bato-adv
کد خبر: ۲۰۸۸۹۴

توقف هوشمندساری؛ پاک کردن صورت مساله!

تاریخ انتشار: ۱۴:۲۰ - ۰۹ مهر ۱۳۹۳
مطلب زیر نوشته آقای حسین نجاتیان سجاعی کارشناس ارشد مدیریت آموزشی است:


با ارائه یک گزارش توسط صدا و سیما و شانتاژ های تبلیغاتی بعد از آن وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که با صدور بخشنامه ای هوشمند سازی مدارس را از محل مشارکت های مردمی ممنوع خواهد کرد.!

ماجرا از آنجا آغاز می شود که مدیر مدرسه ای در تهران برای ترغیب والدین به مشارکت در صدد تفکیک کلاس های دارای تجهیزات هوشمند تهیه شده با امکانات والدین از کلاس های عادی می نماید، کاری که خیلی از مدیران مدارس در گوشه و کنار کشور انجام داده اند و ادامه نیز خواهند داد و به اینکه نفس کار درست بوده یا غلط کاری نیز کاری نداریم.

برای روشن تر شدن موضوع باید اشاره کنم که این طرح در دولت دهم کلید خورد و مانند خیلی از طرح های دیگر بدون فراهم ساختن زیرساخت های اصلی فقط به تجهیز سخت افزاری مدارس توجه می شد که نگارنده آن موقع نیز در مقاله ای، اجرای طرح را قبل از آموزش معلمان و روش های تولید محتوای نرم افزاری توسط آنها را به نوعی هدر دادن سرمایه و سرنوشت تجهیزات خریداری شده را مشابه خرید دستگاه های اورهد و اپک در سنوات قبل دانسته ام. ولی آنچه عجیب به نظر می رسد عقب نشینی سریع وزارت آموزش و پرورش در مقابل گزارشی که چندان هم دارای فشار از ناحیه ی افکار عمومی نبود و بیشتر به منظور تخریب دولت با امکانات ملی صورت گرفته بود و در پی آن دستور توقف طرح جای تامل دارد.

چرا که اگر از نظر تهیه کننده گزارش و موافقان با آن عملکرد مدیر تبعض و حرکت در جهت طبقاتی ساختن آموزش و فاصله گرفتن از عدالت آموزشی باشد آیا ظهور مدارس غیر انتفاعی با شهریه های چند میلیونی بی عدالتی آموزشی نیست؟

آیا بروز مدارس با عناوین گوناگون و جداسازی دانش آموزان تحت عناوین مدارس خاص و دریافت شهریه تبعیض آموزشی محسوب نمی شود؟

چرا وقتی دانش آموزان نخبه و محروم که توان پرداخت شهریه های هر چند ناچیز مدارس استعدادهای درخشان و نمونه و غیره را ندارد، کسی به فکر تهیه گزارش نمی افتد؟!

آیا براستی در دولتی که به دلایل کاملا روشن از جمله تحریم و کافی نبودن بودجه خزانه، سرانه تخصیصی به مدارسش ، کفاف پرداخت قبض های آب و برق و گاز آنها را بدون مشارکت اولیا نمی دهد باید منتظر تجهیز مدارس توسط دولت نشست ؟!

آیا نباید چاره ای اندیشید و با فرهنگ سازی مناسب و جذب مشارکت تا حدودی اجباری برای عمده ی والدین حداقل امکانات آموزشی نوین را در مقایسه ی با مدارس غیر دولتی فراهم ساخت؟

آیا هزینه کردن امروز والدین در حد هزینه ی خرید یک چیپس در روز نوعی سرمایه گذاری مادی برای فرزندان و اندوخته ای برای آخرت خود محسوب نمی شود؟

آری همه ی مردم توان فرستادن فرزندان خود به مدارس غیردولتی و یا برخوردار دولتی را ندارند ولی با اندک هزینه ای از جانب اولیا می توان مدارس دولتی را نیز از تجهیزات آموزشی و فن آوری های نوین برخوردار کرد؟

آیا به راستی اگر دولت بودجه نداشته باشد عموم دانش آموزان محکوم به تحصیل با امکانات آموزشی بدو تشکیل آموزش و پرورش یعنی گچ و تخته سیاه هستند؟!

آیا فارغ التحصیلان مدارس کنونی در آینده به علت عقب ماندن از فن آوری های جدید و به دنبال آن ضعف آموزشی در رقابت کنکور، کرسی های دانشگاه های دولتی را از دست نخواهند داد؟!

آیا در آن زمان پرداخت هزینه های هنگفت دانشگاه‌های غیر دولتی و واحدهای بین المللی تبعیض آموزشی و اجتماعی نخواهد بود؟!

آیا برای جریحه دار شدن غرور حوانانی که توان پرداخت هزینه های دانشگاه های غیر دولتی را ندارند و باید دست از ادامه تحصیل بکشند گزارشی تهیه و پخش شده است؟

پر واضح است که عقب نشینی وزارتخانه به خاطر جریحه دار شدن غرور برخی والدین نبوده است بلکه از خدا خواسته به دنبال راهی برای توجیه کند شدن روند هوشمند سازی مدارس بوده روندی که به نقل از روزنامه خراسان در آذر 91 یعنی در همان دولت شروع کننده ی طرح، مدیران کل بسیاری از استان‌ها با صدور بخشنامه ای به علت نوسانات نرخ ارز و رشد غیر منطقی قیمت ها از جمله قیمت سیستم های مورد نیاز آموزش و پرورش خرید تجهیزات هوشمند سازی را تا "اطلاع ثانوی " ممنوع کرده بودند.

پس وقتی دولت خود توان پرداخت هزینه ها را ندارد چرا باید اولیا دانش آموزانی که مایلند در این طرح مشارکت داشته باشند را از حداقل امکانات محروم کند؟

آیا وزیر راه هم به قطارهایی که دارای کوپه های درجه 1 و یا اکسپرس هستند به دلیل داشتن کوپه های درجه 2 و3 اجازه ی حرکت نخواهد داد؟ به هواپیماهای دارای کابین، هایکلاس چطور؟!

آیا وزیر محترم بهداشت و درمان هم اجازه فعالیت های بیمارستان‌های با تجهیزات پیشرفته را به دلیل محدود بودن امکانات دولتی نخواهد داد؟!

آیا تبعیض فقط سر کلاس برای دانش آموزان اتفاق می افتد و موجبات سرخوردگی آنها فراهم می شود؟

آیا فرزندان فرهنگیان که هنگام تابستان به جای استفاده از هتل ها و متل ها و ویلاهایی همانند سایر وزارتخانه ها باید داخل کلاس هایی که در تابستان هنوز بوی ماه مهرش احساس می شود سکنی گزینند احساس حقارت نمی کنند؟!


آری عزیزان مسئول اگر قرار است طرح های تبعیض آمیز متوقف شوند خیلی از طرح ها باید متوقف گردند؟ پس به جای پاک کردن صورت مساله باید با کلید تدبیر در برابر کسانی که با بهره برداری از امکانات ملی و شانتاژ های تبلیغاتی شما را مجبور به اتخاذ مواضعی انفعالی می کنند مقتدرانه به ایستید و به جای عزل حمایت کنید و برای آن عده ی قلیلی که واقعا توان پرداخت ندارند بودجه ای اختصاص دهید که اگر به جز این می بود تاکنون نه کوچه ای آسفالت شده بود و نه خشتی برخشتی نهاده می شد.

پس تصمیم فعلی شما یعنی صدور بخشنامه برای متوقف ساختن طرح هوشمند سازی حتی با مشارکت اولیا و به امید بودجه های دولتی یعنی صبر کردن اولیا و دانش آموزان برای تجهیز مدارسشان با نسل های جدید بردهای هوشمند!!

وعده باغ و گلستانم مده که از فرط یاس بر دلم از باغ داغی واز گلستان حسرتی است


مجله خواندنی ها
مجله فرارو