دایره، محمد شیروانی، 1377داستان پیرمردی که از کودکی در آرزوی دستیابی به شیئی است. او عاقبت به آرزوی خود میرسد اما خیلی دیر.
دایره اولین فیلم کوتاه ایرانی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به فستیوال فیلم کن راه پیدا کرده است. این فیلم که برگزیدهی منتقدین بینالمللی در کن 1999 شد، اولین فیلم کوتاه محمد شیروانی است و پس از فرار او از خدمت سربازی ساخته شد. او دانشآموختهی فیلمنامهنویسی از حوزهی هنری و دانشجوی انصرافی نقاشی دانشگاه تهران است.
شیروانی از سال 77 تا کنون 18 فیلم کوتاه و بلند داستانی، مستند و تجربی ساخته است که تاکنون هیچکدام از فیلمهایش در ایران اکران نشدهاند. در سال 78 فيلم كوتاه كانديدا در جشنواره فجر مورد استقبال عمومي قرار گرفت و از سوي منتقدين به عنوان بهترين فيلم كوتاه دفاع مقدس لقب گرفت. و سال 79 به عنوان بهترين كارگرداني و فيلمنامه از سوي جشنواره دفاع مقدس مورد تقدير قرار گرفت.كانديدا در سال 2000 برندهی جايزه بزرگ و بهترين فيلم جشنواره مارسي فرانسه شد كه شيرواني در اختتاميه جشنواره اين جايزه را به مادران شهيد ايراني پيشكش كرد.
اواخر سال 79 تلويزيون بين المللي NHK ژاپن از بين 30 فيلمساز جوان ايراني كه موفقيت هاي ملي و بين المللي داشته اند؛ شيرواني را براي يك مستند تلويزيوني برگزيد تا زندگي و منش فيلمسازي وي را منعكس كنند. اين مستند سال 2002 و2003 از اين شبكه پخش شد.
در سال 1380 فيلم كوتاه گيلاسهايي كه كمپوت شد بر اساس داستاني از تاركوفسكي و محصول حوزه هنري به عنوان بهترين فيلم كوتاه جشنواره فجر در بخش جنبي و در جشنواره فيلم كوتاه تهران به عنوان بهترين فيلم كوتاه سال از نگاه منتقدين سينماي ايران و بهترين فيلمنامه اقتباسي از نگاه فيلمنامه نويسان سينماي ايران شناخته شد. در سال 81 كمپاني MK2 فرانسه دو فيلم كوتاه دايره و كانديدا را به شكل گسترده همراه فيلم هاي بلند ايراني در شبكه ويدئويي اروپا پخش كرد. فيلم كوتاه كنسرو ايراني به دلايل نا معلوم از نمايش داخل ايران باز ماند وفيلم بلند ويدئويي ناف نيز كه در سال 82 آماده نمايش شد موفق به دريافت مجوز نمايش نگرديد. عدم نمايش اين دو فيلم در كشور با توجه به اينكه شيرواني خود سرمايهگذار اين فيلمها بود باعث شد تا وي براي مدتي دچار افسردگي شود و از سينما دوري كند. هر چند اين دو فيلم موفقيتهاي بينالمللي بسیاری براي او در پي داشت اما چارهاي براي اين تنگنا نشد.
اين انزوا باعث شد تا وي براي مدتي طولاني به پرورش تعدادي نابينا در زمينهی سينما روي بياورد. نابينايان دورههاي قصهنويسي و فيلمنامهنويسي را زير نظر وي آموختند و تصويربرداري و ساخت فيلمهاي ارزان و يكنفره را تجربه كردند. آنها در پايان ميبايست كار ناممكني كنند و بدون چشم فيلم بسازند. در سال 84 محمد شيرواني به مستند سازي روي آورد و فيلم بلند مستند رئيس جمهور مير قنبر را در جشنوارهی لوكارنو ارائه كرد كه نامزد يوزپلنگ طلايي بخش ويدئوي اين جشنواره شد. اين فيلم در جشن سينماي ايران برنده تنديس بهترين كارگرداني مستند گرديد و در پي آن به عنوان بهترين فيلم مستند سال 2005 آسيا و نيز برندهی نشان عالي ژاپن در جشنواره ياماگاتا گرديد.
در سال 85 فيلم مستند بلند ليلي كجاست وي كه به موسيقي اقوام ايراني ميپرداخت نامزد هر سه رشته بهترين فيلم؛ بهترين كارگرداني و بهترين پژوهش جشنواره فجر و جشن بزرگ سينماي ايران گرديد. در سال 86 پروژه هفت زن نابينا بالاخره پس از 4 سال آماده نمايش شد كه ابتدا در جشنواره بين المللي مستند سينما حقيقت نمايش داده شد و در سال 87 نامزد بهترين مستند سال گرديد. در سال 86 بدنبال هتك حرمت كاريكاتوريست هاي دانماركي به ساحت پيامبر اكرم وامتناع شيرواني از شركت در فستيوال فيلم دانمارك؛رئيس جمهور از وي تقدير كرد اما شيرواني با انتشار نامهاي ضمن قدرداني از ايشان جايزهی نقدي رئيسجمهور را نپذيرفت و آن را به خانهی سينما سپرد تا براي مستمندان هزينه شود.
در سال 87 شيرواني اولين فيلم انگليسي زبان خود را تحت عنوان 444 روز براي شبكه تلويزيوني پرس تيوي ساخت كه به حادثهی تسخير سفارت آمريكا توسط دانشجويان پيرو خط امام ميپردازد كه پس از 30 سال از زبان دو آمريكايي و دو ايراني روايت ميشود. 444 روز نامزد بهترين كارگرداني مستند در جشن سينماي ايران شد و در جشنواره سينما حقيقت با استقبال عمومي روبرو شد. اين فيلم در مهمترين جشنوارهی مستند جهان آمستردام به نمايش درآمد. شيرواني در سال 1387 از سوي سينماگران فيلم كوتاه كشور به عنوان رئيس انجمن فيلم كوتاه خانه سينما برگزيده شد كه در نهايت پس از 8 ماه تلاش براي سامان بخشيدن به وضعيت فيلم كوتاه كشور استعفا كرد. فيلمهاي وي تا كنون در بيش از 200 رويداد بين المللي شركت كردهاند و حاصل آن براي سينماي ايران 26 جايزه ملي و 13 جايزهی جهاني بوده است.