bato-adv
کد خبر: ۲۳۴۳۴۴
چرا "در حاشیه" در حاشیه ماند

کاری که مهران مدیری نکرد

آرمان شهرکی
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۲ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۴
آرمان شهرکی؛ در فهرست کوتاه ذیل سعی میکنم تا چکیده وار جوری که حوصله ی خوانندگان هم سرنرود به دلایل عدم استقبال مخاطبین، توقف و درحاشیه ماندنِ طنز تلویزیونی "درحاشیه" بپردازم پس یک راست برویم سر اصل مطلب:

1) ایرانیان این ملت بزرگوار و این لحاف چهل تکّه ی فرهنگی از دیرباز به فُکاهی و طنز و بذله گویی و جُک بودن شهره بوده اند. اصولا تاروپودِ هستیِ ما مردم با طنز درآمیخته انگار. از عبیدزاکانی بگیر تا ایرج میرزا و این اواخر فومنیِ بزرگ و گل آقای دوست داشتنی اش.

در نمایشگاه کتاب تهران پارسال پیرارسال در اوج خستگی به یک کتاب گُنده روی پیشخوان یکی از غرفه ها برخوردم: "خَرنامه"، باور بفرمایید تمام خستگیِ ناشی از گرما و سربالایی‌های طاقت فرسای نمایشگاه از تنم در رفت. نمیدانم محتوای خرنامه چه بود نخواندم اما هرچه بوده با آنچه در طنزهای تلویزیونی به خورد مردهای خسته ی از سرکار برگشته و خانمهای خانه دار عزیز میرود زمین تا آسمان فرق داشته. نیازی به خواندن خرنامه هم نیست؛ اصولن زندگی ِ طاقت فرسای ما در جامعه به یُمن طنزهای غالبن شفاهی ایرانیان قابل تحمل میشود. اما گره ماجرا همین جاست؛ به هر اندازه که در وایبر، و پیامکها و در کنشهای روزمرّه طنّاز هستیم عموما با تصویر مشکل داریم. در سپهر عمومی طالب تصویری اتوکشیده از خودمانیم و در پشت صحنه ی وایبری و پیامکی با عریان شدن نواقص و ضعفها مشکلی نداریم. از مقدسات گرفته تا مسئولین و هرچه آرمان اخلاقی و غیر اخلاقی است با ابزار طنز به شلختگی و هجو کشانده میشود.

چاره ای هم نیست ذاتا اینطور هستیم اینطور بارآمده ایم. پس یکی اینکه اصلا طنز تصویری در ایران جواب نمیدهد. محدودیتهایی هست؛ که بخشی به ذات تصویر مربوط است و بخشی به ذات و خُلقیات ما ایرانیان. محاکات فروتر اگر بخواهد به تصویر درآید بلوا بپا میشود.

2) طنزهای مهران مدیری و سایرینی که در حوزه ی طنز کار میکنند به شدت از قدیمی بودن و کهنگی رنج میبرد؛ فرسوده و کلیشه ای است. موضوع جدید است البته، فی المثل گرگ شدن و دریدگی برخی از کاسب کاران دنیای پزشکی اما متُد مشکل دارد. امروزه ما حتی به پشتک واروهای چاپلین که اسطوره ی است برای خودش، به زور میخندیم و همان احساسی را داریم که از دیدن مخمصه هایی که پلنگ صورتی درآن گرفتار شده؛ عارضمان میشود. تازه چاپلین طنز سیاه کار میکرده و دغدغه ی اجتماعی ناب داشته؛ مهران مدیری اگر ادعا کند که فی المثل در "بَرره" یا بسیاری دیگر از آثارش، پی طرح دغدغه و یا بحرانی اجتماعی بوده تن چاپلین در گور خواهد لرزید. 

بگذارید به روش طرح مساله از سوی مدیری نگاهی بیاندازیم: پزشکی، حرفه ایست در ذات خویش مقدس، گرگ صفت ترین گونه ی پزشک نیز با کفش اسپرت و ساندویچ همبرِ دو نونه در ملاءعام رویت نمیشود؛ این چه جور شخصیت پردازی برای مهران غفوریان است؟! کار کم مایه از شخصیت به طبقات نیز تسری می یابد. طبقه ی روستایی و همان خصومت دیرپای مدیری با روستاییان، انگار مدیری «سندروم شهری بودن» دارد و به همین واسطه ساعتها وقت و هزینه ی خود را مثلا در برره صرف این میکند که از دریچه ی به لجن کشیدن و زمینگیر کردن فرهنگ محلی و روستایی، شهرنشین واجد کمالات را به عرش برساند.

در همین "درحاشیه" به ناگاه، روستاییِ ساده دلی- البته در دنیای ذهنی مدیری این ساده دلی یا اخلاقگرایی گویا ترجمانی است از گولی و کُدنی- را میبینید که رمّه ی گوسفندان را در عین بی مبالاتی از جلو درب ساختمانی عبور میدهد؛ و هدایتی با آن کلیشه ی بازی با اندامها و عضلات چهره و سبیل از بناگوش دررفته؛ و تحکم و اغراق بیش از حد در لهجه ی قومیتی از این مملکت. بازی با عضلات چهره و زوم بی مورد و از فرط تکرار مهوعِ دوربین بر روی چهره ی شخصیتها تبدیل شده به موتیف اصلی در طنزهای تلویزیونی. مدیری چندثانیه ای در مواجهه با رخدادی، دهن درّه میکند و چندثانیه ای دهانش بازمیماند یا شفیعی جم با لب و لوچه ی خودش بازی طاقت فرسایی میکند.

روزی روزگاری یک کمدین محبوب و دلربا بود که معروف شده بود به کمدین صورت سنگی، یادش بخیر. و مدیری خود، باز هم با همان شخصیت پردازی منسوخ و زهوار دررفته؛ عصا قورت داده و جنتلمن، کاریکاتوری از "کاریکاتور جنتلمن". ما ملت بینوا چه گناهی کرده ایم که این هنرمندمان در ایران سندروم تحقیر روستایی دارد و آن یکی هنرمندمان در خارج از کشور "سندرم بریجیت باردو"! که البته هردو به یک نسبت اسباب خنده فرهیخته و نافرهیخته را فراهم میآورند نه بر اثر که بر خویش آنهم از سر ترحم.

3) اوضاع وقتی بیخ پیدا میکند که نقص روش شناختی مثل ویروس به محتوا نیز سرایت میکند. این روزها آدمهایی که سرشان به تنشان میارزد و در زمینه مطالعات و نقد فیلم صاحب نام هستند بر این باورند که این مخاطب و ذهن اوست که معنای اثر را در تعاملی چندسویه با آن بنا کرده و میسازد. اثر هنری فی ذاته واجد معنا نیست. خُب، اگر شما پزشک خون آشامی! را به تصویر میکشید که حاضر شده در جزیره ای دورافتاده و در محاصره ی روستاییان و مردمی بی فرهنگ، شلخته با چهره هایی کج و کوله خدمت کند؛ من هم باشم دولا پهنا حساب میکنم چون طرفم اصولن داخل آدم محسوب نشده. مرادم این است که ضعف روش شناختیِ "درحاشیه" محتوایش را نیز بر باد داده. این طنز نیست؛ فیلمی است بسیار جدی در تایید "کاسب کاریِ" پزشکی. 

4) مدیری پدیده ها را "دِفرمه" میکند آنگاه از بیننده میخواهد به آنها بخندد؛ توقعی بیجا. "زن خانه دارِ" دفرمه شده؛ "پزشکِ" دفرمه شده؛ ایضن روستایی، خلبان، نظامی، معلم و...در ذهن کارگردان، دفرمه شده؛ و از ریخت میافتند. آدمی حتی به عدم هارمونی در چیزها و پدیده ها به زحمت میخندد فی المثل چهره ای بی هارمونی چه برسد به اینکه بخواهد بر بی تناسبی موجود در چهره ای اسیدپاشیده شده بخندد. مدیری بر چهره ی واقعیت اسید میپاشد و انتظار قهقهه دارد. 

5) طنزهای تلویزیونی ایران به شدت محفلی شده. دری به نخته خورد و "ساعت خوش" گرفت. دلیل نمیشود که بعد از این همه سال باز هم با همان بازیگرها کار کنید. بعنوان یک طنزپرداز باید در مسیر کشف استعدادهای جدید نیز حرکت کرد. 

6) توقف "درحاشیه" از این بابت که بحث بر سر "فشار افکار عمومی" بود؛ خوب بود. عکس العمل به کنش افکار عمومی در رادیو و تلویزیون فی نفسه مبارک و خجسته است. اما در هر حال اگر فیلم فی المثل با درجه "ایکس" نشان داده میشد بهتر بود. درجه ی ایکس یعنی دیدن این فیلم برای طنز شناسان در هر حالتی و عموم مردم در حال هوشیاری ممنوع است!

7) شنیدم و خواندم که آقای رضویان لطف نموده افتخار داده اند و در مطلبی ملت شریف ایران را مخاطب قرار داده از اثر همکار خویش دفاع و کاسبکاران پزشکی را تقبیح نموده اند که فلان کنند و بهمان نه. راست و دروغ مطلبی که در وایبر خواندم پای نویسنده، اگر دروغ بوده که هیچ اما اگر رضویان واقعن نوشته که جای بسی تاسف. کاسب کاران هنری که بواسطه ی نبود جریانی مستحکم از نقدشناسی، برهوت مطالعات سینمایی در دانشگاههای کشور، فشار و اضطرابهای زندگی روزمره، انواع و اقسام بحرانها و آسیبهای اجتماعی که مخاطب را وادار میکند صرفن بعنوان مسکن پیش از خواب، طنز تلویزیونی ببیند و بهتر بگویم آن را تحمل کند؛ و ساختار پیچیده ی نظام درمانی و آموزش پزشکی کشور که بخصوص در زمینه جبران خدمات کارکنان و پزشکان ضعفهای اساسی دارد تا جاییکه کار بعضی به زیرمیزی گرفتن میرسد که البته مختص به پزشک جماعت هم نیست؛ آثار سطحی و آبکی خویش را با بازارگرمی های غیرهنرمندانه آب میکنند؛ بهتر است به مناطق محروم کشور و فشارهای زائدالوصفی که بر پزشکان وارد میآید بزنند تا درکی بهتر از فرایندها و بحرانها داشته باشند. آقای رضویان خودشان و محفل خودشان را با میشل فوکو و "درحاشیه" را با "تولد درمانگاه: دیرینه شناسی ادراک پزشکی" اشتباه گرفته اند. 

8) سابق بر این رسم بر این بود که پس از اتمام قسمتهای یک طنز تلویزیونی بعنوان موخره بخشهایی از پشت صحنه ی آن برای مای بیننده پخش میشد تا بیشتر بخندیم! چهره های مصنوعی، شکلک درآوردنهای بازیگران، تپقها، گافها و سوتی‌ها، اکشن گفتنهای مکرر و...خنده های از ته دل عوامل جلو و پشت صحنه. خنده‌ای اگر بواسطه ی این گونه برنامه ها و آثار شکل بگیرد در همانجاست. به قول بزرگی: خود گوییم و خود خندیم و خود مرد هنرمند باشیم. کیتون، کمدین صورت سنگی و چاپلین اسطوره ی تلخ اندیش و آواره ی همیشگی طنز، خود نمیخندیدند؛ میخنداندند؛ حال اینجا قضیه عکس شده؛ "محفل شبه هنرمندان" میخندد به ابتذال اثری که در حال ساخت آن است و مخاطبی که به ضرب و زور آتوریته ی رسانه پای اثر نشسته؛  خسته از کار طاقت‌فرسای روزمرّه، بر ساحل فراموشی درون این قلعه ی شنی که با اولین امواج نقد فرو ریخت و چیزی ازآن برجای نماند. 
امير
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
متاسفانه مافياي پزشكي در ايران آندر قوي و ثروتمند است كه نمي گذارد تعداد پزشك متخصص در جامعه زياد شود چرا؟
جون منافع درآمدي صنفشان در خطر است و خود را تافته جدا بافته از جامعه مي دانند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
این نقد بود یا هجمه؟ در حاشیه اگر اینطور است که شما می گویید که اینهمه حاشیه برایش درست نمیشد از رئیس نظام پزشکی تا بعضا کسانی که محتوای این برنامه با منافعشان در تضاد بود را مثل اسفند روی آتش نمیکرد-البته اگر شما هم در این مجموعه قرار نگیرید-به نظر من از این به بعد قبل از نقد یک فیلم ریلکسیشن کنید و عصبانیت خود را تخفیف دهید تا زمین و زمان را برای سیاه نمایی علیه آن به هم ندوزید.
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
مهران مدیری به درستی دغدغه های اجتماعی را به تصویر می کشد. برای مثال همین شخصیت آقای رضویان . نه تنها بیمارستان های ما در اختیار " آقایون داداشا" هست بلکه مدارس غیر انتفاعی و خیلی از آموزشگاه های پولی هم در اختیار " آقایون داداشا" هست. نتیجه کار هم مشخص است.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
فرهنگ روستایی که رخت شهری بر تن کرده و به شدت پول پرسته و شارلاتانه،شما ببین این فرهنگ روستایی که مخصوصا در شهر های کوچک وجود داره و با روابط طایفه ایی که درون شهر ها شکل گرفته و باعث بوجود امدن فساد های اقتصادی می شه چه بر سر مردم اورده
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
به نظر من پزشکان برای برگرداندن وضعیت به قبل و خارج شدن از زیر فشاری که در حاشیه به آنها وارد کرد دست به کار شدن و امثال نویسنده این مطلب رو استخدام کردند . این نوشته کاملا جانبدارانه و غیر منصفانه بود.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳۸
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
حتی اگه تمام نقدهای شما به «در حاشیه» وارد باشد، تیتر شما نادرست است. هر چند که من خودم از این سریال مدیری، چندان راضی نبودم اما بیشتر افرادی که با آنها سر و کار داشتم از «در حاشیه» خوششان آمده بود و هر روز در باره آن صحبت می کردند. شما بر چه مبنایی «درحاشیه» را در حاشیه ارزیابی کرده اید؟!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
به نظر من مهمترین کاری که مهران مدیری نکرد قرعه کشی های سریال قهوه تلخ بود.
چون رسانه ها هم با مهران مدیری اند هیچ کس پیگیری نکرد.
ابوالفضل
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
جالب بود...
انتقادات بجایی بود
حسین
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
دوست عزیز نویسنده این مقاله , درست است که مهران مدیری اساسا در فیلم سازی دارای ایرادات بزرگیست. اما نوشته شما در اینجا کاملا جانب دارانه و نه منتقدانه است. اینکه از دیدگاه خود مطلبی را به خورد دیگران می دهید ایرادی ندارد اما اینکه از مسائلی که نمی دانید اینقدر دقیق صحبت می کنید و بعد هم توهین می کنید همین مسئله نشان از کم سوادی شما دارد. در ادبیات شخصیتهای روستایی به دلیل کم سوادی مورد اتهامنهد. همه روستایی هستیم اما روستایی کم سواد یعنی فقر فرهنگی . دوست عزیز تصور نکنید که نقد نوشته اید . من بیش از این وقت ندارم پاسخ این متن بیمعنی را بدهم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
بّرو بابا
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
خیلی بدبینانه نقد کردین ...
افشين
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
همين 4 تا و نصفي طنز پرداز و كمدي ساز را هم كه داريم با تيغ نقد غيرمنصفانه و جهت دار بكوبيد و از ميدان بدر كنيد تا منبعد فقط در پاي منبر عزا وقت بگذرانيم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
نقد بسیار عالی ودقیقی بود.
ناشناس
-
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
خیلی چرت و پرت گفتی
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
ما که از دیدن این مجموعه لذت بردیم و آنقدر فهم این مطلب رو داریم که این طنز در واقع اشاره به معدودی است که در جامعه پزشکی با جان و آبروی مردم بازی می کنند نه اکثریت قاطع این جامعه که قدردان زحمات آن ها هم هستیم
و البته کلی هم خندیدیم!!!
حسین
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
شما فقط بخند.
مگه کاری به جز خنده هم ازت برمیاد؟
شراره
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
شما هم گیردادینا،درحاشیه که تموم شدورفت شماول کن ماجرانیستیداگه به قول خودتون طنزهای مدیری ازکهنگی رنج می برد(که البته من قبول ندارم)موضوع شماهم ازکهنگی رنج می برداماچون میدونیدمهران طرفدارزیادداره این موضوعات راانتخاب می کنیدآمارببیننده هاتون بره بالا.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
احسنت، نقد خوبی بود
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
مزخرفه.و اصلا تحليل درستي نيست.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
دوست عزیز متن شما آنقدر مغرضانه است که نمی توان آن را به آخر رساند.
جمالی
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
با سلام واقعا برای نویسنده متن متاسفم و یا شاید ایشان هنوز سرو کارشان به مطبهای آنچنانی وگرفتن پولهای دولا پهنا توسط پزشکان نشده اند پزشکانی که درگیر مافیای فروش داروهای بی خاصیت یهودی ساز هستندکه فقط بیماران را برای مصرف داروهای بیشتر سرپا نگه میدارد نه معالجه .
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
مدیری یک فیلمساز دنبال درامد هست
چیه انتظار دارید مثل یک فعال سیاسی یا اجتماعی بیاید و مبارزه کند
زکی
محمد رضا مکارمی
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
لذت بردم از خواندن این نقد. زیبا بود. بسیار زیبا
ناشناس
United States
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
فوق العاده زیبا و تکان دهنده بود این نقد!! بی نظیر، اعجاب انگیز و اثرگذار.عالی و متین... این نقد دریچه ای بود به دنیای مدرن نقادی.هر خط این نقد مرا با خود همراه کرد و چنان از خود بی خودم ساخت که غرق در اندیشه شدم و غوطه ور در واقعیت ماندم... همچنان قلبم در آتش می سوزد و دستانم می لرزد از عظمت این نقد. چه بگویم که چنین نقدی را هر چه بگویم کم است....
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
این نوشته نقد نبود. بیشتر شبیه بیانیه خوانی بود.
از پاراگراف اول مشخص است که نویسنده میخواهد به هر مساله ای متوسل شود تا به این مجموعه بتازد.
نمیگویم سریالی خوش ساخت به لحاظ تکنیکی بود ولی بالاخره مخاطبان خود را داشت و اگر لابی پزشکان متنفذ نبود قطعا ادامه می یافت. ادعای بی مخاطب بودن این مجموعه به غایت گزاف است.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
یه چیزی گرفتی یه چیزی بنویس ها.
حسین
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
بعید میدونم مخاطب عام و سطحی نگر بتونه چنین نقد بجایی رو بخونه. چون معنی بیشتر کلمات رو نمیدونه.

با کلیات موافقم و فقط با مورد 5 موافق نیستم و به این منتقد بخاطر قلم بسیار قوی تبریک میگم.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
در حاشيه بنظر من كار بسيار پيش پاافتاده اى بود و به هيچوجه در شأن نام مديرى نبود، اما اين باعث نميشه كه اين درفشانى هاى جناب شهركى و عده اى گنده گوى هميشه ناراضى مثل دكتر اباذرى و دوستان رو جدى بگيرم. واقعيت اينه كه شما وسط محافل روشنفكرى و لاى كتابهاتون و اسامى قلمبه اى كه هميشه در مقالات امثال شما ميشه پيداشون كرد و تئورى هايى و محاسباتى كه اغلب در جامعه ما جواب معكوس داده، مردم رو گم كردين. تفاوت نگاه شما با بقيه ديكتاتورها اينه كه از كلمات قشنگ تر استفاده مى كنيد، وگرنه فى ذاته شما هم در پى تعيين تكليف و تحميل عقايدتون به مردمى هستيد كه متاسفانه اصلاً شما رو به حساب نميارن آقاى شهركى.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
مهران مدیری برای "عوام سطحی " که با تمسخر انسانها غرق در خنده می شوند وبا دیدن فوتبال به اوج هیجان می رسند طنز می سازد.

به قول دوست رندی که گفت: لنگه کفش در بیابان غنیمت است!

شخصا" سریال طنز "ساختمان پزشکان " را به هجو "در حاشیه " ترجیح می دهم.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
واقعانه درست میگویند مدیری به ته خط رسیده چیز جدیدی ما در در حاشیه ندیدیم جز ادا اطوار خشک لوس واقعا طنز نبود به قول ایشون جدی بود
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
در اين برهوت طنز،از هيچي بهتر بود.
mehrad
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
دوست عزیز که خودت این سریال و طنز تلوزیون و نقد کردی خودت برو ی فیلم طنز با معیارهایی که گفتی بساز ببینم کی نگاه می کنه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
همین که چهره های جدیدو متفاوت تو کاراش میاره و معرفی میکنه خودش خیلی خوبه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
هرچی بود بهتر از شمعدونیه که یه ذره اخلاق توش نیست
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
در حاشيه بنظر من كار بسيار پيش پاافتاده اى بود و به هيچوجه در شأن نام مديرى نبود، اما اين باعث نميشه كه درفشانى هاى جناب شهركى و عده اى هميشه ناراضى مثل دكتر اباذرى و دوستان رو جدى بگيرم. واقعيت اينه كه شما وسط محافل روشنفكرى و لاى كتابهاتون و اسامى قلمبه اى كه هميشه در مقالات امثال شما ميشه پيداشون كرد و تئورى هايى و محاسباتى كه اغلب در جامعه ما جواب معكوس داده، مردم رو گم كردين. تفاوت نگاه شما با بقيه ديكتاتورها اينه كه از كلمات قشنگ تر استفاده مى كنيد، وگرنه فى ذاته شما هم در پى تعيين تكليف و تحميل عقايدتون به مردم هستید.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
"خسته از کار طاقت‌فرسای روزمرّه، بر ساحل فراموشی درون این قلعه ی شنی که با اولین امواج نقد فرو ریخت و چیزی ازآن برجای نماند"!
نقد با لفاظی و استفاده از آرایه های ادبی قوام پیدا نمی کند، بلکه نیازمند یک سیر استدلالی قوی است که از معلوماتی محتوم به نتایج جامع و مانع برسد.
این سبک نقدنویسی در شان دست اندرکاران کیهان است، نه یک منتقد بدون تعصب!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
هروقت خط قرمزها و تنگ نظری هارو توانستی از کار مدیری حذف کنی و ایشان در شرایط ازاد فیلم ساخت میتونی نقد کنی با دست و پای بسته ی فیلم میسازه تو با ازادی کامل میای نقد میکنی ؟؟؟؟
خودم
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
طنز مدیری طنز نبود ، کاملا درسته ولی مدیری جرعتی داشت که هیچ فیلمساز و سریال سازی یه فکرش هم نمیرسد ، مدیری به قلب مافیا حمله کرد ، مدیری به جایی زد که کسی تا حالا نتونست جز حرف ، عملی انجام بده . مدیری به مافیای خبیث و زیر میزی و و و پزشکان این مملکت اشاره کرد که متاسفانه وزیر بهداشت که خودش رو مدافع حقوق قشرضعیف مینامد ، اولین کسی بود که دادش در آمد . وقتی بازرس میره از زیر میزی ها بررسی کنه و بعد خوشحال و شادمان و جیب پر ازبیمارستان میاد بیرون ، چه کسی باید این درد رو به مردم بگه البته مردم میدونن ، دولت سرش رو مثل کبک کرده تو برف . درمملکتی که متهم خودش وکیل و خودش قاضی باشه دیگه تو خود بخوان حدیث مفصل از این مافیا . آری برادر این چنین است .
مجله فرارو