bato-adv
bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۲۸۳۴۴
روایت مرجان والا از محیط زیست در سالی که گذشت

تا کی می‌خواهیم سلطه‌گر باشیم؟

سال 1393، سال پراتفاقی در حوزه محیط‌زیست بود. کم‌آبی، آلودگی شدید هوا، خشک‌شدن تالاب‌ها و ریزگردهای خوزستان بخشی از بحران‌های محیط‌زیستی این سال بودند. همه این اتفاقات لزومِ توجه به محیط زیست را سبب شده و می‌شوند. چرا که به زعم کارشناسان با حل و فصل مقطعی بحران‌های محیط زیستی، با بحران‌های طولانی‌مدتی درگیر خواهیم شد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۹ - ۱۲ فروردين ۱۳۹۴
فرارو- سال 1393، سال پراتفاقی در حوزه محیط‌زیست بود. کم‌آبی، آلودگی شدید هوا، خشک‌شدن تالاب‌ها و ریزگردهای خوزستان بخشی از بحران‌های محیط‌زیستی این سال بودند. همه این اتفاقات لزومِ توجه به محیط زیست را سبب شده و می‌شوند. چرا که به زعم کارشناسان با حل و فصل مقطعی بحران‌های محیط زیستی، با بحران‌های طولانی‌مدتی درگیر خواهیم شد.

یک کارشناس محیط زیست می‎‌گوید: موقعیت محیط‌زیست ایران بحرانی است. فهرست طولانی رخدادهای سال گذشته، آمارهای مقایسه‌‌ای و تحلیل‌هایی که متخصصان و فعالان زیست‌محیطی ارائه می‌دهند گواه این مسئله است.

مرجان والا (انسان‌شناس و فعال حوزه محیط زیست و فرهنگ) در گفتگو با فرارو، در ابتدا درباره محیط‌زیست در سالی که گذشت، گفت: سال‌هایی که گذشته‌اند بر اساس مهم‌ترین رخدادها تحلیل می‌شوند، رخدادهایی که تمامی آنچه گذشت نیستند اما می‌تواند تصویری نسبتاً واضح به ما نشان دهند. مهم‌ترین رخدادها‌ی زیست‌محیطی کشور ایران در سال 1393 چه بودند؟ طوفان خاک در استان خوزستان، کاهش و کمبود منبع آبی در بیشتر استان‌های کشور، برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، جریان ورود ریزگردها از پهنه غربی، طوفان‌های شن در جنوب شرقی ایران، خشک شدن یا تداوم خشکی و کم‌آبی رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و تالاب‌ها، شکار بی‌رویه گونه‌های وحشی جانوری، موقعیت شکننده محیط‌بانان، آلودگی دریای خزر، خلیج‌ فارس و دریاچه‌ها و مرگ گونه‌های گیاهی و جانوری، میزان مصرف انرژی بالاتر از استانداردهای جهانی، حجم بالای تولید زباله و آلودگی خاک به دلیل شیوه‌های جمع‌آوری و انباشت و بسیاری موارد دیگر.

وی ادامه داد: میزان اطلاع از رخدادهای زیست‌محیطی نخست به چگونگی تأثیرگذاری بلافصل آنها بر زندگی روزمره، پهنه وقوع، چگونگی پرداخت خبری و میزان دل‌بستگی به محیط‌زیست بازمی‌گردد. محور در این گفتگو تحلیل فرهنگی آنچه زیست‌بوم ایران و ساکنان انسانی آن در این سال تجربه کرده‌اند است. پیش از ورود به بحث یادآوری یک نکته ضروری است و آن فقدان مطالعات جامع زیست‌محیطی است که از سویی یک نقص در تولید دانش و تصمیم‌گیری اجرایی است و از سوی دیگر نگارش و خوانش تحلیل‌های زیست‌محیطی را با احتیاط همراه می‌سازد.

تا کی می‌خواهیم سلطه‌گر باشیم؟

این انسان‌شناس گفت: وقایع زیست‌محیطی برخلاف شکل بروز عمدتاً ناگهانی خود مشابه حوزه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نتیجه فرایندهای درهم‌تنیده و طولانی‌مدت هستند. تنوع اقلیمی و فرهنگی در ایران، سطوح و شیوه‌های مخالف معیشت و ارتباط با منابع طبیعی و هم‌زمانی با تغییرات اقلیمی از شاخص‌های اصلی تحلیل می‌بایست باشد.

آسیب؛ وجه غالب محیط زیست ایران

مرجان والا با اشاره به ‌آسیبی که پیرامون محیط زیست ایران در سال‌های اخیر شکل گرفته است، توضیح داد: آسیب وجه غالب محیط‌زیست ایران در سال‌های اخیر بوده است. بیشتر رخدادها نتیجه مستقیم تخریب و عدم حفاظت مانند آتش‌سوزی جنگل‌های شمال ایران و زاگرس، تهدید گونه‌های جانوری به انقراض مانند ببر و آلودگی آب و هوا تهران و اصفهان و یا واکنش زیست‌بوم به فعالیت‌های انسانی تخریب‌کننده مانند طوفان‌های گرد و غبار در استان‌های بخش غربی هستند.

وی در ادامه گفت: اشکالی از آسیب‌های زیست‌محیطی در چند سال اخیر مرتب و با فاصله‌های زمانی کمتر و در پهنه‌های اقلیمی متفاوتی تکرار می‌شوند؛ مانند آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و خشک شدن دریاچه‌ها و رودخانه‌ها.

والا ضمن سخن گفتن از آسیب‌هایی که انسان‌ها به محیط زیست وارد کرده‌اند در ادامه توضیح داد: به بیان دیگر رویدادهای چندساله اخیر نشان می‌دهد که فعالیت‌های انسانی تمامی زیست‌بوم‌ها را در ایران به یک میزان شکننده ساخته است که در این میان سهم گروه‌های انسانی محروم در استان‌هایی نظیر سیستان و بلوچستان، کرمانشاه و خوزستان بیشتر است. فعالان زیست‌محیطی اما از مدت‌ها پیش نسبت به امکان وقوع چنین وقایعی هشدار داده‌ بودند.

این کارشناس حوزه محیط زیست با توصیفی از اقدامات آسیب‌زا برای محیط‌زیست در ادامه گفت: برخی از ویژگی‌های آسیب‌زا سال‌ها است که ادامه یافته‌اند مانند حجم تولید زباله و شیوه‌های دفن آن و یا شکنندگی در برابر مخاطرات طبیعی مانند زلزله که سطحی بودن اقدامات توسعه‌ای را به خوبی نشان می‌دهد روستاهای دورافتاده و کلان‌شهرهای ایران به یک میزان در برابر سیل، زلزله و طوفان شکننده و آسیب‌پذیر هستند.

خشونت علیه محیط زیست

وی با ذکر مصادیقی درباره خشونت علیه محیط زیست در سال 93 گفت: گروهی از این رخدادهای سال پیشین اشکال خشونت‌آمیز برخورد با طبیعت و گونه‌های جانوری را شامل می‌شوند نظیر صید کامل پرنده‌های مهاجر در استان‌های گیلان و مازندران با هدف مصرف و فروش و حمله به محیط‌بانان در هنگام شکارها یا چوب‌بری‌های غیرقانونی.

مرجان والا به رویکردی فرهنگی به مسئله پرداخت و اظهار کرد: رویکرد فرهنگی چندین مشخصه اصلی را به عنوان شاخص‌های تحلیلی محیط‌زیست ایران در سال 1393 نشان می‌دهد: بحرانی بودن موقعیت زیست‌بوم، تضاد میان کنشگران و شیوه‌های ارتباط آنها، شکاف مرکز اداری و سیاسی با سایر پهنه‌های کشور، بهم‌پیوستگی زیست‌محیطی در داخل مرزهای سیاسی و نیز با کل منطقه و جهان و مهم‌تر از همه شکل‌ نگرفتن مطالبه و کنش زیست‌محیطی.

تا کی می‌خواهیم سلطه‌گر باشیم؟

موقعیت بحرانی است!

والا با بحرانی خواندن موقعیت محیط‌زیست در ایران در ادامه تصریح کرد: موقعیت محیط‌زیست ایران بحرانی است. فهرست طولانی رخدادهای سال گذشته، آمارهای مقایسه‌‌ای و تحلیل‌هایی که متخصصان و فعالان زیست‌محیطی ارائه می‌دهند گواه این مسئله است. باید در نظر داشت تحلیل چرایی و پیامدهای این موقعیت هم‌زمان، نیازمند داشتن رویکردی کل‌نگر به پهنه‌های زیست‌محیطی ایران، ارتباط ایران با سرزمین‌های مجاور و وضعیت جهانی و رویکردی خاص‌نگر به شرایط اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی هر پهنه است.

وی با تاکید بر اینکه پرداختن به مشکلات محیط زیستی در هر منطقه از ایران باید با شرایط آن منطقه تطبیق داده شود گفت: نمی‌توان دلایل کمبود و کاهش منابع آب در استان سیستان و بلوچستان، فارس و تهران را با وجود مشابهت‌ها یکسان دانست یا شکار به قصد تأمین مواد غذایی را با خشونت و کشتار گونه‌هایی مانند خرس و ببر مقایسه کرد. نکته مهم دیگر در نظر داشتن پدیده تغییرات اقلیمی است که اگرچه به دلیل فقدان مطالعات علمی گفته‌شده تنها می‌توان به گمانه‌ها بسنده کرد اما پیامدهای خشک‌سالی به خوبی نشان داد که اقدامات انسانی در سدسازی، تغییر مسیر رودخانه‌ها و برداشت منابع آبی شکنندگی جوامع را در برابر تغییرات اقلیمی افزایش می‌دهد.

سلطه بر طبیعت اشتباه است!

این انسان‌شناس با انتقاد از نگرش سلطه‌گرایانه به منابع طبیعی در ایران در ادامه اظهار کرد: اصلی‌ترین عامل بحرانی بودن موقعیت محیط‌زیست ایران به نگرش و فعالیت‌های سلطه‌گرایانه و تعریف منابع طبیعی به عنوان ماده خام ایجاد توسعه و رفاه بازمی‌گردد. گروه‌های مختلف مانند دولت و بخش رسمی، کارخانه‌ها و کارگاه‌ها و حتی مردم و جوامع محلی تعریف کوتاه مدت و با محدوده فضایی محدودی به محیط‌زیست دارند که منجر به برداشت بی‌رویه از منابع در قالب چاه‌های آب زیرزمینی، قطع درختان جنگلی، معادن، استخراج انرژی و ... می‌شود.

وی همچنین گفت: نمونه‌های این مسئله در آلودگی میدان‌ها نفتی، خشکی و آلودگی رودخانه‌ها به دلیل استقرار صنایعی مانند فولاد و نابود پهنه‌های جنگلی زاگرس و هیرکانی دیده می‌شود. محیط‌زیست موجودیتی است که در برابر اشکال تخریب به شیوه‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد.

وی درباره برخی وفایع محیط‌زیستی که در این سال‌های اخیر رخ داده‌اند گفت: خشک شدن دریاچه‌های ایران مانند ارومیه، هورالعظیم و گاوخونی در مرحله نخست تنوع زیستی را نابود می‌کند و در مراحل بعدی معیشت گروه‌های محلی را ناپایدار می‌سازد و در انتها با برخاستن طوفان‌های شن و نمک زندگی را در مسافت‌های بسیار طولانی دشوار می‌سازد امری که در نهایت مهاجرت‌های زیست‌محیطی و فقر اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. برداشت از منابع طبیعی در ایران بدون شناخت ویژگی‌ها، بهم‌پیوستگی‌های منابع طبیعی، اقتصاد متکی بر استفاده از منابع طبیعی، سبک زندگی مبتنی بر مصرف در زیرمجموعه نگرش بهره‌بردارانه از محیط‌زیست قرار می‌گیرند.

وی با برشمردن گروه‌های موثر در محیط زیست ایران در اداه اظهار کرد: گروه‌های تأثیرگذار یا فعال در حوزه محیط‌زیست را می‌توان به "رسمی"، "خصوصی"، "گروه‌ها و جوامع محلی" و "تشکل‌های زیست‌محیطی" تقسیم‌بندی کرد. به جز گروه آخر سه دسته نخست به اشکال مختلف نگرشی بهره‌بردارانه نسبت به محیط‌زیست دارند. این گروه‌ها منابع کوتاه مدت را در نظر می‌گیرند؛ اما شکاف میان این گروه‌ها در دو سطح قابل بررسی است نخست تضاد منافع و دیگر میزان تأثیرگذاری. برداشت بی‌رویه از منابع طبیعی لزوماً وضعیت ساکنان را بهبود نمی‌بخشد. روستانشینان جنوب ایران در مجاورت میدان‌ها گاز و نفت عمدتاً از دسترسی به امکانات محروم و با پیامدهای آلودگی آب و خاک درگیر هستند. در موردی دیگر می‌توان به وضعیت بومیان جزایر تفریحی کیش و قشم و یا روستاهای شمال ایران اشاره کرد.

تا کی می‌خواهیم سلطه‌گر باشیم؟

بحران چگونه حل خواهد شد؟

وی در ادامه گفت: بخش رسمی و بخش غیررسمی در بهره‌برداری منافع گروه‌های محلی چه از نظر حفاظت از زیست‌بوم و چه از نظر بهبود معیشت و سطح زندگی را کاملا در نظر نمی‌گیرند. پیامدهای تخریب بیش از همه گروه‌ها و جوامع محلی را آسیب‌پذیر می‌سازد. تصرف در اراضی به منظور گسترش زمین‌ها و باغ‌های کشاورزی، برداشت از منابع آب زیرزمینی به منظور کشاورزی به طور مثال در اصفهان، آذربایجان شرقی و غربی و فارس نمونه‌های از تخریب محیط‌زیست توسط گروه‌های محلی است. سطح دیگر شکاف به پذیرش مسئولیت بازمی‌گردد.

وی گفت: بحران آب تابستان 93 در حالی سپری شد که دولت مردم به کاهش مصرف فرامی‌خواند و مردم هدر رفتن آب در بخش صنعتی و کشاورزی را یادآور می‌شدند. کاهش منابع آب مثال مناسبی است که قرار گرفتن تمامی کنشگران در یک مجموعه بهم‌پیوسته را نشان می‌دهد. برای حل بحران محیط‌زیست تغییر سیاست‌های کلان، شیوه‌های بهره‌برداری و سبک زندگی هم‌زمان باید صورت پذیرد.

نابرابری در توجه میان تهران و سایر شهرها

وی با اشاره به یکی دیگر از ویژگی‌های مهم در محیط زیست ایران در سالی 93 گفت: تضاد مرکز و سایر پهنه‌ها یکی دیگر ویژگی‌هایی محیط‌زیست ایران در سال 1393 بود. در زمان طوفان چند ساعته شهر تهران در خرداد 1393 بسیاری از کاربران فضای مجازی به حجم پرداختن به این مسئله انتقاد داشتند که با باور آنها نشانه‌ای از نابرابری میان تهران و سایر شهرها و بی‌توجهی به حوادثی با ابعادی به مراتب بزرگ‌تر مانند طوفان‌های شن سیستان و بلوچستان یا گرد و غبار خوزستان است. در زمان بحران گرد و خاک استان خوزستان نیز انتقاد می‌شد که اگر این امر در تهران رخ می‌داد مسئولان حتماً تا کنون راه‌حلی برای آن ارائه می‌کردند.

وی همچنین با رویکری فرهنگی در ادامه گفت: شکاف میان سطح زندگی و برخورداری از امکانات در شهرهای بزرگ و سایر شهرها و روستاها بسیار عمیق است به ویژه آنکه بسیاری از شهرها و روستاهای محروم از امکانات تأمین‌کننده اصلی انرژی، مواد غذایی و نیروی انسانی کشور هستند. توجه به دو نکته ضروری است. سطح بالاتر توسعه به هیچ عنوان شکنندگی در برابر مخاطرات زیست‌محیطی را کاهش نداده است. پایتخت ایران در برابر یک طوفان چندساعته به شدت آسیب دید یا تا کنون برای حل مسئله آلودگی هوای چند ساله تهران و اصفهان که سلامتی ساکنان را از میان برده است اقدامات مؤثری صورت نگرفته است. اساساً نگرش بهره‌بردارانه به منابع طبیعی و توسعه کمی نمی‌توان هیچ پهنه یا گروهی را به طور کامل در امنیت نگه دارد. مورد دوم احتمال بروز تنش و درگیری‌های فیزیکی برای دسترسی به منابع طبیعی است. کمبود منابع آب هشدار جدی در این زمینه است.

مرجان والا ضمن اشاره به حوزه بهداشت و سلامت عمومی افراد جامعه در ادامه اظهار کرد: رخدادهای زیست‌محیطی سال 1393 عمدتاً به شکل بلافصلی زندگی ساکنان پهنه‌های مختلف را تحت تأثیر قرار دادند که بیشترین سهم به حوزه بهداشت و سلامت عمومی باز می‌گشت مانند آلودگی‌ هوا و بیماری‌های قلبی و تنفسی، کمبود آب در بخش‌های شرقی و کاهش سطح زندگی و بهداشت، آلودگی خاک و آب در شمال ایران به دلیل تخلیه زباله‌ها در حاشیه رودها و جنگل‌ها و موارد دیگر.

واکنش مردم چه بود؟

این انسان شناس درباره واکنش‌های انسانی نسبت به آسیب‌های محیط زیستی تحلیل کرد: چنین رخدادهایی چه واکنشی را در میان مردم برانگیخت؟ واکنش‌ها در فضای مجازی در مقایسه با سال‌های گذشته افزایش یافت. برخی مواردی مانند اعتراض به وضعیت حیوانات در سیرک‌ها افزایش یافت. چندین تجمع با برنامه‌ریزی و پیگیری سازمان‌های غیردولتی در اعتراض به آلودگی هوا، وضعیت زاینده‌رود یا قطع درختان جنگلی در سمنان برگزار شد؛ اما این واکنش‌ها در مقایسه با تعداد و دامنه اثرگذاری تخریب‌ها نبوده است.

وی ضمن اشاره به اثرگذاری پایین واکنش‌ها نسبت به آسیب‌های محیط زیستی با ذکر چند مثال در ادامه گفت: به صورت مختصر چند عامل را می‌توان دخیل دانست. نداشتن دانش زیست‌محیطی یکی از دلایل است. تعریف بهره‌بردارانه از طبیعت باعث می‌شود که راه‌حل بحران‌ها صرفاً در سیاست‌گذاری و فناوری دیده شود مانند کمبود منابع آب و خشک‌سالی. نبود دانش زیست‌محیطی سبب می‌شود که رویدادها به صورت مجزا دیده شوند زلزله احتمالی تهران، خشک شدن تالاب‌ها، بیابان‌زایی در جنوب شرقی ایران و ... تنها محدود به پهنه‌های خود تعریف می‌شوند.

واکنش‌هایی در قالب همدردی!

این کارشناس حوزه محیط زیست و فرهنگ گفت: در چنین حالتی کنش‌ها در بیشترین صورت معطوف به همدردی است، درحالی‌که درک بهم‌پیوستگی زیست و آگاهی از تأثیرگذاری خشک شدن تالاب هورالعظیم بر روی زندگی تمامی مردم ایران شکل و دامنه کنش و مواجهه را تغییر می‌دهد. قدرتمند نبودن تشکل‌های زیست‌محیطی بسیاری از کنش‌ها و مطالبات زیست‌محیطی در سطح جهانی از سوی تشکل‌ها پیگیری می‌شود.

وی در انتها درباره تشکل‌های زیست‌محیطی در ایران گفت: تشکل‌های زیست‌محیطی ایران عمدتاً تازه تأسیس و درگیر مسائل حقوقی و اقتصادی هستند. آخرین مورد مهم گسست مردم از سرزمین است. مهاجرت‌های گسترده، تعریف توسعه در بهره‌برداری از منابع طبیعی، تغییر مداوم سیمای سرزمین در فواصل زمانی اندک و ... باعث شده است تا احساس تعلق نسبت به زیست‌بوم کاهش یابد نسلی که خاطره‌ای از طبیعت ندارد و وابستگی خود را درک نمی‌کند نمی‌تواند حفاظت‌کننده مؤثری از محیط‌زیست و در حقیقت خودش باشد.
bato-adv
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
ایرانی دارای تمدن 2500 ساله است پس ایرانی می تواند!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
ما مردمی هستیم که اگر زورمان برسد تمام دنیا را با آشغالهایمان پر می کنیم! بعد از آن از شهردارها و سایر افراد ذیربط انتظار داریم محیط زندگی ما را برای قدم برداشتن، نشستن، خوابیدن و... تمیز نگه دارند!!! کسی بخودش نمی گوید این آشغالها را که از مریخ نریختند پایین!!! همین دیروز که ما برای سیزده بدر زده بودیم به دامن دشت و دمن و طبیعت!!!! ما آنها را از خود جا گذاشتیم!!! اگر دیروز بجای اضافه کردن بر آشغالهای داما طبیعت هر شخص حداقل یک تکه اَغال از زمین بر میداشت امروز شهد محیط تمیزتری نسبت به دیروز بودیم!!!! ولی متاسفانه مثل اینکه ماموریت ما ریختن و اضافه کردن آشغال در جای جای کشورمان است!!!! متاسفانه!!! اگر میخواهیم صاحب محیط زندگی و تفریح تمیز و قشنگی باشیم با نریختن آشغال در آن خواهد بود و الا اگر تعداد افرادی که در زمینه جمع آوری و تمیز نگاه داشتن محیط زندگی ما در تلاش اند دوبرابر هم بشود از پس ما برنمی آیند!!!!
hossein
Canada
۰۳:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
I was visiting from Iran and I did photography from all this
pollutions for national geography
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
من از دیدن عکسا خجالت کشیدم این که دیگر ریز گردها نیست این ت لید فرهگی خودمان است
محمود رضوانی
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
متاسفانه سلطه بر طبیعت در بنِ تئوری های پیشگامان مدرنیته بود ولی این دیدگاه باید تا هر جا که ممکن است عوض شود، یک درخت یا بوته صرفا برای استفاده ی مشروع یا نامشروع ما وجود ندارد. طبیعت منبع انرژی نیست. می توان برای یک کوه حق حیات، زیبایی و شکوه قائل بود.
این یک حرف شاعرانه نیست! بسیاری از ناهنجاری های روانیِ وحشتناکِ انسانِ امروز معلولِ بریدن از طبیعت است.
بیایید انسانِ در طبیعت باشیم نه تافته ی جدابافته ای "یر" طبیعت.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۰
باقر
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
احسنت بر تو. خدا قوت.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
وضع محیط زیست از9سال پیش که مشاغل خانگی و ...ازادشد به اندازه 100سال آسیب دید ه خانه های مردم به کارگاه تبدیل شدگارازهای تعطیل شده ازقبل ازانقلاب دوباره فعال شدندوشدندنمایندگی ایران خوردرووسایپاولی درواقع تعمیرگاه اتومبیل اند ازدودودم و ویران کردن خانه های مردم گرفته تاآلودگی های صوتی بشترین صدمه رابه مردم درمرکز وجنوب تهران واردکرده است زورمردم هم به انهانمی رسداعتراض هم کنی به عناوین مختلف به خانه وخانواده ات آسیب روحی وروانی ومالی می زنند واقعن اینهاسلطه گرند.درودبرفراروربرای مطالب کلیدی که درارتباط بادردهای مردم می گذارد.این رانوشتم تادیگربه آلودگی سواحل وغیره بگوییم وقتی وضع شهراین است وای به حال دریاوسواحل ووغیره .خانه ماویرانه شدوخانه های همسایه. گاراژدارکه ازبالا حمایت می شودماهی حداقل یک میلیارددرآمددارد.این هم خودش عدالت است دیگر
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
کلا به این نتیجه رسیدم اکثریت ملت لیاقت طبیعت متنوع ایران رو ندارند و بهتره همه جای ایران زودتر تبدیل به کویر لوت بشه .
سیّد دلبر
France
۲۰:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
فردا دیدن داره طبیعت ایران
ايراني٥٨
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
بپرسيد تا كي مي خواهيد خودخواه و خود پرست و بي تفاوت به محيط زيست باشيد؟ تا كي مي خواهيد بسوزانيد و بريزيد وبپاشيد انگار كه بعد از شما نسل ديگري نيست؟ تا كي مي خواهيد در خانه خود اشغال بريزيد؟ اشغال ريختن در طبيعت ايران فرقي با خيانت به كشور ندارد!
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv