bato-adv
کد خبر: ۲۸۳۰۳۷
توافق هسته ای با ایران: ارزیابی و یک راهبرد برای آینده

نسخه اسرائیلی برای یک سال پس از توافق ایران

تاریخ انتشار: ۱۳:۲۳ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۵
فرارو- "اندیشکده مطالعات امنیت ملی" در اسراییل به عنوان یکی از 50 اندیشکده اصلی در جهان در زمینه دفاع و امنیت ملی به بررسی مسائل مربوط به امنیت ملی اسرائیل، خاورمیانه، و نظام بین‌المللی می‌پردازد. این مرکز غیر سیاسی است که در زمینه تحقیقات تخصصی و خلاقانه‌ای فعالیت می‌کند که گفتمان عمومی مسائل امنیت ملی رژیم صهیونیستی را شکل می‌دهد و تحلیل سیاسی و توصیه‌هایی را به تصمیم‌گیرندگان، مقامات دولتی و جامعه راهبردی در داخل و خارج اسرائیل ارائه می‌دهد.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو،"عاموس یادلین – ژنرال  بازنشسته نیروی هوایی و رییس سرویس اطلاعات نظامی اسراییل "امان"  -  "از نوامبر سال 2011 میلادی به ریاست این مرکز مطالعاتی  منصوب شده است.

 وی در تحلیلی با عنوان "توافق هسته ای با ایران: یک ارزیابی و یک راهبرد برای آینده" که هفدهم جولای سال جاری در وبگاه این مرکز منتشر شد؛ به تشریح  فرآیند توافق هسته ای با ایران و تبعات آن برای منطقه خاورمیانه پرداخته است. (فرارو برای ایجاد زمینه لازم برای فهم دقیق منویات و فضای فکری نویسنده، مطالب این گزارش را عینا منتشر می کند.)

وی تاکید  دارد که امضاي برجام در جولای  2015 چالش هاي جديد و دشواري در کوتاه مدت و درازمدت ايجاد کرده است و مقابله با اين چالش ها مستلزم همکاري اسرائیل و دولت بعدي آمريکا به منظور پيشبرد منافع مشترک تل آويو و واشنگتن در خاورميانه و دستيابي به هدف اصلي توافق هسته اي يعني جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هسته اي خواهد بود.

وی در ابتدای  تحلیل خود با اشاره به گذشت یک سال از توافق هسته اي بين قدرت هاي جهان و ايران تصریح می کند که  ارزیابی کارشناسان مرکز مطالعات امنيت ملي نشان می دهد که برجام تنها به کاهش خطر (برنامه هسته ای ایران) در کوتاه مدت منجر می شود. یادلین معتقد است که برای ارزیابی بهتر از رفتار ایران باید به تحقق نیافتن سناريوهاي اغراق آميزي درباره اين توافق، توجه بیشتری داشته باشیم.

رییس سابق سرویس اطلاعات ارتش اسراییل سناریوهای اغراق آمیز مطرح شده را چنین بر می شمارد:

اول: حاميان برجام معتقد بودند تصويب اين توافق علاوه بر جلوگيري کامل از پيشرفت ايران به سمت دستيابي به سلاح هسته اي، مي تواند موجب تقويت جناح سياسي عملگراي ايران تحت رهبري حسن روحاني ریيس جمهوری و حتي تعديل موضع تندرو ايران عليه غرب و اسرائيل خواهد  شد.

در مقابل، دیدگاه مخالفان برجام اين بود که ايران به تعهدات خود براي برچيدن برنامه هسته اي خود عمل نخواهد کرد. آنها همچنين بر افزايش حمايت اين کشور از تروريسم با استفاده از دلارهای آزاد شده ناشی از  توافق هسته اي و لغو تحريم ها  تاکيد مي کردند که با گذشت يک سال روشن است که اين سناريوها محقق نشده است.

دوم: پيش بيني هاي خوشبينانه درباره تغييرات مثبت در سياست ايران مبتني بر نگاه بیش از اندازه مثبت به قدرت و نفوذ روحاني در نظام سياسي ايران بود که بدون شک قدرتمندترين شخصيت در نظام ايران،  (آيت الله) علي خامنه اي (مقام معظم رهبری) است؛ شخصيتي که قدرت لازم براي رد صلاحيت نامزدهايي را دارد که براي تصدي سمت هاي سياسي رقابت مي کنند. وی (ایشان) با اين اقدام خود ترکيب مقام های ارشد ايران را شکل مي دهد. (آيت الله) خامنه اي همچنين تنها تصميم گيرنده در زمينه امنيت و روابط خارجي، از جمله موضوع هسته اي است.

سوم: نگاه اولیه به نتايج انتخابات مجلس خبرگان - با هدف  تغییر در ساخت قدرت -  مثبت  بود اما در واقع به انتصاب شخصيت هايي از حزب محافظه کار منجر شد که از حمايت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برخوردار بودند. بارزترين نمونه، انتخاب (آیت الله) احمد جنتي به سمت رياست مجلس خبرگان رهبري است که احتمالاً رهبر بعدي ايران را انتخاب خواهد کرد. با اينکه نظام سياسي ايران پيچيده است و به ریيس جمهوری به ويژه در زمينه مسایل داخلي تا حدي استقلال مي دهد، اما توانايي وي براي هدايت روند تغيير سياسي واقعي يا ايجاد تغيير در زمينه سياست امنيتي و امور خارجي؛ بر خلاف خواست رهبر (معظم انقلاب) در بهترين حالت ممکن، جزئي است.

چهارم: پيش بيني ها درباره سرازير شدن ميلياردها دلار به ايران و نيز پيش بيني درباره نقض پنهان و آشکار توافق هسته اي از سوي ايران، موجب ترسيم سناريوهاي هولناکي شد که از لحاظ نظري ممکن بود محقق شود، اما در واقع با واقعيت موجود تفاوت داشت. ايران براي دريافت صدها ميليارد دلار براي تزريق به اقتصادش، بايد شمار زيادي از سرمايه گذاران را متقاعد کند که توافق هسته اي، اين کشور را به مکاني امن براي سرمايه گذاري تبديل کرده است. با وجود اين، روند تغيير نگرش سرمايه گذاران، روندي کند و دشوار است. مادامي که ثبات اقتصاد ايران با توجه به بي ثباتي منطقه و اوضاع داخلي اين کشور مورد ترديد است، افزايش چشمگير سرمايه گذاري خارجي در ايران براي اين کشور دشوار خواهد بود. همچنین، ايران بايد براي لغو تحريم هاي بين المللي که مربوط به برنامه هسته اي نيست نيز تلاش کند؛ تحريم هايي که به علت حمايت ايران از تروريسم، برنامه موشکي و نقض حقوق بشر عليه ايران اعمال شده است. تا زماني که اين تحريم ها به قوت خود باقي است و برخي از محدوديت ها بر اقتصاد ايران تغيير نکرده است، بسياري از سرمايه گذاران همچنان اقتصاد ايران را بي ثبات قلمداد خواهند کرد.

پنجم: سناريوهاي بدبينانه تر درباره قصور ايران در رعايت مفاد توافق هسته اي يا تلاش مخفيانه اين کشور براي پيشبرد برنامه هسته اي، مبتني بر برداشت ناقص از راهبرد ايران بود. ايران در زمينه هسته اي بسيار محتاطانه و خطرگريز است. در توافق هسته اي، ايران توانست جايگاه خود را به عنوان يک کشور مشروع در آستانه هسته اي ثابت کند. بعيد است که ايران اين جايگاه را در معرض خطر قرار دهد، مگر اينکه اطمينان داشته باشد مي تواند از آستانه هسته اي عبور کند، بي آنکه جامعه بين المللي قادر به متوقف کردن آن باشد.  با توجه به اينکه چنين چيزي (براي ايران) در دهه آينده امکان پذير نيست، در نتيجه مي توان انتظار داشت اين  کشور از توافق هسته اي براي پيشبرد برنامه تحقيق و توسعه در زمينه هسته اي و برنامه موشکي خود (از جمله قابليت حمل تسليحات هسته اي در آينده) و نيز تقويت قدرت نظامي متعارف و نفوذ منطقه اي خود بهره گيرد.

ايران در دهه دوم (اجراي) برجام اين فرصت را در اختيار خواهد داشت تا در چارچوبي که از محدودکنندگي کمتري برخوردار است، برنامه هسته اي خود را پيش ببرد، و پس از آن مي توان انتظار داشت بعد از توسعه تدريجي برنامه هسته اي متعارف خود و پيشبرد مسائل ديگري که به طور علني در اين توافق منع نشده است، وارد عمل شود تا در فاصله نزديک تري براي دستيابي به سلاح هسته اي قرار گيرد.

خوشبینی های آمریکا
بر خلاف بيانيه هاي کاخ سفيد مبني بر اينکه توافق هسته اي موجب تقويت نظارت بر ايران خواهد شد، دو گزارشي که آژانس بين المللي انرژي اتمي در سال گذشته منتشر کرد، نسبت به گزارش هاي قبلي، شامل اطلاعات کمتري درباره برنامه هسته اي ايران بود. گزارش هاي مربوط به نارضايتي برخي از قدرت هاي جهان در خصوص نظارت بر ايران، حاکي از شکست قابل توجه در اين زمينه است.

در کنار اين قصورها بايد انتقاد "يوکيا آمانو "مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل را مد نظر قرار داد؛ قطعنامه اي که پس از توافق هسته اي تصويب شد و موجب لغو محدوديت هاي مربوط به برنامه هسته اي ايران، و به جاي آن، اعمال محدوديت هاي قيد شده در برجام در دهه آينده شد. آمانو تاکيد کرد اين تصميم نتوانست مبناي حقوقي گسترده اي را مانند تصميم هاي قبلي شوراي امنيت ايجاد کند.

يک تفاوت ديگر مربوط به تعهد دولت آمريکا در اين باره است که توافق هسته اي موجب تسهيل رسيدگي به فعاليت هاي نظامي گذشته ايران در زمينه هسته اي مي شود. در حالي که در بخش نتيجه گيري گزارش آژانس قيد شده است ايران با آژانس بين المللي انرژي اتمي همکاري نکرد و هيچ اطلاعات قابل توجه جديدي در اختيار آژانس قرار نداد. بنابراين، اين توافق موجب افزايش اطلاعات موجود درباره جنبه نظامي برنامه هسته اي ايران نشده است.

گزارش دستگاه اطلاعاتي آلمان در ماه گذشته موجب جلب توجه به اين واقعيت شد که ايران به تلاش براي دستيابي به فناوري ادامه مي دهد که از آن مي تواند براي توسعه توانمندي هاي هسته اي نظامي خود نيز استفاده کند. اين گزارش در وهله نخست نشانه دشوار بودن نظارت بر رفتار ايران است - ايراني که محتاط است و از نقض آشکار توافق هسته اي خودداري مي کند و در عوض از بخش هايي از توافق که شفاف نيست بهره مي گيرد. اين راهبرد به طور فشرده تر و علني تر در زمينه برنامه موشکي ايران اجرا مي شود: با اينکه تداوم برنامه موشکي به منزله نقض توافق هسته اي نيست، اما مغاير روح قطعنامه شوراي امنيت است که پس از توافق هسته اي تصويب شد. اين رفتار ايران مورد انتقاد سران قدرت هاي جهان قرار گرفته است و با اينکه برنامه موشکي مشمول برجام نيست، اگر ايران تصميم به فرار هسته اي براي ساخت سلاح هسته اي بگيرد، توانمندي هاي موشکي اين کشور بخش اصلي توانايي وي براي تبديل دستاورد هسته اي خود به يک تهديد نظامي خواهد بود.

توصیه ها
1. آمريکا و اسرائيل بايد روش مشترکي را مبتني بر توافقي مشابه و بر اساس ترسيم دقيق خط قرمز شفاف و علني براي رسيدگي به اين وضعيت، طراحي کنند: اينکه تا زماني که رژيم فعلي ايران سياست خرابکارانه خود در منطقه، حمايت از تروريسم و لفاظي درباره محو کردن اسرائيل از نقشه جهان را تغيير نداده است، آمريکا و اسرائيل به اقدام قاطعانه براي جلوگيري از نزديک شدن ايران به آستانه هسته اي پايبند خواهند بود.  به همين دليل، دولت اسرائيل بايد با دولت بعدي آمريکا محرمانه گفتگو کند؛ گفتگويي که علاوه بر شفاف سازي مسایل مورد اختلاف دو کشور، زمينه هاي مورد توافق دو طرف در خصوص سناريوهاي احتمالي و هماهنگي براي پاسخ هاي مشترک را روشن خواهد کرد.

2. براي تسهيل شناسايي سريع نقض توافق هسته اي از سوي ايران، آمريکا و اسرائيل بايد در کوتاه مدت به همراه و با هماهنگي نهادهاي بين المللي که مسئول نظارت بر اجراي اين توافق هستند، به توسعه سازوکار اطلاعاتي براي نظارت بر اجراي توافق ادامه دهند.

3. همچنين مهم است دو اهرم فشاري که ايران را در وهله نخست پاي ميز مذاکره نشاند، به حالت قبل بازگردانده شود: يعني تهديد تحريم ها، در وهله نخست بر بخش هاي مالي و انرژي ايران، و گزينه نظامي. همانطور که اين توافق به ايران امکان مي دهد پيش از انقضاي توافق با اعلام قصد خود براي خروج از توافق، از توافق خارج شود، آمريکا نيز مي تواند از توافق خارج شود و اقدامات تنبيهي قبلي عليه ايران را دوباره اعمال کند.

اسرائيل از طرف هاي توافق هسته اي ايران نيست و به همين دليل هماهنگي آن با واشنگتن که يکي از امضاکنندگان اين توافق است، در صورتي که ايران توافق را نقض کند، ضروري خواهد بود. تفاهم بين تل آويو و واشنگتن بايد شامل توافق بر سر کمک هايي از سوي آمريکا باشد که موجب تقويت تواتمندي هاي اسرائيل با وجود تهديدهاي ناشي از توافق هسته اي خواهد شد.

4. در بلند مدت، آمريکا و اسرائيل بايد طرح اقدامي را براي دهه دوم (اجراي) توافق هسته اي ايران تدوين کنند؛ دهه اي که بخش بزرگ و قابل توجه محدوديت ها عليه زيرساخت هاي هسته اي ايران لغو خواهد شد. اين طرح مشترک بايد از دستاوردهاي توافق هسته اي حفاظت کند و مانع از قرار دادن فرصت در اختيار ايران براي توسعه توانمندي توليد سلاح هسته اي شود.

اين هدف از طريق ترسيم رئوس کلي توافقي تکميلي که آمريکا آن را پيش خواهد برد قابل دستيابي است. در اين راستا، آمريکا از اهرم هاي مؤثر استفاده خواهد کرد و از کاهش زمان فرار هسته اي ايران به چند ماه يا حتي چند هفته جلوگيري خواهد کرد - زمان فرار هسته اي، زمان لازم براي توليد مواد شکاف پذير کافي براي ساخت يک بمب است- بايد در اين توافق آتي، توانايي مشارکت در نظارت نزديک بر همه فرآيندهاي غني سازي اورانيوم تضمين، و اطمينان حاصل شود که مسير پلوتونيوم براي دستيابي به سلاح هسته اي احيا نمي شود. اين توافق همچنين بايد با چالش شناسايي مؤثر فعاليت نظامي ايران در زمينه هسته اي مقابله کند.

5. بايد براي سناريويي آماده بود که در آن خبري از توافق تکميلي نيست. به موجب اين سناريو، آمريکا و اسرائيل بايد براي برملا کردن فعاليت نظامي ايران در زمينه هسته اي، با توجه به فقدان نظارت بين المللي، توانمندي هاي اطلاعاتي و نيز توانايي خود براي پاسخ دادن سريع به منظور دفع تلاش ايران براي عبور از آستانه هسته اي تقويت کند. چنين توانمندي هاي بازدارنده اي مي تواند به تلاش ديپلماتيک براي متقاعد کردن رژيم ايران در خصوص امضاي يک توافقنامه تکميلي، و در صورت شکست اين تلاش به جلوگيري از توليد سلاح هسته اي در ايران کمک کند.

6. آمريکا و اسرائيل بايد راهي براي مقابله با تهديد توليد و گسترش فناوري مهم هسته اي و توسعه برنامه هسته اي نظامي مخفيانه در ديگر کشورهاي خاور ميانه- که به خاطر جايگاه ايران در پي توافق هسته اي احساس تهديد مي کنند- در پيش گيرند. اين کشورها شايد توافق هسته اي را مبنايي براي مشروع دانستن حق خود براي برخورداري از يک برنامه هسته اي پيشرفته قلمداد کنند، و از راهبرد ايران براي توسعه توانمندي هاي يک کشور در آستانه هسته اي دنباله روي کنند. همچنين ممکن است اين کشورها قبل از ايران، براي عبور از آستانه هسته اي تلاش کنند. جلوگيري از بروز اين سناريو مستلزم همکاري اطلاعاتي نزديک آمريکا و اسرائيل است که موجب تسهيل پوشش گسترده و مؤثر (اطلاعاتي) در منطقه مي شود.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv