bato-adv
کد خبر: ۲۳۰۳۶۳
آیــــا ســریال «در حاشــــیه» به بن بست رسیده است؟

حاشیه‌های مرد هزار چهره

شرف‌الدین شجاعی
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۷ - ۲۹ فروردين ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- شرف‌الدین شجاعی؛ کمتر از یک ماه است که آخرین اثر مهران مدیری و گروه ۲۰ ساله‌اش بر روی آنتن شبکه سه قرار گرفته است. این سریال از‌‌ همان ابتدای پخش با انتقادات و واکنش‌های زیادی مواجه شد.

این سریال که در ابتدا با نام «اتاق عمل» قرار بود در شبکه تهران پخش شود، در مورد دکتری به نام عشقی با بازی مهران غفوریان است. ولی ظاهرا بعد از موافقت با پخش در شبکه ۳ و به تبع آن گسترش دایره مخاطبان، نویسندگان و کارگردان به این فکر افتادند که موضوع چالش برانگیز‌تر و شاید در نظر خودشان پرمخاطب تری را انتخاب کنند.

علت نگرانی و انتقادهای تند قشر پزشکان به این طنز چیست؟

چرا در چند سال اخیر و بعد از کارهای موفقی که از مهران مدیری دیدیم (همانند شب‌های برره، نقطه چین و مرد هزارچهره)، وی دیگر نمی‌تواند به مانند سابق خنده را بر لبان مخاطبان ۲۰ ساله خود بنشاند؟

به جرأت می‌توانم بگویم که مهران مدیری بعد از سریال موفق «مردهزارچهره» و تا حدودی «مرد۲هزارچهره» سقوط کرد. قهوه تلخ که اولین کار وی در تبعیدگاه ۶ ساله او در خارج از تلویزیون بود، با وجود فاخر بودن و صرف هزینه و دعوت خیل بازیگران، به علت دخالت مسایل مالی و از همه بد‌تر بی‌انتها بودن آن، با شکست کامل مواجه شد و کلیشه سازی‌های برخی از رسانه‌ها در مورد اینکه مدیری شکست خورده است و...، باعث شد چهره این یگانه مرد طنز ایران تا حدودی مخدوش شود.

مهران مدیری به زعم خود در صدد مقابله با این «دوست و دشمنان» برآمد اما کار را خراب‌تر کرد!. وی بعد از شکست «قهوه تلخ»، اعلام کرد که برای جبران این ناکامی، سریال جدیدی را خواهد ساخت و در ضمن در ویدیویی علت این ناکامی را توضیح خواهد داد. همه منتظر آن پیام بودند. اما در آن پیام چیزی جز بغض‌های ساختگی و سخنان «هملتی» دیده نشد!. مدیری سعی کرد با کمک از شخصیت کاریزماتیک خود توجه مخاطبان خود را جلب کند و خود را مظلوم این کربلا نشان دهد، اما باز هم کار را آشفته کرد!

به نظر می‌آید، بهتر بود پس از شکست مجموعه قهوه تلخ، مهران مدیری همانند یک قهرمان صحنه مبارزه را ترک می‌کرد تا اگر کارهای او زیر سوال نرود حداقل سابقه ۲۰ ساله او به باد فنـا نرود. وی هم چنان بر لجبازی و توهم قدرت خود پای فشارد و این لجبازی غرورمندانه، وی را از چشم خیلی از مخاطبان سابقش نیز انداخت.

کاری که وی از آن به عنوان جبران ناکامی قهوه تلخ نام برد، از سریال ۱۳ قسمتی «جایزه بزرگ» نیز ضعیف‌تر بود. و شاید می‌توانم بگویم ضعیف‌ترین کار وی در ۲۰ سال اخیر. «ویلای من» چیزی جز دکورهای ساختگی و سفارش از بیرون کارگردان نبود.

به عبارتی، ویلای من یک دور همی و مجلس چهلم مجموعه شکست خورده بود که اتفاقا اکثر بازیگران مجموعه شکست خورده نیز در آن حضور داشتند. حضورهایی بی‌معنی و در برخی موارد لوس!. محمدرضا هدایتی از پادشاه قدرقدرت در «قهوه تلخ» به یک بیمار بی‌سر و ته بدون دیالوگ تبدیل شد. هر نابازیگر دیگری می‌توانست به جای محمدرضا هدایتی در تختخواب مشکات بخوابد.

مهران مدیری به زعم خود دوباره بر روی ریل پیشرفت قرار گرفته بود و همه ذغال‌های موجود در قطار را سوزاند، اما یک جای کار می‌لنگید. او پرونده حضورش در شبکه خانگی و تبعیدش را با «شوخی کردم» بست. کاری کش و قوس دار با آیتم‌های جداگانه که مانند کارهای اولیه وی از جمله: ببخشید شما و ساعت خوش بود. این کار به رغم پرداختن به موضوعات خوب و نیز خوب پرداختن به آن‌ها، از نظر تکنیک این گونه طنز‌ها ضعیف کار کرد.

به نظر می‌آید مهران مدیری از بعد از جدایی از پیمان قاسم خانی، علنا شکست خورد. شاید در اینجا باشد که اهمیت یک طنز خوب و فیلمنامهٔ منسجم نمایان شود. نه خشایار الوند که به غیر از مهران مدیری نیز با کارگردانان دیگری کار کرده است و نه امیرمهدی ژوله که یارغار مهران مدیری در تبعیدگاه وی بود، نتوانستند به مانند پیمان قاسم خانی ذهن مخاطب را درگیر در یک موضوع نگه دارد و در ‌‌نهایت با یک تکنیک خاص نتیجه کار را به او بفهماند.

در مورد کارهای پیمان قاسم خانی و تبحر وی در نویسندگی بعدا صحبت خواهیم کرد. اما چیزی که مسلم است این است که نوشته‌های امیرمهدی ژوله و گروه وی از چنان انسجامی برخوردار نیستند تا از دستبرد کارگردان مغروری همچون مدیری در امان بماند. تا «مردهزارچهره» مهران مدیری در اوج موفقیت بود اما هیچ کس نمی‌دانست که این موفقیت به خاطر وجود ذهنی خلاق و نویسنده‌ای چیره دست به نام پیمان قاسم خانی است. همه فقط کارگردان را می‌دیدند. کمتر کسی به خالق و طراح داستان نگاه می‌کرد.

اما جدایی این دو نشان داد که مهران مدیری همه آن چیزی نبود که می‌نمود!. یک فیلمنامه قبل از آنکه به دست یک کارگردان بیفتد تا آن را پیاده کند، باید از چنان انسجامی برخوردار باشد که خود به مانند یک موجود زنده بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. فیلمنامه فاقد انسجام و شخصیت‌پردازی، به راحتی در دست کارگردان خمیر می‌شود!.

من اسم طنزهای از نوع نوشته‌های امیرمهدی ژوله را می‌گذارم: «طنزهای هرهر کر کری». به این معنی که شما فقط می‌خندید و در‌‌ همان خنده نکاتی نیز به شما گفته می‌شود. در حالی این بذله گویی ست و نه طنز. در واقع کارهای کلیشه‌ای امیرمهدی ژوله بیشتر بذله گویی ست تا طنز به آن معنای واقعی‌ای که ما در برره دیدیم.

طنز ماهیتی متفاوت‌تر از بذله گویی و هجویات دارد. طنز شما را به تأمل وا می‌دارد و چیزی در ذهن شما تعلیق می‌کند تا به آن فکر کنید. اما بذله گویی «عریان» حرف خود را می‌زند و هیچ نیازی به فکر کردن از سوی شما نیست. خود نویسنده فکر کرده است و آن را به شما دیکته می‌کند. این مانند این است که کسی لطیفه‌ای تعریف کند و قسمتی از آن را برعهده شما بگذارد تا شما پایان آن را رقم بزنید. چنین چیزی ممکن نیست. همه لطیفه را خود او می‌گوید. اما طنز متفاوت است. در طنز شما، آزادید که هرگونه برداشتی از موضوع بکنید. و این مجوز را نویسندهٔ آن طنز به شما می‌دهد.

مهران مدیری با آخرین کار خود، به نظر می‌آید آخرین نفس‌های خود در تلویزیون را می‌شمارد. او زمانی می‌تواند به اوج برگردد که یک کار سینمایی و منسجم با نویسندگان بزرگ انجام دهد. ره این سریال‌های کلیشه‌ای قطعا به ترکستان است.

همهٔ «درحاشیه» لهجه شیرین جواد رضویان و «بهروز زیر آسمان شهر شدن» مهران غفوریان است. مهران مدیری خود نیز بد ظاهر نشده است. اما محدود به قسمت‌های اول بود. بقیه بازیگران که تیتراژی عظیم را بلعیده‌اند محلی از اعراب ندارند. نه سحر ذکریای پاورچین و نه سیامک انصاری برره. هیچ کدام چیز جدیدی برای گفتن ندارند.

علت نیز مشخص است: عدم شخصیت‌پردازی دقیق بازیگران. نه فیلمنامه می‌داند چه می‌گوید و نه بازیگر می‌فهمد که فیلمنامه از او چه می‌خواهد. در این آشفته بازار، کارگردان دست بازتری دارد تا بازیگران را بازی دهد.

بهتر است مهران مدیری بار دیگر همکاری خود با قاسم خانی‌ها و به ویژه پیمان قاسم خانی را شروع کند. و‌‌ همان طور که پیمان قاسم خانی می‌گفت نه برای طنزهای سریالی وقت گیر که برای یک کار سینمایی ماندگار و متفاوت.

مردی
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
دلمون داشت یواش یواش خنک میشد که تمامانده شد.
محمد
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
فرمول تولید برنامه‌های اخیر مهران مدیری هر کدام از شما می‌توانید از الآن تا نوروز سال آینده برای شبکه خانگی یا تلویزیون ایران برنامه طنز بسازید و مطمئن باشید که پخش هم می‌شود.
روش تولید:
یک- یکی از دیالوگ‌های طنزی که روزانه هزارتا هزارتا توسط ملت تولید و در وایبر توزیع می‌شود را انتخاب کنید.
دو- دو نفر را بنشانید روبروی هم که از تمام توان‌شان برای اینکه نتوانند همان یک جمله دیالوگ را بگویند استفاده بکنند.
سه- هر بار که نتوانستند جمله را بگویند خودشان و چند نفر دیگر بعنوان عوامل پشت صحنه هر هر بخندند.
چهار- این کار را حدود بیست دفعه تکرار و ضبط کنید.
پنج- این بیست دفعه را در نوزده دقیقه بعنوان پشت صحنه نشان بدهید.
شش- ده دقیقه هم بین برنامه پیام بازرگانی پخش می‌شود. روی همکاری صدا سیما صد درصد حساب کنید.
هفت- بعد از پخش تمامی تبلیغات، همان دو نفر روبروی همدیگر بنشینند ولی ایندفعه بتوانند دیالوگ‌شان را در یک دقیقه بگویند.
هشت- تیتراژ و بند و بساط.
نه- اسم امیر مهدی ژوله بعنوان سرپرست نویسندگان حتماً در تیتراژ بیاید.
ده- شما نیم ساعت برنامه طنز ساخته‌اید!
علی رضا فصاحت
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۹
من به نظرم اقای شجاعی خصومت شخصی داره وگر نه ویلای من فوق اللاده زیبا بود
شخصیت پردازیشم عالی بود من همه قسمتاشو خریدم
فرارو لطفا یه سری یادداشت های دریافتی رو یه نگاه بنداز شاید رو قصد فرطتاده باشن تو این شرایط و انتقاده پزشکانی که تعهدی به بیماراشون ندارن و ما هممون میدونیم
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳
مجله فرارو
هم اکنون دیگران میخوانند