bato-adv
کد خبر: ۲۳۱۳۲۶

چه کسی حاضر است قطع نخاع باشد؟!

کاوه بهلولی قشقایی
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- کاوه بهلولی قشقایی؛ تصور کنید که شما سوار بر یک کشتی، در وسط اقیانوس هستید. کشتی هفتاد و پنج مسافر دارد و هیچ گونه وسایل ارتباطی در کشتی وجود ندارد. کشتی شما چندین ملوان کار کشته و حرفه‌ای دارد. نیمه‌های شب، توفانی وحشتناک بپا می‌شود. تبعا انتظار دارید که ملوانان کارکشته، راهی برای برون رفت از این بحران را بیابند اما زمانی که به کابین آن‌ها می‌روید می‌بینید که دعوایشان شده و سکان را‌‌ رها کرده‌اند! علت را که جویا می‌شوید دعوا بر سر انتخاب رنگ کابین ملوانان است!

در سناریوی دوم در همین کشتی، تصور کنید که یک ویروس کشنده واگیردار، در بین مسافران کشتی، شیوع پیدا کرده است و هیچ پزشک یا امکان درمانی هم در کشتی وجود ندارد. بیماری ناشی از این ویروس، طی ده روز، بیمار را هلاک می‌کند و شما هم فقط ده روز تا خشکی و رسیدن به بیمارستان وقت دارید اما ناخدای کشتی، در وسط اقیانوس لنگر انداخته و مشغول تماشا و عکس گرفتن از دلفین‌هاست!

جایی خواندم که، بعضی از انسان‌ها تا سالم هستند به دنبال جمع آوری ثروت می‌روند و از همین رهگذر ثروتمند شده لیکن، سلامتی خود را نیز از دست می‌دهند لذا، دوباره‌‌ همان ثروت را به پزشکان می‌دهند تا سلامتیشان را به آن‌ها بازگردانند و طی آن سال‌ها، فقط خود را خسته کرده‌اند و درد بیماری را تحمل!

چه کسی از شما حاضر است زیبا‌ترین چهره، زیبا‌ترین رنگ، زیبا‌ترین صدا، مطلوب‌ترین سن، بهترین حس شنوایی و بینایی و بویایی و هر آنچه زیبنده یک انسان کامل است را داشته باشید اما قطع نخاع باشد؟!

تمثیل و استعاره‌های فوق، اشاره می‌کند که اولویت بندی مسائل و همچنین شناخت تهدید‌ها و فرصت‌ها و همچنین، اخذ تصمیم مقتضی، لازمه مدیریت یک سیستم است.

امروز درجامعه ایرانی، ویروسی هولناک در حال تکثیر می‌باشد که در صورت فراگیری، نخاع جامعه (سرمایه اجتماعی) را از بین خواهد برد و عجبا که، ملوانان این کشتی، بدنبال رنگ اتاق کاپیتان دعوایشان شده یا در حال عکاسی از دلفین‌ها هستند!

تصور کنید در ایران پیش رو، همه ساختمان‌ها از طلا باشند هر ایرانی یک هواپیمای شخصی و ده‌ها خودرو و یک ویلا داشته باشد هر روز هم غذایش خاویار و غیره باشد ولی حق نداشته باشد حتی با یک نفر هم حرف بزند!

وجه تمایز جامعه و اجتماع، سرمایه اجتماعیست که جامعه بدون سرمایه اجتماعی، به اجتماع تبدیل می‌شود یعنی انسانهایی که فقط در کنار هم ایستاده‌اند و هیچ ارتباط ارگانیکی به هم ندارند درست به مانند بیمار قطع نخاعی که اعضای، بدنش به هم چسبیده، ولی ارتباطی با هم ندارند.

جامعه بدون سرمایه اجتماعی، به مثابه تاجری ورشکسته می‌باشد. لذا‌‌ همان گونه که تجار، در جهت افزایش سرمایه (مالی و اقتصادی) خود هستند مسئولان (مهندسان اجتماعی) نیز باید قبل از هر چیز، به دنبال افزایش سرمایه اجتماعی جامعه خود باشند و دعوا بر سر مسائل پوچ را کنار بگذارند.

مسئولان باید بدانند که سرمایه اجتماعی، به مثابه تمثیل سوم (سلامتی) می‌باشد که غیر قابل جبران است و مثل متاع جوانی می‌باشد که فقط یکدفعه به هر انسانی (اجتماعی) داده می‌شود و اگر بدرستی استفاده نشود غیر قابل برگشت نیست. لذا اکنون که ته مانده‌ای از سرمایه اجتماعی باقی مانده است باید غنیمت شمرده شده و تلاشی مضاعف در جهت افزایش ان صورت پذیرد.

هرچند انرژی هسته‌ای، مشت محکم بر دهن استکبار جهانی، نانو تکنولوژی، موفقیت‌های پزشکی و علمی و غیره، خوب و عالی هستند اما روبناهای جامعه محسوب می‌شوند و در صورتی در آینده می‌توانند مفید باشند که سرمایه اجتماعی به صفر نرسیده باشد.

و کلام اخر ایکه غربی‌ها بعد از پیشرفتهای علمی، و از دست دادن بخش عظیمی از سرمایه اجتماعی، متوجه این موضوع شده‌اند و افزایش سرمایه اجتماعی را در صدر برنامه ریزی‌های خود قرار داده‌اند اما در ایران؟

به کلام زیبای محمد بهمن بیگی «زندگی بشر طیفی است که یک سرش گلستان حیات و سر دیگر گورستان نیستی است» و سرمایه اجتماعی، نیروی اصلی است برای رسیدن به گلستان حیات...

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
عالی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
شفای عاجل
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳
مجله فرارو