هشدار سیدمهدی طباطبایی به صداوسیما

 عضو جامعه روحانیت مبارز با حضور در برنامه «امشب» شبکه یک با بیان اینکه ضایعه درگذشت هاشمی برای نظام یک ضایعه بزرگ است گفت: این اواخر وقتی که با او صحبت می کردم، می گفت دوست دارم مشهد خاک شوم و بعدش گفتند اگر نشد هم از قم بدم نمی آید که آنجا خاک شوم.

به گزارش خبرآنلاین گزیده ی اظهارات  حجت‌الاسلام سید مهدی طباطبایی  را می خوانید:

*من همشهری و همدوره بچگی او هستم. منزل عمه من مقابل منزل آقای خمینی در قم است. این ارتباط از سن نوجوانی آقای هاشمی و جوانی خمینی (ره) بود و با آقای هاشمی رفت و آمد داشت و خیلی با هم صمیمی بودند.

*هاشمی تنها آخوندی بود که پیش امام عزیزترین آدم بود. او در مقابل هرچیزی که ممکن بود برای نظام ضرر داشته باشد محکم می ایستاد.

*همسر او بسیار صبور بود و همیشه در همه حالات انقلاب پا به پای همسرش بود و من با تمام وجود به او تسلیت می گویم.

*{خطاب به صداوسیما}: صداوسیما مدام گله میکند که چرا مردم ماهواره می بینند و چرا بیننده صداوسیما کم شده است، من وظیفه دارم بگویم که صداوسیما اگر از آقای هاشمی تجلیل نکند، مردم را از دست خواهد داد، مردم فقط  آن چهارنفری نیستند که شما فکر میکنید او تنها یک خبردار و اهل خبر نبود،او مجتهد بود. الهی هیچکس مشاور دلسوز و صالحش را از دست ندهد. خیلی سخت است. آقا فرمودنئ که اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه های مختلف بود. او مقید به حرف آقا بود.

*خدا نکند از مرگ او صدمه ای به کشور وارد شود. دعا می کنیم که خدا تفضل کند.

*هاشمی هیچ وقت راضی نمی شد که به توهین ها جواب بدهد و سعه صدر زیادی داشت. او هر وقتی می خواست کاندیدا بشود عده ای حمله به هاشمی و فرزندانش را وظیفه می دانستند و او دلش می سوخت.آیت الله هاشمی در موضوع  زندانی شدن مهدی هاشمی به پسرش گفت برای حفظ نظام هم شده برو و او هم رفت. بعضی ها فکر می کنند با تخریب شخصیت ها به دین خدمت می کنند درحالی که به دین لطمه می زنند. این تخریب گران باید از خدا بترسند که آبروی یک انسان خدوم مانند آیت الله هاشمی را از بین نبرند.

*زمانی درحرم حضرت پیغمبر بودیم که ایشان به من گفتند خداوند به دوستانی که نادانسته و یا عمدا به من توهین می کنند را نه تنها توفیق دهد که عمرشان را زیاد کنند تا شاید بتوانند به نظام خدمت کنند. او به پیروی از علی مرتضی می ایستاد و فحش هم می شنید و سعی می کرد به نظام عزت بدهد.

*من فکر می کنم ایشان هنوز می خواستند چیزهایی را برای مردم بیان کنند اما نمی دانم چه مانعی وجود داشت که این خاطرات بیان نشود و یا اینکه به صلاح نبوده است که ایشان بعضی از خاطراتش را برای مردم بیان کند