bato-adv
کد خبر: ۲۴۵۲۷۵

حاشیه‌نگاری بر اجرای یک نمایش

نام «بیضایی» به عنوان نام یکی از نمایش‌های جشنواره تئاتر آیینی سنتی از جمله نکاتی بود که در جدول این دوره از جشنواره به چشم می‌آمد.
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۵ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۴
نام «بیضایی» به عنوان نام یکی از نمایش‌های جشنواره تئاتر آیینی سنتی از جمله نکاتی بود که در جدول این دوره از جشنواره به چشم می‌آمد.

به گزارش ایسنا، سید محمد مساوات نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان جوان تئاتر مدتی پیش از آغاز جشنواره تئاتر آیینی سنتی در گفتگویی با ایسنا اعلام کرد که نمایش «بیضایی» را با تأکید بر فرهنگ بیضایی در جشنواره نمایش‌های آیینی سنتی به صحنه می‌برد.

او در همان گفتگو یادآور شده بود که این نمایش به شخصیت حقوقی ایشان بی‌ارتباط است اما به شخصیت حقیقی و به فرهنگ بیضایی ارتباط دارد.

اما اگر تماشاگری به هر دلیلی این گفتگو را نخوانده باشد، بعد از دیدن نام این نمایش شاید احساس کند نمایش درباره بهرام بیضایی است یا دست ‌کم در جایی از آن اشاره‌ای به این هنرمند خواهد شد.

بنابراین تعدادی از تماشاگران جشنواره نمایش‌های آیینی سنتی روز گذشته 8 شهریور ماه با همین دیدگاه به تماشای این نمایش رفتند اما خیلی زود دریافتند که قرار نیست در این نمایش چیزی از زندگی بهرام بیضایی به عنوان هنرمند تئاتر و پژوهشگر نمایش‌ و اساطیر ایرانی ببینند. آنها نظاره‌گر نمایشی بودند که اگر نخواهیم بگویم با تقلید، باید بگوییم تحت تاثیر زبان نوشتاری بهرام بیضایی به نگارش در آمده است.

این نمایش درباره سه اسطوره ایرانی است که در حال و هوای آثار بیضایی نوشته شده است اما فقط تماشاگری که آثار بیضایی را خوانده باشد و با سبک نگارشی او آشنا باشد، متوجه این موضوع خواهد شد.

در حالیکه شاید تعداد دیگری از تماشاگران این ذهنیت را داشته باشند که دست‌کم در بخشی از این نمایش قرار است مطالبی درباره تلاش‌های بیضایی در پرداختن و پژوهش بر نمایش ایرانی ببینند.

این ذهنیت بویژه زمانی قوت می‌گیرد که همگان می‌دانند بیضایی چند سالی است در خارج از کشور به سر می‌برد و ازآنجاکه در این سال‌ها همیشه جای او در محافل هنری خالی شده شاید این تصور ایجاد شده باشد که این نمایش قرار است درباره بیضایی و در تقدیری از او باشد نه اینکه فقط تحت تاثیر قلم او نوشته شده باشد.

اما کارگردان این اثر در همان گفتگو گفته بود که شاید از سر لجاجت چنین نامی برای نمایشش انتخاب کرده است چون هیچ شناختی از شخصیت حقوقی بیضایی ندارد و هیچ ارتباطی هم با او نداشته است اما احساس می‌کند بیضایی جزو معدود هنرمندان این مملکت است که همه‌ی بارِ نمایش رو به احتضار «ایرانی» برای سالیان درازی، روی دوش‌اش بوده است.

هرچند روز گذشته عده دیگری از تماشاگران معتقد بودند مساوات با این نمایش به نوعی به بیضایی ادای دین کرده است، اما از سوی دیگر نمی‌توان این نکته را هم فراموش کرد که با این نام، به نوعی از نام بیضایی استفاده ابزاری شده است. (بخصوص با در نظر گرفتن این نکته که همین هنرمند جوان سال گذشته در یک گفتگوی مطبوعاتی دیگر اعلام کرده بود باید به او جایزه پولیتزر بدهند!)

نمایش «بیضایی» سه اسطوره ایرانی را روایت می‌کند اما برخلاف نمایش‌های دیگری که نگاهی تازه و خلاقانه به اساطیر دارند که بعضی از نمونه‌های آن در چند سال گذشته هم در نمایش‌هایی مانند «آرش ساد» یا «تل ضحاک» دیده شده، تنها روایتی صرف از این اساطیر است، روایتی که می‌توان گفت مشق شبی است از روی نمایش‌نامه‌های بیضایی بدون اینکه هیچ دریچه تازه‌ای برای تماشاگر باز کند.

مساوات در جای دیگری از همان گفتگو گفته بود : هر کاری کردم، دیدم بدون این عنوان جایی برای اظهار وجود و فضل آنچنانی در این نمایش باقی نمی‌ماند و لاجرم به واسطه همین اسم نمایشنامه شکل گرفت. این لاجرم هم به این دلیل است که این عنوان («بیضایی») اینقدر با نمایش ایرانی یکی است که شاید این نوع نمایش (نمایش ایرانی) بدون اسم او، تکه پاره‌هایی باشد که فقط به درد موزه‌ها می‌خورد.

او همچنین اضافه کرده بود:‌ فرهنگ بیضایی سهم من است و احساس می‌کنم فقط از سهم و ذخیره‌ی خودم نسبت به آنچه دریافت کرده‌ام برای این نمایش استفاده می‌کنم.

با توجه به اینکه این نمایش مهر ماه در تماشاخانه «سنگلج» اجرای عمومی خواهد داشت، داوری را به تماشاگران آن می‌سپاریم.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو