فرارو- آرمان شهرکی؛ سومین همایش ملی روز علوم اجتماعی: بزرگداشت دکتر غلامحسین صدیقی در روز هفدهم آذرماه در سالن شهید چمران دانشکده علوم دانشگاه بوعلیسینا برگزار شد. در آنچه پی خواهد آمد فرازهایی از سخنان برخی از میهمانان این همایش را ازنظر خواهید گذراند.
در این نشست که در قالب سه پنل برگزار شد؛ در ابتدا آقای دکتر قانعی راد، و خانم دکتر زنجانی در پنل صبح تحت عنوان "میراث دکتر صدیقی"، در خصوص پیوستگی جامعهشناسی با تاریخ و فلسفه در سیستم فکری دکتر غلامحسین صدیقی سخن گفتند. همچنین احتیاط دکتر صدیقی درخصوص عدم نگاه ایدئولوژیک به علم و گریز ایشان از تاثیر نگرش های سیاسی بر شیوهی تدریس و تفکر علمی مورد تاکید قانعی راد قرار گرفت. خانم دکتر زنجانی، دکترای جامعهشناسی و مدرس در دانشگاه فردوسی مشهد و از شاگردان مرحوم صدیقی، بیشتر به تمجید از ویژگیهای شخصیتی استاد خویش پرداختند. ویژگیهای همچون سختگیری، اقتدار، انضباط و اشراف ایشان به حیطهای وسیع از دانش از فلسفه گرفته تا جامعهشناسی و تاریخ. کتاب "درسهای استاد دکتر غلامحسین صدیقی" به نوشتهی خانم دکتر زنجانی تقریری است موبهمو و جزبهجز از هرآنچه که ایشان در سرکلاسهای درس گفته و پس از نگهداری طی سالیانی دورودراز، توسط نویسنده احیاء، و به زیور طبع آراسته شده تا از خطر امحاء در امان ماند.
در دو پنل عصر که با عناوین "مروری بر عملکرد و وضعیت انجمنهای علوم اجتماعی ایران" و "علوم اجتماعی، جامعه و توسعه پایدار" برگزار شد. در ابتدا مدیر کل بهزیستی استان همدان شرحی از خدمات بهزیستی در ایران و در استان همدان ارایه دادند. ایشان ضمن انتقاد از کمکاری در پرداختن به آسیبهای اجتماعی از تمامی متخصصین این حوزه از جمله جامعهشناسان درخواست داشتند تا با اهتمام بیشتری در قالب ارایه راهکار، و مدلهایی برای حل مشکل آسیبهای اجتماعی، به بهزیستی مدد رسانند. به گفتهی ایشان، طلاق و اعتیاد از آسیبهای اجتماعیِ روبهرشد در استان همدان است.
دکتر تکمیل همایون محوریت بحث خویش را بر میهنپرستی دکتر صدیقی اختصاص داد؛ شخصی که حاضر نبود به هیچوجه از بیتالمال برای اهداف شخصی خویش بهره ببرد یا پس از آنکه متعاقب کودتای 28 مرداد و به دلیل صدارت خویش بر وزارت کشور در دوران نخستوزیری مرحوم دکتر مصدق به زندان افتاده بود؛ از دیدار با لویی ماسینیون شرقشناس معروف و دوست و همکلاسش در فرانسه سرباز زد درعوض این ماسینیون بود که به زندان و به دیدار یار دیرین خویش رفته بود. جامعهشناسی برای استاد صدیقی و به نقل از دکتر تکمیلهمایون همچون گیاهی است متکی بر ساقهی تاریخ که در جغرافیا ریشه داشته و در هوا و اقلیمی جهانی تنفس میکند کنایه از اینکه نمیشود جامعهشناس بود اما از تاریخ، جغرافیا و اوضاع و احوال جهان بهرهای نداشت.
در تکمیل سخنان تکمیلهمایون، دکتر قانعیراد افزودند که جامعهشناسی اصولا زاییده جنبشهای اجتماعی است. در ایران میتوان پاگیریِ جامعهشناسی را ماحصل دوران پسامشروطه و بهخصوص پساکودتا دانست. هم دکتر قانعیراد و هم استاد تکمیلهمایون متفقالقول بودند که گسترش دانشگاه و میزان بالای جذب دانشجو اینروزها سبب افت کیفی آموزش در دانشگاهها شده است. همچنین اقتدار دانشگاه، و استقلال دانشگاه و بهویژه علوم اجتماعی از اصحاب قدرت و ایدئولوژیهای حکومتی مورد نظر و تایید همهی میهمانان و سخنرانان بود.
در مجال محدودی که به پاسخگویی به پرسشها اختصاص داده شد؛ و در پاسخ به پرسشی مهم که جایگاه و وزن ناچیز جامعهشناسی و جامعهشناسان در ایران و در قیاس با جامعهشناسان اروپایی را به پرسش کشیده بود؛ دکتر قانعیراد به عمر کوتاه و سنت نحیف این رشته در ایران اشاره نموده و ادامه دادند که قیاس امثال بنده با افرادی همچون هابرماس که بر سنتی غنی از تفکر در آلمان تکیه زده و بر آن سوار شده است؛ قیاسی بلاموضوع بوده و ما خیلی که سعی کرده باشیم امثال هابرماس را به خوانندهی ایرانی معرفی کردهایم. همچنین در پرسشی دیگر سوال شد که چرا مرحوم صدیقی؟ چرا دکتر شریعتی بهعنوان پدر علوم اجتماعی معرفی نشده و از او تجلیل نمیشود. در پاسخ به این سوال سرکار خانم دکتر زنجانی اشاره داشتند که شریعتی یک جامعهشناس نبود درس این رشته را نخوانده بود؛ از شریعتی میتوان بهعنوان یک فعال و مبارز سیاسی یادکرد و نمیشود شخصی را تنها با چند ارجاع به دورکهیم و وبر جامعهشناس تلقی نمود. اما آقای دکتر قانعیراد مخالف این نظر بوده و معتقد بودند که کلیات آثار و افکار شریعی خصلتی جامعهشناختی دارند و درست است که مدرک شریعتی جامعهشناسی نبوده اما در محافل و مباحث جامعهشناختی غرب مشارکت پیگیری داشته است.
آخرین سخنران همایش، فرزند مرحوم دکتر صدیقی بودند که ضمن قدردانی از دستاندرکاران، عکسی از پدر را به رسم پیشکشی به دانشگاه بوعلیسینا هدیه دادند. در این عکس مرحوم صدیقی را میبینیم که در کنار استادی مجسمهساز، درحال اندازهگیری جمجمه بوعلیسینا بهمنظور ساخت تندیسی از او هستند.
به مثابهی مشت نمودار خروار، تاخیر در ساعت آغاز و تغییر در فهرست مدعوین، از نکات منفی این همایش بود. همچنین تعداد کم مدعوین، و اختصاص تنها 4 الی 5 ساعت سخنرانی طی یک روز و از سوی تنها شش تا هفت سخنران، به هیچوجه در حدواندازههای یک همایش ملی آنهم در حوزهی علوم اجتماعی نبود. با اینکه طبق یک رسم مالوف، مجریِ همایش جناب آقای دکتر نقدی همواره به سخنرانان کمبود وقت را تذکر میدادند میتوان اختصاص وقت به یکی از دانشجویان دکتری جامعهشناسی که به توضیح رساله دکتری خود پرداختند را ویژگی منفی دیگر این نشست بهلحاظ اجرایی تلقی نمود. جای خالی پیروان راه غلامحسین صدیقی در میدان سیاست در چنین نشستی سخت احساس میشد.