bato-adv
کد خبر: ۲۳۴۶۵۷

پوپولیسم دیروزی، تدبیر امروزی

علی تاج احمدی
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۹ - ۰۴ خرداد ۱۳۹۴
یادداشت دریافت شده- علی تاج احمدی؛ سلام خدمت شما و خوانندگان گرامی امیدوارم یادداشت بنده که در این روز‌ها دغدغهٔ بسیاری از مردم می‌باشد، مورد توجه شما قرار گیرد و منتشر شود:
۲۴ خرداد سال ۹۲ بود که با شوق و امیدواری فراوان به تغییرات در صحنهٔ سیاسی اجتماعی فرهنگی و مخصوصا اقتصادی کشور به جناب دکتر حسن روحانی رای دادم؛ نمی‌دانم در آن روز دقیقا به چه چیزهای فکر می‌کردم اما به طورکل نه تنها من بلکه اکثریت افرادی که به ایشان رای دادند توقع ایجاد فضای متفاوتی در فضای عمومی مملکت در بخش‌های مختلف را داشتند و دارند.

اما به جرات می‌توان گفت نزدیک به ۹۰ درصد آن وعده و وعید‌های روزهای خوش پیش از انتخابات بی‌پاسخ مانده است و هم اکنون نیز مانند سابق فقط و فقط حرف‌های زیبا و نه عمل را از جانب دولت تدبیر و امید می‌بینیم و معتقدم وعدهٔ توخالی صدمات جبران ناپذیری نسبت به وقتی ایجاد خواهد کرد که نه هیچ قولی داده می‌شود و نه کاری صورت می‌پذیرد چرا که در این میان پای شعور و شخصیت مردم به میان می‌اید.

به هرنحو در حال حاضر فضای کشور در بعدهای گوناگون آن چیزی نیست که وعده داده شده بود و انتظار داشتیم.

نمی‌دانم از مذاکراتی بگویم که بعد از حدود ۲ سال هنوزهم دیپلمات‌های ما نمی‌توانند بعد از خروج از اتاق مذاکره سخن واحدی با طرف مذاکره کننده مطرح کنند و مطالبی همچون این حرف‌ها برای راضی کردن گروه‌های مخالف درونی است! را مطرح می‌کنند گویی مردم آمریکا و سیاست مداران این کشور در عصر ارتباطات هیچ دسترسی‌ای به رسانه‌های خارجی بویژه ایران ندارند!

نمی‌دانم از ۵ شغلی بگویم که در هر دقیقه توسط استاد ربیعی ایجاد می‌شود و باعث رفاه همه جانبهٔ آقازاده‌های این کشور می‌شود یا از جوانان تحصیل کردهٔ کشور و کودکان کار؟!

نمی‌دانم از تعلیق پیگیری بورسیه‌های غیرقانونی برخی آقازاده‌ها بنا به مصلحت بگویم یا افزایش ۲۵ درصدی شهریه دانشگاه آزاد در ترم جاری؟!

نمی‌دانم از وعده رییس جمهوری مبنی بر مخالفت و مبارزه با افراد خودسر بگویم یا جولان و حمله برخی چاقوکش بی‌هویت به یکی از نمایندگان مجلس؟!

نمی‌دانم از نقطه نظرات جناب روحانی مبنی براینکه نباید در زندگی مردم دخالت کرد بگویم یا حضور گشت ارشاد در مراسم جشنوارهٔ فیلم فجر؟!

نمی‌دانم از برخورد قاطع پلیس با ۵ رقصنده که با آهنگ فارل ویلیامز خوانندهٔ آمریکایی کلیپی تهیه کرده بودند و افرادی که با زحمت یا بی‌زحمت خودروهای میلیاردی سوار می‌شوند بگویم یا مبارزه با فاسدان اقتصادی (حدودا به طورمیانگین هرماه یک اختلاس عابرومندانه! داریم)؟!

بگذریم، فکر می‌کنم اگر بخواهم همینطور ادامه دهم تا ساعت‌ها باید یادآوری وعده‌ها و توصیف شرایط کنونی را ادامه دهیم که قطعا از وقت و حوصله سایت محترم خارج است اما مطلبی که علت اصلی نوشتن این یادداشت یا بهتر بگویم درد و دل شخصی بنده است موضوع مهمی است که انتظار داشتیم حداقل این مورد اجرایی شود و درکنار خدمات دولت در بخش بهداشت و درمان شاهد یک اتفاق مثبت دیگر نیز باشیم و آن بحث استقبال مردمی از کاروان ریاست جمهوری است، استقبالی که از بدو حضور ریاست جمهور در فرودگاه آغاز شده وبا دواندن مردم در خیابان‌های شهر تا استادیوم ورزشی آن شهر ادامه پیدا می‌کند و یک فضای بسیار ناپسند که مشابه آن را در به جز چند کشور جهان در هیچ کجا سراغ ندارم در تمام طول مسیر ایجاد می‌شود

این شیوهٔ استقبال با این وسعت و شدت در دوران ریاست محمود احمدی‌نژاد پایه‌گذاری شد و به هر نحو با مشاهدهٔ این گونه مراسمات ناخداآگاه یک نوع تحقیر عمومی نسبت به مردم ایجاد می‌شود که اصلا شایسته نیست و بیانگر نوعی معادله ارباب و رعیتی است که با شروع دولت جدید قطعا باید با این پدیدهٔ شوم مقابله می‌شد که نشد و باشکوه‌تر از سابق نیز برگزار می‌شود!

از عمومیت این موضوع که از صد‌ها میراث شوم دولت سابق است هم بگذریم یک موضوع بسیار روح انسان را آزرده می‌کند وآن نیز سواستفاده از شرایط حاکم در یک شهر است.

همانطور که می‌دانید چند روز پیش در یک بازی از پیش تعیین شده باندی موسوم به باند اصفهانی‌های فدراسیون فوتبال مانع از قهرمانی تیم تراکتورسازی تبریز در لیگ بر‌تر فوتبال کشور شدند و همین اتفاق فرصت مناسبی برای دولت تدبیر و امید پیش آورد تا با حضور در تبریز هواداران بی‌شمار و معترض تیم تراکتورسازی و نه عموما هواداران ریاست جمهوری را به خیابان‌های شهر تبریز بکشاند.

حدود پنجاه هزار نفراز مردم یا بهتر بگویم هوادارن تراکتور در ورزشگاه تختی تبریز و خیابان‌های اطراف این استادیوم حضور پیدا کردند تا مراتب اعتراض خودشان را به رییس جمهور برسانند و البته ایشان نیز به احساسات مردم واکنش نشان دادند اما بواقع که چه؟!

قرار است چه اتفاقی بیفتد جناب رییس جمهور؟!
تراکتور را قهرمان کنید؟!

چرا باید دوباره با احساسات مردم و بویژه جوانان این شهر بازی شود؟!

چرا در شیراز می‌گوییم تحت جمشید اصالت این کشور است در رشت می‌گوییم شما باید به میرزاکوچک خان جنگلی افتخار کنید و در تبریز بگوییم هنوز هم در خیابان‌های شهر عطر علامه طباطبایی به مشام می‌رسد؟!

این سخنان اغراق آمیز و تعریف و تمجیدهای بی‌فایده که غالبا ریشه درگذشته داذند به چه معناست؟!

آیا من جوان نوعی به شما رای دادم تا این تعاریف را بشنوم؟! خیر من و سایر مردم به شما رای دادیم که فضای دروغ و تظاهر از کشور برچیده شود نه اینکه به شرایط سیاه گذشته دامن زده شود.

ریاست محترم جمهور من و مردم ایران از شما انتظار داریم که این سفرهای به ظاهر استانی با این شیوه را هرچه سریع‌تر متوقف کنید و گوش جان به حرف‌ها و نظرات مردم بسپارید صدای من جوان را بشنوید. با افراد خودسر و فاسدان اقتصادی مبارزه کنید. برای مردم کار ایجاد کنید. شورو نشاط را در جامعه گسترش دهید. به کسانی که به ناحق در بندند اعتراض کنید و صد‌ها وعدهٔ دیگر که هنوز بی‌پاسخ مانده است.

بازهم تاکید می‌کنم جناب روحانی به جز بخش بهداست و درمان و کنترل نسبی تورم کار مثبتی به آن صورت انجام نداده‌اید و در این بین من به عنوان یک جوان ایرانی و یک جوان آذری از شما و دولتتان انتظار دارم اگر قرار نیست کاری صورت گیرد حداقلشان و شخصیت مردم را حفظ کنید و اندکی احترام نسبت به شعور مردم را دردستور کارخود قرار دهید.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو