bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۴۴۳۷۰

کشف استعدادها در ایران؟!

محمد ماکویی
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۵ - ۰۱ شهريور ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ مربی نامدار ژیمناستیک که چشمش به دو دختر کوچولوی شش هفت ساله افتاد متوجه شد که آنها ادای ژیمناست ها را در می آورند و انصافا هم خیلی خوب اینکار را می کنند! این مشاهده سرآغاز ارتباط او با والدین کودکان و اخذ مجوز وی از آنها شد تا دختر کوچولوها را زیر نظر گرفته و استعدادهایشان را شکوفا گرداند!

قطعا شما هم چیزهایی از کشف استعدادهای خارق العاده ایرانی شنیده اید! مسابقه ای که قرار است کسانی که در خود استعدادی می بینند و یا نزدیکان و دوستانشان گفته اند که استعدادی دارند که خود از آن بی خبرند، در آن شرکت نموده و استعدادهای خویش را در معرض دید و قضاوت بزرگان موسیقی، ورزش، گویندگی، بازیگری و ... قرار دهند و فرصت سر در آوردن در سرها را به همین سادگی از آن خویش سازند!

مسلما جای چنین مسابقه ای در میان انواع و اقسام مسابقات خالی بود و اینکه این مسابقه نمونه خارجی هم دارد نمی تواند دلیلی بر بد بودن آن قلمداد شود! با این وصف اینکه بخواهیم بر این مسابقه نام کشف استعدادها بگذاریم را نمی توانیم درست بخوانیم زیرا کشف پیدا کردن چیزی پنهان است که بسیار با مقایسه مابین یافت شده ها و تمیز اینکه از میان این پیداها کدام بهترین است فرق دارد!

درست است که امروزه اینترنت کارها را ساده کرده و آدم ها راحت تر می بینند که بجای اینکه با سفر به اقصی نقاط کشور به شناسایی استعدادها بپردازند، استعدادها را از اقصی نقاط کشور گردآوری نمایند و با مشاهده آنها به این نتیجه برسند که کدامین ایشان برترین است و صحیح است که در دنیای رقابتی که بر خلاف گفته چارلی چاپلین جا برای همه هم نیست بهتر است که بهترین ها گزینش شوند اما هیچ یک از اینها دلیل نمی شود که معنی کشف را عوض کرده و نام آنچه را که دیگران-هر کس می خواهد باشد-کشفش کرده اند را کشف بگذاریم؛ بدون آنکه بخواهیم جهت ارزش قائل شدن بر اکتشافات دیگران دست کم از کلمه "بازکشف" استفاده نماییم!

اگر منصف باشیم باید بپذیریم که اگر قرار بود کشفی در کار باشد باید از مردم معمولی خواسته می شد که به گونه ای پنهانی از کسانی که فکر می کنند هیچ استعدادی ندارند اما به واقع معدن استعدادند فیلم بگیرند و برای نام آوران عرصه های مختلف گسیل نمایند تا اگر هم قرار است کشفی اتفاق بیفتد-که قرار است-کاشف خیلی هم "بی زحمت" به کشف خود نائل نشده باشد!

حتی اگر نام آوران عرصه های یاد شده بصورت تصادفی به چند شهرستان مختلف کشورمان سفر کرده و در بازدید از مدارس، به شناسایی استعدادها همت می گماشتند، نتیجه بهتری در زمینه کشف استعداد بدست می آمد!

در این باره بد نیست به خاطر آوریم که یکی از بهترین مجریان برنامه کودک سالهای نه چندان نزدیک صدا و سیمای ما به همین طریق و تنها به مناسبت اینکه دوستی خجالتی داشت که می باید با کسی دیگر و یا به عبارتی بهتر به اتفاق شخصی دیگر تست گویندگی بدهد سر از تلویزیون درآورد و انصافا برای سالها از میان بهترین ها ماند!

واقعیت این است که اگر استاد دانشکده پزشکی شهریار به او توصیه می کرد که با بی خیال پزشکی شدن، ادبیات بخواند می شد گفت که کاشف شاعر نامی ایران او بوده وگرنه هر ادیبی می توانست با شنیدن "برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم...." و "ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری ...."، استعداد گوینده شعر نوی "ای وای مادرم" را ارزیابی کرده و در ناصیه او، اینکه وی در میان سرداران شعر و ادب پارسی در حکم ژولیوس سزار خواهد بود را پیش بینی نماید!

به همین ترتیب اگر معلمی از شاگردان خویش امتحان بگیرد و در انتهای امتحان بگوید که آنکه نوزده گرفته شاگرد زرنگ کلاس است و آنکه تک گرفته شاگردی کودن است که حرف توی گوشش نمی رود را نمی توان کاشف دانست زیرا کاشف آن معلمی است که میفهمد شاگرد تک گرفته استعدادی دیگر دارد که اگر به موقع شکوفا شود کشور را از بهره بردن از یک نابغه ریاضی یا ورزشی یا موسیقی یا بازیگری و یا یک چیز دیگر محروم نخواهد ساخت!

با همه این احوال باید دست مریزاد و آفرین بر دست اندرکاران تهیه مسابقه برترین ها گفت؛ هر چند ارزش و اهمیت واقعی به واقع از آن کسانی است که استعدادها و توانایی های آدم ها را قبل از خودشان کشف کرده و یا آنها را پرورش داده و شکوفا می کنند و یا به سمع و نظر کسانی میرسانند که خوب می دانند از چنین توانایی ها و قابلیت ها و استعدادهای خدادادی هرگز نمی توان بی تفاوت گذشت!

bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو