bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۴۲۰۱۹

رمضان‌زاده: کار دولت روحانی سخت تر از کار دولت اصلاحات است

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۴ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۴
 هفته گذشته بود كه حسن روحاني در جلسه هيات دولت نويد گشايش سياسي را به فعالان سياسي داد. رييس‌جمهور حالا كه مذاكرات را به نقطه ايده‌آلي كه به دنبالش بود رسانده حالا توجهش را معطوف سياست داخلي كرده است. گشايش سياسي واژه‌اي است كه در طول اين سال‌ها بارها به گوش رسيده و در ادبيات سياسي ايران واژه غريبي نيست اما در طول اين سال‌ها تعاريف گشايش سياسي هم بسته به شرايطي كه در كشور حاكم بوده است دستخوش تغيير شده است.

بر اين شديم تا پاسخ اين سوال را از سخنگوي دولت اصلاحات جويا شويم؛ كسي كه خود تجربه حضور در يك دولت را داشته است و درك بهتري از موانع و محدوديت‌هاي يك دولت در برابر برنامه‌هايش دارد. وقتي از او پرسيدم با تجربه‌اي كه در دوران اصلاحات داشته است كار كدام دولت را دشوارتر مي‌داند آهي مي‌كشد و مي‌گويد: «بي‌شك دولت روحاني مسير بسيار دشوارتري را نسبت به دولت خاتمي در پيش دارد». از لحن سخنگوي سابق به خوبي مي‌توان اين رضايت را دريافت كه سخنگوي دولت هر ٩ روز بحران بودن بسيار ساده‌تر از سخنگوي دولتي است كه وارث مجموعه‌اي از سنگين‌ترين بحران‌ها بوده است. استاد سابق دانشگاه تهران اما از وظايف اصلاح‌طلبان در مسير گشايش سياسي سخن گفت و البته از بزرگ‌ترين خوش‌شانسي حسن روحاني در مقايسه با دولت اصلاحات سخن به ميان آورد. شرح كامل گفت‌وگوي «اعتماد» با عبدالله رمضان‌زاده را در ادامه بخوانيد.

بعد از توافق وين صحبت از گشايش سياسي در فضاي كشور پررنگ‌تر از گذشته مطرح شده است. هفته گذشته هم رييس‌جمهور در جلسه هيات دولت به اين موضع اشاره كرد. به نظر مي‌رسد دولت بعد از فراغت از مذاكرات تصميم دارد برنامه‌هاي خود را در سياست داخلي پيگيري كند كه يكي از اين برنامه‌ها و وعده‌ها گشايش فضاي سياست داخلي است. به‌طور كلي از نگاه شما گشايش فضاي سياسي در شرايط فعلي چيست؟
ابتدا بايد به اين نكته اشاره كنم كه پاسخ به اين سوال با توجه به شرايط كشور ممكن است متفاوت باشد و من گشايش سياسي را با توجه به شرايطي كه در حال حاضر در كشور با آن رو به رو هستيم تعريف مي‌كنم. در حال حاضر و با توجه به اينكه در پايان امسال دو انتخابات مهم و حياتي در پيش است، به عقيده من گشايش سياسي به معني اين است كه همه گروه‌ها و جريان‌هاي سياسي كه در چارچوب نظام هستند و قانون اساسي كشور را قبول دارند فرصت اين را داشته باشند كه در انتخابات شركت كنند و حق فعاليت سياسي در چارچوب قانون براي همه گروه‌هاي درون نظام به رسميت شناخته شود بدون اينكه تهديد يا ترسي از فعاليت‌هاي قانوني وجود داشته باشد.

با توجه به شرايطي كه دولت در آن قرار دارد فكر مي‌كنيد گشايش سياسي چگونه محقق خواهد شد. بهتر بگويم وظيفه دولت در اين مسير چيست؟
دولت بايد تمام تلاش خود را به كار ببندد و با استفاده از همه ظرفيت‌هاي خود فشار امنيتي را از روي جريانات سياسي كشور بردارد و با تمام قوا در مقابل فشارهايي كه ممكن است فضاي سياسي را به سمت بسته شدن ببرد ايستادگي كند. ترديدي نيست كه دولت كار دشواري را در پيش دارد اما بايد از تمام ظرفيت‌هاي قانوني خود در اين مسير بهره ببرد. به عقيده من تجربه دولت اصلاحات نشان داده است اگر دولت روي حقوق مندرج در قانون اساسي پايداري كند نتيجه خوبي خواهد گرفت. من مي‌خواهم بگويم نشانه‌هاي اين گشايش سياسي را اين روزها مي‌بينم.

شما معتقديد نشانه‌هاي گشايش در فضاي سياسي كشور را ديده‌ايد. اين نشانه‌ها چيست؟
هفته گذشته تعدادي از زندانيان سياسي آزاد شدند. اين نشان مي‌دهد كه مجموعه نظام به اين نتيجه رسيده است در آستانه انتخابات اسفندماه تحركاتي را در اين زمينه انجام دهد و چارچوب‌هايي را رعايت كند. برخي شايد بگويند تنها يك يا دو ماه از محكوميت اين محكومان سياسي باقي مانده بود و آزادي آنها معناي خاصي ندارد. من بر‌خلاف اين معتقدم اين يك نشانه و يك پيغام از سوي كليت نظام است و ما بايد از اين پيغام استقبال كنيم.

فكر مي‌كنيد به جز دولت چه كسان ديگري در اين مسير نقش ايفا خواهند كرد و به قول شما چه كساني بايد پيغام نظام در اين زمينه را مورد استقبال قرار دهند؟
در بحث گشايش سياسي همه صحبت از دولت و نقش و وظايف آن به ميان مي‌آورند. شكي نيست كه در اين مسير نمي‌توان نقش و وظيفه مهم و حياتي دولت را ناديده گرفت اما فراموش نكنيم كه در آن سوي اين ماجرا فعالان سياسي و به عبارت ديگر اصلاح‌طلبان قرار دارند كه گشايش سياسي در واقع مطالبه اين قشر از دولت روحاني است. من به جد معتقدم اصلاح‌طلبان و فعالان سياسي هم در اين مسير وظايفي دارند. د‌رواقع در يك سوي اين معادله فعالان اصلاح‌طلب هستند. بي‌ترديد اگر آنها هم وظايف خود را بشناسند و آن را عملي كنند اين مسير هموارتر خواهد شد.

به عقيده شما وظيفه اصلاح‌طلبان و فعالان سياسي در اين مسير چيست؟
بزرگ‌ترين نكته در اين مسير اين است كه فعالان سياسي به محدوديت‌هاي دولت توجه داشته باشند و با وجود برنامه‌هايي كه ممكن است داشته باشند در مسير و چار‌چوب و ظرفيت‌هاي اين دولت حركت كنند. اين اشتباه است كه ما دولت روحاني را با دولت اصلاحات و فضاي امروز را با فضاي آن روزها مقايسه كنيم. بهتر بگويم نمي‌توان توقعي كه از دولت اصلاحات داشتيم از دولت روحاني داشته باشيم. اصلاح‌طلبان بايد به روحاني اعتماد كنند و با اين نگاه كه دولت روحاني هم به دنبال تغيير فضاست تلاش كنند تا از برخي خواسته‌هاي حداكثري خود فعلا چشم‌پوشي كنند. البته اين را هم بگويم اين حرف من به اين معنا نيست كه خواست‌هاي حداكثري اصلاح‌طلبان مهم نيست اما بايد قبول كرد كه در حال حاضر نه فضاي كشور و نه توان دولت در اين حد است كه اصلاح‌طلبان خواست‌هاي حداكثري خود را بيان كنند. زمان زيادي لازم است تا شرايطي فراهم شود كه اصلاح‌طلبان بتوانند خواست حداكثري خود را بيان كنند. در حال حاضر و با توجه به شرايطي كه وجود دارد مهم‌ترين و اساسي‌ترين كمكي كه مي‌توان به دولت در مسير ايجاد گشايش سياسي در كشور كرد اين است كه اصلاح‌طلبان و فعالان سياسي خواسته‌هاي خود را به حداقل تقليل دهند تا اين هدف محقق شود. شكي نيست كه با محقق شدن اين هدف مسير براي گشايش بيشتر فراهم خواهد شد و با فراهم شدن اين فضا آن وقت اصلاح‌طلبان مي‌توانند خواست‌هاي حداكثري خود را مطرح و پيگيري كنند. قطع به يقين اگر امروز در اين مسير دولت را همراهي نكنيم و خواست‌هاي خود را به حداقل نرسانيم، نمي‌توانيم اين اميد را داشته باشيم كه در آينده با فضاي بهتري روبه‌رو باشيم.

فكر مي‌كنيد در سياست داخلي چه قدم‌هاي ديگري به جز گشايش فضاي سياسي براي دولت لازم است تا بتوان گفت دولت در عرصه سياست داخلي موفق بوده است؟
من فكر مي‌كنم مهم‌ترين قدم به جز باز كردن فضاي سياسي براي اينكه دولت را به سوي موفقيت در اين حوزه سوق دهد اين است كه دولت حداكثر تلاش خود را به كار بندد تا مطبوعات بتوانند آزادتر از اين عمل كنند و فضاي مناسب براي عملكرد آزادانه مطبوعات فراهم شود حتي اگر در اين فضا انتقادها به دولت پررنگ‌تر شود هم دولت نبايد اين فضا را تهديدي براي خود ببيند. انتقادها مي‌تواند دولت را در مسير بهتر شدن برنامه‌هايش ياري دهد. از سوي ديگر آزادي مطبوعات مهم‌ترين اصل دموكراسي و مردم سالاري است كه از آن به عنوان ركن پنجم دموكراسي ياد مي‌شود. دولت در واقع با حمايت از آزادي مطبوعات برنامه‌هاي خودش را هم پيش خواهد برد و اين مساله در نهات به نفع دولت خواهد شد. اما نكته بعدي اين است كه دولت از فعاليت احزاب و گسترش احزاب در كشور حمايت كند و گروه‌ها و جريان‌هاي سياسي را تشويق كند تا در چارچوب قانون اساسي فعاليت‌هاي خود را در قالب تشكيلات و حزب دنبال كنند بدون اينكه محدوديت‌هاي غيرقانوني فعاليت آنها را تهديد كند.

فكر مي‌كنيد فعاليت سياسي در قالب حزب و تشكيلات چه تاثيري در فضاي سياسي كشور خواهد داشت؟
به‌طور كلي تجربه ساير كشورها نشان داده است كه فعاليت سياسي موفق فعاليتي است كه در قالب تشكيلات صورت گيرد. تحزب يكي از اركان و شاخص‌هاي دموكراسي است و مي‌تواند فضاي سياسي كشور را به سمت سلامت بيشتر هدايت كند. حمايت از گسترش فعاليت‌هاي حزبي يكي از نكاتي بود كه حسن روحاني در برنامه‌هاي پيش از انتخابات به آن اشاره كرده بود. من فكر مي‌كنم رييس‌جمهور به خوبي براين مساله واقف است كه گسترش فعاليت‌هاي حزبي مي‌تواند بسياري از مشكلاتي را كه در عرصه سياسي با آن رو‌به‌رو هستيم و هزينه‌هاي زيادي را بر كشور تحميل كرده است را حل كند. وقتي همه فعالين سياسي در قالب يك تشكيلات قانوني و در چارچوب نظام فعال شوند ديگر نمي‌توانند دست به اقداماتي بزنند كه امنيت كشور يا امنيت و آزادي‌هاي شهروندان را تهديد مي‌كند. افراد وقتي در قالب تشكيلات اسم و رسم‌دار وارد فعاليت شوند ديگر نمي‌توانند سرخود دست به اقداماتي بزنند چرا كه در صورت انجام هر اقدام اشتباه و غيرقانوني نه تنها در برابر قانون بلكه در برابر همفكران خودشان هم بايد پاسخگو باشند.

فكر مي‌كنيد در مسير گشايش سياسي چه موانعي پيش روي دولت قرار دارد؟
موانع دولت در اين مسير كاملا مشخص است و بارها درموردشان صحبت شده است. به هر حال اختيارات دولت در اين مسير محدود است و همين محدوديت مي‌تواند دست دولت را در اجراي برنامه‌هايش كمي تنگ كند. اما در همين شرايط هم مي‌توان نيمه پر ليوان را ديد. در هر صورت دولت در كنار اين محدوديت‌ها ظرفيت‌هايي را دارد كه مي‌تواند از آنها بهره ببرد. به عنوان مثال دولت مي‌تواند با شوراي نگهبان در مورد شايعه رد صلاحيت گسترده اصلاح‌طلبان در انتخابات آينده وارد مذاكره شود. دولت اگر بتواند اين مذاكرات را شروع كند و در چارچوب مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد رد صلاحيت‌ها عمل كند. در واقع موثرترين و مهم‌ترين قدم را براي گشايش سياسي در فضاي فعلي برداشته است و مي‌توان بيش از پيش به اقدامات دولت در گشايش فضاي سياسي اميدوار شد.

بسياري معتقدند دولت نمي‌تواند با پايگاه اجتماعي خود به خوبي ارتباط برقرار كند. دليل اين اتفاق چيست و اينكه اين اتفاق چه تاثيري در مسير گشايش سياسي خواهد داشت؟
ارتباط با بدنه اجتماعي نيازمند يك تيم كاملا همراه با رييس‌جمهور است. بايد بگويم حسن روحاني به تنهايي بار يك دولت را به دوش مي‌كشد. اگر رييس‌جمهور بتواند يك تيم منسجم و همراه را در كنار خود داشته باشد در مسير تبيين تفكرات و برنامه‌هايش تنها نخواهد ماند و برنامه‌هايش را پيش خواهد برد. بي‌شك مشكل عمده دولت روحاني، نبود تيم ارتباطي قوي با بيرون از دولت است. در درون دولت تصميم‌هاي خوبي گرفته مي‌شود و انديشه‌هاي بسيار مناسبي از سوي دولت تبليغ مي‌شود اما در چارچوب دولت هيچ‌كس نيست كه از اين انديشه‌ها دفاع كند. ما دردولت اصلاحات اين تجربه را داشتيم كه وقتي آقاي خاتمي مساله‌اي را مطرح مي‌كردند اگر همه اعضاي كابينه مدافع آن نظرات نبودند قطعا ٨٠درصد كابينه از آن حمايت قاطع مي‌كردند و همين حمايت در پيشبرد نظرات آقاي خاتمي در سطح عمومي جامعه بسيار تاثيرگذار بود. متاسفانه ما چنين چيزي را در دولت روحاني شاهد نيستيم و كسي نيست كه انديشه‌هاي آقاي روحاني را گسترش دهد و تبليغ كند و آن را به جامعه منتقل كند. بي‌شك با توجه به گرفتاري‌هاي شخصي كه رييس‌جمهور در حوزه‌هاي مختلف دارد اين انتظار كه خود رييس‌جمهور اين برنامه را پيش ببرد انتظار نا‌به‌جايي است بنابراين به رييس‌جمهور توصيه مي‌كنم در پل ارتباطيش با جامعه و نخبگان تجديد نظر جدي كند.

تاثير توافق وين در سياست داخلي را چگونه مي‌بينيد؟
طبيعي است كه وقتي فشارهاي خارجي بر كشور كم شود فضاي داخلي بايد بازتر شود و همدلي بيشتري اتفاق بيفتد. ما امروز توانستيم در سطح بين‌المللي جايگاه بهتري براي خود باز كنيم و براي تثبيت اين جايگاه نيازمند اين هستيم كه نشان دهيم در داخل هم اقدامات اساسي در جهت اجماع ملي و همبستگي ملي انجام خواهيم داد. بنابراين ادامه روندي كه در وين اتفاق افتاده بايد اين باشد كه بتوانيم در داخل نشان دهيم كه اين جامعه يكپارچه است و در جهت اهداف ملي يكپارچه عمل مي‌كند و براي رسيدن به اين مهم نيازمند اين هستيم كه فضاي داخلي و آزادي‌هاي سياسي را گسترش دهيم. تصور من اين است كه در مجموعه نظام اين اقدامات آغاز شده است. همان‌طور كه گفتم آزادي برخي از زندانيان سياسي پيش از اتمام محكوميت‌شان نشانگر اين است كه تصميم ملي در اين مورد گرفته شده است و به مرور زمان نشانه‌هاي بيشتري هم نمود پيدا خوهد كرد.

شما خودتان تجربه حضور در كابينه را داشته‌ايد و سخنگوي دولت اصلاحات بوده‌ايد و در جريان مشكلات و موانعي كه پيش روي دولت اصلاحات بود، هستيد. فكر مي‌كنيد مشكلات كدام دولت بيشتر بود و به‌طور كلي خاتمي دشواري‌هاي بيشتري داشت يا روحاني؟
به عقيده من مشكلات حسن روحاني به مراتب بيشتر از مشكلاتي بود كه خاتمي در دولت اصلاحات با آن روبه رو بود و كار در دولت حسن روحاني به مراتب سخت‌تر از كار در دولت اصلاحات است. بايد توجه داشت بعد از هشت سال سوء‌مديريت كه تمام ابعاد اجتماعي، اقتصادي و سياسي كشور را تحت تاثير خود قرار داده، دولتي روي كار آمده كه با سختي‌هاي فراوان بايد بحران‌هايي را كه از دولت قبل باقي مانده است را رفع كند. به باور من اين كار بسيار سخت و دشوار است در حالي كه از سوي ديگر انتظارات جامعه هم از دولت بالاست و به عقيده من دولت روحاني مسير بسيار دشوارتري را نسبت به دولت اصلاحات در پيش دارد.

در تمام اين دوسالي كه دولت روحاني سركار بوده است بحث بحران‌هايي را كه با آنها روبه رو بوده است داغ بوده. من برخلاف هميشه مي‌خواهم از نكات مثبت بپرسم. فكر مي‌كنيد بزرگ‌ترين شانسي كه دولت روحاني داشته چه بوده است؟
من فكر مي‌كنم اين از خوش شانسي‌هاي دولت روحاني است كه انتظارات جامعه نسبت به گذشته و در دولت اصلاحات معقول‌تر شده است. در دوره اصلاحات انتظارات جامعه خيلي بيشتر از امروز بود و در مقايسه با آن روزها هم نخبگان و هم جامعه انتظارات كمتري از دولت دارند و در واقع جامعه انتظاراتش را محدود كرده است. جامعه و نخبگان به خوبي مي‌دانند كه انتظار و توقع‌شان قانوني و به حق است اما در بيان آنها خويشتنداري بيشتري از خود نشان مي‌دهند. بنابراين مي‌توان گفت دولت از پشتيباني فكري و معنوي در جامعه برخوردار است و انتظارات جامعه توسط خود مردم كنترل مي‌شود.

پس مي‌توان گفت جامعه به نوعي از دولت اصلاحات درس گرفته است؟
من معتقدم در مجموع جامعه ايراني از اتفاقات ١٦ سال گذشته درس گرفته و امروز در اين نقطه ايستاده است. جامعه ديگر انتظار ندارد كه يك شبه همه‌چيز تغيير كند. مردم در واقع دريافته‌اند كساني كه وعده‌هاي محيرالعقول به جامعه مي‌دهند تنها قصد فريب آنها را دارند و كاري از پيش نخواهند برد و امروز وقتي رييس‌جمهور وعده‌هاي كوچك مي‌دهد مردم درك مي‌كنند و براي آن ارزش قايل هستند. اين بزرگ‌ترين خوش شانسي حسن روحاني است.
bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو