bato-adv
کد خبر: ۲۱۷۱۳۰

شریفی‌نیا: از بازی در «پایان نامه» خوشحال نیستم

محمدرضا شریفی‌نیا در گفتگو با روزنامه بانی فیلم به اظهاراتی درباره سیاست‌های سینمایی و ساخت فیلم‌هایی چون «پایان نامه» پرداخته است.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۲۵ آذر ۱۳۹۳
محمدرضا شریفی‌نیا در گفتگو با روزنامه بانی فیلم به اظهاراتی درباره سیاست‌های سینمایی و ساخت فیلم‌هایی چون «پایان نامه» پرداخته است.
  • پیش آمده که نقش‌ها کوتاه را در فیلم‌هایی به خاطر اجبار یا رودربایستی با تهیه‌کننده و کارگردان قبول کنم، اما هیچ وقت در مورد «پایان نامه»‌سیاست دولت را در ارتباط با ساخت این فیلم با آقای کلاهداری نمی‌پسندم. اساسا ساخت چنین فیلمی با چنینی موضوع مهمی را قبول دارم، اما نه به دست کسی که در این زمینه اطلاعاتی به اندازه کافی ندارد. نه اینکه بگویم کلاهداری بد است یا خوب. او از بچه‌های همین سینماست اما اجبار او به ساخت فیلمی فراتر از  ذهن‌اش اساسا اشتباه است.
  • قطعا اگر او راجع به آن قضایا جهان‌بینی داشت و بر آن اساس کار می کرد هیچ ایرادی نداشت اما ساخت نگاه دیگران اشکال دارد. من در آن فیلم در دو پلان آن هم به خاطر حرمت به دیگر بازیگران پروژه بازی کردم. حتی راجع به دستمزدم هم صحبت نکردم و بعد از دو سال خودشان پولم را دادند. می خواهم بگویم دغدغه من در آنجا دغدغه مالی نبود و من از بازی در آن فیلم خوشحال نیستم، اما چون احساس کردم آن گروه به من نیاز دارد آنجا حاضر شدم. ضمن اینکه رودربایستی، توصیه‌ها و ... هم باعث می‌شود کارهایی علی‌رغم میل‌مان انجام دهیم. 
  • (اگر) کسی می خواهد در مورد ما نظر دهد اول باید در جایگاه ما قرار بگیرد. نمی‌توان همین طور در مورد آدم‌ها نظر داد و قضاوت‌شان کرد. من به عنوان بازیگر به خوبی می‌دانم که ممکن است کسی نقشی را بپذیرد و بعد در انتها حاصل فیلم آن جور نشود که فکر کرده. ممکن است یک بازیگر در ۴ فیلم از ۱۰۰ فیلمی که در عمرش کار کرده اشتباه کند. نباید بر اساس آن ۴ فیلم اشتباه در مورد یک هنرمند قضاوت کرد. باید پای صحبت و درد دل او هم نشست. می‌گویند کفش او را بپوش بعد راه رفتنش را قضاوت کن. به قول معروف گاه زخمی که به پا داشته‌ام زیر و بم‌های زمین را به من آموخته است. ممکن است یکی با پای زخمی بد راه رود و دیگری از دور بگوید چرا کج راه می‌رود. متاسفانه در جامعه کنونی به دلیل گسترش فضاهای مجازی زود در مورد دیگران قضاوت می‌شود. قضاوت‌هایی که کوچکترین تحقیقی در موردش نیست. چنین مناسباتی است که باعث بدگویی و تهمت به بازیگرانی می‌شود که اخیرا ملاحظه کردید. این فحاشی‌ها چه معنایی دارد؟ جز جوسازی‌های فضاهای مجازی از کجا ناشی می‌شود؟ 
  • من چه کسی را به سینما معرفی کردم که بد بوده؟ لیلا حاتمی را برای بازی در فیلم «لیلا» انتخاب کردم که جایزه‌اش را گرفت. علی مصفا برای بازی در «پری» جایزه گرفت. خسرو شکیبایی را برای بازی در «سالاد فصل» انتخاب کردم که جایزه‌اش را گرفت. بهرام رادان برای «سنتوری» جایزه گرفت و ... مگر مترو معیار ما برای بهترین‌ها جایزه نیست؟ خب کسانی که من معرفی کردم که اکثرشان جایزه گرفتند. کدام باند؟ سریال «کیف انگلیسی» و سریال «کلاه پهلوی» تعداد زیادی بازیگر دارند که با هم یک ینیستند. بله ممکن است من با ۱۰ درصد بازیگران سینما کار نکرده باشم که یا موقعیت شان به نقش‌هایی که من کار می‌کردم نمی‌خورد یا اخلاق و رفتارشان با گروه کاری ما سنخیت نداشته. این که ناراحتی ندارد.
  • من کسانی که حس می‌کنم در جایگاه‌شان درست هستند را انتخاب می‌کنم. مثلا ویشکا آسایس را برای سریال «امام علی (ع)» انتخاب کردم. مگر بد بود؟ فرهاد اصلانی در تئاتر «گرگ و میش» با ما کار می‌کرد، ایشان را برای نقش یزید به داود میرباقری معرفی کردم و تا به امروز هم همچنان در کارها مختلف با هم کار می‌کنند. مگر بد انتخاب کردم؟ همین طور حسن پورشیرازی را برای «مهمان مامان» و پارسا پیروزفر را برای «پری» و «نقاب» معرفی کردم. بد بودند؟‌حسن پورشیرازی که کاندیدای بهترین بازیگر برای «مهمان مامان» شد. حالا اگر این نامش باند باشد بسیار خوشحالم که در این باند کسانی انتخاب شده‌اند که هرگاه در جایگاهشان قرار می‌گیرند صاحب بهترین جوایز می‌شوند. 
  • خیلی نقش‌ها بوده که دوست داشتم بازی کنم. مثلا نقش آقای پرویز پرستویی در «مارمولک». این نقش در ابتدا به من پیشنهاد شد اما چون کار عقب افتاد سر کار دیرگی رفتم و نتوانستم آن را بازی کنم. آقای پرستویی بسیار نقش روحانی را خوب بازی کردند، اما من بعدا افسوس خودرم که چرا نتوانستم آن را بازی کنم.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو