bato-adv
کد خبر: ۲۵۸۷۹۲

نوکیسه‌های امروز و دولت سعودی

تاریخ انتشار: ۱۳:۲۹ - ۲۳ دی ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- علیرضا حسینی؛ چند سالیست که در خیابانهای شهر افرادی را می‌بینیم که در ماشینهای گران قیمت در حال عبور از کنار ما هستند. ماشینهایی با قیمتهای بالای صد میلیون تومان که حتی بعضی از ما در رویا‌هایمان نیز اجازه داشتن چنین ماشینهایی را به خود نمی‌دهیم!

نکته جالب قیافه و طبقه افرادیست که در این ماشین‌ها هستند!

جوانهایی گردن کلفت با تاتو‌هایی بر روی بدن که گویی همین الان از سالن بدنسازی خارج شده‌اند. با گردنبند‌ها و دستبندهای ضخیمی که دور گردن و دستانشان انداخته‌اند. با فرهنگ اجتماعی پایینی که بعضاٌ هیچ ابایی از تعرض به نوامیس مردم که کنار خیابان ایستاده‌اند نیز ندارند.

اگر احیاناً از کنار این افراد عبور می‌کنید، سعی کنید به هیچ وجه در مقابل این افراد قرار نگرفته و چنانچه در پشت سرشما بودند سریع راه را برای آن‌ها باز کرده و اجازه عبور دهید. چون این افراد ذاتاً کم طاقتند و تحمل ندارند در ترافیک خیابان بمانند.

من خود بار‌ها شاهد بوده‌ام که بعضی وقت‌ها که بخت برگشته‌ای به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه راه را برای ایشان باز نکرده چگونه مورد فحش و ضربات مشت و لگد این افراد قرار گرفته و در بعضی مواقع با قمه یادگاری بر روی اعضا و جوارحش گذاشته شده است!

وقتی نگاهی به سابقه این افراد می‌اندازید متوجه می‌شوید که این جوان‌ها فزرندان قشری از جامعه هستند که در همین چند ساله با تغییرات ناگهانی که در اوضاع و اقتصاد ایران پدید آمد، ره صد ساله را یک شبه پیمودند و صبح که از خواب بیدار شدند حسابهای بانکی خود را تا خرخره انباشته دیدند.

این افراد یا در کار ملک بودند یا در کار خرید و فروش ماشین خارجی و یا واردات و یا وامی کم بهره که جهت ایجاد کسب و کار گرفته و پس نداده بودند!

هرچه بود ثروت باد آورده‌ای بود که نه مالیاتی برای آن پرداخته بودند و نه زحمتی برای آن کشیده بودند.

چند سالی که گذشت این قشر احساس کرد که ثروت به تنهایی برای لذت بردن از زندگی کافی نیست و گویا یک خلائی در زندگی خود احساس می‌کرد.

این خلاء فرهنگ و اصالت بود ولی از آنجا که این قشر حوصله مطالعه و جبران این کمبود را نداشت به سراغ موضوع دیگری رفت تا بر روی این نقص سرپوش گذارد. این موضوع جدید قدرت بود!

به همین خاطر سعی کرد تا هرچه می‌تواند به اربابان قدرت و سیاسیون بیشر نزدیک شود. در انتخابات شورا‌ها و نمایندگان شروع به حمایت از افراد خاص نمود تا بعد‌ها بتواند به پشتوانه این افراد هر چه بیشتر وارد فضای سیاسی شده و با تکیه بر قدرت برای خود دم و دستگاهی برپا کنند.

همیشه هم افراد کاسه لیسی بوده‌اند که جهت بهره بردن از ثروت این افراد به تملق گویی و تایید چرندیات این افراد پرداخته، به گونه‌ای که این افراد این تصور برایشان پدید آمده که گویی صاحب فضل و کراماتی هستند!!!

آدم این افراد را که می‌بیند دقیقاً یاد کتاب سهم سگان شکاری امیل زولا می‌افتد که تاریخ دویست سال پیش فرانسه را بازگو می‌کند.

گویی تاریخ دوباره در حال تکرار شدن است؟!


هدف از چند سطر بالا معرفی این قشر نیست. زیرا تقریباً همه با این نسل تازه به دوران رسیده آشنا هستیم و در هر محفلی خاطرات زیادی از این افراد شنیده‌ایم.

آنچه بنده را وادار به معرفی این قشر در جامعه امروز نمود اوضاع و احوال سیاسی امروز دنیا و بلاخص شباهت این قشر با حاکمان سعودی می‌باشد. همه ما می‌دانیم که سابقه کشور عربستان امروزی به کشف نفت در این شبه جزیره می‌رسد. و این کشور بیابانی تا همین اواخر نه حرفی برای گفتن در زمینه فرهنگی و دینی داشت و نه حتی جذابیتی برای کشورهای منطقه داشت که حتی آن را به تصرف خود درآورند.

کشوری با مرمانی بادیه نشین و طبیعتی خشن که کمتر خبری از آن‌ها شنیده می‌شد.

پس از کشف نفت در این منطقه و سرازیر شدن دلارهای نفتی به این منطقه ناگهان گویی اعراب این منطقه همراه با پر شدن حساب‌هایشان، شخصیتشان هم شروع به رشد کرد و گویی برای خودشان نیز این کژفهمی پدید آمد که نه بابا مثل اینکه ما برای خود کسی بوده‌ایم وخبر نداشته‌ایم.

جامعه امروز غرب هم امروزه چنان در مادیات گیر کرده که هرجا منفعتی ببیند چشمان خود را برروی همه چیز می‌بندد.

انگار نه انگار که حاکمان آل سعود هنوز به فجیع‌ترین وضع و طبق رسوم جاهلیشان هنوز سر مخالفان خود را به اسم اسلام باشمشیر جدا کرده ولی پادشاه‌شان به همراه هزار نفراز خانواده‌اش یک ماه سواحل فرانسه را برای خوشگذرانی رزرو می‌کند!

بدون شک اگر دنیای امروز نخواهد با این تفکر مایخولیایی مقابه کند تاوانش را دیر یا زود خواهد داد.

تفکری که تقریبا همه بر روی این موضوع اتفاق نظر دارند که اتفاقات سوریه، عراق و لبنان و فرانسه و... همه‌اش زاییده‌‌ همان تفکر ابن تیمیه است که تاب تحمل هیچ گونه تفکر غیر از خود را ندارد.

تفکری که بعد‌ها سرلوحه کار مفتیان وهابی قرار گرفت که دنیایشان‌‌ همان بیابان بود و چادر و شتر.

تفکر وهابیت مربوط به درصد کمی از مسلمانان می‌شود ولی متاسفانه این گروه قلیل با توسل به این ثروت نفتی و ترسی که از گسترش نفوذ شیعه در میان دیگر کشورهای اسلامی به راه انداخته‌اند توانسته‌اند تقریباً بیشتر آن‌ها را با خود همراه کنند.

هرچه است نتیجه‌اش کشته و آواره شدن میلیون‌ها مسلمان، خراب شدن وجهه مسمانان در جهان، ازبین رفتن ثروتهای این کشور‌ها و سرازیر شدن پول حاصل از فروش نفت این کشور‌ها به جیب تولیدکنندگان غربی اسلحه می‌باشد.

در این دوران وظیفه همه ما مسلمانان است که اختلافات خود را کنار گذاشته و با تقویت مجمع تقریب مذاهب اسلامی با دیدی باز‌تر نسبت به رفع این مشکلات اقدام نماییم.

دنیا و به خصوص جهان اسلام باید مقابل رژیم آل سعود بایستد.

همانطور که ما نیز باید جلوی این نوکیسه‌های داخلی بایستیم و اجازه ندهیم این افراد بی‌هویت تیشه بر ریشه فرهنگ این مرز وبوم زده و آنچه قرن‌ها به عنوان فرهنگ ایرانی بوده است را یک شبه نابود کنند.


مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین