bato-adv
bato-adv

فرهادی چه چیزی را می‌فروشد؟

تاریخ انتشار: ۱۴:۱۸ - ۱۹ مهر ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- احمد اولیایی*؛ رقم فروش فیلم فروشنده اصغر فرهادی به مرز ده میلیارد نزدیک می‌شود و این نشان از گیشه موفق این فیلم است. فروشنده خوب می‌فروشد و فرهادی به یک فروشنده حرفه‌ای تبدیل شده است. اما فرهادی چه چیزی را می‌فروشد؟ فیلمسازی حرفه‌ای و نگاه دقیق و ریزبین هنری خود را می‌فروشد؟ فخر موفقیت‌های بین المللی خود را می‌فروشد؟ قوت نگاه اجتماعی خود؟ اثر تلاش‌های خود؟ آسیب‌های اجتماعی کشور؟ وی چه چیزی را می‌فروشد؟

اصغر فرهادی سیر صعودی بسیار خوبی داشته و توانسته خود را به عنوان یک فیلمساز خوب مطرح کند. او همچنین راه بین المللی شدن را نیز خوب بلد شده است. در این نوشتار نقد حرفه‌ای فیلم به معنای نقد بر پایهٔ علم سینما و فیلمسازی را کنار گذاشته و صرفا در قالب نکاتی، چند مورد از آنچه در این فیلم گفته می‌شود را بیان می‌کنیم:

۱- آسیب‌های اجتماعی یکی از مهم‌ترین و سینمایی‌ترین موضوعاتی ست که فیلسازان اخیرا به سراغ آن می‌روند و فرهادی نیز از این قاعده مستثنا نیست. تجاوز در این فیلم اتفاق اصلی ست که گره فیلم بخاطر آن ایجاد می‌شود. پرداختن به آسیب‌های اجتماعی در فیلم کار مطلوبی ست اما موضوع انتخاب شده و نوع و روش پرداخت موضوع بسیار مهم است. سوال اینست که در اولویت بندی آسیب‌های اجتماعی تجاوز در کدام جایگاه قرار دارد؟

۲-این فیلم نیز مانند جدایی نادر از سیمین ماجرا را در طبقه وسط جامعه دنبال می‌کند و سعی در نشان دادن تعارضات و تناقضات شخصیتی این قشر تقریبا مذهبی دارد. عماد به عنوان یک معلم معتقد و متشخص اما در آخر حس انتقام او را شکست می‌دهد. استفاده از حس غیرت یا به به عبارتی سوء استفاده از غیرت توسط کارگردان، هم در این فیلم به چشم می‌خورد هم در فیلم‌های دیگر وی. فرهادی خوب می‌داند که غیرت می‌تواند در مرد ایرانی منجر به هر اقدامی بشود و همین پیش فرض فرهادی را وسوسه می‌کند تا با استفاده از این حس قوی، شخصیت فیلم خود را که توسط اتفاقی غیرت او جریحه دار شده وادار به هر عکس العملی بکند. مخاطب در این صورت نمی‌داند به وی حق بدهد یا ندهد و این آن چیزی ست که فرهادی دنبال می‌کند یعنی ابهام در ذهن مخاطب.

۳-سیاسی بودن واژه و اتهامی کلیشه‌ای شده که بسیاری از نقادان به فرهادی و امثال وی وارد می‌کنند. اینکه فرهادی اهل سیاه نمایی هست یاخیر را به عهده مخاطبان وی می‌گذاریم اما از مخاطبان می‌خواهیم که دیالوگ‌های فیلم را با دقت بیشتری ببینند و بشنوند.

دیالوگ عماد و جواب بابک روی پشت بام را به یاد دارید؟ (عماد: «دلم می‌خواد یک بلدوزر بندازم همه این شهر را خراب کنم»، بابک: «این شهر را یک بار خراب کردند دوباره ساختند شده این!»). با تمام خوشبینی، این دیالوگ چه می‌گوید؟ حس ناامیدی عماد در ابتدای فیلم و آن هم زمانی که بظاهر عماد یک زندگی عادی و بدون مشکل دارد، چرا باید تا این حد بولد شود؟ آیا فرهادی نمی‌خواهد بگوید این حس تمام ایرانیان است؟ بابک که می‌گوید این شهر را یکبار خراب کرده‌اند و دوباره ساخته‌اند، اشاره به کدام خراب کردن و ساختن دارد؟ مگر در فیلم، خراب کردن تمام شهر، پیش از این به تصویر کشیده شده است و شاید فرهادی اشاره به یک تحول سیاسی عظیم در سال‌های دور پیش از این دارد و می‌خواهد بگوید آن تحول هم نتوانست برای مردم کاری کند؟!

۴-سیاه نمایی اتهام دیگری ست که بر اثر تماشای اکثر کارهای فرهادی متوجه وی می‌شود. اتفاق درون تاکسی را یادتان هست؟ زنی که دائما به مرد کناریش بدبین است. عماد هم در پاسخ دانش آموزش می‌گوید حتما آن زن پیش از این نیز مورد اذیت قرار گرفته که بدبین شده است. شما به عنوان یک بیننده به خصوص با توجه به بین المللی بودن کارهای فرهادی، به عنوان یک مخاطب غیر ایرانی با دیدن این صحنه تاکسی و دیالوگ بعدی عماد، آیا چیزی جز عادی بودن این وضعیت یعنی آزار‌های جنسی حتی به اندازه تماس‌های درون تاکسی نتیجه می‌گیرید؟

از طرف دیگر سوال از فرهادی اینست که دقیقا ضرورت انتخاب یک پیرمرد آن هم با آن وضع و بیماری قلبی، برای نقش متجاوز چه ضرورتی دارد؟ آیا وسوسه در جوان معقول‌تر نبود؟ آیا عموما چنین پیرمردی با آن ناراحتی قلبی می‌تواند ریسک کند و تجاوز کند؟ اما بنظر می‌رسد فرهادی عمدا پیرمرد را انتخاب کرده تا بگوید حتی پیرمردهای این کشور نیز عطش و عقده جنسی دارند چه برسد به جوان‌ها. کنار هم گذاشتن صحنه تاکسی و کاراک‌تر این پیرمرد در خوشبینانه‌ترین حالت عقده جنسی ایرانیان را متبادر به ذهن می‌کند.

۵- در کنار همه مسائل فوق، چرخش سرگردان دوربین میان انبوهی از آپارتمان‌ها، نور‌پردازی ناامید کننده و پر استرس، فضای کثیف شهر، دیوار خراب شده آپارتمان‌ها، فحش دادن افرادی که در خیابان به رانندگی عماد فحش می‌دهند، شلوغ کاری دانش آموزان، فضای بهم ریخته مدرسه، ریحتن کتاب‌ها در سطل زباله به دستور عماد، صحبت از به سختی مجوز دادن ارشاد برای تئا‌تر، وضع بدبختانه صنم بازیگر تئا‌تر که با بچه خود به سختی به تمرین می‌آید و حتی مورد تمسخر بقیه گروه قرار می‌گیرد، دیالوگ‌های عماد مانند اینکه صد سال اولش سخته، دیالوگی که می‌گوید شکایت هم بکنید نتیجش فقط دوندگی در دادگاه هاست (زیر سوال بردن دادگاه و قضا در ایران) و ده‌ها دیالوگ و نمای دیگر در این فیلم چه وضعیتی را از ایران نشان می‌دهد؟!!!!

۶- در ‌‌نهایت باز هم با حسن نیت به فرهادی نگاه می‌کنیم و از تمام زحمات وی برای مطرح کردن ایران در فضای بین الملل و سینمای جهان تشکر می‌کنیم. اما نکته اصلی که باید تمام فیلسازان به آن توجه کنند اینست که پرداختن به آسیب‌های اجتماعی بسیار مفید است اما نه فقط بولد کردن و درشت کردن آن آسیب، بلکه ارائه راه حال برای از بین بردن و کاهش آن آسیب اجتماعی ست که سینمای مطلوب انتظار دارد.


*دانشجوی دکتری ارتباطات
bato-adv
سهیلا
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۲
آقای اولیایی عزیز از قدیم گفته اند حقیقت همیشه تلخ است ولی بدان وافعیت جامعه ما بسیار تلخ تر از این چیزی است که در فیلم نشان داده شده است. کاش انقدر تابو در جامعه مون نداشتیم شاید الان وضع بهتر بود
نگين
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۱
جناب نويسنده بهتون توصيه ميكنم نمايشنامه مرگ نويسنده آرتور ميلر رو بخونيد و يا حداقل فيلمي كه به همين اسم از روش ساخته شده و با بازي داستين هافمن هست رو ببينيد ، ديالوگ مربوط به زشت بودن شهر و لزوم خراب كردن آپارتمان ها دقيق اونجا هم هست و در اون نمايش هم كاراكتر ويلي با بازي داستين هافمن در سنين ميانسالي با يه زن جوان رابطه داره. البته مسلمه كه هركارگرداني كاملا محقه ديد شخصي خودش رو در آثارش بياره كه ظاهرا شما به اين موضوع اعتقادي نداريد. شايد هم حق با شما باشه دورويي و اداي آدم ديگري بودن در جمع و كس ديگري بودن در خلوت اونقدر تو اين چندساله تو جامعه ايراني نهادينه شده كه شايد انتظار شما از يه هنرمند ايراني با مديوم جهاني واسه محدود كردن بيشتر حرفاش تو اثرش به بهونه آبروداري اصلا عجيب نيست آقاي دكتر!
مریم
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۰
مزاحمت در تاکسی بسیار رواج داره و اصلا سیاه نمایی نیست
در ضمن مردان مسن تر در ایجاد مزاحمت گاهی خیلی بدتر از جوانتر ها هستند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۹
نباید واقعیت های ملموس جامعه بیان شود بلکه باید سفیدنمایی کرد تا عده ای خوششان بیاید.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۹
منتقد عزیز اولا کجای دنیا سینماگر برای معضلات اجتماعی راهکار میده؟ نقش سینما و هنر اصلا دادن راه حل برای معضلات نیست که این امور متخصصان خودش رو داره، بلکه برعکس من فکر میکنم که مهمترین رسالت هنر ترغیب مردم به تفکر در اموریه که بهش خو گرفتن و براشون عادی شده بی انکه لحظه ای به زشتی و زیبایی اون فکر کنن!
ثانیا اگه شمافیلم رو با دقت دیده باشید و یا اگر لااقل مصاحبه خود اصغر فرهادی رو خونده باشید متوجه میشید که اصلا تجاوزی (به معنای مرسوم در ذهن ما) صورت نگرفته بلکه مسئله خدشه دار شدن حریم خصوصی و احساس امنیت روانیه، چیزی که متاسفانه در جامعه آشفته ما محلی از اعراب نداره و به صورت امری روزمره دراومده (مطمئنم که با ظرایف مفهوم حریم خصوصی افراد آشنا هستید)
ثالثا مگر اون منتقدایی که به عالم و ادم اعتراض دارن و هر حرکت انتقادی رو سیاه نمایی میدونن با کارگردانای سفید نمایی مثل کیارستمی چه کردن؟ اون عزیز سفرکرده که بیشتر تاکیدش بر زیبایی ها انسانی و ایرانی بود!
با آرزوی پیروزی برای جنابعالی
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۸
حاج محمدرضا
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۹
فرهادی چیزی را نمی فروشد لذا کارش فروشندگی نیست کارگردانی و نویسندگی است! فرهادی فقط وارد خطوط قرمز و رازهای مگوی عده ای شده که این کار برای آنها خوشایند نیست.آنها سفید نمایی دوست دارند.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۹
با سلام به جناب آقای اولیایی. من خود فیلم را ندیده ام اما اگر این نکاتی که اشاره کرده اید را به عنوان سیاه نمایی در فیلم نام می برید همه مسائلی هستند که ما زنان هر روز با آنها مواجه هستیم و واقعیت جامعه می باشد که در صورت اعتراض به چنین مردانی، خود متهم می شویم. من خود جرات سوار شدن در صندلی پشت به همراه مردان را ندارم زیرا بارها با حرکات و نگاههای بیشرمانه آنها روبرو شده ام. در مورد اشاره شما به پیرمردان متاسفانه عین واقعیت می باشد و از دوستان زیادی شنیده ام که برعکس بیشتر این پیرمردان هستند که مزاحمت ایجاد می کنند. آقای اولیایی واقعیت جامعه ما خرابتر از آن چیزی است که بتوان پنهان کرد.
فامیل
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۹
با سلام...طبق نظریات که خانم قبل از من فرمودن، باید بهشون بگم بر از جانب پیرمردان جامعه ما تجاوز خیلییی کم صورت میگیره ، مگر خب از لحاظ روانی بودن ، کمبود داشتن و.......ولی من تاسفم واس جوونامونه که بسیااااار وضعشون خراب شده ..که به جاییی رسیده که به دختران کوچک ما تجاوز میکنن و کودک ازاری میکنن...که اگه بشه یه پی گیری اساسی بشه در این خصوص....فیلمی هم در این خصوص به نام(هیس)پخش شد که بسیاار رووی خود شخص من تاثیر گذاشت...پس حالا ما دنبال پیر مردان نباید باشیم چوون همینطور که در این فیلم دیدیم ، نادانی خانم های ماست که قبل از اگاهی از بودن چه کسی پشت در و باز میکنند....پس به این نتیجه میرسیم که هیچ کس در قبال کار خودمان مسئول نیست....پس اگاه باشید...در همه جا نا امنی هست...اقای فرهادی هم واس اگاهی ما این فیلم و به اکران گذاشتن.....مرسی
مجله فرارو