bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۸۳۶۴

راز گشایی از یک جنایت هولناک

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۸ - ۲۵ تير ۱۳۸۸


دستگيري چهارمين مظنون به دست داشتن در قتل جواني که بهمن ماه سال گذشته جسدش در مقابل بيمارستاني در خيابان پيروزي رها شده بود، باعث تکميل قطعات پازل اين معماي جنايي شد.

به گزارش خبرنگاراعتماد ساعت 45/2 بامداد 26 بهمن ماه سال گذشته ماموران کلانتري 110 شهدا که جسد جواني حدوداً 25 ساله را مقابل بيمارستان فجر واقع در خيابان پيروزي کشف کرده بودند اين موضوع را به محمدحسين شاملو بازپرس کشيک قتل تهران گزارش دادند.
 
بلافاصله پس از اين خبر شاملو همراه با اکيپ ويژه بررسي صحنه جرم به خيابان پيروزي رفتند و بررسي ها در اين خصوص آغاز شد. شواهد نشان مي داد متوفي در محل ديگري جان باخته و پس از آن به مقابل بيمارستان منتقل شده است. 

بنابراين در حالي که شرايط موجود از کشته شدن متوفي حکايت داشت کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي ماموريت يافتند به رمزگشايي از اين جنايت بپردازند. 

بنا به گفته کارشناسان پزشکي قانوني روي بدن مقتول آثار متعدد شکنجه به چشم مي خورد و نشان مي داد او هفته ها در جايي حبس بوده و مورد آزار و اذيت قرار گرفته است. در همين حال چند روز بعد با بررسي هاي کارشناسان تشخيص هويت، هويت مقتول به نام حميد مشخص شد. 

هنگامي که از پدر و مادر حميد در مورد فرزندشان تحقيق شد آنها اظهار داشتند او از چهار ماه قبل خانه را ترک کرده و با دو جوان ديگر به نام هاي اميرعباس و مهدي در يک آپارتمان زندگي مي کرد. اين اظهارات باعث تسريع روند تحقيقات شد و به دستور بازپرس پرونده حکم جلب اميرعباس و مهدي صادر شد اما تحقيقات براي دستگيري آنان در روزهاي اول ناکام بود چرا که آنها نيز به خانه هايشان مراجعه نکرده بودند و خانواده هايشان اطلاعات چنداني از آنان نداشتند. 

در چنين شرايطي ظن ماموران به دست داشتن اين دو جوان در قتل حميد بيش از پيش تقويت شد. از آنجا که دو مظنون از اراذل بنام محله شان بودند جست وجوها در بين متهمان دستگيرشده در ماه هاي گذشته ادامه يافت تا اينکه با بررسي اسامي دستگيرشدگان مشخص شد اميرعباس و مهدي چندي قبل در جريان اجراي طرح مبارزه با اراذل و اوباش دستگير و زنداني شده اند و پرونده اتهامي شان از سوي داديار دادسراي ناحيه 14 تهران در دست بررسي است. 

بنابراين متهمان به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شدند تا در مورد قتل حميد تحت بازجويي قرار گيرند. از سوي ديگر مرور پرونده متهمان نشان مي داد هنگام دستگيري از آنان يک حلقه سي دي حاوي تصاوير شکنجه کشف شده است که در آن دو زن نيز حضور دارند. 

کارآگاهان جنايي با بازبيني اين تصاوير و مطابقت آن با چهره مقتول دريافتند که اين سي دي لحظات شکنجه شدن حميد را به تصوير کشيده است.با توجه به اين شواهد راهي جز اقرار براي اميرعباس و مهدي وجود نداشت اما هيچ يک از آن دو حاضر نشدند اتهام قتل حميد را بپذيرند. 

اين در حالي بود که در همين رابطه مظنون ديگري به نام مهسا نيز دستگير شد. شواهد از رابطه يي پيچيده دستگيرشدگان با مقتول حکايت داشت و نشان مي داد آنها همگي به آپارتماني که در اختيار داشتند رفت و آمد مي کردند. از سوي ديگر اظهارات متهمان نشان مي داد زن ديگري به نام مرجان نيز با متهمان رابطه داشته است. 

به همين دليل براي فاش شدن ابعاد ديگر اين معماي پيچيده تلاش ها براي دستگيري مرجان آغاز شد تا اينکه در سه شنبه شب سرانجام به دام افتاد و صبح ديروز در برابر بازپرس شاملو اسرار اين پرونده را بازگو کرد.
 
اين زن 23ساله در مورد ارتباطش با اين ماجرا گفت؛ من با اميرعباس دوست بودم و قرار بود با هم به خانه حميد برويم و در آنجا زندگي کنيم. يک روز وقتي به خانه حميد رفته بوديم از لابه لاي حرف هايش متوجه شدم او با همسرش اختلاف دارد و يک ماه قبل همسرش به حالت قهر خانه را ترک کرده و به خانه پدرش در يکي از شهرهاي شمالي رفته است. 

به جز من و اميرعباس، مهدي و مهسا نيز به آنجا رفت و آمد داشتند و گاهي چند روز آنجا مي ماندند. همه افرادي که در خانه حميد حضور داشتند به مواد مخدر شيشه اعتياد داشتند و پس از مصرف آن همه از خود بيخود مي شدند. اين وضع تا مدتي ادامه داشت تااينکه به تدريج رفتار اميرعباس و مهدي با حميد تغيير کرد. 

حرف از پولي هنگفت به مبلغ 200 ميليون تومان بود و اميرعباس و مهدي ادعا مي کردند اين پول در اختيار حميد است و او بايد آن را به آنها بدهد. وقتي حميد حاضر نشد خواسته اميرعباس و مهدي را برآورده کند آنها به زور متوسل شدند و حميد را مورد شکنجه قرار دادند. 

در کنار اين موضوع مهدي مدعي بود حميد به مهسا نظر دارد. به همين دليل شدت شکنجه ها افزايش يافت. حميد سه ماه در حمام خانه زنداني بود و هر روز حدود 50 کتري آب جوش روي سر حميد ريخته مي شد. اميرعباس و مهدي همچنين با استفاده از ماهي تابه و روغن داغ نقاط مختلف بدن حميد را مي سوزاندند. 

اين شکنجه ها وحشتناک بود و من حتي طاقت ديدن آنها را نداشتم. وقتي به آنان اعتراض کردم من را هم مورد آزار قرار دادند. آنها با استفاده از سرنگ روي بدن من هم روغن داغ مي ريختند. اين شکنجه ها به طور روزانه ادامه داشت تا اينکه اميرعباس در طرح مبارزه با اراذل و اوباش دستگير شد اما پس از آن مهدي به تنهايي شکنجه ها را ادامه مي داد. 

مرجان که يک پسر شش ساله دارد با ابراز نگراني به خاطر وضعيت پسرش ادامه داد؛ در تمام اين مدت پسرم همراه من بود و تمام اين صحنه هاي وحشتناک را از نزديک مي ديد. من طاقت چنين وضعيتي را نداشتم اما چاره يي جز تحمل آن وجود نداشت. 

مهدي وسايلي مثل کلت، شوکر،گاز اشک آور داشت و مرا تهديد کرده بود در صورتي که درباره اين موضوع حرفي بزنم حادثه بدي در انتظار خودم و پسرم خواهد بود.اين زن درباره چگونگي قتل حميد نيز گفت؛ حدود ساعت 7 بعدازظهر از خواب بيدار شديم.

مهدي گفت تا چند ساعت قبل صداي ضجه حميد را شنيده اما از دقايقي پيش او ساکت شده است. ساعتي بعد از اين ماجرا اميرعباس،مهدي و مهسا من را داخل يکي از اتاق ها حبس کردند و گفتند حميد را به بيمارستان مي رسانند. به دنبال اظهارات هولناک مرجان، بازپرس پرونده با صدور قرار قانوني وي را در اختيار افسران اداره دهم پليس آگاهي قرار داد تا تحقيقات از وي ادامه يابد.

برچسب ها: قتل
bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو