bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۲۷۰۲

تحلیل کیهان از رابطه ایران و آمریکا

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۸ - ۲۳ فروردين ۱۳۸۸

یاداشت روز روزنامه کیهان به قلم حمید امیدی درباره برقراری رابطه یا امریکا است که می خوانید:

تبریک نوروزی رئیس جمهور آمریکا، پاسخ قاطع، دقیق و مقتدرانه رهبری انقلاب به اوباما و شرکت ایران در اجلاس افغانستان که همه در ابتدای سال جدید اتفاق افتاد، وقایعی بود که بار دیگر بحث «رابطه آمریکا و ایران» را در محافل سیاسی بر سر زبانها انداخت. 

این روزها-19فروردین- سالروز قطع رابطه آمریکا با ایران است. چیزی قریب به 30سال پیش، در پی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران و ماجرای گروگانگیری، این کشور یک جانبه روابط سیاسی خود را با ایران قطع کرد و امام راحل(ره) در پیامی خطاب به ملت ایران پس از انتشار خبر قطع رابطه آمریکا می فرمایند: «رابطه بین یک ملت بپاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بین المللی یا یک چپاولگر عالم خوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک می گیریم چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید آمریکا از ایران است... من کرارا گوشزد نموده ام که رابطه ما با امثال آمریکا، رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است.» 

در روزگاری که بلوک بندی های سیاسی از سوی قدرتهای بزرگ، کشورها را به دو بخش بلوک شرق به سرکردگی شوروی سابق و بلوک غرب زیر چتر آمریکا تقسیم کرده بود و نظام های سیاسی برای ادامه حیات خود مجبور به پذیرش استیلای یکی از دو قطب آمریکا و شوروی- سابق- بودند، پیروزی انقلاب اسلامی معادله قدرت را برهم زد و با گذشت سالهای پس از انقلاب، بلوک سومی به عنوان بلوک کشورهای مسلمان با محوریت خاورمیانه و مرکزیت ایران اسلامی در عرصه مناسبات و روابط سیاسی جهانی پدید آمد. 

دیری نپایید که پیش بینی حضرت امام(ره) درباره فروپاشی کمونیسم و شوروی سابق تحقق یافت و بلوک شرق از هم پاشید. آمریکا در جهان تک قطبی که حالا خود را همه کاره جهان می دانست، شکل گیری بلوک کشورهای مسلمان با ام القرایی ایران اسلامی را برنتابید و به هر کاری که بتواند حاکمیت اسلام و نظام جمهوری اسلامی را ساقط و دگرگون کند، دست زد. جنگ تحمیلی، تحریک مخالفین و کمک به تحرکات تجزیه طلبانه و تروریستی، تحریم اقتصادی و بلوکه کردن میلیاردها دلار دارایی ملت ایران، تهاجم و ناتوی فرهنگی، جنگ نرم و... همه اقدامات خصمانه ای است که آمریکا برای به زانو درآوردن ایران اسلامی به کار گرفت اما نهایتاً طرفی از آن نبست. 

سیاست های ستیزه جویانه آمریکا در طول دولت های گذشته این کشور- خصوصا در زمان بوش پدر و پسر- علاوه بر آنکه امنیت جهانی را به مخاطره انداخت، هزینه های سنگینی به جامعه جهانی و خود آمریکا تحمیل کرد. غیر از بلوک کشورهای اسلامی، ملل غیرمسلمان و آزاده در گوشه و اکناف جهان مثل آفریقا و آمریکای لاتین به سمت نظامی چندجانبه در روابط بین المللی به حرکت درآمدند، اما کماکان رهبران کاخ سفید از راه تهدید و تطمیع به دنبال تحمیل نظام تک قطبی و استعمار ملت های دیگر مشغولند. 

باید پایان دوران ریاست جمهوری بوش را به معنای شکست طرح یک جانبه گرایی آمریکا به حساب آورد، طرحی که دولت بوش را به منفورترین دولت در جهان تبدیل کرد و باعث شد تا اوباما با شعار «تغییر» پیروز میدان انتخابات ریاست جمهوری این کشور شود، اما آیا این حرف از حد یک شعار تبلیغاتی فراتر رفته است؟ آیا چیزی بیشتر از یک تغییر لحن و ادبیات دیده ایم؟ 

رهبر معظم انقلاب با اشاره به این موضوع در سخنرانی نوروزی خود می فرمایند: «اگر واقعا چیزی جز بخش اندکی از ادبیات شما تغییر کرده است، نشان دهید. آیا دشمنی شما با ملت ایران پایان یافته؟ دارایی های ایران را آزاد کرده اید؟ تحریم ها را برداشته اید؟ از لجن پراکنی و تبلیغات سوء دست برداشته اید؟ دفاع بی قید و شرط از رژیم صهیونیستی را پایان داده اید؟... تغییر نباید لفاظی و با نیت ناسالم باشد و اگر می خواهید ضمن حفظ همان اهداف قبلی، فقط سیاست ها و تاکتیک ها را عوض کنید این یک خدعه است نه تغییر و اگر تغییر واقعی مورد نظر شماست باید در عمل مشاهده شود.»
 
آمریکا با پذیرش این واقعیت که ایران امروز یک قدرت بزرگ منطقه ای به شمار می آید و نقش تعیین کننده ای در تحولات خاورمیانه و عرصه بین الملل ایفا می کند، و هم چنین قبول شکست سیاست انزوای ایران، سعی در تغییر گفتار - و نه رفتار - در قبال جمهوری اسلامی دارد. 

نکته درخور توجه این که ما به برقراری رابطه با آمریکا نیازی نداریم بلکه این آمریکاست که برای پرهیز از دشمنی ایران با آن کشور و سست شدن جای پایش در خاورمیانه و هم چنین نجات از باتلاق خودساخته در عراق و افغانستان نیازمند رابطه با ماست. 

اوباما سعی دارد با لحنی ملایم و حذف مثلا پیش شرط مذاکرات- که به زعم خودش یک امتیازدهی به حساب می آید- و پیام تبریک نوروزی- که با تکرار اتهامات ناروا و مسخره همراه بود- توپ را در زمین ایران بیندازد و با ژستی آشتی جویانه وانمود کند که وی پیشنهاد مذاکره و برقراری رابطه را داده و اکنون این ایران است که باید در این باره تصمیم بگیرد. 

اما حضرت آیت الله خامنه ای با سخنانی مدبرانه و مقتدرانه با این رویکرد که باید تغییر در عمل مشاهده شود- به قول فاکس نیوز- شاخه زیتون اوباما را رد کرد و توپ را به زمین آمریکا انداخت. 

طبعا تصمیم گیران سیاسی کشور، تحولات و واکنش های ایالات متحده را رصد می کنند اما نباید تصور کرد که اگر این روزها آمریکایی ها دست خود را به سوی ایران دراز کرده اند به معنای آن است که از کرده های قبلی خود پشیمان شده و نگرش و سیاست هایشان را درباره ایران عوض کرده اند. با توجه به ظلم چند ده ساله ای که مردم ما از آمریکا دیده اند بی تردید در پس سیاست نزدیکی با ایران، همچنان سیاست های توسعه طلبانه، یکجانبه گرایانه و منافع استعماری نهفته است. 

چند روز قبل از ارسال پیام تبریک نوروزی! از سوی اوباما وی یکی از فرامین تحریم ریاست جمهوری را که از سال 1995 صادر شده بود، برای یکسال دیگر تمدید کرد. این فرمان که به زعم واشنگتن برای مقابله با ارتباط تهران با تروریسم! و سیاست دستیابی به تسلیحات کشتارجمعی! درنظر گرفته شده از زمان کلینتون وضع شده است. اوباما در پیام خود به کنگره اقدامات و سیاستهای دولت ایران را در تضاد با منافع آمریکا در منطقه قلمداد کرده و تهدیدی غیرمتعارف و فوق العاده! برای امنیت و اقتصاد آمریکا برمی شمارد. 

بنابراین چگونه می توان از نیت نیک آمریکا سخن گفت در حالی که این کشور تحریم ها علیه ایران را تمدید کرده و کشورهای دیگر را نیز به پیروی از این رویکرد تشویق و ترغیب می کند؟ 

اوباما در سفر چند روز پیش خود به ترکیه نیز از متهم کردن ایران دست برنداشت. وی در سخنانی در پارلمان این کشور بدون درنظر گرفتن اظهارات مسئولان کشورمان مبنی بر اینکه تولید سلاح هسته ای در سیاست های ایران جایی ندارد و بدون توجه به گزارش های آژانس بار دیگر انگشت اتهام به سوی جمهوری اسلامی دراز می کند و می گوید: «اکنون مقامات ایران باید میان اینکه آیا می خواهند سلاح هسته ای! تولید کنند یا آینده ای بهتر برای مردمشان ایجاد کنند، تصمیم گیری نمایند»! آیا اینها و مواردی از این دست، همان دست های چدنی پنهان در دستکش های مخملی نیست؟! یادمان باشد در منشور امنیت ملی آمریکا برای قرن 21 از ایران به عنوان تهدید اصلی علیه امنیت و بقای آمریکا یاد شده است. 

تقابل ما و آمریکا، تقابل دو هویت متضاد است. مادامی که آمریکا با نگاهی برتری جویانه، تک سویه و یکجانبه گرا به جمهوری اسلامی می نگرد و خوی استعماری خود را کنار نمی گذارد و در عمل، نگرش و سیاست های خود را در قبال کشورمان تغییر نمی دهد، این شکاف پر نخواهد شد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین