bato-adv
کد خبر: ۲۸۵۷۶۴

خشونت‌ورزی در جامعه

تاریخ انتشار: ۱۵:۴۴ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۵
فرارو- آرش دولتشاهی*؛ یکی از بحران های جدی حال حاضر جامعه ایرانی افزایش شدید خشونت کلامی و فیزیکی است به نحوی که حسب آمار اعلامی مقامات قضایی ضرب و جرح یکی از 5 جرم اول کشور است و در تهران حداقل 223 نزاع ثبت می شود. به گزارش ایرنا در تازه‌ترین آماری که از سازمان پزشکی قانونی کشور منتشر شده‌است. احمد شجاعی رییس سازمان پزشکی قانونی گفته است: سالانه حدود سه میلیون نفر به پزشکی قانونی مراجعه می کنند که نزاع، بیش‌ترین پرونده های ورودی را به خود اختصاص داده است. آمار واقعی جرایم معمولا بسیار بیشتر از آمار رسمی است و تفاوت این دو را رقم سیاه جرم می گویند. به عنوان نمونه ای که اخیراً در میان ایرانیان رواج پیدا کرده است می توان به پدیده شوم فحاشی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اشاره کرد.
 
در ابتدا باید علل افزایش خشونت در جامعه را بررسی کنیم:
1- وضعیت اعصاب و روان اشخاص: روانشناسان معتقد هستند خشم یک وضعیت روانی است که می تواند منجر به خشونت شود خشونت به معنی آسیب جسمی و یا روانی به فرد دیگری است خشونت ها تظاهر عینی و بیرونی خشم هستند. برخی بیماری‌ها مانند افسردگی، بیماری‌های دوقطبی، اسکیزوفرنی، سایکوتیک و بیماری‌های اضطرابی گاهی خود را با خشونت نشان می‌دهد. اختلالات شخصیتی یکی از شایع‌ترین علل ابتلا به خشونت، پرخاشگری، آسیب به خود و دیگران است.

2- علل اجتماعی افزایش خشونت:
2-1- اختلاف طبقاتی میان افراد: یکی از عوامل پرخاشگری اشخاص، بر هم خوردن تعادل اقتصادی میان مردم یک جامعه و حذف شدن طبقه متوسط است به نحوی که جامعه به دو گروه 90 درصدی فقیر و 10 درصدی ثروتمند تقسیم می شوند. ثروتمندان در اماکن لوکس و تشریفاتی زندگی می کنند و با خودروهای گران قیمت در شهر تردد می کنند. و فقرا با پای پیاده باید نظاره گر زندگی مرفه اغنیا باشند! این موضوع سبب شکل گیری واکنش های خشن در افراد فقیر نسبت به سایر افراد جامعه می شود.

3- تورم: این معضل عبارت است از کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت کالاها که در نهایت موجب شکاف طبقاتی می شود اما در کنار این اثر نامطلوب، فشار رونی وارده به افراد به دنبال تورم نیز پرخاشگری آنان نسبت به سایر شهروندان را در پی دارد.

4- بیکاری: کار و درآمدِ ناشی از آن، در هر جامعه‌ی انسانی از اهمیت زیاد برخوردار است. این پدیده‌ی اجتماعی در زندگی هر انسان به گونه‌ی دخیل است که، همه سعادت و آرامش خود را در آن می بینند. انسان‌ها با داشتن کار احساس آرامش و نشاط کرده و این احساس مانع خشونت‌های خانوادگی در جامعه می‌شود. اندیشمندان شغل را بهترین تفریح و سر گرمی تعریف کرده اند که بسیار آرام‌ بخش است و اما بیکاری، یکی از مهم ترین عوامل جرم و بالتبع خشونت است. عدم اشتغال افراد به ویژه جوانان را باید بسیار خطرناک دانست. فقدان درآمد نتیجه بیکاری است و هنگامی که فرد حداقل توانایی مالی برای اداره امور خود را نداشته باشد به شخصی پرخاشگر تبدیل می شود. بسیاری از تحلیل گران آسیب های اجتماعی بیکاری را معضلی مهم تر از فقر، تورم و شکاف طبقاتی می دانند.

5- پرخاشگری وابستگان قدرت رسمی: یکی از عوامل مهم افزایش خشونت فیزیکی در سطح مردم عادی، سوء رفتار کارکنان ادارات دولتی و موسسات عمومی است. وقتی فردی در مراجعه به دادگستری یا کلانتری با برخورد تحقیر آمیز مواجه یا به وی بی حرمتی می شود به سبب یاس از دادخواهی علیه وابستگان قدرت، به میان مردم باز گشته با بروز رفتار خشونت آمیز علیه سایر شهروندان به کنش های توهین آمیز قضات یا ماموران انتظامی پاسخ داده، این گونه خود را تخلیه می کند.

6- تغییر الگوی مصرف مواد مخدر و رواج نوع صنعتی آن: بر خلاف مواد مخدر سنتی که اثرات اجتماعی خطرناکی بر اعصاب و روان اشخاص نداشت و خود فرد را از پای در آورده او را به انسانی بی مسوولیت، سرگردان، منفعل و بی هدف تبدیل می کرد شیشه به عنوان رایج ترین و مخرب ترین ماده مخدر کنونی جامعه ایران مصرف کننده اش را به شخصی متوهم، شکاک، روان پریش و بسیار خطرناک تبدیل می کند.

7- عدم وجود احساس تضمین عدالت قضایی در شهروندان: یکی دیگر از عوامل افزایشخشونت را می توان در نا امیدی بخشی از مردم از کارامدی دستگاه مجری عدالت قضایی دانست. هنگامی که شهروندان دادگستری را از احقاق حق و اجرای صحیح قانون ناتوان تشخیص دهند برای جبران ظلمی که تصور می کنند بر آنان رفته است شخصا علیه ظالم اقدام می کنند. مانند موارد زیادی که طلب کار بدون حکم قضایی به بدهکار مراجعه کرده، او را تهدید یا مضروب نموده یا اموال وی را در ازای طلبش تصاحب می کند. بدیهی است این قبیل اقدامات خودسرانه سبب بروز منازعات میان اشخاص می شود. پدیده گرایش به دادگستری خصوصی یکی از پیامدهای گسترش فساد در دستگاه مجری عدالت قضایی است.

8- تخریب محیط زیست و محیط اجتماعی نامناسب: از بین رفتن مراتع جنگل ها درختان و مناطق زیبا مانند دریاچه ارومیه، تراکم شدید جمعیت، آلودگی هوا، صداهای ناهنجار در محل زندگی، ترافیک شدید شهری و ... را نیز می توان از عوامل تحریک افراد به اقدامات خشونت آمیز دانست.

9- بی توجهی به دوران کودکی: یکی از علل مهم رفتارهای خشن بزرگسالان نحوه پرورش آنان در دوران کودکی است استفاده از اسباب بازی های خشن مانند تفنگ و شمشیر پلاستیکی، قربانی کردن حیوانات در حضور کودکان، مشاجرات زوجین مقابل دیدگان کودک، موجب می شود خشونت رفتاری، روان لطیف خردسالان را به شکلی خزنده و مرموز تصرف کند

10- صدور احکام کیفری سنگین و بیهوده: یکی از عوامل افزایش خشونت را می توان در آراء جزایی شدید برخی از محاکم دانست. کیفر شلاق تعزیزی، حبس های کوتاه مدت و اعدام تعزیزی سبب ضد اجتماعی کردن مجرمان و خانواده های آنان است. تجربه نشان داده است کیفرهای شلاق و حبس کوتاه مدت فاقد آثار اصلاحی بر بزهکاران بوده و آنان پس از رهایی از مجازات به افرادی تند خو و ضد اجتماعی تبدیل می شوند و اکثریت قاطع آنان مجددا مرتکب جرم علیه دیگران شده اند.

برای مهار خشونت روز افزون کنونی چه باید کرد؟ حذف خشونت از جامعه شعاری عوام فریبانه و اتفاقی محال است خشونت در مرفه ترین جوامع هم از بین نمی رود بلکه فقط از میزان آن کاسته می شود. اما راه کارهای کاهش خشونت را می توان این گونه خلاصه کرد:
1- تربیت صحیح کودکان: اگر در مهدکودک ها و مدارس کشور فرهنگ تساهل و تسامح، صلح جویی، نوع دوستی، مهر ورزی و گذشت ترویج و تمام اسباب بازی های مروج خشونت از قبیل شمشیر و سلاح پلاستیکی جمع آوری شوند، احتمالخشونت ورزی این کودکان در بزرگسالی اندک خواهد بود.

2- لزوم تاسیس نهاد دولتی نشاط آفرین: شادمانی به معنای شادی و خوشحالی، احساس مثبتی است که از حس پیروزی به دست می آید. شادمانی بنیان و پایه عرفان آریایی است. دین اسلام نیز بر اساس برخی آیه ها و روایت ها، آن را امری ضروری دانسته است. به رغم این که حق شادی انفرادی و ابراز شادماني هاي دسته جمعي يكي از حق های بشری و از مصاديق برخورداري از آزادي بيان است و در اسناد متعدد حقوق بشر به آن اشاره شده است، در قانون اساسی و قوانین عادی ایران، این حق که سرمنشأ رشد خلاقیت های انسانی به شمار می رود مورد توجه قرار نگرفته و خلاء قانون گذاری در این خصوص هم چنان احساس می شود.

هم اکنون در چند کشور جهان از قبیل ونزوئلا، امارات بوتان و ... وزارت شادمانی تاسیس شده است. لذا ضروری است دولت فعلی از حق بر خوشحالی به عنوان یکی از حقوق بنیادین شهروندان ایرانی در لایحه حقوق شهروندی حمایت کرده نهاد رسمی و شورای عالی متولی نشاط مردم در کشور تاسیس شود. شادی آفرینی و ایجاد حس خوشحالی در شهروندان از طرق مختلف تاثیر چشمگیری بر کاهش خشونت خواهد داشت. اثر مثبت برنامه های طنز مانند خندوانه را نمی توان نادیده انگاشت.

3- حذف مجازات های مروج خشونت در جامعه: از لحاظ مبانی دین مبین اسلام، برای حمایت قانونی و فرهنگی از اسقاط حق قصاص توسط اولیای دم و لغو کیفرهای شلاق تعزیزی، اعدام تعزیزی و حبس های کمتر از یک سال هیچ گونه مانعی وجود ندارد. با توجه به این که بنابر تجارب بشری زیان این مجازات ها بیشتر از منافع فردی و اجتماعی آنهاست، تغییر فوری آنان ضروری به نظر می رسد. پیرامون مجازات قصاص که حق اولیای دم است می توان با پیش بینی مشوق های قانونی و تعیین کیفر حبس طویل مدت برای قاتلان تقاضا برای اجرای قصاص را به شدت کاهش داد.

4- تکریم مراجعان به نهادهای حکومتی: مهربانی و هم دردی کارکنان دولت و موسسات عمومی با شهروندان اثر به سزایی در افزایش رضایت مندی آنان دارد. برای مثال برخورد برابر، محترمانه و مودبانه قاضی با اصحاب دعوا سبب اعتماد زایی به نظام قضایی بوده فرهنگ قانون مداری در مردم را تقویت می کند. لذا ضروری است حفظ حرمت مراجعه کنندگان به نهادهای رسمی از طرق مختلف تضمین شده، با متخلفان برخورد باز دارنده صورت گیرد.

5- بهبود وضعیت اقتصادی: پژوهش های علمی در تمام نقاط جهان نشان داده است رفاه نسبی اقتصادی، نرخ جرایم خشن را به شدت کاهش می دهد لذا بر تصمیم گیران و مدیران کشور فرض است با جدیت تمام بهبود کسب و کار و معیشت مردم را در اولویت کاری خود قرار دهند.


* وکیل دادگستری

برچسب ها: خشونت بحران جامعه
مجله خواندنی ها
مجله فرارو