bato-adv
کد خبر: ۲۴۶۸۰۷

کمپین دیگر چه صیغه‌ای است؟!

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۵ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ از یکی از سران حزب توده نقل است که توسط رفقا به استالین پیام داده بود که "بهتر است از پیاده سازی مارکسیست در ایران چشم پوشی نمایی زیرا اگر چنین کنی، ایرانیها آنچنان آن را تغییر داده و چیزهایی به آن اضافه و چیزهایی از آن حذف می کنند که اگر روزی-روزگاری به طور اتفاقی در سرزمین ایران زمین به آن برخوردی یا مجبوری وی را با "ببخشید! شما؟!" مورد خطاب قرار بدهی و یا لازم است باب آشنایی با او را با "قیافه شما چقدر به نظر من آشنا می آید! ممکن است بگویید افتخار آشنایی با چه کسی را دارم؟!" باز نمایید!

از حق نگذریم این همان بلایی است که ما ایرانیها سر انواع و اقسام "کمپین ها" آورده ایم، بگونه ای که دیگر حتی خودمان هم بدرستی نمی دانیم که:"کمپین دیگر چه صیغه ای است؟!"

"کمپین چالش آب یخ" را که حتما به یاد دارید! کمپینی که به دلیل زیاده روی در مصرف آب خیلی زود تعطیل شد، بدون آنکه حتی بتواند دلایل وجودی خویش را به خوبی توضیح دهد! و این در حالی بود که بسیاری از چهره های معروف و شناخته شده عالم هنر سینما افتخار عضویت در آن را داشتند!

اینکه کمپین نامبرده حسابی گل نکرد به دلایل فراوانی بود! اما از مهمترین این دلایل این بود که اعضای آن پیش و بیش از آنکه در راه شناساندن اهداف کمپین به اقشار گوناگون جامعه کوشا باشند، یا ترس و لرز خود را قبل و هنگام ریختن آب یخ؛ در شبکه های اجتماعی؛ به معرض تماشا می گذاشتند و یا جانفشانی هایی که در راستای رسانیدن کمپین به اهدافش متحمل شده بودند را به سمع و نظر دیگران می رسانیدند؛ جانفشانی هایی که دست پایینش ابتلا به سرماخوردگی سختی بود و دست بالای آن سوزانده شدن لپ تاپی محبوب و دلبند را شامل می شد!

کمپین "روزی یک زباله از زمین بردار!" نیز علیرغم تمامی تبلیغاتی که برای عضویت در آن به عمل آمد توفیقی بیش از کمپین "چالش آب یخ" به دست نیاورد!

هر چند عدم توفیق کمپین نامبرده، نقطه مشترک اعضای ایرانی و کشور صادر کننده کمپین که کشوری اروپایی است بود، دلیل نائل نشدن کمپین های مورد اشاره به اهداف خود در دو کشور یاد شده تفاوت کوچکی داشت زیرا اگر در کشور صادر کننده کمپین، زباله چندانی برای جمع آوری موجود نبود و مردم باید ساعت های مدیدی را در جستجوی زباله های جمع آوری نشده تلف می کردند، زباله های ایرانی آنقدر فت و فراوان بودند که هر چه جمع می شدند، کم نمی شدند!

عاملی که باعث شد که بسیاری از اعضا به علت سختی کار، افتخار عضویت در دیگر کمپین ها را جایگزین بودن در کمپینی کنند که اولویت آخر آنها انجام کاری است که در چشم بیشتر مردم شانی بسیار کمتر از ریختن و پخش و پلا کردن زباله در محیط زیست دارد!

کمپین "یک قطره از مصرف آبت کم کن" که توسط رامبد جوان راه اندازی شد نیز وفق آمار کمپین موفقی نبود! این در حالی بود که هم اعضای این کمپین پر شمار و قابل توجه بودند و هم سعی و تلاش آنها برای نشان دادن "بحران آب" و "آب هست ولی کم است" را نمی توان نادیده گرفت!

متاسفانه آنچه باعث شد کمپین "یک قطره از مصرف آبت کم کن" نیز صرفه جویی قابل توجه در مصرف آب ما ایرانی ها را به ارمغان نیاورد به این دلیل بود که اعضای کمپین به جای آنکه با نگاهی به اعداد و ارقام مندرج در قبض آب مصرفیشان، با کم مصرف کردن آب خود و خانواده شان به این عددها و رقم ها تکانی اساسی بدهند، یا به شلنگ آب همسایه که با آب شرب باغ و باغچه را آبیاری می کنند چشم دوختند و یا متوجه نهادها و سازمان هایی دولتی شدند که "چقدر آب هدر می دهند؟!"

جالب است که اعضای کمپین "یک قطره از مصرف آبت کم کن" آنقدر مشغول تولید و توزیع پیام ها و پیامک های اخلاقی مربوط به حوزه آب در شبکه های اجتماعی گشتند که از یاد بردند با خرید یک واشر کوچک، مانع از هدرروی آبی شوند که مدت ها است آب مصرفی خانگیشان را به میزان قابل ملاحظه ای بالا برده است!

کمپین "نخریدن خودرو صفر داخلی" انصافا با همه کمپین های یاد شده توفیر دارد! در موفقیت این کمپین هم همین بس که هم قیمت خودروهای تولید داخل را پایین آورده و هم باعث وعده و وعید خودروسازان که کیفیت تولیدات خود را بالا خواهند برد و کاری خواهند کرد که "گارانتی" اتومبیل های تولید داخل کمی به "گارانتی" نزدیک شود، شده است!

با اینجال در باره کمپین فوق باید به این موضوع اشاره کرد که اگر هم کمپینی در کار نبود، احتمالا قیمت خودروهای داخلی پایین می آمد زیرا بعید بود مردمی که برای سالها از خرید خودروی بی کیفیت و گران قیمت به ستوه آمده بودند نخواهند چند ماهی منتظر شوند تا اتومبیل های ارزانتر و با کیفیت تری را از آن خویش سازند!

در ماجرای کمپین "نخریدن خودرو داخلی صفر "، شرایطی هم وجود داشت که برای رسانیدن اعضای کمپین به اهداف خویش به دادشان رسید!

از میان این شرایط می توان به این موضوع اشاره کرد که خودرو، گوشت و مرغ نبود که نخریدن چند ماهه شان مشتری ها را دچار سوء تغذیه و بیماری نماید!

از طرفی دیگر اتومبیل، میوه و سبزی هم نبود که بنا به قیمت نه چندان زیادشان، خریداران آنها بتوانند با توصیه "فکر کن پولت را دور ریختی"، اعضای کمپین را به خروج از کمپین مجاب نمایند!

از طرفی متقاضیان خرید خودرو بیش از کسانی که ماشین ندارند، در زمره کسانی بودند که تمایل داشتند اتومبیل کارکرده خود را تعویض نمایند و بنابراین اصلا دوست نداشتند که این کار را با گذاشتن پولی بر روی پول فروش خودرو و تبدیل به اقبح نمودن اتومبیل موجود خویش، به انجام برسانند!

به تازگی کمپین "جنس ایرانی بخر" نیز راه افتاده که فعلا به این که چرا کاملا همزمان با راه افتادن کمپین "خودروی صفر داخلی نخر" شده کاری نداریم!

هرچند خرید جنس با کیفیت تولید داخل انصافا کاری ارزشمند است، بعید است چنین کمپینی توفیقی بیشتر از سایر کمپین های مورد اشاره داشته باشد زیرا قطعا بسیاری از اعضای آن جز به خرید کالاها و مایحتاج ضروری و غیر ضروری خویش به گونه ای که "برند" و "اصل خارجی" باشند اقدام نخواهند کرد و در پاسخ به چرایی عملکرد دوگانه خویش و یا بهتر بگوییم یکسان نبودن بود و نمودشان، "جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هرچیزی به جای خویش نیکوست!" و یا "گروهی این گروهی آن پسندند!" نمی گویند!

با این حساب اگر احیانا هر کدام از ما مواجه با کسی که در جستجوی پاسخ پرسش "کمپین دیگر چه صیغه ای است؟!" می شویم، کافی است تنها کمی صداقت و صراحت داشته باشیم تا جواب او را با دوکلمه حرف حساب "صیغه مبالغه!؟" بدهیم!

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۴
این تحلیلا رو از کجاتون میارین؟ کی تعیین میکنه یه کمپین موفق بوده یا نبوده؟ شخص شخیصه شما؟؟
مثلا انتظار داشتی تو دوماه سدها سر ریز بشن. تاثیر فرهنگ دراز مدته نه یکی دو ماهه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۴
مامردم در سیستم آموزش و پرورش شما ها اموزش دیدیم و یاد گرفتیم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۴
مسائلی قبیل کمپین و کارزار و حرکات دسته جمعی و... در کشور ما دشمنان بزرگ،خطرناک و قدرتمندی دارد که از آن وحشت میکنند
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین