bato-adv
کد خبر: ۲۷۲۹۱۴

«امید» ادامه دارد

هنوز ثبت نام نامزدها آغاز نشده بود که برخی از اردوگاه اصلاحات، شیپور حمایت از لاریجانی را به صدا در آوردند؛ گرچه در آن روزها حمایت از لاریجانی، ترفندی برای حمایت از تدبیر و اعتدال ورزی رییس قوه مقننه در برابر تندروهای ضد برجام انگاشته میشد؛ اما در همان ایام نیز بودند رجال استخوان داری که معتقد بودند میتوان یک اصولگرای میانه رو، از جنس آقای لاریجانی را، در رأس مجلسی دید که اکثریتش با اصلاح طلبان است
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- علی رافع؛ هنوز ثبت نام نامزدها آغاز نشده بود که برخی از اردوگاه اصلاحات، شیپور حمایت از لاریجانی را به صدا در آوردند؛ گرچه در آن روزها حمایت از لاریجانی، ترفندی برای حمایت از تدبیر و اعتدال ورزی رییس قوه مقننه در برابر تندروهای ضد برجام انگاشته میشد؛ اما در همان ایام نیز بودند رجال استخوان داری که معتقد بودند میتوان یک اصولگرای میانه رو، از جنس آقای لاریجانی را، در رأس مجلسی دید که اکثریتش با اصلاح طلبان است.

گرچه در آن زمان، مباحث ریز و درشتی حول این ایده شکل گرفت و موافقتها و مخالفتهایی از گوشه و کنار برخاست؛ اما با توجه به آنکه هنوز فضای انتخابات شکل نگرفته بود و تضادها و وزن کشی های انتخاباتی شفاف نشده بود، مسئله ی ریاست مجلس دهم، از سطح اظهار نظرهای گذرای رسانه ای فراتر نرفت. 


با مشخص شدن نتایج بررسی شورای نگهبان و اعلام اسامی نامزدهای حائز صلاحیت، بحث و گفتگو حول مسئله ی ریاست مجلس بیش از پیش کم رنگ شد و آنچه در پیش بینی راهبردها و فعالیتهای انتخاباتی در کانون توجه ها قرار گرفت،  ممانعت از راهیابی نامزدهای رادیکال به مجلس دهم و حمایت از میانه روی در برابر تندروی بود.

با تکیه بر همین راهبرد، لیست امید که بنا بود نماینده ی جریان اصلاحطلبان در انتخابات هفتم اسفند باشد، به ائتلافی بزرگ از تمامی نیروهای میانه رو اعم از اصلاح طلب، اعتدال گرا و اصولگرایان میانه رو در برابر تمامی افراطیون بدل گشت.

بدینسان، دو قطبی مرسوم «اصلاحطلب ـاصولگرا» بیش از همیشه رنگ باخت و دوقطبی نویی تحت عنوان "برجامیان ـ ضد برجامیان" و "میانه روی ـ تند روی"به منصه ظهور رسید.

بر پایه ی همین دو قطبی جدید، رییس اصولگرای مجلس، در قم مورد حمایت گسترده ی لیست امید واقع شد و بسیاری از رهروانی ها و نزدیکان به آقای لاریجانی، در سراسر کشور، به ویژه در پایتخت، به لیست امید پیوستند و با تکیه بر انتصابشان به این لیست، موفق شدند راه بهارستان را به آسانی بپیمایند.

گرچه در گرماگرم مبارزات انتخاباتی اسفند و اردیبهشت، قابل پیش بینی بود که مسئله ی ریاست مجلس دهم، در روزهای پس از انتخابات به یکی از مهمترین مسائل و دغدغه های منتخبین و جناحهای سیاسی بدل گردد و هر دو جناح اصلی، در پی آن باشند تا با عملیات سنگینی، کرسی ریاست را نصیبِ گزینه ی مطبوع خود کنند؛ اما در وهله ی نخست، انتظار آن میرفت که با توجه به اینکه آقایان لاریجانی و عارف، تحت لوای یک لیست در انتخابات به پیروزی رسیده اند و اطرافیان آنها، در ایام پیش از انتخابات و در اوج مبارزات انتخاباتی، همکاری نزدیک و تنگاتنگی با یکدیگر داشته اند؛ به جای آنکه رقابت را به عرصه ی علنی بکشانند؛ مسئله ی هیئت رییسه را بین خود حل و فصل کرده و به نتیجه مقبول و مطلوب برسند.

اما به هر دلیلی، آن تدبیری که انتظار میرفت، اندیشیده نشد و به هر ترتیب، امروز این دو بزرگوار، که هر دو از نیروهای اعتدالی، میانه رو و موثر و برجسته ی سپهر سیاسی ایران محسوب میشوند، خود را مهیای رقابتی تنگاتنگ برای کسب کرسی ریاست بهارستان کرده اند.

از یک سو اصولگرایانی که پیش از انتخابات، رییس اصولگرای مجالس هشتم و نهم را با الفاظِ رادیکال و عجیب و غریبی از خود راندند و همین امر به شکاف عمیقی در لیست و ائتلاف اصولگرایان ختم شد؛ امروز در پی آنند تا در این ایام کدورت ها و اختلافات چند ساله را به کناری نهند و با سپردن خاطرات تلخ «یکشنبه سیاه» و «یکشنبه انتقام» و ماجرای برجام به دست فراموشی، اتحادی تمام عیار با علی آقای لاریجانی و اطرافیان وی را سامان داده و مانع از صعود معاون اول دولت اصلاحات به صدر یکی از قوا شوند.


از سویی دیگر اعضای اصلاح طلب و منتخبین وفادار لیست امید که با به راه افتادن سونامی انتخاباتی، توانستند اکثریتی نسبی از کرسی های سبز بهارستان در دور دهم از آن خود کنند، در این مرحله به چیزی کمتر از به دست آوردن کرسی ریاست توسط سر لیست خود و نفر نخستِ انتخاباتِ پایتخت قانع نیستند و با اشاره ی مداوم به میزان رأی و سابقه ی از خود گذشتگی وی در خرداد ۹۲، ردای ریاست بهارستان را تنها برازنده ی قامت رییس «شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح طلبان» میدانند. 


به هر روی، آنگونه که امروز از ظواهر امر پیداست و پیگیری اخبار و اظهارات منتخبین مجلس و منصبین جناحهای سیاسی بر ما روشن میکند؛ به احتمال بسیار بالا، افتتاحیه ی مجلس دهم؛ شاهد رقابت نزدیک و نفس گیری بر سر دستیابی به کرسی ریاست خواهد بود. رقابتی که دو سیاستمدار استخوان دار در سوی آن ایستاده اند و انتخاب هر کدام به عنوان رییس، میتواند نتایج و تبعات متفاوتی داشته باشد.

اما با این وجود،  نکته ای که این روزها کمتر بدان اشاره میشود، آن است که نه انتخابات هیئت رییسه، آخرین دستور کار مجلس دهم است و نه کرسی ریاست؛ تنها کرسی مجلس!

بی تردید پیروزی آقای عارف در انتخابات هیئت رییسه و جلوس ایشان بر کرسی ریاست، بهترین اتفاقی است که میتواند رخ دهد و سیگنال "تغییر" را به بدنه ی اجتماعیِ لیست امید و تمامی رأی دهندگانی مخابره کند که با خواست و مطالبه ی تحول، پای صندوقهای رأی حاضر شده اند؛ اما نباید این امر را از خاطر برد که تاثیرگذاری در مجلس و نقش آفرینی مثبت در قامت یک وکیل المله، تنها در تکیه زدن بر صندلی ریاست مجلس خلاصه نمیشود.

به عبارت دیگر، عدم توفیق دکتر عارف در کسب کرسی ریاست بهارستان، نه پایان نقش آفرینی و انتهای راه برای ایشان است و نه به معنای از دست رفتن امکانِ برآورده کردن تمامی مطالباتی است که اکثریت مردم با تکیه بر آن مطالبات و خواسته ها، رأی خود را به سود نامزدهای برگزیده ی لیست امید، به صندوق آرا ریختند.

امروز بهتر آن است که همگان به یاد آورند که نقش آفرینی یک نماینده ی مجلس، آن هم در حد و اندازه ی دکتر محمد رضا عارف، به تکیه زدن بر کرسی ریاست مجلس خلاصه نمیشود.

این روزها بایستی به همگان یادآوری کرد که اگر حاصل انتخابات هیئت رییسه ، نتیجه ای غیر از انتخاب دکتر محمد رضا عارف به عنوان رییس مجلس باشد؛ دنیا به آخر نرسیده و فراکسیون امید که برآمده از خواست و مطالبه ی به حق اکثریت مردم است، بایستی با تمام قوا و با بهره گیری از ابزارها و امکانات قانونی، در مسیر اصلاح رویه های اشتباه، محکم و استوار گام بردارد؛ که در این مسیر چه شخصی شایسته تر و تواناتر از دکتر عارف میتواند این فراکسیون را رهبری کند.

به عبارت بهتر، در صورت آنکه نظر اکثریت نمایندگان مجلس دهم و یا مصالحی بالاتر، این گونه اقتضا کرد که شخصی غیر از دکتر عارف بر رأسِ مجلس جلوس کند؛ انتظار آن است ایشان با تمام قوا سکانِ فراکسیون امید را به دست گرفته و با بهره گیری از تمامی توان و پتانسیل خود، نمایندگان را حولِ تمامی آرمانها و خواستهای اصلاح طلبانه و تحول خواهانه ی لیست امید به اجماع رسانده؛ تا فراکسیون به شکلی منسجم در مسیر قانون گذاری، نظارت بر تمام وجوه حاکمیت و اعاده ی نقش و جایگاه مجلس به عنوان رأسِ امور گام برداشته و قدرتمندانه در جاده ی احقاق حقوق موکلین خود، حرکت کنند.

امروز باید همه ی ما به یاد آوریم که بسیاری از نمایندگان برجسته و موثر تاریخ مجالس در ایران، از صدر مشروطه تا کنون، بی آنکه صاحب کرسی ریاست باشند و تنها با تکیه بر همراهی بدنه ی اجتماعیِ خود از یک سو و توان رهبری و متحد کردن سایر نمیاندگان حول یک هدف والا از سوی دیگر، توانسته اند گامهایی مهم و اساسی در مسیر احقاق حق تمامی مردم ایران برداشته و از نهادینه شدن بسیاری از رویه های غلط و ناصواب، جلوگیری کنند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو