مسابقه‌ای با هدف افزایش رفاه برای مصرف کنندگان. نوآوری در صنعت خودرو حد و مرزی نمی‌شناسد. طراحان خودرو با به کارگیری خلاقیت و ایده‌های جدید درصدد هستند تا احساس آسایش و آرامش بیشتری برای مصرف‌کنندگان به وجود آورند. این همان چیزی است که در ذات صنعت نیز وجود دارد، یعنی ایجاد رفاه بیشتر.
 
پس هر صنعتی اگر بخواهد اخلاقی باشد باید به یک اصل مهم توجه نماید و آن اینکه ابتدا در مقام نظر ببیند که فرآیندهایش تا چه حدی اخلاقی است و در گام بعدی به این نکته توجه نماید که در مقام عمل فرآوردهایش تا چه حد اخلاقی است؟ یعنی رنجی از مصرف کننده با خرید آن محصول کاسته می‌شود.

*کارشناس اقتصاد
مجله خواندنی ها
مجله فرارو